دستیابی به موفقیت امری اکتسابی نیست و خودبهخود حاصل نمیشود. برای رسیدن به موفقیت در هر کاری باید اراده قوی داشت، طبق برنامه ریزی دقیق عمل کرد و با پشتکار پیش رفت. پیش از این ۳ عامل، رسیدن به موفقیت در صورتی امکانپذیر خواهد بود که ذهن در راستای رسیدن به هدف آگاه باشد. حتما بارها و بارها این جمله را شنیدهاید که میگویند «موفقیت ابتدا از ذهن شما شروع میشود.» اگر به این جمله باور دارید ذهنتان را درباره اهداف و تصمیماتی که در سر دارید، آماده کنید. اگر مایل به خودآگاهی برای شناخت اهداف و تضمین موفقیت برای اطمینان خاطر و آرامشتان هستید، این مطلب را با دقت بخوانید. برای نگارش این متن از 6 توصیه مک کارتی کمک گرفتهایم و برای فهم بیشتر آن به مثالهایی متوسل شدهایم که کار را کمی برایتان راحتتر میکند.
بعد از آمادگی ذهن، راه برای ساختن مسیر و گام برداشتن در جهت کسب موفقیت هموار میشود. «می مک کارتی»، یکی از معروفترین نویسندههای حوزه موفقیت، 6 مرحله را برای آمادگی ذهن و در نتیجه رسیدن به موفقیت توصیه میکند. طی کردن این مراحل نیاز به تخصص و یا امکانات آنچنانی ندارد. وقت زیادی هم از شما نمیگیرد. براساس توصیه مک کارتی اگر روزانه 20 دقیقه برای انجام این مراحل 6 گانه وقت صرف کنیم، رسیدن به موفقیت آسانتر خواهد شد، چون ذهن حصول موفقیت را باور خواهد کرد.
مرحله اول: نیاز به فضایی آرام برای انجام تمرینات دارید
قبل از شروع تمرینات، در اولین گام باید فضایی را برای خودتان فراهم کنید که بتوانید بهآرامی، فارغ از هرگونه استرس، به هدفی که در سر دارید، فکر کنید. بهتر است به یکی از آرامترین اتاقهای خانه، یا کافه دنجی که اغلب برای رفع خستگی به آنجا میروید، کتابخانه یا گلخانه موردعلاقهتان یا هر فضایی که به شما آرامش میدهد، بروید. یک کاغذ و قلم همراه داشته باشید که آنچه را به ذهنتان میرسد، یادداشت کنید. برای این کار از نت تلفن همراهتان برای یادداشتبرداری استفاده نکنید، چون نوشتن روی کاغذ آرامشی دارد که سیستم عامل تلفن همراهتان نمیتواند آن را برایتان فراهم کند. برای خودتان یک لیوان چای یا دمنوش موردعلاقهتان را بریزید. اگر مایلید به یک موسیقی آرام (ترجیحا بیکلام؛ صداهای ضبطشده از طبیعت در این موارد خیلی کمک میکند) گوش کنید. اما صدای موسیقی را کم کنید که همه هوش و حواستان را به خود اختصاص ندهد. لباس راحت بپوشید. در واقع در این مرحله لازم است برای فراهمکردن فضایی آرام تمام تلاشتان را بکنید.
مرحله دوم: کتاب و مجلههایی با موضوع موفقیت بخوانید یا عکس و فیلم موفقیت دیگران را تماشا کنید
در این مرحله، 5 دقیقه فرصت دارید که متنهای مثبت و انگیزشی بخوانید. به عنوان مثال اگر هدفتان رسیدن به قهرمانی فلان رشته ورزشی است، 5 دقیقه سرگذشت قهرمانان رشته مورد مورد علاقهتان را بخوانید. فیلم و عکسهای مسابقات قهرمانیاش را تماشا کنید. اگر میخواهید نویسنده شوید، کافی است راز موفقیت نویسندگان بزرگ را بخوانید یا از زبان خودشان بشنوید. در واقع، در این 5 دقیقه شما فقط درباره افرادی فکر میکنید که آرزو دارید مثل آنها باشید و راهشان را ادامه دهید. این مرحله بهمرور زمان به ذهنتان کمک میکند تا موفقیت شما را در این زمینه باور کند.
مرحله سوم: لیستی از مواردی که بهخاطر داشتنشان شکرگزار هستید بنویسید
قلم بردارید و هرچیزی را که بهخاطر داشتن آن شکرگزار و قدردان هستید، روی کاغذ بنویسید. اصلا کار سختی نیست. کافیست کمی حواستان را جمع کنید و با خودتان روراست باشید. سلامتی، تحصیلات، خانواده، روابط دوستانه، شغل، مهارتها، تواناییها و بسیاری دیگر از این قبیل موارد میتوانند در این مرحله ذکر شوند. منظورمان همه چیزهای مثبتی است که به شما احساس رضایت میدهد و خودتان را به خاطر داشتن آن تحسین میکنید. حتی داشتن دستخط خوب یا خاطره سفری بهیادماندنی و حتی مهارت تایپ کردن سریع و بدون اشتباه و… میتواند در این مرحله یاریتان کند. این مرحله در روزهای اول کمی سخت به نظر میرسد، اما در روزهای بعدی با تکرار تمرینات آسانتر و لذتبخش خواهد شد. در ضمن، این مرحله برای برقراری ارتباط مثبت با کائنات و امیدواری به افزایش موفقیتها، منجر به قدردانی میشود.
مرحله چهارم: لیستی را که نوشتهاید، با صدای بلند بخوانید
برای بیدار شدن ضمیر ناخودآگاه لازم است لیستی را که در مرحله قبل نوشتهاید، با صدای بلند برای خودتان بخوانید. در ابتدا ممکن است این کار خندهدار بهنظر برسد، اما در بلندمدت تکرار این کار روی ضمیر ناخودآگاهتان تأثیر میگذارد. حس مثبت شور و شعفی که در دلتان متبلور میشود فوقالعاده است. حتما شنیدهاید که میگویند: «شکر نعمت، نعمتات افزون کند.»
مرحله پنجم: خودتان را در لحظهای تصور کنید که به هدف رسیدهاید
در این مرحله چشمهایتان را ببندید و بهمدت 5 دقیقه خودتان را در حالتی تصور کنید که به موفقیت رسیدهاید. همه جزئیات را بهخاطر بیاورید. خوشحالیتان را تصور کنید. ببینید که در آن لحظه چه احساسی دارید. در آن لحظه به چه چیزی فکر میکنید. ببینید که چه کسی کنارتان است و حال خوبتان را با چه کسی شریک میشوید. ببینید که این موفقیت بیشتر شما، چه کسی یا چه کسانی را خوشحال میکند. حتی به لباسی که برای پوشیدن در آن روز در نظر گرفتهاید هم فکر کنید و ببینید که آن لباس در آن روز چقدر برازنده شما است و… . در واقع، در این 5 دقیقه باید بکوشید تا حصول موفقیت را برای خودتان عینی کنید. بدون هیچ شک و تردیدی خودتان را لایق موفقیت بدانید و باور کنید که نرسیدن به نتیجهای که خواستارش هستید، محال است. خودتان را پیروز میدان تصور کنید. تکرار این مرحله بهمرور زمان ذهن را به این باور میرساند که امکان ندارد شما چیزی را بخواهید و به آن نرسید؛ این یعنی همان آمادگی و باور ذهنی.
مرحله ششم: فرمان را به دست ذهن ناخودآگاهتان بدهید
حالا شما 20 دقیقه برای انجام تمرینات ذهنی وقت صرف کردهاید. بلند شوید و به زندگی روزانهتان برسید. طبق روال عادی عمل کنید. هرکاری که باید انجام بدهید را انجام بدهید. ذهن ناخودآگاهتان با انجام این تمرینات به صورت خودکار فعال شده و بهزودی ایده ها و راهکارهایی برای رسیدن به موفقیت سر راهتان قرار میدهد. درواقع شما به احساس غریزی برای حصول موفقیت که امری اکتسابی است، دست یافتهاید. با بیدار شدن و جان گرفتن این حس غریزی به شما الهام میشود که چه باید بکنید و چه کاری درست است. چه راهحلی برای نزدیک شدن شما به هدفتان وجود دارد و چه مواردی شما را از آن دور میکند.
مک کارتی در این فرضیه نشان میدهد که با انجام 6 مرحله ساده میتوان به موفقیت رسید. حالا شما این 6 مرحله را میدانید. کافیست تصمیم بگیرید و برای رسیدن به موفقیت، روزانه 20 دقیقه زمان صرف کنید.