چگونگی راه اندازی استارتاپ؛ ۱۰ نکته برای شروع کسب‌وکارتان در سریع‌ترین زمان ممکن

چگونگی راه اندازی استارتاپ؛ ۱۰ نکته برای شروع کسب‌وکارتان در سریع‌ترین زمان ممکن

دنیای استارتاپ پر از آدم‌هایی است که می‌خواهند موفق شوند و در این راستا تلاش بسیار زیادی می‌کنند، اما دستِ آخر نمی‌توانند کسب‌وکار خود را به‌درستی راه‌اندازی کنند. چرا چنین چیزی اتفاق می‌افتد؟ بخش زیادی از دلایل به این موضوع باز می‌گردند که بسیاری از کارآفرین‌ها، چگونگی راه اندازی استارتاپ و رساندن کسب‌وکار خود از «نقطه‌ی الف» به «نقطه‌ی ب» را نمی‌دانند. «نقطه‌ی الف» جایی است که ایده یا ایده‌‌ های استارتاپی فوق‌العاده‌ در ذهن کارآفرین وجود دارد و «نقطه‌ی ب» جایی است که استارتاپ به امنیت، ثبات و رشدی نسبی در بازار رسیده است و کسب درآمد می‌کند.

اما بین این دو نقطه، همه چیز سخت است، از دید استراتژیک، یکی از بهترین راه‌های ساختن کسب‌وکار خودتان این است که به‌سرعت ایده را از ذهن به محصولی قابل‌عرضه در بازار تبدیل کنید. همراه ما باشید، در این مقاله می‌خواهیم درباره‌ی چگونگی راه اندازی استارتاپ صحبت کنیم.

۱. فقط شروع کنید

بنا‌بر تجربه‌ی ما، در دنیای کسب‌وکار، شروع سریع مهم‌تر از شروع دقیق است. به این واقعیت فکر کنید که اگر کسب‌وکار خود را آغاز نکنید، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. باید قادر باشید تا هر چیزی را که شما را از شروع کردن باز می‌دارد، از چیزهای خیلی کوچک گرفته تا مهم‌ترین‌ها، نادیده بگیرید یا به‌سرعت آنها را برطرف کنید و سپس :

  • اولین خط از کد خود را بنویسید؛
  • دامنه‌ی سایت موردنظر خود را ثبت کنید؛
  • محصول خود را روی کاغذ بکشید؛
  • نمونه‌ی اولیه‌ای از محصول خود را طراحی و پیاده‌سازی کنید.

هیچ چیز جز خودتان مانع شروع استارتاپ شما نیست. اولین چیزهایی را که برای شروع نیاز دارید انجام دهید.

۲. هرچیزی را می‌توانید بفروشید

دسته‌ای از کارآفرینان وجود دارند که خوب می‌دانند که می‌خواهند چه چیزی را بفروشند، دسته‌ای دیگر اصلا نمی‌دانند که چه چیزی را می‌خواهند بفروشند و فقط می‌خواهند چیزی را عرضه کنند. توصیه‌ی ما در چگونگی راه اندازی استارتاپ این است: هر چیزی را می‌توانید بفروشید.

بسیاری از کارآفرینان بزرگ دنیا «چیزهای جدیدی» نمی‌فروختند، آنها فقط سعی داشتند تا «متفاوت» یا «بهتر» بفروشند.

  • سام والتون (Sam Walton) صاحب فروشگاه والمارت، چیزهایی را می‌فروخت که شما می‌توانید آنها را بر سر هر چهارراه و در هر سوپرمارکتی، پیدا کنید.
  • تد ترنر (Ted Turner) مؤسس شبکه‌ی سی.ان.ان، به‌سادگی حق اشتراک و پخش برنامه‌های تلویزیونی و تبلیغاتی را می‌فروخت.
  • هاوارد شولتز (Howard Schultz) مدیرعامل استارباکس، قهوه می‌فروخت.
  • وارن بافت (Warren Buffett) سهام دیگران را خرید و فروش می‌کرد.

کارآفرینان همیشه مخترع نیستند. شما می‌توانید محصول فرد دیگری را بگیرید و بفروشید. ریچارد برانسون (Richard Branson) در ناامیدی خطوط هواپیمایی ویرجین را راه اندازی کرد. او قصد داشت تا برای قراری عاشقانه‌، به جزایر ویرجین سفر کند، اما پرواز او در فرودگاه کنسل شد. بعد از این اتفاق، او بدون داشتن پول کافی، یک جت شخصی را کرایه می‌کند و به این سفر می‌رود. اما چگونه؟

در شبی که پرواز وی به جزیره‌ی ویرجین کنسل می‌شود، او روی تخته سیاهی می‌نویسد: «بلیط پروازهای ویرجین، فقط 29 دلار» و به میان افرادی می‌رود که پرواز آنها به جزیره‌ی ویرجین کنسل شده بود؛ او به اندازه‌ی تعداد صندلی‌هایی که در جت شخصی وجود داشت، بلیط فروخت و هزینه‌ی پرواز با جت شخصی را در همان‌ مکان به‌ دست آورد و در همان شب به سمت جزیره‌ی ویرجین پرواز کرد.

مفهوم این بخش را فهمیدید؟ فقط رو به جلو حرکت کنید و چیزی بفروشید. هر چیزی را که می‌توانید.

۳. از کسی توصیه‌ای بخواهید و سپس از او بخواهید تا آن را انجام دهد

وقتی کسب‌وکاری را شروع می‌کنید، به‌طور حتم پاسخ تمام سؤالات خود را نمی‌دانید. مثلا می‌خواهید شرکت خود را ثبت کنید. اما آیا باید مسئولیت محدود باشد یا تعاونی و ….؟

شما باید برای پیدا کردن پاسخ خود از مؤسسات ثبت شرکت یا وکیلی کمک بخواهید و آن مؤسسه یا شخص، شما را راهنمایی می‌کند و می‌گوید که چه نوع شرکتی برای استارتاپ شما مناسب است. اما بعد چه؟ شما باید از آنها بخواهید تا برایتان کار ثبت شرکت را انجام دهند. به این ترتیب شما به‌سرعت توانسته‌اید تا فرد خبره‌ای را در ازای مبلغ کمی در استارتاپ خود به کار بگمارید. این مبلغ را از کجا بیاورید؟ شما می‌توانید با دادن بخشی از سهام خود به شخص موردنظر یا پرداخت به‌صورت چک یا معوقه، این موضوع را حل کنید.

وقتی مشکلی ایجاد می‌شود و شما پاسخ آن را نمی‌دانید، کسی را پیدا کنید که راه‌حل آن مشکل را می‌داند. سپس آن متخصص به شما راه‌حلی را پیشنهاد می‌کند، در هر زمینه از کسب‌وکار خود این عمل را انجام دهید. از مراحل تولید گرفته تا طراحی لوگو یا حسابداری و … از آن شخص بخواهید تا این کارها را برای شما انجام دهد.

استارتاپ شما بیش از آنچه خودتان در چنته دارید، به کمک‌های مختلف، دانش و مهارت‌های حرفه‌ای احتیاج دارد. از افراد بخواهید تا برای شما کار کنند.

۴. فریلنسر استخدام کنید

اگر می‌خواهید که بهترین استعدادها را با بهترین هزینه پیدا کنید، احتمالا در نزدیکی خود چنین افرادی را پیدا نخواهید کرد. شاید بهتر باشد که از نیروی کار آنلاین و دورکار و فریلنسر استفاده کنید تا کار شما، با تجربه و قیمتی مناسب انجام شود. گاهی اوقات به‌راحتی می‌توانید استارتاپ خود را با کمک نیرو‌های متخصص راه‌اندازی کنید.

۵. نیروی قراردادی استخدام کنید

کارفرما شدن به معنای حجم بالایی از کارها و مسئولیت‌هایی است که باید به‌سرعت به پایان برسانید. هرچند چنین موضوعی سرعت استارتاپ شما را پایین می‌آورد و افراد کمی هستند که مایل به غرق شدن در راه‌ اندازی استارتاپ و کار کردن به‌صورت دائمی باشند.

به‌جای استخدام کارمند، از نیروی قراردادی استفاده کنید. در این صورت از هر شخصی براساس استعداد و توانایی‌‌هایش کمک خواهید گرفت و در مسیر انجام کارها، همه چیز را تا پایان کار در اختیار دیگران نخواهید‌ گذاشت و کنترل بهتری برای به نتیجه رساندن کارها خواهید داشت. اینگونه پاسخ به سؤالات ذهنی‌تان برای چگونگی راه اندازی استارتاپ شفاف‌تر و واضح‌تر خواهد بود.

۶. هم‌بنیان‌گذار پیدا کنید

در پاسخ به چگونگی راه اندازی استارتاپ به چیزی فراتر از سخت کوشی و اشتیاق نیاز دارید. الهام و کمک گرفتن از مهارت‌های یک هم‌بنیان‌گذار، در این مسیر به شما کمک خواهد کرد. افرادی که سرمایه گذاری جسورانه انجام می‌دهند، به جای سرمایه گذاری بر افراد، بیشتر علاقه‌‌مند سرمایه‌گذاری روی استارتاپ‌هایی هستند که به‌صورت تیمی فعالیت دارند. حتی داشتن سه هم‌بنیان‌گذار هم موضوع عجیبی نیست، زیرا می‌توان فرض کرد که شما سلسله‌مراتب واضحی برای تصمیم گیری دارید.

هم‌بنیان‌گذاران مهارت‌های ناقص شما را کامل می‌کنند و اینگونه حتی فراتر از چیزی که فکر می‌کنید پیش خواهید رفت.

۷. با کسی کار کنید که شما را به سوی عملکردی فوق‌العاده سوق می‌دهد

یکی از دلایلی که استیو جابز توانست شرکت اپل را به یکی از خلاق‌ترین و باارزش‌ترین برند های دنیا تبدیل کند، این بود که او می‌توانست افراد را به سمت فعالیت بیشتر سوق دهد.

او می‌گوید: «کار من آسان‌گیری به افراد نیست. کار من این است که از آنها افراد بهتری بسازم. کار من این است که بخش‌های مختلف شرکت را به همکاری با یکدیگر وا دارم و راه را برای این موضوع هموار و شفاف کنم و منابع را برای پروژه‌های کلیدی آماده سازم. ما برای این منظور، افراد فوق‌العاده‌ای را در اختیار داریم و سعی می‌کنیم که آنها را تشویق کنیم تا همواره بهتر از پیش باشند و با دیدگاهی تهاجمی با چگونگی انجام کارهای خود مواجه شوند.»

بله، استیو جابز شخصیتی تهاجمی و حتی غیرمهربان داشت، اما درمورد چگونگی راه اندازی استارتاپ او این توانایی را داشت تا از افراد، عملکردی بهتر از آنچه خودشان فکر می‌کرده‌اند، دریافت کند. شما می‌توانید چنین ویژگی‌هایی را در هم‌بنیان‌گذار خود، شریک تجاری، دوست و مربی یا کارمندتان پیدا کنید و از این مهم‌تر می‌توانید سطح انتظار مشابهی از اعضای تیم خود داشته باشید. همانطور که استیو جابز گفته است: «با داشتن توقع از افراد برای انجام فوق‌العاده‌ی کارها، می‌توانید آنها را به سمت کارهای عالی و داشتن عملکردی فوق‌العاده سوق دهید.»

۸. فقط روی پول و میزان درآمد تمرکز نکنید

در پاسخ به چگونگی راه اندازی استارتاپ یکی از بهترین توصیه‌ها این است که صرفا نگران این موضوع که درآمد شما از کجا خواهد آمد، نباشید. یک محصول یا خدمت خوب همیشه راه خود را برای کسب درآمد می‌یابد.

این موضوع درست است. تمرکز نزدیک‌بینانه بر کسب درآمد و پول، شما را به‌طور کلی از مسیر کسب‌وکار خارج می‌کند. فرقی نمی‌کند که با سرمایه شروع کرده‌اید یا وام گرفته‌اید یا مدل قیمت گذاری فوق‌العاده‌ای دارید، ذهن خود را از این موضوعات خالی کنید و بگذارید تا استارتاپ‌تان مراحل رشد خود را طی کند. رشد همیشه مساوی با افزایش سرمایه‌ی استارتاپ نیست. رشد به معنای شکافتن، دگرگونی، فروش و انجام کارهایی بیش از درخواست پول است. اگر شما در کسب‌وکار خود راه جدیدی ایجاد کرده‌اید، این نشانه‌ی واقعی رشد شما خواهد بود.

۹. برای بازاریابی، زمان و هزینه بگذارید

بازاریابی، یکی از بهترین چیزهایی است که باید برای استارتاپ خود انجام دهید. وقتی برای محصول یا خدمت خود بازاری پیدا می‌کنید، درمقابل افرادی قرار خواهید گرفت که مایل هستند از شما خرید کنند. بازاریابی تلف کردن زمان نیست و یکی از بهترین سرمایه‌گذاری‌ها در ابتدای راه‌اندازی استارتاپ شما خواهد بود.

۱۰. با مشتریان بالقوه‌ی خود صحبت کنید

استارتاپ تنها در ذهن خود کارآفرین وجود ندارد. استارتاپ در چشم‌انداز مشتریان فعلی و بالقوه نیز وجود دارد.

اگر مردم بخواهند که محصول شما را خریداری یا استفاده کنند، شما باید هرچیزی را که می‌توانید درباره‌ی مشتریان خود یاد بگیرید. بقا یا نابودی استارتاپ شما به میزان پذیرش محصول و خدمات شما وابسته است.

هرچه سریع‌تر درباره‌ی افکار مشتریان‌تان نسبت به محصولات و خدمات خود بدانید، زودتر می‌توانید مسیر خود را اصلاح کنید و خدمات و محصولات‌تان را به‌شکل بهتری به آنها ارائه دهید.

نتیجه‌گیری درباره‌ی چگونگی راه اندازی استارتاپ

شروع سریع استارتاپ به این معنا نیست که مقیاس‌تان را به‌زور افزایش دهید. گسترش اتفاقی است که با احتیاط و همراه با ریتمی منظم روی می‌دهد.

شروعِ سریع به این معناست که از تمام منابع موجود به عنوان اهرمی برای تمرکز بر چیزی به نام شروع کردن، استفاده کنید. شروع کردن موضوع اصلی است. هنگامی که کسب‌وکار شما سرپا و در حال فعالیت باشد هر چیزی امکان‌پذیر خواهد شد. استارتاپ مانند یک مسابقه است. هرچه سریع‌تر باشید، به احتمال بیشتری برنده خواهید بود.

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
7 + 7 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.