اگر نمیدانید که احتمال زیادی برای شکست خوردن استارتاپتان وجود دارد، احتمالاً خیلی آدم سادهای هستید. نمیخواستم با توپ پر شروع کنم، اما بهتر بود از همین اول سنگم را وا میکندم… بگذریم. اما اگر انقدر احتمال شکست خودرن استارتاپ زیاد است، پس اصلاً فایدهاش چیست که به دنبال رویاهایمان برویم؟
قضیه اینجاست که اگر استارتاپتان به زمین گرم خورد، میتوانید از اشتباهاتتان برای دفعهی بعد درس بگیرید، یا اینکه حرف من را گوش کنید و با صاف گذاشتن خشت اول، این دیوار را تا ثریا صاف بالا ببرید.
همانطور که قبل از بنا کردن هر ساختمانی باید برای آن نقشهای کشید، راه اندازی استارتاپ هم نیازمند نقشه راهی است که مسیرهای کوتاه مدت و بلند مدت کسب و کارتان را مشخص کند.
بیشتر از این دمِ در نگهتان نمیدارم. از شما دعوت میکنم تا 5 گام لازم برای ساختن نقشه راه استارتاپ را مطالعه کنید.
مشکلی را در بازار فعلی شناسایی کنید
یکی از رایجترین برداشتهای نادرست از راه اندازی استارتاپ این است که فکر کنید حتماً باید با ایدهی انقلابی یا نابی جلو بیایید. همیشه اینطور نیست. به جای اینکه وقت خودتان را تلف کنید که محصول یا خدماتی تولید کنید که ” روی دستش نیامده “، تمرکزتان را بگذارید روی ارائه راه حل برای مشکلی که از قبل در بازارِ ثابت شدهای وجود دارد.
یادتان باشد، اگر چنین مشکلی وجود ندارد، به این دلیل است که آن مسئله چندان مورد توجه و علاقه کسی نیست.
با شناسایی مشکل در بازارِ ثابت شدهی فعلی، متوجه میشوید که در بین افراد علاقهمندی به این موضوع وجود دارد. به نظرتان این سادهتر است که یک تکه از بازار موجود را برای خودمان برداریم یا اینکه برویم محصولی تولید کنیم و تازه بگردیم ببینیم چه کسی مشتریش است؟
جاویژه بازار* خودتان را بسازید و زمزمه اش را پخش کنید
اگر از قبل میدانید که محصولتان کدام بازار هدف را نشانه رفته است و کدام مشکل واقعی بازار را حل میکند، آنوقت میتوانم بگویم که توی مسیر موفقیت قرار افتادهاید. از آنجاست که میتوانید مخاطبانتان را هدف قرار داده تا زمزمههای استارتاپتان را در بازار پخش کنید.
متخصص آنلاین، جان رمپتون در اینباره میگوید: “از شبکههای اجتماعی استفاده کنید و با تعیین استراتژی بازاریابی محتوا، سعی کنید زمزمههای استارتاپتان را در بازار پخش کنید. فرقی نمیکند محصول یا خدماتتان چقدر خارقالعاده باشد، اگر نتوانید به درستی بازاریابی کنید، هیچ کس از به آن مطلع نخواهد شد.”
*جاویژهبازار = بازار خاص، Niche Market
تیمتان را جور کنید
منظورم فقط خودتان و یک نفر PHP کار نیست. برای ساختن، ارتقاء دادن و نگهداشتن استارتاپتان به چندین و چند نفر آدم حرفهای و کار درست احتیاج دارید. چینش نفرات هم بستگی به زمینه کاری استارتاپتان دارد، اما به طور کل، نه فقط برای تیم اصلی استارتاپ، بلکه برای حوزههای دیگر نیز به نیروی حرفهای احتیاج پیدا میکنید.
مثلاً، در جایی از کار به کسی نیاز دارید که سر از دادگاه و قانون و بخشنامه و مصوبه در بیاورد. نمیتوانید حکم تخلیه ساختمان صاحبخانه را پرت کنید جلوی مهندس نرم افزار و توقع داشته باشید که او به این قضیه رسیدگی کند. به آدمهایی نظیر دفتردار، مدیرداخلی، حسابدار و وکیل هم احتیاج پیدا خواهید کرد.
در یک کلام، افراد درست را برای شغلهای درست انتخاب کنید.
چشم انداز، مأموریت و استراتژی داشته باشید، اما انعطاف پذیر هم باشید
همیشه یادتان بماند که چه کسی هستید، به کجا میخواهید برسید و چگونه میخواهید این کار را انجام بدهید. چه این اهداف در قالب بیانیه ماموریت و یا طرح کسب و کار ارائه شده باشد، برخورداری از چشمانداز، مأموریت و استراتژیای کاملاً شفاف، باعث میشود استارتاپ در تمام مراحل رشد و نموش مسیری مشخص را طی کند. بعلاوه، این امر باعث خواهد شد تا نیرو و سرمایه به سمت استارتاپ جذب شوند.
با این وجود، نباید در باد چشمانداز و ماموریت و استراتژی خوابید و از تغییر گریزان بود. هر کارآفرینی باید در وسط میدان بایستد و انعطاف پذیر باشد. بازار همیشه در حال تغییر است. به همین دلیل باید یک چشمتان به گرایشهای جدید باشد و برای تطبیق دادن خود با آینده اراده خوبی داشته باشید.
بهترین محصول را بسازید
خیلی از استارتاپها این اشتباه را مرتکب میشوند که قبل از تولید محصولشان، دنبال سرمایه گذار میگردند. معنی این کار این است که به جای برطرف کردن عیب و ایرادهای محصول، دارند وقتشان را به مذاکره کردن با سرمایه گذارها میگذرانند.
اگر محصول خیلی خوبی بسازید، نه تنها مشتریها دورش حلقه میزنند، بلکه سرمایه گذارها هم با سر به سراغتان میآیند. در اصل، اگر سرمایه گذارها ببینند که محصول یا خدماتی عرضه میشود و مردم برای خرید یا استفاده از آن صف کشیدهاند، خیلی مشتاقتر خواهند شد تا پولشان را در آن استارتاپ بکارند.
همیشه یادتان باشد به موقع و برای دلایل صحیح دنبال جمع کردن سرمایه برای استارتاپ بروید. اگر برای به راه انداختن کمپین بازاریابی محتوا نیازی به سرمایه ندارید، خیلی سریع قرار ملاقاتی که با فلان سرمایه گذار گذاشتهاید را از توی تقویم خط بزنید و آن را موکول کنید به زمانی که برای مکان فیزیکی استارتاپ به پول احتیاج دارید.
به قلم درو هندریکس
منبع: www.inc.com