ما در زندگی با افراد زیادی سروکار داریم و گاهی، از نظر احساسی و عاطفی به آنها وابسته میشویم. ولی همیشه افرادی که در محیط کار یا زندگی ما حضور دارند، صادقانه رفتار نمیکنند و از نظر احساسی به ما لطمه میزنند و حتی احساس ما نسبت به خودمان را تحت تأثیر قرار میدهند. بنابراین بهتر است با نشانههای رفتاری کسی که شما را به بازی میگیرد، آشنا شوید و این افراد را بهتر بشناسید تا بتوانید در رویارویی با آنها عاقلانه رفتار کنید و اجازه ندهید که از نظر روحی و احساسی به شما لطمه بزنند.
همهی ما میدانیم که به بازی گرفته شدن چه حسّی دارد. این کار میتواند تأثیر زیادی بر دیگران بگذارد و به همین دلیل، بعضی افرادِ فاقد صفات اخلاقی، این کار را بسیار انجام میدهند.
چند سال پیش، فیسبوک در همکاری با پژوهشگرانی از دانشگاههای کورنِل و کالیفرنیا، آزمایشی انجام داد که در آن، عمدا با احساسات ۶۸۹ هزار نفر از کاربران بازی شد. در این آزمایش، بخش اخبار این کاربران، به صورتی تغییر داده شد که بعضی از کاربران، فقط خبرهای منفی را میدیدند و کاربران دیگر، فقط خبرهای مثبت را مشاهده میکردند. وقتی این کاربران، در فیسبوک مطالب خود را ارسال میکردند، تا حد زیادی تحت تأثیر مطالبی بودند که در قسمت اخبار، به آنها نشان داده شده بود.
فیسبوک به دلیل انجام این آزمایش، با انتقادهای فراوانی مواجه شد و دلیل بیشتر این انتقادها این مسئله بود که هیچیک از «شرکتکنندگان» در این آزمایش، برای شرکت در آن، رضایت خود را اعلام نکرده بودند. شاید آنچه بیش از این خطا و لغزش فیسبوک، نگران کننده است، این مسئله است که بهسادگی میتوان احساسات مردم را به بازی گرفت. اگر فیسبوک میتواند فقط با تغییر دادنِ اخباری که به شما نشان میدهد، با احساسات شما بازی کند، تصور کنید که این کار برای فردی واقعی و زنده که ضعفها و عوامل تحریککنندهی شما را میشناسد، تا چه حد میتواند سادهتر باشد. یک فرد ماهر در به بازی گرفتنِ احساسات دیگران، میتواند عزتنفس شما را نابود کند و حتی موجب شود که به سلامت عقلیتان شک کنید.
از آنجا که به بازی گرفتنِ احساسات، میتواند بسیار مخرب باشد، شناسایی کردن آن در زندگی هر فرد، اهمیت بسیار زیادی دارد. ولی انجام این کار به اندازهای که تصور میکنید ساده نیست، زیرا معمولا افرادی که احساسات دیگران را به بازی میگیرند، بسیار ماهرانه عمل میکنند. آنها ابتدا کار خود را با اعمال نفوذهایی ظریف شروع میکنند و با گذشتِ زمان، تأثیر آنها را افزایش میدهند و این کار را چنان بهآرامی انجام میدهند که حتی متوجه آن نمیشوید. خوشبختانه، پیدا کردنِ این افراد بسیار آسان است، البته اگر بدانید که باید به دنبال چه چیزی بگردید.
اعتقاد شما به درکِ واقعیت را تخریب میکنند
افرادی که با احساسات شما بازی میکنند، دروغگوهای بسیار ماهری هستند. آنها در حالیکه واقعهای رخ داده اصرار دارند که بگویند هیچ اتفاقی نیفتاده است و اصرار دارند که بگویند چیزی را انجام داده یا گفتهاند، در حالیکه آن را نگفته یا انجام ندادهاند. مشکل اینجاست که این کار را آنقدر خوب انجام میدهند که شما در پایان، به سلامت عقل خود شک میکنید. اصرار آنها بر این مسئله که، هر چیزی که موجب ایجادِ مشکل شده، ساخته و پرداختهی تصورات شماست، راه بسیار مؤثری است که آنها برای خارج شدن از مشکل و دردسر به کار میگیرند.
حرف و عملشان یکی نیست
این افراد چیزی را میگویند که دوست دارید بشنوید، ولی کارهای آنها مطابق با حرفهایشان نیست. آنها قول میدهند که از شما حمایت کنند، ولی وقتی زمان عمل میرسد، طوری رفتار میکنند که درخواستهای شما کاملا غیرمنطقی به نظر برسد. آنها به شما میگویند که از آشنایی با شما بسیار خوشحال هستند، ولی طوری رفتار میکنند که انگار شما باعث زحمت و دردسر آنها هستید. این راه دیگری برای تضعیف اعتقادِ شما به سلامت عقلیتان است. آنها کاری میکنند که به واقعیتی که میبینید شک کنید و سپس، به درک و احساس شما به صورتی که برای آنها مناسب باشد، شکل میدهند.
در ایجاد احساس گناه، متخصص هستند
این افراد در بهرهبرداری از احساس گناه دیگران به نفعِ خود، استاد هستند. اگر چیزی را مطرح کنید که شما را آزار میدهد، آنها کاری میکنند که برای گفتنِ آن، احساس گناه کنید. اگر هم از آن حرفی نزنید، طوری رفتار میکنند که برای صحبت نکردن در مورد آن و مخفی کردنِ آن، احساس گناه کنید. وقتی با این افراد سروکار دارید، هر کاری که انجام دهید، اشتباه است و فرقی نمیکند که شما و او چه مشکلی داشته باشید، چون در هر صورت، این شما هستید که مقصرید.
نقش قربانی را بازی میکنند
وقتی با افرادی که احساسات شما را به بازی میگیرند سروکار دارید، هیچ اشتباهی تقصیر آنها نیست. فرقی نمیکند که چه کاری انجام بدهند (یا نتوانند انجام دهند)، چون همیشه دیگران مقصر هستند. همیشه شخص دیگری موجب شده که آنها آن اشتباه را انجام بدهند و معمولا، آن شخص دیگر، شما هستید. اگر عصبانی یا ناراحت شوید هم، شما مقصر هستید زیرا انتظاراتی غیرمنطقی دارید. ولی اگر آنها عصبانی شوند، این شما هستید که به دلیلِ ناراحت کردن آنها مقصرید. این افراد مسئولیت هیچ کاری را نمیپذیرند.
به سرعت، ارتباط خیلی نزدیکی با شما برقرار میکنند
فرقی ندارد که رابطهی میان شما و آنها رابطهای شخصی باشد یا رابطهای کاری، زیرا در هر صورت، افرادی که با احساسات شما بازی میکنند، در فرایند ایجاد ارتباط نزدیک و صمیمی شدن با شما، چند مرحله را از قلم میاندازند و خیلی زود با شما صمیمی میشوند. آنها به سرعت ارتباط نزدیکی با شما برقرار میکنند و از شما نیز، همین انتظار را دارند. آنها خود را آسیبپذیر و حساس نشان میدهند، ولی این فقط یک فریب است. آنها میخواهند شما احساس کنید که فرد «ویژهای» هستید که اجازه دارید به حریم آنها وارد شوید، ولی هدف از این کار نیز، این است که برای آنها احساس تأسف کنید و خود را مسئول احساسات آنها بدانید.
یک سیاهچالهی احساسی هستند
این افراد، هر احساسی که داشته باشند، در کشیدنِ افرادِ اطراف خود به درون آن احساسات، نابغه هستند. اگر ناراحت باشند و حالت روحی بدی داشته باشند، همهی افراد اطراف آنها این مسئله را متوجه میشوند. ولی این بدترین قسمتِ ماجرا نیست. آنها آنقدر در انجام این کار ماهر هستند که علاوه بر آگاه کردنِ همهی افراد اطراف خود از حالت روحیشان، موجب میشوند که آن احساس و حالت روحی در آنها نیز ایجاد شود. این مسئله موجب میشود که دیگران خود را مسئول ناراحت بودنِ این افراد بدانند و خود را موظف بدانند که آن را برطرف کنند.
مشتاقانه برای کمک ابراز تمایل میکنند و حتی داوطلب میشوند، ولی بعد مانند فردی قربانی عمل میکنند
اشتیاق اولیهی آنها برای کمک، به سرعت، به آه و ناله تبدیل میشود و شکایت میکنند که کاری که قبول کردهاند انجام دهند، بار عظیمی بر دوش آنهاست. اگر شما از بیمیلیِ آنها برای کمک صحبت کنید، آنها همه چیز را به خود شما نسبت میدهند و موجب میشوند فکر کنید که قطعا، آنها میخواهند کمک کنند و شما فردی بدگمان و کجخیال هستید. هدف آنها از این کار این است که شما احساس کنید، گناهکار یا به آنها بدهکار هستید و شاید حتی دیوانه هستید.
همیشه یک درجه جلوتر از شما هستند
فرقی نمیکند چه مشکلاتی داشته باشید، چون مشکلات این افراد، همیشه بدتر از مشکلات شماست. آنها همیشه با یادآوری این مسئله که مشکلات آنها جدیتر از مشکلات شماست، درستیِ گلایههای شما را زیر سؤال میبرند. پیام آنها این است که به شما بگویند، هیچ دلیلی وجود ندارد که از چیزی گلایه کنید، پس دهانتان را ببندید.
تمام ضعفهای شما را میدانند و در سوءِ استفاده از آنها تردید نمیکنند
افرادی که با احساسات شما بازی میکنند، ضعفهای شما را میدانند و به سرعت از این دانستهها، علیه شما استفاده میکنند. اگر در مورد وزنتان احساس خوبی ندارید، در مورد غذایی که میخورید یا لباسهایی که بر تن شما جلوهی خوبی ندارند، صحبت میکنند. اگر نگران سخنرانیای هستید که باید بهزودی انجام دهید، در مورد ترسناک بودنِ شرکتکنندگان در کنفرانس یا اینکه چه قضاوتی در مورد شما خواهند داشت، صحبت میکنند. آنها اطلاعات زیادی در مورد احساسات شما دارند و از این آگاهی، برای بازی کردن با احساسات شما استفاده میکنند، نه برای کمک به شما برای اینکه احساس بهتری داشته باشید.
نگذارید احساساتتان به بازی گرفته شود
افرادی که با احساسات شما بازی میکنند، شما را عصبانی میکنند، زیرا رفتارهای آنها بسیار غیرمنطقی است. اشتباه نکنید، رفتار آنها واقعا بر خلاف منطق است، پس چرا باید به آنها واکنش احساسی نشان بدهید و در بازی آنها وارد شوید؟
هر چه که این افراد، غیرمنطقیتر باشند و بیشتر خارج از اصول و قاعده رفتار کنند، بیرون کشیدنِ خود از دام و تلهی آنها نیز سادهتر است. سعی نکنید آنها را در بازیِ خودشان شکست دهید. از نظر احساسی از آنها فاصله بگیرید و به تعاملات خود با آنها، مثل یک پروژهی علمی نگاه کنید (یا اگر دوست دارید، میتوانید خود را رواندرمانگرِ آنها درنظر بگیرید). نیازی نیست که به آشفتگیهای احساسی پاسخ بدهید و فقط باید به واقعیتها، واکنش نشان بدهید.
حفظ فاصلهی احساسی از این افراد، نیازمندِ داشتنِ آگاهی است. شما نمیتوانید مانع کسی شوید که از ضعفهای شما سوءِاستفاده میکند، اگر زمانی در زمانِ رخ دادنِ این مسئله، متوجه آن نشوید. گاهی در موقعیتی قرار میگیرید که باید تجدید قوا کنید و بهترین راهِ پیشِ رو را انتخاب کنید. اشکالی ندارد، شما نباید از اینکه برای انجام این کار، به خودتان زمان بدهید، واهمهای داشته باشید.
بیشتر مردم فکر میکنند، به این دلیل که با این افراد، کار یا زندگی میکنند، هیچ راهی برای کنترل این آشفتگیهای احساسی ندارند. ولی این حقیقت ندارد. وقتی چنین اشخاصی را شناسایی میکنید، متوجه میشوید که رفتارهای آنها، قابل پیشبینیتر و قابل فهمتر است. این به شما کمک میکند تا در مورد اینکه کجا و چه زمانی باید آنها را تحمل کنید و کجا و چه زمانی نباید آنها را تحمل کنید، منطقی فکر کنید. شما باید میان خودتان و آنها مرز ایجاد کنید، ولی باید این کار را آگاهانه و فعالانه انجام دهید. اگر اجازه دهید که همه چیز به طور طبیعی اتفاق بیفتد، همیشه باید در مشاجرات دشوار درگیر شوید. اگر میان آنها و خودتان، مرزی ایجاد کنید و تعیین کنید که چه زمانی و کجا با این افرادِ پردردسر تعامل داشته باشید، بهتر میتوانید این آشفتگیهای احساسی را کنترل کنید. تنها ترفند، این است که آگاهانه رفتار کنید و زمانی که این افراد تلاش میکنند تا از مرزهایی که ایجاد کردهاید عبور کنند، این مرزها را حفظ کنید و به آنها اجازه ندهید بیش از حد به شما نزدیک شوند.
جمعبندی نهایی
افرادی که با احساسات شما بازی میکنند، میتوانند باعث شوند حس خوبی نسبت به خودتان نداشته باشید و حتی به سلامت عقلی خودتان شک کنید. فراموش نکنید که هیچکس نمیتواند بدون رضایت و همکاری خود شما، با احساساتتان بازی کند.
برگرفته از: linkedin.com