تا حالا برایتان پیش آمده که در آخر روز به خودتان بگویید «پس اینهمه وقتی که داشتم کجا رفت؟» شاید آن روز را با این هدف شروع کرده بودید که چند کار خاص را به اتمام برسانید، اما به دلیل حواس پرتی موفق به اینکار نشده بودید. سر و کله زدن با موضوعات کم اهمیتتر، یا به اصطلاح «خاموش کردن آتشها»، خیلیهای دیگر مثل شما را هم از رسیدن به اهداف مهم و بلندمدتشان باز داشته است. اما اگر قرار باشد هر روز به حواس پرتی خود پرو بال بدهید، باید عطای کسبوکارتان را به لقایش ببخشید. درمان حواس پرتی اهمیت ویژهای دارد چرا که این مسئله یکی از مهمترین عوامل کاهش بازدهی است، این مقاله را بخوانید تا با ۸ ترفند برای درمان حواس پرتی خود، آشنا شوید.
اگر فکر میکنید حواس پرتی تان اجازه نمیدهد این مقاله را به دقت بخوانید، میتوانید نگاهی به ویدیوی زیر بیاندازید.
۱. لیستی از کارهایی که باید انجام دهید تهیه کنید
فایده این کار چیست که لیستی از کارهای مهمتان را درست کنید و سپس آن را زیر ماشینحساب و قبض تلفن و کارت بانک خود بگذارید؟ اگر قرار بوده اصلا چشمتان بهش نخورد، پس چرا زحمت نوشتنش به خود دادهاید؟ لیست کارهایتان را بچسبانید جایی که در تیررس چشمتان باشد تا هر بار که خواستید گوشی تلفن را بردارید یا کامپیوتر را خاموش و روشن کنید آن را ببینید. یادتان باشد هر چیز که از دیده رود، از حافظه هم برود!
۲. برای درمان حواس پرتی بهتر است درِ اتاقتان را ببندید
میدانم که به نظر میرسد دارم خلاف شیوههای صحیح مدیریتی را ترویج میکنم. لابد میپرسید مگر قرار نیست درِ اتاق من به روی کارمندانم باز باشد تا مشکلاتشان را حل کنم؟ پس بگذارید به شما بگویم که اگر جنابعالی نتوانی بر روی کارت تمرکز کنی، کارمندات حتما یک مشکل بزرگتر خواهند داشت: باید بروند دنبال شغل جدیدی بگردند. یادتان باشد به عنوان کارآفرین، شما باید اول به شرکت رسیدگی کنید بعد به کارمندان. تازه، اگر کارمندانتان نتوانند چپ و راست بیایند ورِ دلتان بنشینند، شاید خودشان توانستند ابتکار عملهایی به خرج دهند و مشکلات را حل کنند.
۳. وقتی کسی وارد اتاقتان میشود بلند شوید و بایستید
البته که ایستادن برای ورود افراد به اتاق، نشانهی عدم تکبر شماست، اما هدف شما از ایستادن این است که آن طرف نرود برای خودش یک صندلی پیدا کند و 3 ساعت جا خوش کند. خیلیها اگر چند دقیقه سرپا بایستند خسته میشوند و به محض اینکه کارشان با شما تمام شد به سر کار خود برمیگردند. اگر هم دیدید کسی با این روش خسته نمیشود، از پشت میزتان دور بزنید و او را تا دم در و احیانا سر راهرو همراهی کنید. سپس عذرخواهی کنید و برگردید به اتاقتان.
۴. حواسپرتکُنها را محدود کنید
هر چند دقیقه یکبار ایمیل و فیسبوک و تلگرام و غیره را چک میکنید؟ آیا خودتان جواب همهی تماسهای شرکت را میدهید یا کس دیگری را مسئول این کار کردهاید؟ آیا اگر هر کسی وارد شرکت بشود و بگوید من با فلانی کار دارم میتواند سرش را بیندازد پایین و وارد دفتر شما شود؟ این چیزها شما را از پرداختن به کسبوکار اصلیتان باز میدارد. سعی کنید اوقات مشخصی را برای سر و کله زدن با این جور چیزها تعیین کنید تا وسط یک کارِ واقعی حواستان پرت نشود.
۵. عللِ «کار امروز به فردا انداختنها» را ریشهیابی کنید
به عقب انداختن یک کار مهم، بیشتر از اینکه به حواس پرتی ربط داشته باشد دلایل احساسی دارد. نکند میترسید که مهارت انجام فلان کار مهم برای کسبوکارتان را ندارید؟ یا اینکه احساس میکنید راجع به کاری اطلاعات کافی در اختیار ندارید؟ یا نگرانید که اگر فلان پروژه را تمام کردید، قدم بعدیتان چه خواهد بود؟ برای اینکه به درمان حواس پرتی خود کمک کنید، به یک مداد و کاغذ و مقداری زمان احتیاج دارید تا بنشینید و دلایل به تعویق انداختن کارهایتان را لیست کنید و ببینید که چگونه میتوانید هر کدام را برطرف کنید.
۶. لقمههای کوچک بردارید
اگر یک روز کاری گیجکننده نصیبتان شود، بعید میدانم که آن روز بتوانید پروژهی بزرگی را به اتمام برسانید. بد نیست بدانید که در طی 15 یا 20 دقیقه در طول روز، کارهایی را میتوانید به اتمام برسانید که فکرش را هم نمیکردید. منتظر این نباشید که سرتان خلوت شود و یکهو کلی وقت به دست بیاورید تا همهاش را به آن پروژهی طولانی اختصاص بدهید. این کار شدنی نیست.
۷. برای درمان حواس پرتی باید میز کارتان را خلوت کنید
برای درمان حواس پرتی خود، دور و برتان را خلوت کنید. اگر آمادهی استارت زدنِ یک پروژه بزرگ هستید، محل کارتان را از هر چیزی که شما را یاد کارهای کوچکِ دیگر میاندازد، خالی کنید. زیرا به طرفهالعینی گول یک کار 2-3 دقیقهای را میخورید و آن اصلِ کاری را ول میکنید و میروید دنبال کارهای کم اهمیتتر. هدف از جمع و جور کردن میزِ کار این است که دچار حواس پرتی بصری نشوید.
۸. بچسبید به کار
یک کار دیگر برای درمان حواس پرتی اینست که در را ببندید، گوشیتان را خاموش کنید، میزتان را خلوت کنید و بچسبید به کار. پشت در اتاقتان نوشتهای با این مضمون آویزان کنید: «به جز قطع نخاع، سوختگی شدید یا استعفا، هر چیزی که دارید را نگه دارید و فردا به من بگویید.» اگر خود را از شر همهی این بهانهها و حواس پرتیها راحت کنید، شاید خیلی سریعتر از آن چیزی که انتظار دارید، بتوانید به بزرگترین اهداف کاریتان دست پیدا کنید.