۷ کتاب خواندنی درباره‌ی مادر

۷ کتاب خواندنی درباره‌ی مادر

یکی از واژه‌هایی که برای بیشتر افراد و همین‌طور برای نویسنده‌ها موردستایش قرار گرفته، کلمه‌ی «مادر» است. مادر اغلب اولین نمونه از عشق بی‌قیدوشرط است که کودک تجربه می‌کند. مادر شدن اغلب در طول تاریخ با هدایت اشکال فکری، قانونی و گفتمان مردسالارانه به‌عنوان هدف نهایی و رسالت اصلی زنان در زندگی معرفی شده است تا اینکه یک رسالت مقدس و عالی‌ترین شکل خدمت به بشریت باشد.

ازآنجایی‌که مادر به‌عنوان شخصیتی بسیار مهم برای خانواده محسوب می‌شود، اعتقاد بر این است که باید بدن، ذهن، قلب و روحش را وقف مراقبت از فرزندان کند، اما نقش مادر بسیار فراتر از این موضوعات است و مادران در کنار همه‌ی وظایف و سختی‌هایشان، نقش غیرقابل‌انکاری در طول قرن‌ها ایفا کرده‌اند.

در این مطلب به مناسبت روز مادر، ۷ کتاب بی‌نظیر و پرفروش با موضوع مادرانه را معرفی کرده‌ایم که خواندن آن را به هر فردی پیشنهاد می‌شود. درواقع این داستان‌ها به بررسی مادری با چالش‌ها، پیروزی‌ها و لطافت آن در مناظر سراسر جهان می‌پردازند.

۱. دختر پنهانی

کتاب «دختر پنهانی» با عنوان انگلیسی «Secret Daughter» اثر شیلپی سومایا گودا، اولین بار سال ۲۰۱۰ منتشر شد. این کتاب پس از انتشار به یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک‌تایمز، USA Today  و International تبدیل شد و تاکنون به بیش از ۲۰ زبان زنده‌ی دنیا ترجمه شده است.

گودا به طرز ماهرانه‌ای، زندگی دو خانواده را در طول دو دهه روایت کرده است؛ ابتدا با مادری که او را بزرگ و درنهایت با مادری که او را رها می‌کند. او در این رمان به بررسی تامل برانگیز چالش‌ها و فضاهای روان‌شناختی مادر بودن در آمریکا و هند و پرداخته است.

زنی به نام «کاویتا» در یک روستای دورافتاده در هند که دختران را می‌کشتند، دختری به دنیا می‌آورد. در این فرهنگی که همه‌چیز به نفع پسران است، کاویتا برای نجات جان دختر تازه متولدشده‌اش به بمبئی می‌رود تا او را در یتیم‌خانه بگذارد. در همان سال، یک زوج کالیفرنیایی در آن‌سوی دنیا، با ناباروری‌شان دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

وقتی او و همسرش کریشنان، عکسی از کودکی با چشمان طلایی از یک یتیم‌خانه بمبئی می‌بینند، غرق در احساسات می‌شوند و تصمیم می‌گیرند که او را به فرزندخواندگی قبول کنند. او شروع می‌کند به فکر کردن درباره‌ی اینکه که آیا برخی از زنان برای مادر شدن مناسب نیستند؟ آیا او می‌تواند این کار را انجام دهد؟ آیا او می‌تواند کودکی را که از گوشت و خون خودش نیست را دوست داشته باشد و درک کند؟

سامر می‌داند که زندگی‌شان با قبول سرپرستی این کودک تغییر زیادی خواهد کرد، اما این را هم می‌داند که عشقی که احساس می‌کند بر همه‌ی موانع غلبه خواهد کرد. آشا که به فرزندی پذیرفته‌شده، کودکی است که سرنوشت این دو زن را به هم پیوند می‌دهد.

کتاب دختر پنهانی بسیار عمیق و ملموس و ازنظر احساسی بسیار تاثیرگذار و دل‌انگیز است؛ به‌ویژه زمانی که گودا از ضررها و ترس‌هایی که هر دو مادر با آن روبه‌رو هستند، می‌گوید، یا وقتی آشا به‌آرامی شروع به درک معنای یک خانواده با تمام پیچیدگی‌هایش می‌کند.

در پشت جلد کتاب دختر پنهانی، درباره‌ی نویسنده آمده است:

«شیلپی سومایا گودا پس از مهاجرت خانواده‌اش از هند به تورنتو، در آنجا به دنیا آمد و بزرگ شد. او که دارای مدرک کارشناسی از دانشگاه کارولینای شمالی در چپل هیل و مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه استنفورد است، در سال ۱۹۹۱، به‌صورت داوطلبانه تابستانی را در یتیم‌خانه‌ای در هند گذراند و این اقامت بذر اولین رمانش دختر پنهانی را در ذهن او کاشت. وی هم‌اکنون همراه همسر و فرزندانش در کالیفرنیا زندگی می‌کند.»

۲. آن مادران، این دختران

کتاب «آن مادران، این دختران» اثر نویسنده، منتقد ادبی و تهیه‌کننده، بلقیس سلیمانی است که اولین بار سال ۱۳۹۷ منتشر شد. این اثر در زمره‌ی آثار پسا‌فمینیستی قرار گرفته است و موضوعات جدیدی را توضیح می‌دهد که کمتر نویسنده‌ی زنی در ایران به آن‌ها پرداخته است. خود سلیمانی هم درباره‌ی کتاب آن مادران، این دختران می‌گوید: این رمان شبیه هیچ‌یک از آثار قبلی من نیست.

در کتاب آن مادران، این دختران با سه نسل فکری از زنان ایرانی با دغدغه‌های متفاوت، مواجه خواهیم بود که همه‌ی زندگی‌شان به همسرداری و بزرگ کردن فرزندانشان گذشته است؛ به‌بیان‌دیگر، این نسل از زنان، بااینکه با باورهای معمول جامعه‌شان سازگار شده‌اند ولی در مرز بین سنت و مدرنیته گیرکرده‌اند و به دنبال پیدا کردن معنای واقعی زندگی هستند.

محور اصلی داستان زن به نام «ثریا» است که همسرش «اکبر» را به خاطر تصادف از دست می‌دهد و باوجود تمام رنج‌ها و سختی‌ها تلاش می‌کند تا دخترش «آنا» را بزرگ ‌کند. او حق یک زندگی خوب را از خود می‌گیرد، زیرا مادری کردن را وظیفه‌ی اصلی خود می‌داند. او همواره تلاش می‌کرد بیوه‌ بودنش را از مردم پنهان کند تا مبادا مورد تعرض قرار گیرد.

ناگهان داستان به دوران بزرگ‌سالی آنا می‌رود و او به دختری تبدیل‌شده که همواره در تمامی زمینه‌ها با مادرش مخالف و مادرش زن میان‌سالی با کوله‌باری از حسرت و ناامیدی تبدیل‌شده است.

آنا ازدواج ناموفقی را پشت سر می‌گذارد و به دلیل اینکه، اذیتی برای مادرش نداشته باشد در مترو دست‌فروشی کرده و بعضی وقت‌ها مسافرکشی هم می‌کند. او آینه‌ی مادرش ثریا می‌شود و او را به خودآگاهی می‌رساند و به‌این‌ترتیب ثریا رفته‌رفته از سنت به مدرنیته می‌رود و افکار متفاوتی از خود نشان می‌دهد.

در قسمتی از کتاب آن مادران، این دختران می‌خوانیم:

«مامان جان، یک‌کلام بگو این مدرک کوفتی فوق‌لیسانس رو برای افزایش حقوق بازنشستگی تا می‌خوای و قال قضیه رو بکن، این ادا و اطوارا چیه. به‌جای این‌که بشینی یکی تو سرخودت بزنی دوتا تو سر این متن‌های انگلیسی سخت، برو خیابون انقلاب یک‌میلیون بده، رساله حاضر و آماده بخر بیار. اصلا زنگ بزن، احتمالا دلیوری دارن، برات رساله رو می‌آرن، و با کارت‌خوان همین جلوی در پولشون رو می‌گیرن و می‌رن. یک میلیون هم که نه تو رو بدبخت‌تر از اینی که هستی می‌کنه، نه اون بدبخت بیچاره‌ای رو که بیکاره و احتمالا از نخبه‌های این مملکت پولدار.»

۳. فانوسی میان اقیانوس‌ها

کتاب «فانوسی میان اقیانوس‌ها» با عنوان انگلیسی «The Light Between Oceans» اولین اثر نویسنده‌ای استرالیایی، ام ال. استدمن است که اولین بار سال ۲۰۱۲ منتشر شد. داستان کتاب فانوسی در اقیانوس، در استرالیا در سال ۱۹۲۶ می‌گذرد و تام شربورن پس از چهار سال جنگیدن در جنگ به خانه بازگشته است. او به‌عنوان نگهبان فانوس دریایی در جزیره‌ای دورافتاده مشغول به کار می‌شود و همسرش ایزابل را همراه خود می‌آورد که دلش به‌شدت بچه می‌خواهد؛ تلاششان برای بچه‌دار شدن منجر به دو سقط‌جنین و یک کودک مرده می‌شود و این اتفاق‌ها، ایزابل را بسیار ناامید و سرخورده می‌کند.

روزی، یک قایق با مردی مرده و یک دختر شیرخوار زنده را روی آب می‌بینند. تام می‌خواهد ماجرا را گزارش کند، اما ایزابل او را متقاعد می‌کند که باید کودک را به‌عنوان هدیه‌ای از طرف خدا نگه‌دارند و طوری رفتار کنند که انگار مال خودشان است. آن‌ها کودک را به‌طور غیررسمی به فرزندی قبول می‌کنند و نامش را لوسی می‌گذارند. تربیت فرزند باعث دگرگونی در ایزابل می‌شود و او به‌سرعت تبدیل به مادری دلسوز می‌شود که مدت‌ها می‌خواست باشد. یک اقتباس سینمایی به همین نام با بازی آلیشیا ویکاندر و مایکل فاسبندر در ۲ سپتامبر ۲۰۱۶ منتشر شد.

در قسمتی از کتاب فانوسی میان اقیانوس‌ها می‌خوانیم:

«اگر او به‌اندازه‌ی کافی خودش را از همه‌چیز از مردم، از خاطرات انجام خواهد داد. هزاران کیلومتر دورتر از ساحل غربی، یانوس راک دورترین نقطه از قاره‌ای بود که خانه‌ی دوران کودکی تام، یعنی سیدنی، در آن واقع‌شده بود. اما فانوس دریایی یانوس آخرین نشانه از استرالیا بود، از زمانی که کشتی جنگی استرالیا در ۱۹۱۵ روانه‌ی مصر شده بود. بوی اکالیپتوس تا فرسنگ‌ها در ساحل آلبانی پراکنده شده بود، و وقتی این رایحه کم‌کم ازمیان‌رفته بود تام ناگهان به خاطر از دست دادن چیزی، که نمی‌دانست آن را روزی می‌تواند از دست بدهد، احساس اندوه کرده بود.»

۴. مامان و من و مامان

کتاب «مامان و من و مامان» با عنوان انگلیسی «Mom & Me & Mom» هفتمین و آخرین کتاب از مجموعه زندگی‌نامه‌های مایا آنجلو است که اولین بار سال ۲۰۱۳ منتشر شد. این کتاب، داستانی عمیقا تکان‌دهنده از جدایی و پیوند مجدد و تصویری درنهایت خوش‌بینانه از پیوند مادری نامیده شده است.

کتاب مامان و من و مامان که مروری بر زندگی آنجلو و رابطه‌ی او با مادرش ویویان باکستر است، بسیاری از حکایت‌های مشابهی را که در کتاب‌های قبلی‌اش نقل کرده، مرور می‌کند. بخش اول کتاب با عنوان «مامان و من» به سال‌های اولیه‌ی زندگی آنجلو در قبل از ۱۷ سالگی و تغییر او از رنج و بی‌اعتمادی نسبت به مادرش به پذیرش، حمایت و عشق نسبت به او می‌پردازد.

ویویان که یک روز فرزندانش، مایا و برادر بزرگ‌ترش را هنگامی‌که نوجوان بودند رها می‌کند. او باهوش، صبور و فهمیده بود و می‌‌دانست که چه اتفاقی برای دخترش می‌‌افتد. با گذشت سال‌ها، ویویان سعی کرد بارها و بارها خود را به فرزندش ثابت کند و از او می‌خواست که درکش کند. او با مایا دوست بود و می‌‌خواست مادر خوبی شود. اگرچه تمایلات تهاجمی و حتی خشونت‌آمیز ویویان برای مایا آزاردهنده بود، اما درنهایت دختر جوان مادرش را درک کرد و او را تحسین کرد.

رابطه‌ای که مایا با مادرش برقرار کرد، قوی‌ترین رابطه‌ی زندگی او شد و این دو زن واقعا یکدیگر را دوست داشتند. اگر مایا این تربیت منحصربه‌فرد را نداشت، احتمالا جهان هرگز او را به‌عنوان یک شاعر، نویسنده و فعال مشهور نمی‌شناخت.

در مقدمه‌ی کتاب مامان و من و مامان می‌خوانیم:

«خیلی وقت‌ها دلم می‌‌خواسته از تاپسی، دختر جوان سیاه‌پوست داستان کلبه‌ی عمو تام نقل‌قول کنم، دلم می‌‌خواسته بگویم: نمی‌دانم، بزرگ شدم دیگر، اما هیچ‌وقت چنین پاسخی به کسی ندادم، به چند دلیل. اول این‌که من این داستان را در دوران نوجوانی خوانده بودم و دخترک سیاه سربه‌هوا حسابی شرم‌زده‌ام کرده بود. دوم این‌که باوجود مادربزرگی که عاشقش بودم و مادری که تحسینش می‌‌کردم، می‌‌دانستم به زنی که حالا هستم تبدیل خواهم شد. عشق آن‌ها به من آگاهی داد. آموزش داد. آزادم کرد.»

۵. همه‌جا آتش‌های خرد

کتاب «همه‌جا آتش‌های خرد» با عنوان انگلیسی «Little Fires Everywhere» اثر رمان‌نویس و نویسنده‌ی داستان کوتاه، سلست اینگ است که اولین بار سال ۲۰۱۷ منتشر شد. این کتاب بلافاصله پس از انتشار، برنده‌ی جایزه‌ی بهترین رمان گودریدز، بهترین رمان آمازون و همچنین از پرفروش‌های نیویورک‌تایمز در سال ۲۰۱۷ شده ‌است.

تمرکز این رمان بر دو خانواده است که در دهه‌ی ۱۹۹۰ در شیکر هایتس زندگی می‌کنند و از طریق فرزندانشان گرد هم می‌آیند.

رمانی جذاب که سرنوشت درهم‌تنیده‌ی خانواده‌ی ریچاردسون و مادر و دختری مرموز را در شیکر هایتس اوهایو ترسیم می‌کند. خانم ریچاردسون به‌عنوان خبرنگار محلی کار می‌کند و آقای ریچاردسون وکیل است و این دو چهار فرزند به نام‌های لکسی، تریپ، مودی و ایزی دارند.

داستان با آتش گرفتن خانه‌یشان شروع می‌شود. سپس داستان به یازده ماه قبل برمی‌گردد و همه‌ی وقایعی که منجر به آتش‌سوزی شده است، فاش شده و به رویدادهای تحریک‌کننده‌ای پرداخته می‌شود که جلوه‌های دراماتیک ایجاد خواهد کرد.

النا ریچاردسون خانه اجاره‌ای خود را در جاده‌ی وینسلو به هنرمندی به نام «میا وارن» و دختر نوجوانش «پرل» اجاره می‌دهد. پسر کوچک النا، مودی که هم‌سن پرل است، علاقه‌ی زیادی به او پیدا کرده و با او دوست می‌شود. پرل از طریق او با بقیهی خواهر و برادرهای ریچاردسون آشنا می‌شود؛ پرل که به سبک زندگی مادرش که به قوانین بی‌اعتناست، عادت کرده است اما پس از مدتی مجذوب سبک زندگی این خانواده می‌شود و هرروز وقت خود را در خانه‌ی ریچاردسون می‌گذراند.

میا به‌صورت پاره‌وقت در یک رستوران چینی به نام قصر لاکی کار می‌کند و از طریق فروشنده‌ای به نام آنیتا ریس در نیویورک عکس می‌فروشد. النا و میا دو مادر کاملا متفاوت هستند و دختران هرکدامشان، آرزو دارند با مادری کاملا متفاوت از مادر خود وقت بگذرانند.

یک مینی سریال تلویزیونی اقتباسی از این رمان توسط ریس ویترسپون و کری واشنگتن به‌صورت ۸ قسمتی تهیه شد.

در قسمتی از کتاب همه‌جا آتش‌های خرد می‌خوانیم:

«وقتی حریق خاموش شد، برخلاف چیزی که خانم ریچاردسون از آن می‌ترسید، خانه با خاک یکسان نشده بود. پنجره‌ها از بین رفته بودند اما نمای آجری خانه باقی مانده بود. فقط نمدار و سیاه شده بود و دود از آن بلند می‌شد. بخش اعظم بام و سفال‌های تیره‌رنگش مثل فلس ماهی از آبی که رویشان گرفته شده بود برق می‌زد. تا وقتی مهندسان آتش‌نشانی چند روز بعد، تک‌تک ستون‌هایی که هنوز پابرجا بودند را آزمایش نکرده بودند به خانواده ریچاردسون اجازه ندادند وارد خانه شوند. اما حتی از چمن پیاده‌رو که نزدیک‌ترین نقطه به خانه بود و دورش را نوار زردرنگ احتیاط کشیده بودند هم می‌شد دید چیز زیادی داخل خانه باقی نمانده.»

۶. مادر

کتاب مادر با عنوان انگلیسی «The Mother» یکی از آثار برجسته‌ی نویسنده‌ی روس، ماکسیم گورکی است که اولین بار سال ۱۹۰۶ منتشر شد. گورکی این رمان را در سفری به ایالات‌متحده نوشت و پس از بازگشتش به اتحاد جماهیر شوروی توسط مقامات به‌عنوان «اولین اثر رئالیسم سوسیالیستی» و گورکی به‌عنوان «بنیان‌گذار» آن اعلام شد. این کتاب این اثر به بسیاری از زبان‌ها‌ی زنده‌ی دنیا ترجمه و به تعدادی فیلم نیز تبدیل شد.

شاهکار گورکی با الهام از رویدادهای واقعی و با محوریت شخصیت پلاژیا ولاسوا و پسرش پاول، زندگی بی‌رحمانه‌ی کارگران معمولی کارخانه‌های روسیه را در سال‌های منتهی به انقلاب ۱۹۰۵ توصیف کرده، نقش زنان در جامعه و مبارزه‌ی طبقات فقیر برای اثبات خود را مورد بررسی قرار داده و پویایی بین مادر و پسرش را تحلیل می‌کند.

کتاب مادر داستانی از منظر یک مادر است، اما در مورد تماشای تکامل تنها فرزندش است. پاول نیروی محرکه‌ای در این روایت الهام‌بخش است؛ او خورشید و کل داستان ازجمله مادرش، پلاژیا نیلوونا و لاسوا حول محور او می‌چرخد.

پلاژیا در یک کارخانه‌ی روسی کار می‌کند و در کنار تمام سختی‌های کار با فقر و گرسنگی هم دست‌وپنجه نرم می‌کند. شوهرش که فردی الکلی است، او را مورد ‌آزار و اذیت جسمی قرار می‌دهد و تمام مسئولیت بزرگ کردن پسرشان «پاول ولاسوف» را به او می‌سپارد و یک روز به‌طور غیرمنتظره‌ای می‌میرد.

پاول پس از مرگ پدرش باوجود سن کمش، به کارخانه می‌پیوندد و در آنجا قدرت جمعی پرولتاریا را می‌آموزد. او کشف می‌کند که طبقه‌ی کارگر عامل واقعی تغییر در جامعه است. این موضوع، منجر به یک سری محافل مطالعه و جلسات کتاب‌خوانی در خانه ولاسوا می‌شود که در آن کارگران سوسیالیست همفکر فعالانه شرکت می‌کنند.

مادر در ابتدا نگران رفقای پسرش می‌شود و به دلیل کلمات ناآشنا و عبارات ناشناخته قادر به درک صحبت‌هایشان نیست. درنهایت، تحت تاثیر احساسات مادرانه‌اش و باوجود بی‌سواد بودنش، با غلبه بر جهل سیاسی خود درگیر انقلاب می‌شود و قهرمان واقعی رمان خواهد شد.

در قسمتی از کتاب مادر می‌خوانیم:

« در این اواخر پاول اینکه پدرش را نبیند کمتر به خانه می‌آمد ولی هیچ‌گاه مادرش را فراموش نکرده بود و اکنون‌که کم‌کم به حالت عادی برمی‌گشت خیره و با دقت به او می‌نگریست. قامتی بلند و اندکی خمیده داشت که در آن تسلیم و اندوه هویدا بود. بدن او که در اثر کار و زحمت مداوم و بدرفتاری‌های شوهرش خرد شده بود، کج و بی‌صدا حرکت می‌کرد. چنانکه گویی می‌ترسد به چیزی بخورد. در صورت پهن و بیضی‌شکل او که چین‌های زیادی وجود داشت دو چشم محزون و نگران مانند چشم‌های اکثر زنان ساکن شهرک می‌درخشید.»

۷. نامه به کودکی که هرگز زاده نشد

کتاب «نامه به کودکی که هرگز زاده نشد» اثر اوریانا فالاچی، به‌عنوان کتابی بی‌نظیر در بیست‌وهفت کشور جهان ترجمه و فروخته شد و به موفقیت فوق‌العاده‌ای دست یافت. این کتاب مونولوگ غم‌انگیز یک زن با کودکی است که در رحمش قرار دارد. این نامه با طرح سؤالات دشوار با موضوع سقط و معنای زندگی روبه‌رو می‌شود. کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد از قدرت زندگی دادن یا نیستی در زندگی زنان صحبت می‌کند.

در ابتدای این کتاب، قهرمان داستان متوجه بارداری‌اش می‌شود و این موضوع او را بسیار آشفته و ناراحت می‌کند. گفت‌وگوهای او با فرزند متولد نشده‌اش بسیار متأثر‌کننده است. اگر کودک می‌توانست انتخاب کند، ترجیح می‌دهد به دنیا بیاید، بزرگ شود و رنج بکشد یا اینکه به برزخ شادی آور که از آن آمده بود برگردد؟

شخصیت اصلی داستان با کودکش صحبت می‌کند و می‌خواهد که این نطفه دختر باشد. در ادامه‌ی افکارش می‌فهمد که زن بودن نمودی بدبختی است چرا که زن‌ها مجبورند با مشکلات زیادی روبه‌رو شوند. یک دفعه تصمیمش عوض می‌شود و به فرزندش می‌گوید که اگر پسر متولد شود خوشحال‌تر خواهد شد چون پسرها ترس از تجاوز در یک خیابان تاریک را ندارند و اگر اشتباهی مرتکب شوند مردم حرف‌های بد و ناخوشایند به آن‌ها نخواهند گفت؛ بنابراین اگر پسر باشد رنج کمتری خواهی کشید ولی بعدش متوجه شد که زندگی در جامعه‌ی مردسالار برای مردان هم آسان نیست. مردها باید در جنگ‌ها شرکت کنند و اگر آن‌ها را در حالت گریه یا نیاز به محبت ببیند، به آن‌ها می‌خندند. این کتاب سرشار از احساس خوشحالی، محبت، ناامیدی، خوشبختی، عصبانیت و افسردگی است بدون شک در این کتاب جاذبه‌ای وجود دارد که افکار خوانندگان را به خود جلب می‌کند.

کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد از پرفروش‌ترین کتاب‌های اوریانا فالاچی است.

در قسمتی از کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد می‌خوانیم:

«حتی اگر به کسی وابسته نباشی، ناگزیری وقتی شخم بزنی که آفتاب و یاران و فصل‌ها تعیین می‌کنند. حتی اگر به فرمان کسی نباشی و کارت هنر باشد، که نفس آزادی است، چاره‌یی بجز پذیرش خرده فرمایش‌ها و اهانت‌های دیگران نداری. شاید درگذشته‌یی بسیار دور، آنقدر دور که خاطره‌اش زایل شده، اینطور نبود. و کار به نوعی جشن، به نوعی سرور می‌ماند. اما در آن زمان جمعیت کم‌تر بود و میشد از آن کناره گرفت. تو هزار و نهصد و هفتاد و پنج سال پس از مردی به دنیا می‌آیی که اسمش مسیح است. مردی که خودش صدها هزار سال پس از مرد دیگری به دنیا آمد که کسی اسمش را نمی‌داند، و در زمان با هم وضع همان است که برایت گفتم.»

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
17 + 0 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.