وقتی عصبانی میشوید، هورمونهای استرس به بدنتان هجوم میآورند و قسمتی از مغز را که به منطق مربوط میشود از کار میاندازند. بسته به نوع تربیتتان ممکن است پا به فرار بگذارید و پنهان شوید یا انکار و حمله کنید. به هر حال، واکنش ناخودآگاه به خشم، که از کودکی در وجودتان باقیمانده است، به این راحتی دست از سرتان برنمیدارد. در این مقاله ۷ نکتهای که باید در مورد خشم بدانید، آماده است.
«خواهش میکنم دیگه گریه نکن»، «با من اینجوری رفتار نکن.» ممکن است این روزها دیگر از این نوع دستورات نشنوید، اما حرفهایی که والدین یا مربیان مهدکودک هنگام عصبانیت در کودکی به شما زدهاند، احتمالا هنوز هم فراموشتان نشدهاند. حتما چیزهای زیادی هم از دیدن اینکه والدینتان چطور خشمشان را ابراز میکردند، یاد گرفتهاید. شاید به شما میگفتند نباید عصبانی شوید، خشم بد است یا هر زمانی که عصبانی میشوید به کسی آسیب میرسانید. به بیان دیگر، تجربهی دوران کودکی و زخمهای احساسی که در آن دوره ایجاد شدهاند، میتوانند بر رابطههای امروزتان نیز تاثیر بگذارند.
خوشبختانه زخمهایی از این دست قابل درمان هستند و با آموختن چند نکته در مورد عصبانیت، بهتر میتوانید این احساس را درک و کنترل کنید. در اینجا به هفت نکته دربارهی خشمهایی که از آسیبهای احساسی دوران کودکی ناشی میشوند و راههای جلوگیری از آنها اشاره میکنیم.
۱. خشم سرکوب شده مانند آتشفشان است
خشم میتواند دیگران را معذب کند یا بترساند، به همین دلیل احتمالا والدینتان به شما آموختهاند که آن را فرو خورده و اجازه ندهید بیرون بریزد. مشکلی که سرکوب کردن دارد این است که باعث ایجاد کوهی از احساساتی میشود که برای انفجار آمادهاند و بالاخره به شکل مخربی فوران خواهند کرد، از بیماریهای جسمی گرفته تا افسردگی یا بروز رفتارهای خودتخریبی.
۲. خشمتان سعی دارد با شما حرف بزند
ذهن از خشم به عنوان روشی استفاده میکند تا به شما بگوید چیزی ناراحتتان کرده است. اگر کسی کاری کند یا چیزی بگوید که باعث عصبانیتتان شود ولی این احساس را نادیده بگیرید، یعنی در اصل عامل محرک خشم را نیز نادیده گرفتهاید. اگر چیزی به حدی برایتان مهم است که باعث برانگیختن احساسی در شما میشود، حتما آنقدر اهمیت دارد که نباید دستکم گرفته یا از جانب شما مردود شود.
۳. بدنتان به شما میگوید چه زمانی عصبانی هستید
خشم گاهی آنقدر سریع اتفاق میافتد که به شما فرصت تشخیص نمیدهد و قبل از اینکه آن را حس کنید واکنش نشان میدهید. زمانی که یاد بگیرید علائم فیزیکی خشم را در بدن خود تشخیص دهید، میتوانید آن را زود شناسایی کرده و واکنش خود را به تاخیر بیندازید. این علائم فیزیکی میتوانند داغ شدن صورت یا ایجاد فشار در گردن باشند.
۴. واکنشها قابل کنترل هستند
از حرف دوستتان ناراحت شدهاید؟ فکر میکنید شریک زندگیتان از شما فاصله گرفته؟ با کودکی بدعنق طرف هستید؟ تمامی اینها میتوانند باعث واکشی شوند که در نهایت منجر به بروز رفتاری مخرب از جانب شما خواهد شد. ممکن است در ابتدا به نظرتان دشوار بیاید، اما میتوانید واکنش خود را به عواملی که باعث تحریک خشمتان میشوند، کنترل کنید. با کنترل واکنشهای آنی و تکانشی، میتوانید موقعیت را مورد بررسی قرار داده و بهترین و مناسبترین روش صحبت یا عمل را انتخاب کنید.
۵. کودکیتان هنوز هم باعث عصبانیتتان میشود
این داستان را در نظر بگیرید: وقتی بچه بودید، پدرتان در حالی که مشغول نوشیدن چهارمین لیوان چای خود بود تکالیفتان را نگاهی میکرد و دائما شما را «نادان» و «تنبل» خطاب میکرد. به جای اینکه این رفتار را به حساب خستگی و مشکلات مالیاش بگذارید، ترس از مورد انتقاد قرار گرفتن و اینکه همهی انتقادها تحقیرآمیز هستند، در شما به وجود آمد. و حالا به عنوان یک فرد بالغ، زمانی که رئیستان از شما میخواهد گزارشی را که اشتباهاتی دارد دوباره انجام دهید، با عصبانیت به او واکنش نشان میدهید، اما چیزی که در اصل باعث تحریک این خشم شده به پدرتان مربوط میشود نه رئیستان.
۶. واکنش نشان دادن میتواند رابطههای شما را به آرامی نابود کند
زمانی که با شریک زندگیتان در حالی که یکی از شما عصبانی است صحبت میکنید، به هیچ نتیجهای نمیرسید. مدام بین حرفهای هم میپرید یا در تمام مدت به این فکر میکنید که چه پاسخی بدهید تا برندهی بحث شوید. در نهایت، هر دو بازنده هستید، چون هیچ کدام گوش نمیدهید. این نوع واکنشها میتوانند منجر به رابطههایی شوند که در آن شما یا شریکتان به دلیل وحشت از مشاجره به شدت مراقب هستید که طرف مقابل را نرنجانید، و این باعث میشود مشکلات از ترسِ بروزِ بحثهای داغ و جنجالی پنهان بمانند و هیچگاه حل نشوند.
۷. ذهنآگاهی در نقطهی مقابل واکنش هیجانی قرار دارد
رابطههای خوب اتفاقی به وجود نمیآیند. عصبانیتی که درست کنترل نشده باشد باعث میشود شما و عزیزانتان نتوانید به چیزهایی که از همدیگر و از زندگی انتظار دارید، دست پیدا کنید. ذهنآگاهی برای کنترل خشم به شما کمک میکند. ذهنآگاهی به این معنی است که تمام توجهتان به زمان حال باشد. در این حالت، انگار شما از فاصلهی دور و بدون قضاوت درمورد خوب یا بد بودن افکار و احساساتتان، به آنها نگاه میکنید. یعنی به جایی اینکه بنشینید و گذر زندگی را تماشا کنید، در لحظه زندگی کنید و تجربه کسب کنید.
پس میتوان ادعا کرد ذهنآگاهی کلیدی است برای باز کردن قفل واکنشهای سالم در برابر خشم، زیرا ذهنآگاهی در نقطهی مقابل واکنش هیجانی است.
چگونه به جلو حرکت کنید
اولین قدم برای ایجاد تغییر در تعامل با افراد، شناسایی مشکلات و پذیرفتن مسئولیتهاست. با خودتان صادق باشید و آگاهانه و با دقت نقشی که خشم در رابطهی شما ایفا کرده است را بررسی کنید. در این صورت میتوانید یاد بگیرید چطور به احساساتتان دسترسی داشته و آنها را پردازش کنید. زمانی که خود را متعهد کنید که طرز فکر و رفتارتان را تغییر دهید، کنترل زندگی خود را به دست خواهید گرفت. با استفاده از ذهنآگاهی زخمهای احساسی را ترمیم و با کمک بخشش و قدردانی به جلو حرکت کنید.