شما به عنوان بازاریاب، فروشنده یا تولیدکنندهی کالا یا خدمات تا به حال به این فکر کردهاید که چه چیزی باعث میشود مشتریان تمایل پیدا کنند کالا یا خدماتتان را بخرند؟ آیا سعی کردهاید از انگیزههای آنها در تبلیغات کالاهای خود استفاده کنید؟ آیا اطلاعات کافی در زمینهی روانشناسیِ بازاریابی و تبلیغات دارید؟ شاید این مقاله بتواند تا حدی شما را با ۷ انگیزهی مهم برای خرید آشنا و کمک کند تا فعالیتهای بازاریابی خود را جهتدارتر کنید. شرکتهای تجاری و برندها برای اینکه کالاها و خدماتشان به موفقیت برسد باید بدانند چه چیزهایی برای خرید به مشتریان انگیزه میدهند. این درک کمک میکند تا بتوانند موقعیت محصول، کمپینهای بازاریابی و تصویر برند را بهبود ببخشیده و پیامی به مشتریان منتقل کنند که به یکی از این انگیزهها مربوط باشد.
ترس
خیلی از متخصصان بازار معتقدند یکی از مهمترین دلایلی که مردم را به خرید تشویق میکند ترس است. اگر چند لحظه فکر کنید متوجه میشوید که بسیاری از تصمیمات شما برای خرید که هیچوقت در مورد آنها تردید نمیکنید، از ترس ناشی میشوند. چرا مردم ماشینشان را بیمه میکنند؟ چون از تصادف میترسند. چرا سیستمهای امنیتی در خانهشان نصب میکنند؟ چون از سارقان و مزاحمین میترسند. اما لازم نیست ترسِ آنها تا این حد هم جدی باشد. حتی ذرهای ترس به دل راه دادن هم میتواند انگیزهی خوبی برای خرج کردن باشد.
زیبایی
توزیعکنندگان محصولات زیبایی، برندهای آرایشی و شرکتهای زیبایی اندام در سراسر دنیا خوب میدانند که زیبایی انگیزهی مهمی برای خرید است. مردم همهی محصولات زیبایی، از کالاهای مراقبت مو گرفته تا رژلب و لوازم آرایشی را به این دلیل میخرند که به ظاهر خود اهمیت میدهند و برایشان مهم است چگونه به نظر برسند.
سود و منفعت
در دنیای تجارت، فروش به افرادی که به دنبال منفعت مادی هستند بسیار رایج است. اگر فروشندهها بتوانند مشتریان خود را قانع کنند که کالا یا خدماتی میتواند بهرهوری را افزایش دهد یا از زیان آنها بکاهد، مشتری انگیزه پیدا میکند تا برای افزایش درآمد یا ثروتش آن را خریداری کند. برندهایی که میخواهند از این انگیزه استفاده کنند باید بر تمایل مشتریانشان به رسیدن به سود و افزایش ثروت تمرکز کنند.
پذیرفته شدن
گاهی وقتها مردم به این دلیل میخواهند محصولی را بخرند چون همه آن را دارند. به عنوان مثال دستبندهای «لیواِسترانگ» (livestrong) را در نظر بگیرید که در اوایل سالهای ۲۰۰۰ محبوب بودند. به محض اینکه تعدادی از ورزشکاران معروف شروع به بستن این دستبندها کردند، هوادارانشان از آنها پیروی کردند و سپس مردمی که هیچ علاقهای به ورزش نداشتند و حتی اصلا نمیدانستند این دستبندها چه معنایی دارند نیز شروع به بستن آنها کردند. این مثال جالبی است از مشتریانی که فقط برای اینکه از غافله عقب نمانند شروع به خرید یک محصول خاص که مُد شده است میکنند.
لذت
مشتریان همیشه آماده هستند تا برای ارضای امیالشان خرید کنند. شما عاشق طراحی داخلی و دکوراسیون هستید؟ پس احتمال دارد از خرید کوسنهای جدید یا یک گلدان تزئینی لذت ببرید. عاشق لم دادن و استراحت کردن هستید؟ لذت است که به شما انگیزه میدهد آخر هفتهها را به همراه خانواده در هتلی ساحلی بگذرانید. برندها باید مخاطبان مورد نظر خود و چیزهایی که باعث لذتشان میشوند را شناسایی کنند و بعد تصمیم بگیرند آیا این تمایلات میتوانند انگیزهای برای خرید محصولاتشان باشند یا نه.
مشکلات
گاهی وقتها مشتریان تا زمانی که مشکلی در زندگیشان پیش نیاید و این مشکل نیاز به خریدِ محصول خاصی را ایجاد نکند، به فکر خرید آن نمیافتند. مثلا، مردم تا زمانی که لاستیک اتومبیلشان پنچر نشود و چارهی دیگری نداشته باشند لاستیک نو نمیخرند. اگر کالا یا خدمات شما طوری طراحی شده که نیازی را از مشتریان برطرف میکند حتما این موضوع را در فعالیتهای تبلیغاتی و بازاریابی خود در نظر داشته باشید.
سلامتی
مشتریان تمایل دارند بر محصولاتی سرمایهگذاری کنند که فایدهای برای سلامتیشان داشته باشند. مردم چرا خمیردندان میخرند؟ به این دلیل که میدانند بدون مراقبتهای کافیِ بهداشتی دندان درد میگیرند. ادویل و تایلِنول (برند قرصهای مسکن) اگر نمیتوانستند سردرد و دیگر دردها را تسکین دهند میلیونها بسته فروش نداشتند. مشتریان باید کاملا از فوایدی که محصول شما بر سلامتیشان دارد آگاه باشند و شواهدِ اثبات ادعای شما را به چشم دیده باشند. به خاطر داشته باشید که خریدارانِ امروزی از همیشه بدبینتر هستند، بنابراین صادق و روراست باشید تا اعتماد مشتریان را به خود جلب کنید.
برگرفته از : business2community.com