تاریخ اوکراین مملو از تراژدی است؛ ادبیات در اوکراین علیرغم سالها سانسور بهویژه در اتحاد جماهیر شوروی در طول دههها زنده مانده است. نسلی از نویسندگان اوکراینی در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ که به «رنسانس اعدامشده» معروف شدند، در رژیم استالین درگذشتند.
در ۳۰ سالی که اوکراین استقلال خود را از روسیه به دست آورد، دارای ثبات هویت ملی و ادبیات خاص خود بوده و بسیاری از کتابهای جدید به زبان اوکراینی (و نه روسی) نوشته شده است. اکنون، ازآنجاییکه تنش بین دو کشور منجر به حمله روسیه به اوکراین شده است، بسیاری از خوانندگان به دنبال کتابهایی از نویسندگان اوکراین بهعنوان راهی برای تعامل با هویت فرهنگی و مردم آن هستند.
داستانهای اوکراینی هنوز برای بسیاری از افراد کتابخوان در سراسر جهان ناشناخته است. بسیاری فکر میکنند که ادبیات این کشور صرفا بخشی از فرهنگ روسیه است و ازنظر کیفیت پایینتر است اما عموما اشتباه میکنند. اوکراین سنت ادبی منحصربهفرد و برجستهای دارد.
با تداوم درگیری و بحران در اوکراین، زمان مناسبی برای کاوش و مطالعه در آثار نویسندگان اوکراینی است؛ مطالعهی آثار نویسندگان این کشور میتواند به ایجاد ارتباطات و حمایت از ادبیات اوکراین کمک کند و ممکن است صدای ملت اوکراین باشد که برای آزادی و به رسمیت شناخته شدن تلاش میکنند و همچنین میتوانند ابزاری برای همدلی، درک و یادگیری باشند.
در این مطلب ۴ کتاب فوقالعاده از نویسندگان اوکراینی که به فارسی ترجمه شدهاند را بهاختصار معرفی کردهایم.
۱. مرگ و پنگوئن
کتاب «مرگ و پنگوئن» با عنوان انگلیسی «Death and the Penguin» اثر آندری کورکف اولین بار سال ۱۹۹۶ منتشر شد. کورکف که سال ۱۹۶۱ در نزدیکی لنینگراد به دنیا آمد، قبل از اینکه بهعنوان یک رماننویس شناخته شود، روزنامهنگار، نگهبان زندان، فیلمبردار و فیلمنامهنویس بود. او از پیشگامان انتشارات خود بود و بیش از ۷۵۰۰۰ نسخه از کتابهایش را در یک سال فروخت.
کتاب مرگ و پنگوئن که یک شاهکار تراژدی-کمیک است، به یک کتاب پرفروش بینالمللی تبدیل و تاکنون به بیش از سی زبان ترجمه شده است. کورکف علاوه بر نوشتن داستان برای بزرگسالان و کودکان، بهعنوان یک مفسر و روزنامهنگار دربارهی اوکراین برای رسانههای بینالمللی شناختهشده است.
کورکف داستان خود را با حالتی سریع و سورئال روایت میکند و پرترهای واضح و از بسیاری جهات واقعگرایانه از زندگی (و مرگ) در کیف در دههی ۱۹۹۰ است. درواقع این رمان خواننده را تحت تاثیر خود قرار میدهد و او را به دنیای خاکستری روسیهی پسا کمونیستی میکشاند که در آن فساد و جنایات مافیایی اتفاق میافتند و انتقام، خشونت و طمع حرف اول را میزند.
داستان دربارهی رماننویسی ناامید به نام «ویکتور آلکسیویچ زولوتاریوف» است که پنگوئنی به نام «میشا» را به خانهی خود میآورد؛ باغوحش، حیوانات گرسنه را به هرکسی که بتواند به آنها غذا بدهد میداد و ویکتور که دوستدخترش هم که بهتازگی او را رها کرده بود، به باغوحش میرود و میشا را بهعنوان انتخاب میکند.
در فضای بدبینانه کیف پساکمونیستی، پنگوئن تنها موجودی است که محبت واقعی را در قلب ویکتور ایجاد میکند. اوضاع زمانی تغییر میکند که ویکتور نه با داستانهای کوتاهش، بلکه با نوشتن آگهیهای ترحیم به موفقیتهای زیادی دست مییابد؛ او توسط سردبیر کاپیتال تایمز استخدام میشود تا برای افرادی که هنوز نمردهاند، آگهیهای ترحیم آماده کند. او دستمزد بسیار خوبی میگیرد اما به رسمیت شناخته نمیشود، زیرا ویراستار اصرار دارد که نوشتهها با نام مستعار، «گروهی از دوستان» چاپ شوند.
ویکتور استعدادی بینظیر در نوشتن این آگهیهای ترحیم پیدا میکند، درست همانطور که ویراستار میخواهد. پسازآن که مرگ غیرمنتظرهی یک سیاستمدار ارشد پس از سقوط از پنجرهی طبقهی ششم باعث شروع یک جنگ قبیلهای میشود، آگهیهای فوت ویکتور بهطور ناگهانی طرفدار زیادی پیدا میکند.
یک روز وقتی ویکتور روزنامه را باز میکند تا برای اولین بار کارش را در حال چاپ ببیند، غرورش بهسرعت تبدیل به وحشت شده و متوجه میشود که او و میشا به دامی کشیده شدهاند که به نظر میرسد هیچ راه فراری از آن وجود ندارد. درنهایت وضعیت ویکتور مخاطرهآمیزتر شده و وقتی پنگوئن او بیمار میشود، ضربهی دیگری به او وارد میشود.
میشا محور اصلی داستان و همچنین آینهای از روح مالیخولیایی خود ویکتور است. کورکف میگوید که پنگوئن ساکت و غمگین، کلید درک رمان بهعنوان تصویری از هرجومرج پس از شوروی است. وقایع کتاب که همراه با عناصر سورئال و طنز سیاه است، عناصر زیادی از تفکر اگزیستانسیالیستی (هستیگرایی) را در خود جای داده است.
در قسمتی از کتاب مرگ و پنگوئن میخوانیم:
«همینکه ویگور خودش را با کارش کوک کرد، زندگیاش هم خودبهخود نظم و سامان گرفت. خودش را حسابی وقف کار کرد، فئودور خبرنگار سرویس حوادثی بود که نظیرش پیدا نمیشد، همه اطلاعاتش را در اختیار او گذاشت که کم از کل نوشتههای داستایوسکی نبود – از عشاق مرد و زن افراد سرشناس گرفته تا لغزشهای اخلاقی و دیگر وقایعی که در اینطور زندگیها پیدا میشود. خلاصه اینکه ویکتور از او دقیقا همان جزییات ماورای سوابقی را ذرهذره جمع میکرد که مثل فلفل اعلای هندی، متشکل از اطلاعات غمانگیز و تثبیتشده را به غذایی خوشخوراک بدل میکرد و سوگنامههای جدید را مرتب به رئیس میرساند.»
۲. زنبورهای خاکستری
کتاب «زنبورهای خاکستری» با عنوان انگلیسی «Grey Bees» اثر نویسندهی مشهور اوکراینی، آندری کورکف است که اولین بار سال ۲۰۱۸ منتشر و با استقبال بینظیری در اوکراین مواجه شد و برخی از منتقدان آن را اثری میهنپرستانه نامیدند. کورکف با طنزی گرم و درعینحال سیاسی، پرترهای متعادل و روشن از درگیری مدرن را از طریق ماجراجوییهای یک زنبوردار ملایم به تصویر میکشد.
کتاب زنبورهای خاکستری روایت یک زنبوردار ۴۹ ساله به نام «سرگئی سرگئیچ» را برای نجات زنبورهایش از محرومیتهای منطقهی خاکستری اوکراین شرح میدهد که در طول راه با بسیاری از شخصیتهای پرطرفدار ملاقات میکند. روستای سرگی که زمانی پررونق بود، اکنون تقریبا متروکه، مملو از ساختمانهای بمبارانشده و صداهای گلولهباران بر مناظر اطراف است؛ بیشتر مردم ازآنجا فرار کردهاند و تنها سرگئی و دشمن همیشگیاش «پاشکا خاملنکو» تنها ساکنانی هستند که در روستایی به نام «لیتل استارهورودیوکا» باقی ماندهاند. استارهورودیوکای کوچک، دهکدهای با سه خیابان در منطقهی خاکستری اوکراین است که بین نیروهای وفادار و جداییطلب، قرار دارد.
برنامهی سرگئی این بود که سالهای باقیمانده خود را با آرامش و مراقبت از زنبورهایش بگذراند، اما با شروع جنگ روزهای او با صدای نارنجک و شلیک گلوله میگذرد. برق، پست و هیچ خدماتی دیگر در روستا وجود ندارد و سرگئی حتی نمیتواند مستمری خود را دریافت کند، زیرا نمیتواند به دفاتری که اجازه پرداخت آن را میدهند، برود.
تنها لذت باقیماندهی سرگئی زنبورهایش هستند و او با خوردن عسلشان بهعنوان غذا زنده میماند. وقتی شدت درگیری سلامت زنبورهای او را تهدید میکند، کندوهایش را در پشت کامیون قدیمیاش بار میزند و به دنبال آبوهوای آفتابیتر، گرمتر و ایمنتر به کریمه سفر میکند. این ماموریت ساده، او را با رزمندگان و غیرنظامیان در هر دو طرف خط نبرد ازجمله وفاداران، جداییطلبان، اشغالگران روسی و تاتارهای کریمه آشنا میکند.
نیمهی اول کتاب با سرعتی آرام پیش میرود و زندگی روزمرهی سرگئی را در دهکدهی ویرانش روایت میکند، اما زمانی که سرگئی برای جستجوی آبوهوای گرمتر برای زنبورهایش راهی کریمه میشود، داستان شتاب بیشتری میگیرد.
کتاب زنبورهای خاکستری در مورد جنگ نیست، بلکه در مورد مردم و چگونگی تاثیر جنگ و سرکوب سیاسی بر آنها است. نه سرگئیچ و نه نویسنده بهطور مفصل دربارهی الحاق کریمه به روسیه و مداخلهی نظامی در دونباس اظهارنظر نمیکنند، اما در طول رمان شاهد این خواهیم بود که چگونه جوامع کوچک و خانوادهها از هم میپاشند.
در قسمتی از کتاب زنبورهای خاکستری میخوانیم:
«سرگئیچ سکوت کرد. ولی همچنان به پاشکا خیره مانده بود، به قیافهی آبزیرکاه او، که شبیه فرد پا به سن گذاشتهای بود که بارها گیر افتاده و کتکخورده و به همین علت از همهچیز ترس دارد، به پاشکایی که در چهلونهسالگیاش ده سال پیرتر از سرگئیچ نشان میداد. یا به علت رنگ خاکی صورتش بود یا به سبب گونههای فرتوتش، که پوستشان انگار در اثر یکعمر اصلاح با تیغ گند تباه شده بود سرگئیچ به او نگاه میکرد و با خود میگفت اگر دونفری تنها کسانی بودند که در روستا مانده بودند، هرگز حاضر نمیشد دوباره سر صحبت را با او باز کند. هرکدام همانطور زندگی خود را در خیابانهای خود ادامه میدادند و هیچ تماسی هم پیدا نمیکردند.»
۳. خانواده کایداش
کتاب «خانواده کایداش» با عنوان انگلیسی «Kaidash’s Family» اثری از نویسنده اوکراینی، ایون نچویی است که اولین بار سال ۱۸۷۹ منتشر شد و مترجم ایرانی ـ اوکراینی، «اترین کریکونیک» مقیم ولز این اثر زیبا را به فارسی برگردانده است. ایون نوشتن را از سال ۱۸۶۵ آغاز کرد و کتابشناسی او شامل رمانهای تاریخی اجتماعی و محبوب، درام، کمدی، و داستانهای پریان است.
هدف اصلی کتاب خانواده کایداش که عناصر بومی و فولکلوریک در آن بهوفور دیده میشود، این است که به مخاطب یادآوری کند که حرف، دعوا، هوی و هوس منجر به فقر روحی، تفرقه و نابودی انسان، خانواده و کل کشور میشود.
کتاب خانواده کایداش، یکی از معروفترین آثار ایون است که حقایق تلخ زندگی، شرایط سخت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خانوادهای را در قرن نوزدهم روایت میکند. اقدامات شخصیتهای اصلی، طرح جذاب داستان و موقعیتهای آشنا، این اثر به یادماندنی را به یکی از ادبیات کلاسیک اوکراین تبدیل کرده است.
شخصیتهای اصلی کتاب عبارتاند از: کایداش، همسرش ماروسیا و دو پسرشان به نامهای کارپ و لاورین. داستان با بازگشت کوچکترین پسر کایداش، لاورین از ارتش آغاز میشود. او به یک مهمانی میرود که در آنجا دختری با رفتار خیلی تند نظرش را جلب میکند و بلافاصله پس از ملاقات با دختر تصمیم به ازدواج با او میکند. از این به بعد دردسرها برای خانوادهی کایداش شروع شده و اختلافات کوچک خانگی به یک جنگ بین مردم بومی تبدیل میشود.
این رمان بهعنوان مروارید واقعی میراث دراماتیک اوکراین جایگاه قابلتوجهی را در رپرتوارهای تئاترهای اوکراینی اشغال کرده است. یک مجموعهی تلویزیونی اوکراینی ۱۲ قسمتی مارس ۲۰۲۰ منتشر شد که اقتباسی از کتاب خانواده کایداش است.
در قسمتی از کتاب خانواده کایداش میخوانیم:
«پایین درهی دراز، تالابهایی سرشار از نی و زنبق زرد ردیف در کنار هم میدرخشند و سبزی کرتها و مزرعههای با طراوت چشم آدم را خیره میکند. بیدهای صدساله هم دور سدها را احاطه کردهاند. در آن دره عمیق انگار کمربندی سبز و مخملی پیچ و تاپ میخورد که جواهرات نقرهای کار گذاشتهشده روی آن برق میزند. دو ردیف خانهی سفید هم در دامنهی کوهها انگار رشتههای مرواریدی در این زمینهی سبز هستند که باغهای قدیمی و انبوه از درخت آنها را دربر گرفتهاند. دورتادور کاکلهای بلند کوهها، جنگلی کهنسال شبیه دریای سبز و متلاطم است. وقتیکه از بالای قله به آن جنگلها نگاهی بیندازی، به نظر میرسد پارچهای سبز و مخملی روی کوهها افتاده و شکل هزاران چین و شکن زیبا را به خود گرفته که در درههای تنگ مچاله و در هم فرورفته است. در روزهای گرم و آفتابی در تابستان، جنگل روی کوهها درخشان میشود و بریدگیها به رنگ سبز تیره درمیآیند.»
۴. نگاه پرتگاه
کتاب «نگاه پرتگاه» با عنوان انگلیسی «Eye of the Abyss» اثر نویسندهی اوکراینی، والری شفچوک است که اولین بار سال ۱۹۹۵ منتشر شد. والری شوچوک، استاد ارجمند دانشگاه ملی آکادمی کیف-موهیلا و دانشگاه ملی لویو است و برندهی جوایز متعدد ادبی ازجمله جایزهی تاراس شفچنکو، جایزهی بنیاد آنتونوویچ بوده و آثارش تاکنون به ۲۲ زبان زندهی دنیا ترجمه شده است.
کتاب نگاه پرتگاه یک رمان تاریخی و عرفانی است که وقایع آن در قرن شانزدهم اتفاق میافتد و بسیاری از مسائل و مشکلات در عرصهی وجودی انسان را بیان میکند. داستان کتاب تصویر بحران روحی شخصیت اصلی میخایلو واسیلویچ است که برای یافتن راهی بهسوی خود و حقیقت عازم سفری میشود. او در این جستجویش مجموعهای از ماجراهای شگفتانگیز را تجربه میکند که مطمئنا هر خوانندهای را مجذوب خود خواهد کرد.
کتاب نگاه پرتگاه یک دیستوپیا (آرمانشهر) است که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نوشته و فرهنگ ارتدکس قرونوسطی بهوضوح در آن به تصویر کشیده شده است. به گفتهی نویسنده «این اثر کنایهای از تمامیتخواهی است که میتوان آن را «خانهی دنیای سیاه» نامید. درست مانند تمیز کردن دودکشها، به کمک این رمان انگار دودهای این دنیای سیاه را از خودم بیرون میکشیدم».
در قسمتی از پیشگفتار کتاب نگاه پرتگاه میخوانیم:
«این زائران برای سفر انگیزههای متفاوتی داشتند، ولی نقطه مشترک آنها ناآرامی روحشان بود و در حالت بحرانی به سر میبردند، و به این دلیل نمیتوانستند در زندگی روزمره بگنجند و خوشبختی را بیرون از وجود خویش، در آن پیامبر دروغین، جستجو میکردند. بدینجهت اولین قسمت رمان را بهصورت سفری زیارتی نگاشتهام که در طول آن همسفران مناظره فلسفی میکردند. ولی من اندیشههای رساله «مکالمه پنج همسفر» را تکرار نکردم، و این مناظره را که بازتاب افگار شخصی من میباشد مانند کاچو در «کامرون»، با روایتهای گوناگون تعدیل کرده، با این تفاوتی که موضوع داستانهای نویسنده نام برده، ارتباطات زن و مرد است و در رمان من معجزههای مقدسین.»