چگونه میتوانیم خلاقیت را در خود یا دیگران کشف کنیم؟ این پرسش بسیار بحثبرانگیز است، چون ما هنوز تعریف جهانی پذیرفتهشدهای برای خلاقیت نداریم. هرچند پژوهشهای فراوان در این حوزه خیلی چیزها را روشن کردهاند، هنوز هم ابهامات زیادی وجود دارد. البته با شناخت نشانههای خلاقیت تا حدی میتوانیم افراد خلاق را شناسایی کنیم. اگر کارفرما هستید و میخواهید بدانید نشانه ذهن خلاق چیست یا صرفا میخواهید بررسی کنید که خودتان ذهن خلاقی دارید یا نه، این مقاله را تا انتها بخوانید تا با ۲۱ نشانه ذهن خلاق آشنا شوید.
فرد خلاق کیست؟
معمولا ما کسی را خلاق میدانیم که بتواند ایده یا چیز جدیدی خلق کند. ویژگی مشترک همه افراد خلاق توانایی ایجاد یا فهم الگوهایی است که انسانهای عادی آنها را درک نمیکنند. فرد خلاق دنبال پاسخ مسائل دشوار میگردد.
البته کلیشههای ذهنی هم درباره خلاقیت وجود دارند. مثلا بسیاری از افراد تصور میکنند صرفا هنرمندان، خوانندگان و بازیگران خلاقاند. در حالی که این برداشت اشتباه است. نجار هم که برای حل مشکلات و ساختن محصولات راهحلهای خلاقانه پیدا میکند، پس میتوان او را هم خلاق نامید. بنابراین خلاقیت صرفا به حوزه هنری محدود نمیشود، هرچند شاید در آن حوزه نمود بیشتری داشته باشد.
چگونه میتوان خلاقیت را توصیف کرد؟
وقتی از کسی میپرسیم چگونه به این ایده خلاقانه رسیدی، اغلب پاسخی دقیق نمیشنویم. این یعنی فرایند رسیدن به ایده خلاقانه اغلب مبهم است.
خلاقیت به شکلهای مختلفی بروز میکند؛ گاهی اوقات سخت درگیر مسئلهای هستیم که ایدهای خلاقانه به ذهنمان خطور میکند و گاهی نیز در حال تماشای سریال سرگرمکننده جرقهای ناگهانی در ذهن زده میشود. بنابراین نمیتوان فرایندی را که در مغز ما انجام میشود تا به ایدهای خلاقانه برسیم، دقیق توصیف کرد.
بااینحال، دانشمندان این حوزه در تلاش برای فهم خلاقیت ۳ مرحله بروز خلاقیت را شناسایی کردهاند:
- آمادهسازی؛
- دوره نفهتگی؛
- ظهور خلاقیت.
ما اغلب مرحله سوم را میبینیم چراکه این مرحله نمود بیرونی خلاقیت است، اما ۲ مرحله قبلی هم مهماند. گاهی اوقات ممکن است سالها طول بکشد تا پس از آمادهسازی و دوره نفهتگی، فرد به ایدهای خلاقانه برسد یا دست به نوآوری بزند. این آمادهسازی شامل کسب دانش و تحصیلات، شناخت حرفهای که در آن مشغول به کار میشویم و داشتن انگیزه لازم برای سختکوشی است.
گاهی اوقات نیز خلاقیت خیلی زودتر از آنچه فکرش را میکنید بروز میکند. این حالت را در ادامه و هنگام بررسی نشانههای ذهن خلاق بیشتر توضیح میدهیم.
نشانههای ذهن خلاق چیست؟
خب حالا چگونه میتوانیم بارقههای خلاقیت را در افراد شناسایی کنیم؟ چگونه میتوانیم بفهمیم که کسی نشانههایی از خلاقیت یا دستکم احتمال خلاقیت را بروز میدهد؟
برای پاسخ به این پرسش، باید به نشانهها توجه کنیم. البته به یاد داشته باشید که هرکس ممکن است تعدادی از این نشانهها را بروز دهد. بدیهی است هرچه این نشانهها بیشتر در افکار و رفتار فرد مشاهده شوند، احتمال خلاقبودنش بیشتر است.
۱. خیالپردازی
خیالپردازی تقریبا برای خیلیها مترادف خلاقیت است. توانایی تصور چیزهایی که وجود خارجی ندارند و سپس نمایش آنها بهشیوههای مختلف بارزترین نمود خلاقیت است. گرچه این ویژگی در هنرمندان و نویسندگان بهآسانی دیده میشود، نباید فراموش کنیم که نظریهپردازان و مخترعان نیز از این ویژگی برخوردارند. چنانکه اینشتین گفته است:
خیالپردازی از دانش مهمتر است.
۲. کودک درون فعال
شاید عجیب به نظر برسد، اما بر اساس تحقیقات اخیر، کودکانی که سن کمتری دارند خلاقترند. گویی ما خلاق به دنیا میآییم، اما با گذر زمان خلاقیت خود را از دست میدهیم. بنابراین یکی از ویژگیهای شناخت ذهن خلاق در این نکته نهفته است که فرد تا چه حد توانسته روحیات کودکانه را در بخشی از افکار و رفتارش حفظ کند! کودک درون خودتان را دستکم نگیرید.
۳. کنجکاوی
یکی از روحیات کودکانهای که در بخش قبل گفتیم، کنجکاوی و اشتیاق فراوان به شناخت چیزهاست. تلاش فرد خلاق برای سردرآوردن از چیزهای مختلف، دریچههای جدیدی را به روی ذهن او میگشاید.
۴. غرقشدن در کار
تمرکز طولانیمدت بر یک کار بدون آنکه عوامل مزاحم حواس فرد را پرت کنند، کار عمیق نامیده میشود. هنگامی که در کار غرق میشویم، تمام ذهن ما بر جزئیات مسئله تمرکز میکند. این یعنی مغز ما تمام توان شناختی خود را صرف مسئله میکند. هرچه این توانایی در فرد بیشتر باشد، احتمالش بیشتر است که حین کار به ایدهای خلاقانه دست یابد.
۵. ذهنآگاهی
ذهنآگاهی یعنی توانایی نظارت بر احساسات و عواطف فهم آنها. وقتی این توانایی آموختنی را کسب کنیم، آگاهی ما به تصوراتمان بیشتر میشود. در نتیجه میتوانیم بارقههای خلاقیت را در خود کشف کنیم.
۶. خلوتکردن با خود
فرد خلاق دنبال زمانهایی برای خلوتکردن با خود میگردد. هنگامی که این توانایی با کار عمیق ترکیب شود، زمینه مناسب برای ظهور خلاقیت مهیا میشود. میتوانید به زندگینامه بسیاری از هنرمندان، مخترعان و نوآوران رجوع کنید و بخوانید که چگونه چندین ساعت در خلوت درباره ایده یا اختراعشان فکر میکردند.
۷. ریسکپذیری
احتمالا این کار بهمعنای مواجهشدن با مقامات و رئیسی باشد که از خطر پرهیز میکند، اما فرد خلاق این مواجهه را به جان میخرد تا ایده خلاقانه خود را اجرایی کند. اجرای هر ایده تازهای حتما مقداری ریسک هم دارد چراکه شکست هم جزئی از زندگی است. فرد خلاق از ریسککردن نمیهراسد و ریسکپذیری بخشی حیاتی از زندگی اوست.
۸. آسیبپذیری بیشتر در برابر افسردگی و اضطراب
نانسی اندرسن، محقق برجسته عصبشناسی، با تحقیقاتی که دههها به طول انجامید اثبات کرد که بین برخی بیماریهای روانی مانند شیزوفرنی، اختلال شخصیت دوقطبی و افسردگی با ذهن خلاق رابطهای وجود دارد. تحقیقات فراوان در کنار بررسی زندگی افراد خلاق مشهور نشان میدهد که عبارت «نابغه دیوانه» چندان هم ترکیب اشتباهی نیست!
۹. شخصیت عجیبوغریب
استیو جابز، یکی از خلاقترین افرادی که میشناسیم، گاه رفتارهای عجیبی داشت. مثلا گاهی بسیار سرد و بیعاطفه و منزوی به نظر میرسید. در کل ممکن است افراد خلاق از خود رفتارهایی نشان دهند که در حالت عادی ما آنها را عجیب مینامیم. گاهی این رفتارها قابلتحملاند و گاهی هم موجب نگرانی خانواده و دوستان میشوند.
۱۰. شور و شوق فراوان
فرد خلاق علاقه زیادی به شهرت و ثروت ندارد. او دنبال نوآوری نیست تا پولی به جیب بزند، بلکه هدفش را با شور و شوق مثالزدنی دنبال میکند. این انگیزه که چیز جدیدی اختراع کند یا اثری ماندگار خلق کند، برای فرد خلاق بهمراتب مهمتر از انگیزههای بیرونی است.
چنین شور و اشتیاقی گاهی حتی بهقیمت سلامت آنها تمام میشود. مثلا نیکولا تسلا، فیزیکدان برجسته لهستانی، از خواب خود میزد تا زمان بیشتری در آزمایشگاه بگذارند.
۱۱. همهچیزدان
خلاقیت یعنی ترکیب مفاهیم و چیزهای مختلف با یکدیگر برای نوآوری. بنابراین هرچه وسعت دانش یک فرد درباره موضوعات مختلف بیشتر باشد، احتمال اینکه بتواند بین آن موضوعات ارتباط ایجاد کند، بیشتر است.
۱۲. آزادگذاشتن ذهن برای خیالپردازی
یکی از مراحل مهم کسب خلاقیت دوره نفهتگی است. فرد خلاق پیش از آنکه به ایده جدیدی برسد، به ذهنش اجازه میدهد آزادنه در خیال غوطهور شود و به هرکجا که خواست سرک بکشد. مثلا جی.کی رولینگ خالق دنیای هری پاتر، هنگامی به ایده خلق دنیای جادوگری رسید که سوار بر قطار در حال مسافرت بود. تعجبی ندارد که در داستانش قطار دانشآموزان را به مدرسه جادوگری میبرد.
شاید این ویژگی در تضاد با ذهنآگاهی به نظر برسد، اما اینطور نیست. ذهنآگاهی یعنی شناخت احساسات و نظارت بر افکاری که از ذهنمان میگذرند. هنگامی که فکر یا ایده مدنظر را یافتیم، میتوانیم به آن اجازه جولاندادن بدهیم.
۱۳. چالشپذیری
اگر همیشه در حصار امن خود بمانیم، هیچگاه نمیتوانیم ظرفیتهای درونی خود را واقعا شکوفا کنیم. پس برای خلاقیت لازم است شجاعت کافی برای پذیرش خطرات زندگی و چالشهای جدید را داشته باشیم. خلاقیت با ترس غیرممکن است.
۱۴. نارضایتی
تیپهای خلاق بهندرت از آنچه کسب کردهاند احساس رضایت میکنند. ذهن آنها هرگز به آنچه بدان دست یافته رضایت نمیدهد. فرد خلاق همواره دنبال بهترکردن ایدهها یا نوآوریهای خود است.
۱۵. هوشیاری برای دریافت الهام
افراد خلاق همیشه منتظر فرصتی برای کسب الهام هستند. این الهامها ممکن است درونی (یک فکر یا جرقه ذهنی) یا بیرونی (رویدادها، تصاویر و افراد) باشند. مثلا جوان دیدیون، نویسنده مشهور آمریکایی، همیشه همراهش یک دفترچه داشت که احساسات و تجربههایش را در آن ثبت میکرد.
امروزه بسیاری از افراد خلاق بهمحض مشاهده یک سوژه جذاب، بهکمک دوربین آن را ثبت میکنند تا بعدا درباره آن تأمل کنند و به چیز جدیدی برسند.
۱۶. نداشتن تحمل انتقاد
بسیاری از افراد خلاق در برابر انتقاد واکنش تند نشان میدهند. این مسئله گاهی به روحیه حساس هنری تعبیر میشود.
۱۷. خودانتقادی
گرچه افراد خلاق معمولا از انتقاد بدشان میآید، به آن نیاز دارند. بنابراین بهتر است بهجای دریافت آن از خارج، روحیه خودانتقادی را در خود تقویت کنند. اینطوری میفهمند که کجای کارشان اشتباه است.
مثلا ادیسون یکی از خلاقترین مخترعان دنیا بود. او با وجود ثبت هزاران اختراع، چندان روحیه انتقادپذیری نداشت. او انتقاد افرادی مانند تسلا را درک نکرد که او را برای استفاده از جریان متناوب بهجای مستقیم راهنمایی میکردند. بدین ترتیب شرکت برقرسانی وی بهرغم موفقیت چشمگیر در ساخت لامپ، در توزیع جریان الکتریکی به شرکت رقیب باخت.
۱۸. خودآموزی
حتما شما هم شنیدهاید که امثال بیل گیتس و استیو جابز تحصیلات دانشگاهی را رها کردند. چگونه افرادی که تحصیلات دانشگاهی نداشتند، بنیانگذاران بزرگترین شرکتهای نوآوری در جهان فناوری شدند؟ پاسخ این قضیه ناشی از روحیه خودآموزی این افراد است.
متأسفانه عموم مردم تصور میکنند که دوری از تحصیلات عامل خلاقیت است، اما این تصور درست نیست. افرادی مانند ادیسون یا اینشتین هرچند در دوره تحصیلات عمومی موفق نبودند، خودانگیخته برای آموختن آنچه بدان شوق داشتند تلاش فراوان کردند.
۱۹. پذیرش شکست
شکست مقدمه پیروزی است. بنابراین فرد خلاق بهجای ناامیدشدن، تلاش خود را ۲ برابر میکند. مثلا پروژه استارشیپ ایلان ماسک پیش از موفقیت ۶ بار شکست خورد. داستان لامپ ادیسون را نیز همه میدانند، امتحانکردن صدها ماده مختلف برای قرارگرفتن در رشته لامپ حبابی.
۲۰. انعطافپذیری
سازگاری و درک تغییرات یکی از ویژگیهای افراد خلاق است. این افراد ذهن منعطفی دارند و میتوانند تغییرات را درک کنند و با آنها هماهنگ شوند. ما در دنیایی زندگی میکنیم که تغییر جزئی روزانه از آن شده است. بنابراین در چنین شرایطی سازگاری با این تغییرات مهارتی مهم برای همه افراد و بهخصوص افراد خلاق است.
۲۱. هوش؟
چه میزانی از هوش بیشترین ارتباط را با خلاقیت دارد؟ برخلاف تصور عموم، باهوشتربودن لزوما بهمعنای خلاقتربودن نیست. بر اساس تحقیقات، کسانی که ضریب هوشی بالای ۱۲۰ دارند لزوما خلاقتر نیستند و این ضریب بالا بر خلاقیت آنها تأثیری ناچیز دارد. بنابراین هوش به بروز خلاقیت کمک میکند، اما بین هوش و خلاقیت رابطه خطی مستقیم وجود ندارد.
توصیه پایانی
شناسایی خلاقیت چه در دیگران و چه در خودمان دشوار است. چراکه ماهیت خلاقیت و تعریف دقیق آن هنوز محل بحث است. بنابراین نباید درباره چنین موضوعی خطکش دست بگیریم و افراد را بهزور در دستههای مختلف جای دهیم. بهتر است که با درنظرداشتن ویژگیها و محدودیتهای گفتهشده، دنبال نشانههای خلاقیت بگردیم و امیدوار باشیم این نشانهها به خلاقیت منجر شوند.