۱۹ عبارتی که هرگز نباید به کودکان‌تان بگویید

۱۹ عبارتی که هرگز نباید به کودکان‌تان بگویید

تصور کنید چه عالی می‌شد اگر بچه‌ها به‌همراه کتابچۀ راهنما به‌ دنیا می‌آمدند! اما متأسفانه این‌طور نیست. پدرومادری‌کردن همیشه با خطا همراه است که البته اشکالی ندارد. یکی از دشوارترین کارها نحوۀ حرف زدن با فرزندان است. یک حرف ساده می‌تواند پیام یا فکر نامناسبی را به فرزندان القا کند. ما حتی ممکن است متوجه نشویم اثر حرفی که به بچه‌ها گفته‌ایم تا چه‌ اندازه است. در این مقاله، نگاهی عمیق‌تر به عبارات پرکاربردی می‌اندازیم که در رابطه با فرزندان‌مان به کار می‌بریم. همراه ما باشید، در این مقاله با ۱۹ جمله‌ای آشنا می‌شویم که هرگز نباید به بچه‌ها بگوییم.

۱. بهت افتخار می‌کنم (باعث افتخار منی)

دکتر پیک‌هارد، روان‌شناس، می‌گوید: «نباید چنین جملات تشویقی کلی‌ای را بدون دقت به کودک بگوییم. کودک با شنیدن این جمله، مسئولیت تأمین احساس غرور والدین را بر دوش خود احساس می‌کند. پیام ضمنی این عبارت این است: “کاری که انجامش دادی باعث می‌شود به وجود خودم افتخار کنم”.»

به‌عقیدۀ او، باید به‌جای آن بگوییم: «خوش به حالت.» بهتر است پدرومادرها اعتبار کار خوب را به کسی نسبت بدهند که آن را کسب کرده است، یعنی خودِ فرزند.

۲. کارت عالی بود

کاری که فرزندتان انجام داده، شما را خیلی خوشحال کرده است؟ سوزان نیومن، روان‌شناس اجتماعی، توصیه می‌کند: «برای تشویق و افزایش عزت نفس، بسیار بهتر است روی چگونگی کسب موفقیت تأکید کنید. عباراتی مانند “کارت عالی بود”، “چه پسر باهوشی”، “تو بی‌نظیری” و ازاین‌دست عبارات، بعد از مدتی خنثی می‌شوند.» به‌جای اینها چه می‌توانیم بگوییم؟ مثلا:

فرزندمان نمرات کارنامۀ درخشانش را نشان‌مان می‌دهد: «همه نمراتت رو خیلی‌خوب گرفتی. حتما خیلی براش تلاش کردی.»

تیم ورزشی فرزندمان برنده می‌شود: «از پاسی که دادی تا دوستت بتونه امتیاز بگیره، خوشم اومد.»

فرزندمان نقاشی زیبایی کشیده است: «چه‌جوری این رنگ‌های قشنگ رو برای نقاشیت انتخاب کردی؟» یا «چطور این شکل/ طراحی رو تونستی دربیاری؟»

دکتر نیومن معتقد است: «واکنش‌های این‌‌چنینیِ پدرومادر تفکر کودک را متوجه فرایند انجام کار و تلاش در جهت رسیدن به هدف می‌کند.»

۳. تو باید الگوی برادر کوچکت باشی

بچه‌های بزرگ‌تر ممکن است به‌دلیل توجه بیشتری که احتمالا نصیب کوچک‌ترها می‌شود، دست به بدرفتاری بزنند.

به آنها چه بگوییم؟ پیشنهاد کاترین کرسی، استاد تعلیم‌وتربیت، تحسین و تمجید فرزندان بزرگ‌تر است. به‌نظر او، باید به بچه‌های بزرگ‌تر بگوییم که وجودشان چقدر در زندگی خواهر‌ یا برادرشان مهم است: «چشم برادرت به توست، تو براش الگوی خیلی خوبی هستی.»

۴. صبر کن بابات/ مامانت بیاد خونه!

چرا با گفتن این حرف مسئولیت را به دیگری انتقال بدهیم؟ خودداری در مشارکت برای تربیت فرزند در بسیاری از خانواده‌ها دیده می‌شود؛ در‌حالی‌که والدین در این مورد برابر هستند. نباید یکی از آنها مسئول سخت‌گیری باشد یا از او به‌عنوان تهدید استفاده شود. به‌عنوان پدر و مادر باید مانند گروه واحدی عمل کنیم.

به‌جای آن بگوییم: «یه هفته اجازه نداری بیرون بازی کنی، چون حرف زشتی زدی.» این تنبیه را هم به تأخیر نیندازید. بی‌درنگ اجرایش کنید.

۵. هیچ‌وقت نمی‌بخشمت

حتی برای بهترین پدرومادرها هم اتفاق می‌افتد: وقتی رفتار بدون‌ملاحظه‌ای از کودک سر می‌زند، به‌سرعت واکنش نشان می‌دهیم و حرف‌هایی می‌زنیم که ممکن است واقعا کودک را نابود کند. دکتر پیک‌هارد می‌گوید: «با این حرف، کودک احساس می‌کند از آنچه انجام داده تاابد علیه او استفاده خواهد شد.»

او پیشنهاد می‌کند پدرومادر ابتدا اوضاع را سبک‌سنگین کنند: «کارت بد بود، اما راهی پیدا می‌کنیم که مشکل رو حل کنیم و تمومش کنیم.» در گرماگرم ماجرا به‌سادگی ممکن است حرفی عجولانه بزنیم. پس نفسی عمیق بکشیم و قبل از تصمیم گیری، صبر کنیم تا آرام شویم.

۶. مایۀ خجالت هستی!

متخصصان چنین عبارتی را منفی می‌شمرند. پیک‌هارد معتقد است کاربرد این عبارت باعث می‌شود کودک خود را «ننگ خانواده» بداند.

به‌جای آن بگوییم: «کاری که کردی احساس بدی بهم می‌ده، اما مثل همیشه خودت رو خیلی دوست دارم.»

۷. نگران نباش، همه‌چی درست می‌شه

اگر فرزندمان از شنیدن اخبار ناگوار دچار پریشانی شود، نباید سعی کنیم نگرانی آنها را نادیده بگیریم؛ بلکه باید مستقیما درباره‌اش حرف بزنیم. به‌نظر دکتر نیومن، بهتر است برای او توضیح بدهیم که به‌عنوان پدرومادر هر کاری بتوانیم، می‌کنیم تا آنها در امنیت باشند.

چه بگوییم؟ می‌گوییم: «مامان و بابا همیشه پیشت هستن و قراره برای مواقع خطرناکی مثل این یه برنامه بریزیم.»

۸. بده من انجام بدم

وقتی فرزندمان نمی‌تواند برنامۀ درسی‌اش را به پایان برساند یا در حل تکالیفش به مشکل برخورده است، به‌راحتی بی‌قرار می‌شویم و می‌خواهیم خودمان آن را برعهده بگیریم.

درحالی‌که دکتر کرسی روشی را پیشنهاد می‌دهد که همکاری بیشتری در آن احساس می‌شود؛ بهترین حرفی که می‌توانیم در این‌ مواقع بزنیم این است: «بیا با هم انجامش بدیم!»

۹. گریه نکن

زمینه‌سازی برای این مهم است که کودک احساس خود را، به‌جای انباشتن در خود، بروز دهد (ابراز احساسات). باید به فرزندمان کمک کنیم تا احساسات خود را بشناسد، و صادقانه و بدون سرپوش گذاشتن با آنها رو‌به‌رو شود. حتی اگر صدای گریه‌اش دیوانه‌کننده است، باید بدانیم که کودک ما آزرده است و نیاز به دلداری دارد.

به‌جای آن بگوییم: «می‌دونم ناراحتی که مهسا اینا اسباب‌کشی کردن، گریه‌ کردن اشکالی نداره. همه یه وقتایی لازم دارن احساسات‌شون رو نشون بدن. بذار بغلت کنم.»

۱۰. توی سن‌وسال تو زشته به روابط جنسی فکر کردن

والدین از رویارویی با پرسش اجتناب‌ناپذیر «بچه‌ها از کجا میان» پیوسته نگران‌اند. سعی نکنید این پرسش را نادیده بگیرید یا بگویید «بزرگ‌تر که شدی بهت می‌گم».

در عوض، دکتر ریک‌هارد پیشنهاد می‌کند که چنین جوابی بدهیم: «کنجکاوی دربارۀ روابط جنسی، طبیعی است. به هر سؤالی که داشته باشی جواب می‌دم». او اضافه می‌کند که لازم است آماده باشید تا بتوانید صادقانه و متناسب با سن کودک‌تان با او حرف بزنید.

۱۱. اگه همۀ غذات رو بخوری، بعد می‌تونی شیرینی بخوری

همۀ ما این حرف را شنیده‌ایم. تنقلات و شیرینی‌ها می‌توانند آنقدر هوس‌برانگیز باشند که حتی بزرگ‌سالان گاهی آنها را جایگزین وعدۀ اصلی غذا می‌کنند. اما سعی کنید از این خوراکی‌ها به‌عنوان جایزه استفاده نکنید. این کار برای کودک به این معنا است که انواع دیگر غذا به آن خوبی نیستند.

در عوض بگوییم: «ما باید خوراکی های خوب بخوریم تا بدن‌مون قوی بشه. وقتی سیر بشی، شکمت بهت خبر می‌ده. دلت می‌خواد عصرونه سیب یا آلبالو بخوری.»

۱۲. اگه اتاقت رو تمیز نکنی، حسابت رو می‌رسم

این عبارت مانند مورد شمارۀ ۱۱، نمونه‌ای معمولی از «اگر…، پس…» است. البته جنبۀ تهدیدآمیز این عبارت آن را پرخاشگرانه‌تر هم می‌کند. باید از جمله‌بندی‌هایی که رنگ‌وبوی تهدید دارند خودداری کنیم. مثلا: «یه کاری کنم که به حال خودت گریه کنی.»

درعوض بگوییم: «وقتی اتاقت تمیز شد، بعدش می‌شه بری بیرون بازی کنی.» دکتر کرسی تأکید دارد که باید جمله‌تان به حالتی مثبت اشاره داشته باشد.

۱۳. اگه خوب از خودت مراقبت کنی سالم می‌مونی

به‌خصوص اگر فرد بیماری در خانواده حضور دارد، چنین جمله‌ای برای کوچک‌ترهای حواس‌جمع سؤال‌برانگیز خواهد شد.

درعوض بگوییم: «حتی آدم‌های سالم هم بیمار می‌شن. ولی وقتی مریض بشیم، بنیۀ قوی خیلی کمک می‌کنه که حال‌مون خوب بشه.»

۱۴. مسائل مالی خانواده به تو ربطی نداره

مشکلات مالی در بسیاری از خانواده‌ها دائما در جریان است. اگر در این میان جروبحثی پیش بیاید، بچه‌ها خیلی زود متوجه این موضوع و نگران می‌شوند.

می‌توانیم به بچه‌ها بگوییم: «مسائل مالی یعنی ما چطور پول درمی‌آریم و باهاش چیکار می‌کنیم. هر موقع که دوست داشتی، هرچی بلدیم رو بهت یاد می‌دیم.»

۱۵. ازت ناامید شدم

شاید فرزندمان در امتحانی قبول نشود. به‌نظر پیک‌هارد، اگر بگوییم «ازت ناامید شدم»، چنین صراحت‌کلامی می‌تواند فرزندمان را دچار این احساس کند که «از چشم پدرومادر افتاده‌ است و دیگر دوست‌داشتنی نیست.»

به‌جای آن بگوییم: «من جا خوردم، انتظارش رو نداشتم.»

۱۶. افتضاحه، بدتر از این نمی‌شه

وقتی در زندگی دچار مشکل می‌شویم، تکرار چندبارۀ چنین عبارتی از طرف ما می‌تواند بچه‌ها را عصبی یا ناراحت کند و چه‌بسا نگرانی‌های تازه‌ای ایجاد کند. دکتر نیومن می‌گوید: «وقتی کلمات هراس‌آور و هیجانی بارها تکرار شوند، کودک را به این باور می‌رسانند که آن اتفاق ناگوار بارها رخ داده است.»

به‌جای آن بگوییم:‌ «باور کردن همچین فاجعه‌ای سخته، اما اگه تو بخوای درباره‌‌اش حرف می‌زنیم.»

۱۷. بیا اینجا، همین حالا!

به‌اعتقاد دکتر کرسی، برای دریافت پاسخ خواسته‌های‌مان، بهتر است به فرزندمان زمان بدهیم، نه اینکه دائما عجول باشیم.

می‌توانیم بگوییم: «تقریبا وقت رفتنه. یک دقیقه لازم داری یا دو دقیقه؟»

۱۸. موقع کار همه‌اش جلوی دست‌وپای منی

به‌خاطر انرژی همیشه‌زیادِ بچه‌ها، طبیعی است که سر راه ما قرار بگیرند.

به‌جای گفتن حرفی که نتیجه‌ای ندارد، می‌توانیم همان‌طور که دکتر کرسی توصیه می‌کند فرزندمان را درگیر کنیم: کاری را که به‌سادگی از عهده‌اش برمی‌آید برایش تدارک ببینیم. مثلا: «می‌تونی بهم کمک کنی و این بسته‌ها رو بپیچی/ این نخ‌ها رو گره بزنی؟»

۱۹. چون من می‌گم!

این عبارت احتمالا یکی از تکراری‌ترین حرف‌های پدرومادرها است که به گوش بچه‌ها می‌رسد؛ البته باید از آن اجتناب کنیم. این جمله قدرت زیادی دارد اما مشکلش این است که تمام کنترل را از کودک می‌گیرد. همیشه وقت نداریم که دلایل خواسته‌مان را برای کودک توضیح بدهیم. اما باید سعی کنیم به او زمینۀ بهتری برای درک چراییِ خواسته‌مان بدهیم. بهتر است او بداند چرا می‌خواهیم کاری را انجام بدهد یا از انجام کاری خودداری کند.

جایگزین عبارت بالا می‌تواند چنین حرفی باشد: «می‌دونم خیلی دلت می‌خواد این بعدازظهر علیرضا رو ببینی. اما من امروز باید رخت‌ها رو بشورم و به کمکت احتیاج دارم. نظرت چیه که فردا علیرضا رو ببینیم؟» این رویکرد به کودک نشان می‌دهد که احساساتش مهم هستند و شما به حرف‌شان گوش می‌کنید.

کلام آخر

فارغ از آنچه قرار است به کودک بگوییم، مهم است که قبل از بر زبان آوردنش آن را مزه‌مزه کنیم. ذات بچه‌های کوچکْ کنجکاو و فعال بودن است. همیشه مطمئن‌ترین روش برخورد با آنها صادقانه حرف زدن دربارۀ مشکلات یا سؤالاتی است که ممکن است داشته باشند.

موارد این فهرست را با پدرو‌مادرهای دیگر و کسانی که از فرزندتان مراقبت می‌کنند به اشتراک بگذارید. چه حرف دیگری سراغ دارید که فکر می‌کنید نباید به بچه‌ها گفته شود؟ از خواندن تجربیات شما استقبال می‌کنیم.

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
14 + 5 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.