۱۴ حیطه‌ی اصلی هدف‌گذاری در زندگی و روش دستیابی به آن‌ها

زندگی بدون هدف به مراتب غم‌انگیزتر از زندگی است که با رسیدن به اهداف شما به پایان می‌رسد. اگر زمانی که به پایان عمرتان رسیدید هنوز برای رسیدن به هدفی تلاش نمی‌کنید، قبل از تمام شدن زمانتان از زندگی دست کشیده‌اید.

منظورم این نیست که همیشه باید کاری انجام دهید که شما را به یکی از اهدافتان نزدیک‌تر کند. همه ما به لحظاتی نیاز داریم که فقط از زمان حال لذت ببریم و نگران این نباشیم که آیا در حال پیشرفت هستیم. در آن لحظات آگاهانه نیز پیشرفت وجود دارد.

و ما برای حرکت رو به جلو به انرژی نیاز داریم، بنابراین چند لحظه صبر در مورد بازیابی آن انرژی است. اما تصویر بزرگ‌تر از زندگی شما باید در مورد رشد مداوم، تجربیات جدید و مشارکت بیشتر باشد و برای اینکه چشم خود را از هدف بزرگ‌تر غافل نکنیم، اهداف کوچک‌تری را تعیین می‌کنیم که به حوزه‌های مختلف زندگی ما می‌پردازد.

زمانی که آن اهداف در زندگی تعیین شد، در نظر می‌گیریم که چه چیزی لازم است و چه کارهایی می‌توانیم هر روز یا هر هفته انجام دهیم تا به آن‌ها نزدیک‌تر شویم.

۱۴ حیطه‌ی هدف‌گذاری و دستیابی به آن‌ها

در فهرست اهداف زیر، هم اهداف محدود به زمان و هم اهداف مربوط به حوزه خاصی از زندگی خود را مشاهده خواهید کرد. برای هر یک از مقوله‌های هدف‌گذاری، نمونه‌هایی را فهرست کرده‌ایم تا ایده‌هایی برای اهداف خود به شما ارائه دهیم.

برخی از انواع هدف با یکدیگر همپوشانی دارند، و در میان انواع اهداف مرتبط با حوزه‌های زندگی شما، برخی کوتاه مدت و برخی دیگر بلند مدت خواهند بود. همپوشانی قابل انتظار است، زیرا نمی‌توانید بین حوزه‌های مختلف اما مرتبط زندگی خود جدایی ایجاد کنید. عملکرد شما در یک زمینه بر سایر حوزه‌ها تأثیر می‌گذارد.

این را در هنگام تعیین اهداف خود در نظر داشته باشید، که باید در مورد آنچه واقعاً می‌خواهید باشد هدف‌گذاری کنید نه آنچه که شخص دیگری گفته است که باید بخواهید.

۱. اهداف کوتاه مدت

اهداف کوتاه مدت، اهدافی هستند که در آینده نزدیک احتمالاً ظرف یک سال یا کمتر تحقق پیدا می‌کنند. کوتاه مدت به معنای «آسان» یا بی‌اهمیت نیست. هر بار که هدفی را تعیین می‌کنید و به آن دست می‌یابید، اعتماد به نفس ایجاد می‌کنید و احتمال دستیابی به اهداف بلندمدت یا جسورانه‌تر را افزایش می‌دهید.

نمونه‌هایی از اهداف کوتاه مدت:

• تهیه‌ی طرح بودجه‌ی شخصی
• کاهش هزینه‌های بیهوده
• در کلاس طراحی وبلاگ شرکت کنید و وبلاگ خود را به روز کنید
• هزینه‌ها را کاهش دهید تا چیزی پس‌انداز کنید

۲. اهداف بلند مدت

دستیابی به این اهداف بیشتر طول می‌کشد، اما تقسیم آن‌ها به اهداف قابل کنترل‌تر و کوتاه مدت آن‌ها را آسان‌تر می‌کند به خصوص زمانی که قبلاً اهداف مرتبط را انجام داده باشید.

در حالی که ما اغلب کارهایی را که می‌توانیم در مدت یک سال انجام دهیم، بیش از حد توانمان تصور می‌کنیم، اما به احتمال زیاد کارهایی را که می‌توانیم در طول سه سال انجام دهیم، دست کم می‌گیریم؛ بنابراین، از بزرگ فکر کردن نترسید و اهداف بلندمدت خود را بزرگ‌تر کنید.

نمونه‌هایی از اهداف بلند مدت:

• درآمد بیش از ۷۵۰۰ دلار در ماه کار از کار در خانه.
• برای خرید کراس اوور جدیدی که به دنبال آن بوده‌اید، پول کافی پس‌انداز کنید.
• خانه‌ی خود را بازسازی کنید و آن را با سود بفروشید.
• مکانی ایدئال برای یک آپارتمان یا خانه پیدا کنید.
• روی یک «خانه» سیار سرمایه‌گذاری کنید که بتوانید به هر مقصد جدید رانندگی کنید.

۳. اهداف تجاری

این اهداف به طور خاص به کسب و کار شما و رشد آن مربوط می‌شود. داشتن اهداف مرتبط با حاشیه‌ی سود بیشتر، ضایعات کمتر و رضایت بیشتر مشتری کاملاً طبیعی است. همچنین طبیعی و قابل ستایش است که بخواهید کسب و کار و موفقیت آن فراتر از منافع مادی و رضایت موقت باشد.

اهداف شما برای کسب و کارتان هرچه که باشد، خود را به آنچه که به آن عادت دارید محدود نکنید یا به آنچه که دیگران در صنعت شما انجام داده‌اند. به تأثیر بلندمدتی که می‌خواهید روی کسب‌وکارتان بگذارید، فکر کنید.

نمونه‌هایی از اهداف تجاری:

• وب‌سایت خود را برای بهبود سئو و جذب مشتریان اصلاح کنید.
• راهی برای انجام بیشتر کارهایی که دوست دارید پیدا کنید و آنچه را که دوست ندارید را برون سپاری کنید.
• هزینه‌های غیرضروری را کاهش دهید و جریان پول را تغییر دهید تا تجربه مشتریان خود را با کسب و کار خود بهبود بخشید.
• راه‌هایی برای ایجاد یک محیط کاری شادتر و حمایتی (مجازی) برای کارمندان، همکاران یا پیمانکاران خود بیابید.
• فناوری و سایر ابزارهای مورد استفاده برای کسب و کار خود را ارتقا دهید (و بیمه کنید).

۴. اهداف شغلی

این اهداف در مورد رشد حرفه‌ای شما و تأثیر شما بر هرکسی که به او خدمت می‌کنید. این اهداف به این موضوع می‌پردازند که می‌خواهید به عنوان یک حرفه‌ای چه کسی باشید و چگونه می‌خواهید درآمد خود را به دست آورید، که ارتباط زیادی با نحوه‌ی گذراندن وقت خود دارد.

شما از قبل می‌دانید که دنبال کردن شغلی که واقعاً می‌خواهید، ابتکار عمل و تمایل به ریسک کردن و امتحان کردن چیزهای جدید را به همراه دارد. هیچ‌کس با رفتن به همان جاده‌ای که همیشه رفته است، به مکان‌های جدید نمی‌رسد. زمانی که اهداف شغلی خود را طوفان فکری می‌کنید، این را در نظر داشته باشید.

نمونه‌هایی از اهداف شغلی:

• در محل کار خود ترفیع بگیرید.
• کسب و کار خود را با انجام کاری که دوست دارید راه‌اندازی کنید.
• در یک حوزه‌ی خاص متخصص شوید.
• یک «هیجان جانبی» ایجاد کنید که به راحتی بیش از ۱۰۰۰ دلار در ماه تولید کند.
• شغلی را دنبال کنید که بتوانید در طول «بازنشستگی» خود از آن لذت ببرید.

۵. اهداف خانوادگی

این اهداف حول روابط شما با اعضای خانواده می‌چرخد. اهدافی را انتخاب کنید که نشان دهنده‌ی تعهد شما به اولویت دادن به آن روابط بر نگرانی‌های کم اهمیت‌تر باشد. امروز، این هفته، این ماه یا امسال چه کاری می‌توانید انجام دهید تا این ارتباطات را عمیق‌تر کنید و مطمئن شوید که همه‌ی اعضای خانواده‌تان می‌دانند که دوست دارید با آن‌ها وقت بگذرانید؟

نمونه‌هایی از اهداف خانواده:

• برای شب‌های خانوادگی، شب‌های ملاقات، شب بازی و… وقت بیشتری بگذارید.
• مکالمات میز شام را شروع کنید و زمان بیشتری را به گوش دادن به‌جای صحبت کردن اختصاص دهید.
• فرزندان خود را بیشتر در تهیه و تمیز کردن مراسم غذای خانوادگی مشارکت دهید.
• حداقل سالی یک بار با خانواده‌ی خود برای تعطیلات برنامه‌ریزی کنید و سفر کنید.
• حداقل هفته‌ای یک‌بار با خانواده‌ی خود پیاده‌روی (یا دوچرخه‌سواری و غیره) داشته باشید.

۶. اهداف مالی

این اهداف به وضعیت مالی و طرز فکر شما مربوط می‌شود. وقتی به وضعیت مالی خود فکر می‌کنید چه افکاری به ذهن شما خطور می‌کند؟ و دوست دارید چگونه تغییر کند؟

یکی از بزرگ‌ترین مزایای داشتن پول کافی، آزادی برای انجام آنچه باید و همچنین آنچه واقعاً می‌خواهید است. امروز، این هفته و… چه کاری می‌توانید انجام دهید تا رابطه‌ی خود را با پول بهبود بخشید؟ برای استفاده بهتر از پولی که اکنون دارید چه کاری می‌توانید انجام دهید؟

نمونه‌هایی از اهداف مالی:

• مخارج را از یک هزینه‌ی لذت‌بخش اما بیهوده به سمت چیزی که وضعیت مالی شما را بهبود می‌بخشد هدایت کنید («عامل لاته»).
• یک برنامه‌ریز مالی قابل اعتماد پیدا کنید که بتواند به شما در برنامه‌ریزی برای بازنشستگی کمک کند.
• یک حسابدار دقیق پیدا کنید که بتواند به شما در دریافت بهترین اظهارنامه مالیاتی هر سال کمک کند.
• رتبه‌ی اعتباری خود را در عرض یک سال یا کمتر ۵۰ امتیاز ارتقا دهید.

۷. اهداف سبک زندگی

اگر تا به حال یک تابلوی رویاها یا یک فیلم ذهنی با تصاویری ساخته‌اید که زندگی‌ای را که می‌خواهید زندگی کنید را به تصویر می‌کشد، وقتی صحبت از طوفان فکری برای اهداف سبک زندگی خود می‌شود.

در غیر این صورت، این یک موضوع ساده از رویاپردازی به علاوه احساسات است. زندگی‌ای را که دوست داشتید داشته باشید تصور کنید و به خود اجازه دهید آنچه را که اگر واقعیت فعلی شما بود احساس کنید. سپس آنچه را که می‌بینید، چه احساسی در شما ایجاد می‌کند و فردی که در این «فیلم ذهنی» هستید، هر روز چه کاری انجام می‌دهد، فکر می‌کند و چه احساسی می‌کند را توصیف کنید.

نمونه‌هایی از اهداف سبک زندگی:

• سالی یک بار برای سفر به مقصد جدید بودجه‌بندی کنید.
• یک سرگرمی جانبی خلاقانه را شروع کنید که دوست دارید و درآمد جانبی خوبی ایجاد می‌کند.
• فهرستی از تجربیاتی که بیشتر دوست دارید داشته باشید تهیه کنید و از امروز حداقل برای یکی از آن‌ها برنامه‌ریزی کنید.
• لباس‌هایی را پیدا کنید که به نظرتان عالی می‌آیند.
• پناهگاه خصوصی رویاهای خود را طراحی و مبله کنید.

۸. اهداف فکری

این اهداف در مورد چگونگی توسعه و استفاده از استعدادهای فکری خود هستند. ضریب هوشی شما هر چه باشد، همیشه چیزهای بیشتری برای یادگیری وجود دارد در مورد خود، در مورد دیگران، در مورد جهان و… بنابراین، چرا در این زمینه اهدافی را برای رشد و مشارکت بیشتر تعیین نمی‌کنید؟

طبیعتاً بین این اهداف و اهداف مربوط به سلامت جسمانی و رشد معنوی شما همپوشانی وجود دارد زیرا آن‌ها به یکدیگر متصل هستند و بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند.

نمونه‌هایی از اهداف فکری:

• تندخوانی را یاد بگیرید تا بتوانید هر ماه بیشتر بخوانید و بیاموزید.
• شرکای مکالمه جدید و محرک پیدا کنید و مرتباً با آن‌ها ارتباط برقرار کنید.
• راه‌های جدیدی برای به حداکثر رساندن وضوح ذهنی و افزایش سطح انرژی خود بیاموزید.
• کتاب‌های بیشتری بخوانید که تفکر/باورهای شما را به چالش می‌کشد و در مورد هر پیشرفت جدیدی بنویسید.

۹. اهداف رشد شخصی

این اهداف همه در مورد شخصی است که می‌خواهید باشید نه برای اینکه بتوانید پیشرفت خود را به رخ بکشید، بلکه برای اینکه بتوانید کارهای بیشتری برای الهام بخشیدن، به چالش کشیدن و کمک به دیگران انجام دهید.

مزایای رشد برای شما نیز قابل توجه است، زیرا زندگی در مورد یادگیری است. اما هدف از پیشرفت شخصی شما بسیار فراتر از شماست. هنگام تعیین اهداف توسعه‌ی شخصی خود، به خاطر داشته باشید که چگونه رسیدن به آن اهداف به شما کمک می‌کند تا به فردی تبدیل شوید که به دیگران کمک می‌کند رشد کنند و مشارکت بیشتری نیز داشته باشند.

نمونه‌هایی از اهداف رشد شخصی:

• یک کتاب (یا بیش از یک) بنویسید و منتشر کنید.
• مهارت یا زبان جدیدی را یاد بگیرید که به آن علاقه دارید.
• زبان بدن خود را بهبود بخشید و اعتماد به نفس را در خود ایجاد کنید.
• برنامه‌ی صبحگاهی بهتری را شروع کنید تا ذهنتان درست شود و انرژی شما افزایش یابد.
• وبلاگی ایجاد کنید تا آنچه را که یاد می‌گیرید به اشتراک بگذارید و به دیگران کمک کنید.

۱۰. اهداف سلامت و تناسب‌اندام

سلامتی و تناسب‌اندام شما تا حد زیادی سطح انرژی روزانه شما را تعیین می‌کند که بر نحوه‌ی زندگی و تعامل روزانه شما با دیگران تأثیر می‌گذارد. رشد شخصی انرژی می‌خواهد، و همین‌طور مشارکت.

خیلی ساده‌تر است، به خصوص وقتی انرژی شما کم است، برنامه‌های سازنده خود را کنار بگذارید و زمان خود را صرف تماشای برنامه‌های مورد علاقه خود و خوردن غذای راحت کنید. اگر بدنتان سالم باشد و مواد شیمیایی مغزتان متعادل باشد، برای شفاف فکر کردن و خلق چیزهای جدید راحت‌تر خواهید بود.

قرار گرفتن راحت‌تر در لباس‌های مختلف یک مزیت جانبی خوب است.

نمونه‌هایی از اهداف سلامت و تناسب اندام:

• یک کلاس تناسب اندام (یکی که احتمالاً از آن لذت خواهید برد) برای ایجاد قدرت، استقامت و انعطاف‌پذیری شرکت کنید.
• «غذاهای» سمی را از انبار و یخچال خود حذف کنید و آن‌ها را با گزینه‌های سالم‌تری جایگزین کنید.
• دستورالعمل‌های جدید و سالم‌تری برای منوی هفتگی خود بیاموزید.
• کافئین را کنار بگذارید و راه‌های جدیدی برای انرژی بخشیدن به خود در صبح و در طول روز بیابید.

۱۱. اهداف رابطه

هر آنچه در این زندگی به دست آورید، اگر مجبور باشید به تنهایی آن‌ها را جشن بگیرید، اهمیت زیادی نخواهد داشت. روابط قوی و محبت‌آمیز برای موفقیتی که ارزش آن را دارد، حیاتی است. با در نظر گرفتن این موضوع، داشتن اهداف ارتباطی مرتبط با ایجاد و تقویت آن روابط مهم است.

تجربیاتی را که می‌خواهید با افرادی که دوستشان دارید یا با دیگری که هنوز ملاقات نکرده‌اید، در ذهن خود تصور کنید. به راه‌هایی برای بهبود هر رابطه‌ای که دارید فکر کنید.

نمونه‌هایی از اهداف رابطه:

• فرد مهمی را بیابید که ارزشمندترین ارزش‌های شما را دارد.
• استرس را در محل کار کنار بگذارید و زمان بیشتری را برای روابط مهم اختصاص دهید.
• راه‌هایی بیابید که محیط کار را به محیطی شادتر و حمایتگر تبدیل کنید.
• چیزی دست‌ساز و منحصر به فرد به نشانه عشق و قدردانی برای هر یک از افراد زندگی خود بسازید.
• آگاهانه کسانی را که به شما آسیب رسانده‌اند یا آزارتان داده‌اند ببخشید و امید واقعی خود را برای ادامه رشد و شادی آن‌ها ابراز کنید.

۱۲. اهداف اجتماعی

اهداف اجتماعی در ارتباط با ارتباط با دیگران، نشان دادن شفقت و کمک به دیگران است که پتانسیل خود را برای عظمت ببینند. هر کاری که از نظر اجتماعی انجام می‌دهید روی دیگران نیز تأثیر می‌گذارد. و مهم است که بدانید آیا تعاملات اجتماعی شما به احتمال زیاد سطح انرژی شما را شارژ می‌کند یا کاهش می‌دهد.

هر چه بیشتر بدانید، بهتر می‌توانید آماده شوید تا از فرصت‌های خود برای تأثیرگذاری بر دیگران به شیوه‌ای مفید نهایت استفاده را ببرید.

نمونه‌هایی از اهداف اجتماعی:

• زمان بیشتری را صرف شناخت همکاران، همسایگان و سایر ارتباطات خود کنید.
• برای روشن کردن روزهای دیگران، اعمال محبت‌آمیز و سخاوتمندانه بیشتری انجام دهید.
• به گروه یا کلاسی بپیوندید که شامل تشویق و حمایت از دیگران است.
• به طور منظم در جامعه خود برای ارتباط و کمک به دیگران داوطلب شوید.

۱۳. اهداف بازنشستگی

بازنشستگی برای شما چه معنایی دارد، اهدافی را تعیین کنید که باعث شود فکر کنید: «به سختی می‌توانم برای رسیدن به آن صبر کنم.» لازم نیست در سن خاصی بازنشسته شوید، اما اگر فکر می‌کنید، «من می‌خواهم در ۵۵ سالگی بازنشسته شوم و سفر به دور جهان را شروع کنم»، منطقی است که اهدافی را تعیین کنید که شما را به آن نزدیک‌تر کند.

به این فکر کنید که می‌خواهید در زمان حال و همچنین ده، بیست یا بیشتر سال آینده چگونه زندگی کنید و اهداف کوتاه مدت و بلندمدت خود را بر اساس آن انتخاب کنید.

نمونه‌هایی از اهداف بازنشستگی:

• تا سن ۵۵ سالگی بازنشسته شوید.
• خانه‌ی خود را تا آن زمان آماده فروش کنید تا بتوانید آن خانه سیار را بخرید و در سراسر کشور سفر کنید.
• به اندازه کافی پول پس‌انداز کنید تا شغلی را که دوست ندارید ترک کنید و کسب و کاری را که دوست دارید ایجاد کنید.
• وام‌ها را پرداخت کنید تا درآمدتان بیشتر شود.

۱۴. اهداف معنوی

هر آنچه در مورد معنای زندگی، جهان و همه چیز باور دارید، اهداف معنوی شما باید منعکس کننده آن‌ها باشد. اگر به وجود روح اعتقاد دارید، می‌دانید که نیازهای آن‌ها با نیازهای بدن متفاوت است، اما سلامت روحی و جسمی شما بر یکدیگر تأثیر می‌گذارد.

وقتی اهدافی را تعیین می‌کنید و سلامت و انرژی فعلی خود را ارزیابی می‌کنید، هر دو سزاوار توجه هستند.

نمونه‌هایی از اهداف معنوی:

• هر روز حداقل ۱۵ دقیقه را به مدیتیشن اختصاص دهید.
• هر روز تمرکز حواس را تمرین کنید.
• یک دفتر روزانه داشته باشید.
• به‌طور منظم به نوعی داوطلب شوید.
• به کسانی که به نیازهای اولیه نیاز دارند (غذا/تغذیه، آب تمیز، سرپناه و غیره) بیشتر کمک کنید.
• هر روز صبح روی یک نفر تمرکز کنید تا آگاهانه و از صمیم قلب او را ببخشید و نسبت به او دلسوزی کنید، گویی شما به جای او هستید.

چه اهدافی برای شما مهم است؟

اکنون که به خوبی با انواع مختلف هدف‌گذاری آشنا شدید، امیدوارم از تعیین اهداف خود لذت ببرید و لحظاتی را در نظر بگیرید تا زمانی که به آن اهداف برسید و احساسی که خواهید داشت. این فقط خود اهداف نیست، بلکه مسأله مهم‌تر این است که چگونه به دنبال آن‌ها می‌روید.

گام‌هایی که برای نزدیک‌تر شدن به اهداف خود برمی‌دارید، بر دیگران تأثیر می‌گذارد و شخصیتی را که به آن تبدیل می‌شوید شکل می‌دهد و مراحلی که برای رسیدن به یک نوع هدف (مثلاً مالی، شغلی، یا سلامتی و تناسب اندام) برمی‌دارید، بر اهدافی که برای سایر زمینه‌ها تعیین می‌کنید (مانند اهداف معنوی، اجتماعی یا فکری) تأثیر می‌گذارد و حتی ممکن است آن‌ها را تغییر دهد.

هرچه اهداف شما برای هر حوزه بیشتر با یکدیگر همپوشانی داشته باشند و مکمل یکدیگر باشند، احتمال اینکه دید منسجمی از شخصی که می‌خواهید باشید و تأثیری که می‌خواهید زندگی شما داشته باشد بیشتر می‌شود و کار برای رسیدن به این چشم‌انداز سرگرم‌کننده‌تر خواهد بود.

باشد که آزادی شخصی و اشتیاق شما برای رشد بر هر کاری که امروز انجام می‌دهید تأثیر بگذارد.

منبع: Live Bold and Bloom