وقتی بچه بودید چه آیندهای را برای خودتان تصور میکردید؟ تا به الآن چقدر از رؤیاهای کودکیتان را تحقق بخشیدهاید؟ شاید اگر زندگی امروزتان آن چیزی نیست که برای خودتان میپسندیدید، دلیلش این است که عمرتان را به بیهودگی گذراندهاید.
در ادامه، ۱۳ مورد از نشانههایی را معرفی میکنیم که نشان میدهند، زندگیتان را هدر میدهید ولی خودتان خبر ندارید. خیلی از افرادی که این علائم در زندگیشان مشهود است، خودشان حاضر نیستند اقرار کنند که زندگیشان فقط عمر تلفکردن است.
۱. زمان خیلی زیادی را به انجام اموری مشغول هستید که نباید باشید
خیلی کارها هست که وقتی بیاندازه انجامشان دهید، یعنی اینکه خودتان را در سرازیری هدردادن زندگی انداختهاید، مثل اعتیاد به بازیهای کامپیوتری، گشتزدن بیهوده در اینترنت، خوردن و خوابیدن بیرویه یا حتی تماشای زیاد برنامههای تلویزیونی عامهپسندی که فقط درلحظه، سرگرمتان میکنند و چندان فایدهی قابل توجهی ندارند. لطفا کمی جدیتر در مورد زندگیتان فکر کنید.
بیشتر وقتتان را به انجام چه اموری مشغول هستید؟ آیا کاری که ساعتها وقت پایش میگذارید به هیچ دردتان میخورد؟ آیا انجام دادنش تأثیری در بهبود زندگیتان دارد و آیندهای روشن را برایتان رقم خواهد زد؟ اگر نه، پس فعالیتهای روزمرهتان را مجددا ارزیابی و تغییرات لازم را اعمال کنید.
۲. از همه چیز و همه کس شاکی هستید
همهی ما در اطرافمان افرادی را میشناسیم که مدام از دست زندگی به تنگ میآیند و هر وقت به ما میرسند زار میزنند. اصلا نکند شما خودتان از همین قبیل افراد هستید؟ آیا همیشه از شغل، رئیس، حقوق، همسایهها یا همسرتان گِله میکنید؟ چنانچه این خصوصیات را در خودتان سراغ دارید، باید خدمتتان عرض کنیم همهی عمرتان فقط شده اینکه از خودتان انرژیهای منفی منتشر کنید.
مطمئن باشید منفیبافی هیچ تغییری در زندگیتان ایجاد نخواهد کرد، فقط موجب میشود در همان وضعیتی که هستید، درجا بزنید. پس افکارتان را تغییر دهید و در مورد چیزهای مورد پسندتان گفتگو کنید، نه اینکه دائم غُر بزنید.
۳. ذهنتان را پرورش نمیدهید
افرادی که در جهت پرورش خودشان هیچ اقدامی نمیکنند و به طور مستمر مباحث جدیدی یاد نمیگیرند، آدمهای راکدی هستند که به یک برکهی بیحرکت میمانند، برکهای که سطحش به دلیل راکدبودن، لجنِ سبز بسته است. در واقع، کسانی که نتوانند ذهنشان را فعال نگه دارند و چیزهای جدید یاد بگیرند نیز دقیقا به همین وضعیت دچار میشوند. یادتان باشد چالشهای مثبت زندگی به جای اینکه افکارتان را محدود کنند، دامنهی ذهنتان را وسعت خواهند بخشید.
۴. به خودتان حرفهای منفی میزنید
همهی ما گاهی در ذهنمان با خودمان حرف میزنیم. جالب است بدانید حرفهایی که با خودتان میزنید، میتوانند زندگیتان را بسازند یا برعکس، آیندهتان را تباه کنند. به گفتهی هِنری فورد، مؤسس شرکت اتومبیلسازی فورد، «چه به این فکر کنید که میتوانید و چه به اینکه نمیتوانید… در هر دو صورت حق با شماست.» اگر به خودتان تلقین کنید که برای ترفیعگرفتن به اندازهی کافی باهوش نیستید یا مثلا نمیتوانید کسبوکار خودتان را راه بیندازید، مطمئن باشید به احتمال زیاد همان چیزی خواهد شد که به خودتان گفتهاید.
اگر به خودتان بگویید که برای ایجادِ تغییر در زندگی خیلی خستهاید، باز همین حرفی که به خودتان گفتهاید، درست از آب درخواهد آمد. یعنی هر حرفی که با خودتان میزنید، به واقعیت زندگیتان تبدیل خواهد شد. پس به حرفهایی که به خودتان میزنید بیشتر دقت کنید، چون بعد از مدتی متوجه خواهید شد که زندگیتان مطابق همان چیزی است که در افکارتان میگذرد.
۵. احساس بیانگیزگی میکنید
به انجام چه فعالیتی عشق و علاقه دارید؟ حتما شما هم مثل من افراد زیادی را میشناسید که فکر میکنند به انجام هیچ کاری رغبت ندارند. اما اصلا چنین چیزی امکانپذیر نیست. حتما یک فعالیتی هست که از انجام دادنش لذت خواهید برد. این قبیل افراد لازم است فعالیتی را که هیجانزدهشان میکند، بازیابند و بیش از پیش به انجام دادنش وقت بگذرانند.
۶. هیچ برنامهای برای آینده ندارید
خیلی هم عالی است که همیشه در زمان حال و درلحظه زندگی کنید، اما گاهی هم لازم است که به آینده چشم بدوزید و ببینید به کجا قرار است برسید. افرادی که هیچ هدف یا نقشهای در ذهن ندارند، درست به قایقی میمانند که بیمقصد، در میان اقیانوس سرگردان است اما امید دارد که در نهایت به جای خوبی برسد.
چنین شیوهی زندگی کردنی، صحیح نیست. باید برای رسیدن به مقصدِ دلخواهتان یک نقشهی قدمبهقدم تهیه کنید. درست مثل جیپیاِس (GPS) که کمک میکند به مقصد مورد نظر برسید، لازم است جیپیاِس درونیِ خودتان را داشته باشید تا به مسیر درست هدایت شوید.
۷. با کسانی وقت میگذرانید که به رشد فردیتان کمکی نمیکنند
خیلی راحت میشود به معاشرت با افرادی دل بست که نمیگذارند شخصیتتان را رشد دهید. اما ادامهی این رفتار موجب خواهد شد که درجا بزنید و به همراه همان دوستانِ بهدردنخورتان پَسرفت کنید. این جور دوستان در واقع «انرژی آشام» هستند، یعنی همهی عصارهی زندگیتان را میمکند و هیچچیز مثبتی، برایتان باقی نمیگذارند. در عوض، به نفعتان است که با افراد «رشدگرا» همنشینی کنید، یعنی همانهایی که معاشرت با آنها موجب پیشرفتتان خواهد شد.
۸. دائم به تلفن همراهتان چسبیدهاید
به طور حَتم، تلفن همراه یکی از ابزارهای فوقالعاده باحالی است که استفادهی مداوم از آن طلسمتان خواهد کرد. اگرچه تلفن همراه سرگرمی جذابی است، به این فکر کنید که چه مقدار زیادی از وقتتان به دلیل مشغولشدن به همین وسیلهی اِغواگر، تلف میشود. بدتر اینکه اعتیاد به تلفن همراه روی روابطتان هم تأثیر خواهد گذاشت.
معتادان به تلفن همراه حتی موقع شامخوردن با همسر یا فرزندانشان هم سرگرم پیامکزدن یا جستوجو در اینترنت هستند. چنانچه شما هم به چنین عادتی گرفتار هستید، بدانید اوقات ارزشمندی را که میتوانید با عزیزانتان بگذرانید یا برای آیندهتان برنامهریزی کنید را دارید از دست میدهید.
۹. بابت چیزهای بیمورد پول خرج میکنید
همهی ما فرق بین احتیاج و تمایل را از دوران کودکی یاد گرفتهایم. اما در جامعهی امروز، فرق بین این دو اندکی کمرنگ شده است. خیلی از ما کسانی را در اطرافمان میشناسیم که نمیتوانند قرضشان را تسویه کنند، با این حال از خرید وسایل گرانقیمت دست برنمیدارند.
چنانچه از تمایل به خرید وسایل غیرضروری دست بکشید، خواهید دید موارد بسیار اندکی هستند که واقعا به داشتنشان احتیاج داریم. آب، غذا، سرپناه و عشق نمونههایی از احتیاجات ضروری ما انسانها هستند و مابقی، همگی تمایلات اضافی محسوب میشوند. پس ببینید پولتان را بابت چه چیزهایی خرج میکنید و اگر لازم بود در شیوهی خرج کردنتان، تجدیدنظر کنید تا شاید در آینده، بتوانید از پساندازتان در جایی سرمایهگذاری کنید.
۱۰. به اندازهی کافی نمیخوابید
لازم نیست حتما پزشک باشید تا بدانید که خواب کافی چقدر در بهبود سلامت افراد نقش دارد. در مورد اهمیت خواب میشود ساعتها حرف زد و نوشت، اما در این مقالهی کوتاه فرصتش نیست که به طور مفصل به این موضوع بپردازیم. چنانچه از آن دسته افرادی هستید که به دلیل مشغلهی زیاد نمیتوانید به اندازهی کافی بخوابید یا اینکه اصلا خودتان عادت دارید که تا نزدیکیهای صبح بیدار بمانید، به شما توصیه میکنیم که از عادت بدِ کمخوابی، جدا بپرهیزید.
۱۱. مراقب سلامتیتان نیستید
سلامت بدن علاوه بر خواب کافی از تغدیهی سالم و ورزش منظم نیز تأثیر میپذیرد. اگرچه اهمیت تغذیه و ورزش بر همگان واضح است، بد نیست صرفا جهت یادآوری تأکید کنیم که رژیم غذایی سالم و متعادل و نیز تحرک کافی، تأثیرات مثبت دیگری غیر از کاهش وزن به همراه خواهند داشت. تغذیهی مناسب و ورزش مداوم روی نگرشِ ذهنی افراد و به طور کلی سلامت عمومی بدن تأثیر میگذارند. پس به رژیم غذایی و میزان تحرکتان دقت کنید. خواهید دید که تغییرات خیلی کوچک میتوانند کیفیت زندگیتان را تا حد زیادی بهبود ببخشند.
۱۲. حاضر نیستید حریم امن و آسایشتان را ترک کنید
مطمئنا زندگی در محدودهی آسایش کار چندان سختی نیست. خیلی از ما هر بار که به رستورانی تکراری میرویم، همیشه، همان غذای همیشگی را سفارش میدهیم، نه اینکه از امتحانکردن غذاهای جدید بترسیم، فقط اینکه از همان سفارش همیشگیمان راضی هستیم.
اما مقصودمان از اینکه لازم است از محدودهی آسایشتان خارج شوید چیز دیگری است. برای این منظور باید در جهت بهترشدنِ زندگیتان، خطر کنید. یادتان باشد بین «ریسک» و «ریسک حساب شده» تفاوت قائل شوید. هر ریسکی احتمال دارد به شکست ختم شود، اما وقتی حساب شده ریسک میکنید، یعنی اینکه تمامیِ جوانب را خوب سنجیدهاید و برای موفقیت در اقداماتتان به یک نقشهی معقولانه رسیدهاید.
۱۳. طوری زندگی میکنید که دلخواهتان نیست
ارزیابیِ سطح خوشحالی افراد، یکی از راهکارهای اندازهگیری موفقیت است. آیا خوشحالید؟ اگر نه، پس باید بعضی چیزها را عوض کنید. حتی کسانی که احساس رضایت یا خرسندی میکنند، باز هم به این معنی نیست که لزوما نهایت لذت را از زندگیشان میبرند. زندگی به هیجان احتیاج دارد. پس چنانچه در زندگیتان احساس لذت نمیکنید، ببینید که با اِعمال چه تغییراتی میتوانید حال بهتری داشته باشید.
اگر این ۱۳ علامت در زندگیتان مشهود است، ناامید نشوید. نخستین اقدامتان این باشد که افکارتان را تغییر دهید و خودتان را باور داشته باشید، یعنی به خودتان بقبولانید که حتما از عهدهی محققکردنِ اهدافتان برخواهید آمد. خیلی وقتها بزرگترین مانعی که نمیگذارد رؤیاهایتان را به واقعیت تبدیل کنید، همین افکار خودتان است. پس با اصلاح افکارتان شروع کنید تا تغییر دلخواه در زندگیتان حاصل شود.
برگرفته از: lifehack.org