۱۱ نکته برای تقویت تاب‌آوری در فرزندتان

۱۱ نکته برای تقویت تاب‌آوری در فرزندتان

همان‌طور که دوران بزرگ‌سالی پر از مسئولیت‌های جدی است، دوران کودکی هم استرس‌های خاص خودش را دارد. بچه‌ها مطالب جدید می‌آموزند، مدرسه‌شان تغییر می‌کند، محل زندگی‌شان تغییر می‌کند، بیمار می‌شوند، دوستان جدید پیدا می‌کنند و گاهی این دوستان بهشان صدمه می‌زنند. بنابراین کودکان هم با آسیب‌های واقعی روبه‌رو هستند. آنچه به بچه‌ها کمک می‌کند این چالش‌ها را پشت‌سر بگذارند تاب‌آوری است. بچه‌های تاب‌آور از پس موقعیت‌های ناآشنا یا سخت برمی‌آیند و برای یافتن راه‌حل‌های کاربردی تلاش می‌کنند. در این مقاله نکاتی را می‌گوییم که کمکتان می‌کنند بچه‌ای تاب‌آور تربیت کنید.

تعریف تاب‌آوری برای والدین

لین لیونز (Lynn Lyons)، مددکار اجتماعی و روان‌درمانگر، می‌گوید وقتی بچه‌های تاب‌آور در موقعیتی قرار می‌گیرند، می‌دانند چه کاری باید انجام دهند و می‌توانند با اعتمادبه‌نفس با پیشامدها مقابله کنند. منظور لیونز این نیست که بچه‌ها باید همه‌کار را خودشان انجام دهند، بلکه او معتقد است بچه‌ها می‌دانند چگونه و در چه شرایطی درخواست کمک کنند و بعد مشکل را حل می‌کنند.

تاب‌آوری ویژگی مادرزادی نیست و باید آن را به بچه آموزش داد. لیونز والدین را تشویق می‌کند تا مهارت‌های لازم برای مقابله با موقعیت‌های غیرمنتظره را به بچه‌هایشان آموزش بدهند.

ما در جایگاه والدین تلاش می‌کنیم همیشه از هر چیزی که فرزندانمان دچارش خواهند شد یک قدم جلوتر باشیم. در صورتی که این اشتباه‌ترین کار ممکن است. مثلا افراد مضطرب فقط به این دلیل که خودشان نمی‌توانند موقعیت‌های دشوار را به‌خوبی تحمل کنند، می‌خواهند مدام مراقب بچه‌هایشان باشند. وظیفه والدین این نیست که همیشه کنار فرزندانشان باشند، بلکه باید به آنها بیاموزند چگونه با عدم‌ قطعیت کنار بیایند و مشکل را حل کنند. در ادامه، نکاتی برای تربیت کودک تاب‌آور را توضیح داده‌ایم.

۱. هر نیازی را برآورده نکنید

به‌گفته لیونز، هرگاه تلاش می‌کنیم اطمینان و راحتی را برای بچه‌هایمان فراهم کنیم، مانع می‌شویم که آنها بتوانند مهارت‌های حل مسئله و تسلطشان بر موقعیت را تقویت کنند. حفاظت بیش از حد از بچه‌ها فقط اضطراب آنها را بیشتر می‌کند.

فرض کنید کلاس بچه ساعت ۳ تمام می‌شود و نگران این است که والدینش به‌موقع به دنبالش نیایند. پدر و مادری که بیش از حد از بچه محافظت می‌کنند در این شرایط ۱ ساعت زودتر به آنجا می‌روند و خودشان را به بچه نشان می‌دهند تا اضطراب او را از بین ببرند. مثال دیگر والدینی هستند که به کودک ۷ساله‌شان اجازه می‌دهند روی تشکی روی زمین اتاق خواب آنها بخوابد، زیرا بچه دوست ندارد در اتاق خودش بخوابد.

به‌نظر شما رفتار این والدین درست است؟ این رفتارها جلوی مستقل‌شدن بچه را می‌گیرند و او را فردی وابسته و متکی به دیگران بار می‌آورد. پس سعی کنید تمام نیازهای او را فوری برآورده نکنید و اجازه بدهید خودش بهترین و درست‌ترین راه‌حل‌‌ها را پیدا کند.

۲. تمام موانع را برطرف نکنید

طبیعتا والدین می‌خواهند فرزندانشان را ایمن نگه دارند، اما برداشتن تمام موانع و رفع همه خطرات می‌تواند مانع آموزش تاب‌آوری به کودکان شود. سعی کنید خطرات مناسب را برای فرزندتان مجاز کنید و مهارت‌های ضروری را به او آموزش بدهید. مثلا بچه‌ای که قرار است در ۱۸سالگی گواهینامه رانندگی‌اش را بگیرد، بهتر است از ۵سالگی دوچرخه‌سواری را یاد بگیرد. آزادی‌دادن به بچه متناسب با سنش به او کمک می‌کند مهارت‌های لازم را بیاموزد و محدودیت‌ها را بشناسد.

‌۳. حل مسئله را به بچه یاد بدهید

فرض کنید بچه می‌خواهد به اردوی تابستانی برود، اما به‌خاطر دوربودن از خانه نگران و مضطرب است. در این شرایط، ممکن است والدین مضطرب بگویند «خب، پس لازم نیست بروی اردو» اما رویکرد آگاهانه این است که نگرانی فرزندتان را درک و به او کمک کنید که بفهمد چگونه از پس این شرایط بربیاید. کودکتان را درگیر این موضوع کنید که چگونه می‌تواند با مسائل کنار بیاید و بارها و بارها به او فرصت آزمون‌وخطا بدهید.

۴. مهارت‌های واقعی و ضروری را به بچه بیاموزید

به‌قول ضرب‌المثل معروف، به‌جای ماهی‌دادن به بچه، ماهیگیری یادش بدهید. برای یاددادن مهارت‌ها، شرایط را بسنجید. بررسی کنید که بچه برای پشت‌سرگذاشتن این موقعیت به چه مهارتی نیاز دارد و همان مهارت را به او آموزش بدهید. مثلا اگر بچه‌تان خجالتی است، به او یاد بدهید چگونه با دیگران احوالپرسی کند و سر صحبت را باز کند.

۵. سؤالات «چرادار» نپرسید

پرسیدن سؤال‌هایی که با «چرا» آغاز می‌شوند به تقویت مهارت حل مسئله کمکی نمی‌کند. اگر فرزندتان دوچرخه‌اش را زیر باران رها کرده باشد و شما بپرسید «چرا؟» او چه خواهد گفت؟ هر جوابی که بدهد کمکی به حل مسئله نمی‌کند. در عوض با «چگونه» سؤال کنید. «دوچرخه‌ات را زیر باران رها کردی و زنجیرش زنگ زده است. چگونه این مشکل را حل می‌کنی؟»

۶. جواب همه سؤالات را ندهید

لیونز می‌گوید به‌جای ارائه پاسخ به فرزندانتان، گاهی هم از عبارت «نمی‌دانم» استفاده کنید. استفاده از این عبارت باعث می‌شود کودکان یاد بگیرند بلاتکلیفی را تحمل کنند و به راه‌های مقابله با چالش‌های احتمالی فکر کنند. سروکله‌زدن با موقعیت‌های ساده در دوران کودکی به بچه کمک می‌کند که برای موقعیت‌های پیچیده‌تر در آینده آماده شود.

اگر فرزندتان نگران است که از مدرسه خوشش نیاید، به‌جای گفتن «کم‌کم از مدرسه خوشت می‌آید» توضیح بدهید که برخی از دانش‌آموزان سال اول مدرسه‌شان را دوست ندارند و این طبیعی است. به او کمک کنید که بفهمد اگر او هم همین احساس را دارد، باید چه کاری انجام بدهد.

۷. از مثال‌های ناخوشایند استفاده نکنید

خیلی توجه کنید که چطور با فرزندانتان حرف می‌زنید. والدین مضطرب معمولا از مثال‌های ناخوشایند استفاده می‌کنند. به‌جای گفتن «باید شناکردن را یاد بگیری وگرنه غرق می‌شوی و من خیلی ناراحت می‌شوم»، فقط بگویید «لازم است که حتما شناکردن را یاد بگیری.»

۸. اجازه دهید فرزندانتان اشتباه کنند

شکست پایان دنیا نیست. دادن فرصت اشتباه‌کردن به بچه‌ها باعث می‌شود که یاد بگیرند چگونه لغزش‌ها را برطرف کنند و دفعه بعد تصمیمات آگاهانه بگیرند. اگر کودکی تکلیفی برای انجام‌دادن داشته باشد، والدین مضطرب یا بیش از حد محافظت‌کننده معمولا می‌خواهند مطمئن شوند که پروژه کامل انجام شده باشد، حتی اگر فرزندشان علاقه‌ای به انجام آن نداشته باشد. تا زمانی که بچه شکست را تجربه نکند، قدر موفقیت را نخواهد دانست. به بچه‌هایتان اجازه بدهید اشتباه کنند.

۹. به بچه کمک کنید احساساتش را مهار کند

هوش هیجانی (EQ) و خودتنظیمی اصول تاب‌آوری هستند. به بچه یاد بدهید که همه احساساتش پذیرفته‌اند. از اینکه بازی را باخته احساس عصبانیت می‌کند؟ هیچ اشکالی ندارد. احساساتش را بپذیرید و به آنها اهمیت بدهید.

بچه‌ها خیلی سریع یاد می‌گیرند که احساسات قدرتمندشان آنها را به خواسته‌شان می‌رسانند. می‌توانید به فرزندتان بگویید «من درک می‌کنم که چنین احساسی داری. من هم اگر جای تو بودم همین احساس را داشتم، اما حالا باید ببینی قدم مناسب بعدی چیست.»

۱۰. به بچه‌ها یاد بدهید که کمک بخواهند

درخواست کمک و حمایت مهارتی مهم برای کودکان و بزرگ‌سالان است، اما به دلایل مختلف ممکن است کمک‌خواستن سخت باشد. والدین می‌توانند الگوی کودکان باشند و این‌طوری کمک‌خواستن در مواقع ضروری را به آنها بیاموزند. بهترین نوع الگوسازی هم این است که وقتی بچه‌ها برای کمک به سراغتان می‌آیند، به آنها کمک کنند.

۱۱. الگوی خوبی باشید

شما اولین الگوی زندگی فرزندتان هستید. سعی کنید آرام باشید و به حرف‌های خودتان عمل کنید. اگر از پس مهار احساسات‌تان خودتان برنمی‌آیید، نمی‌توانید به کودک بگویید باید احساساتش را مهار کند. فرزندپروری نیاز به تمرین زیادی دارد. همه ما در رفتار با بچه‌هایمان اشتباهاتی می‌کنیم. مهم این است که وقتی مرتکب اشتباهی می‌شویم، آن را بپذیریم.

سخن پایانی

تاب‌آوری به کودکان کمک می‌کند که سختی‌های اجتناب‌ناپذیر دوران کودکی و نوجوانی را پشت‌سر بگذارند. بچه‌های تاب‌آور در آینده به بزرگ‌سالانی انعطاف‌پذیر تبدیل می‌شوند و می‌توانند در مواجهه با عوامل استرس‌زای اجتناب‌ناپذیر زندگی خوب عمل کنند.

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
3 + 0 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.