چگونه افرادی که خارج از چهارچوبهای معمولی هستند، به موفقیت میرسند؟ برخی معتقدند: شانس عامل اصلی موفقیت است. برخی هم تلاش و پشتکار را تنها عامل واقعی موفقیت میدانند. حقیقت این است که عوامل حیاتی موفقیت از ترکیب متناسب شانس به همراه پشتکار و البته رعایت چند نکتهی دیگر بهوجود میآید.
تعریف دقیق موفقیت ممکن است گمراهکننده باشد، چرا که موفقیت بیش از هر چیز، یک موضوع ذهنی و درونی است. برای عدهای موفقیت به معنای کسب درآمد یک میلیارد تومانی در سال است. برای برخی دیگر هم داشتن یک زندگی خوب و مسافرتهای طولانیمدت به همراه کار پارهوقت با درآمد مناسب، موفقیت بهحساب میآید، اما بعضی از مردم موفقیت را به معنای ایجاد یک شغل و کار خصوصی یا ابداع یک روش جدید میدانند و البته عدهای موفقیت را در این میبینند که درآمد زیادی را کسب کنند درحالیکه بیشتر وقت خود را صرف سرگرمی کنند.
به هر حال تعریف شما از موفقیت هرچه باشد، ۱۱ مهارتی که در ادامه خواهیم گفت شما را در دستیابی به آن یاری میکند.
۱. جلوی تکرار افکار منفی را در ذهنتان بگیرید
چاپ نتایج پژوهش جدیدی در مجلهی معتبر «نیویورکر» (The New Yorker) نشان میدهد: زمانی که ما خاطرات گذشته را بهیاد میآوریم، گذشته و خاطرات آن را دقیقا همانطور که اتفاق افتاده، بهیاد نمیآوریم. در حقیقت، ذهن ما خاطرات گذشته را مانند یک فیلم مستند نگهداری نمیکند. هر زمانی که ما خاطرهای را بهیاد میآوریم، بسته به نوع احساسی که نسبت به آن داریم، تغییراتی در نوع بهیادآوری آن اتفاق میافتد.
در حقیقت هر چقدر شما بیشتر به افکار منفی فکر کنید و اجازه دهید که در ذهن شما رشد کنند، احساسات شما به مرور زمان تغییر میکند. در حقیقت اگر شما فکر کنید که عملکردتان در زندگی خوب نیست یا استعداد لازم را ندارید، با پرورش چنین فکرهایی در ذهنتان واقعا به آنها باور پیدا میکنید.
مهمترین عامل در یادآوری اشتباهاتی که در گذشته مرتکب شدهایم، این است که آنها را به عنوان درسهایی برای پیشرفت در آینده نگاه کنیم. با ایجاد تفکر منطقی در خاطرات گذشته و عدم تکرار آنها میتوانیم تلخترین خاطرات را به عاملی برای رشد تبدیل کنیم.
۲. محیطی مثبت برای خودتان بسازید
موفقیت به میزان زیادی وابسته به محیطی است که در آن زندگی میکنیم. متأسفانه بهندرت پیش میآید که عامل محیطی در وضعیت ایدهآل باشد. محل کارمان، محیطی است که اکثر وقتمان را در آن سپری میکنیم. محیط کاری تأثیر بسیار زیادی در کاری که میکنیم و نیز احساسمان نسبت به آن دارد. یک محیط مثبت و مناسب کاری باعث میشود که اشتیاق کار و تلاش برای بهبود عملکرد بهطور مداوم افزایش پیدا کند. برعکس، محیط ناسالم علاقهی شما را برای تلاش بیشتر و عملکرد بهتر از بین میبرد.
این موضوع درباره محیط خانه نیز صادق است. حتی تأثیر محیط خانه بسیار بیشتر از محیط کار است. محیط زندگی و خانه، محلی است که شما در پایان ساعت کاری و با خستگی به آنجا میروید تا انرژی خود را بازیابی کنید. شما باید راههایی برای بازسازی مناسبتر محل زندگیتان پیدا کنید. به عنوان مثال، یک فنگشویی بهوسیلهی پاکسازی و مرتبسازی وسایل و دکوراسیون منزلتان واقعا میتواند باعث ایجاد احساس آرامش و راحتی شما شود.
۳. از خودتان بپرسید که چرا میخواهید موفق شوید
همانطور که «سیمون سینک» (Simon Sinek)، نویسندهی معروف بریتانیایی، در کتاب معروفش، «با چرا شروع کنید»، عنوان میکند؛ شما هم باید چراهای مناسبی را از خود بپرسید. باید بدانید که چرا میخواهید با انجام کاری در طول مدت زمان مشخصی به موفقیت برسید. در حقیقت باید بدانید که به چه دلیلی میخواهید به موفقیت برسید. ممکن است در ابتدای راه جواب واضحی برای این سؤال نداشته باشید، اما باید دربارهی آن کنجکاو باشید و به جواب برسید. باید بدانید که اگر جواب شما برای چرایی رسیدن به موفقیت، پاسخهایی مانند «پولدارشدن» یا «معروفشدن به عنوان یک انسان موفق» است، این جوابها انگیزهی بسیار ساده و ناپایداری هستند که بهزودی از بین میروند.
در حقیقت جواب صحیح به علت تلاش برای رسیدن به موفقیت،انگیزه و الهام واقعی شماست. این انگیزه و الهام واقعی باعث میشود که تلاش مداوم داشته باشید و زمانی که شکست میخورید یا در سختترین شرایط قرار میگیرید، این انگیزه و الهام اجازه ندهد که از هم بپاشید. «سیمون سینک» میگوید: «مردم خریدار آنچه که انجام میدهید نیستند، بلکه آنها علت انجام کار شما را خریداری میکنند». دانستن جواب چرای موفقیت برای شما، کلید اصلی ارتباط با مخاطبان یا مشتریان شماست.
یافتن جواب برای علت جستوجو به دنبال موفقیت، نیاز به زمان دارد. با این حال، با تلاش و کنجکاوی، بهزودی آن را درون خودتان پیدا میکنید.
۴. در تصمیمگیری، هم از احساساتتان کمک بگیرید و هم از عقل و منطق
در بسیاری از مواقع، ما جواب بسیاری از مشکلات و مسائلی را که برایمان به وجود میآید، میدانیم؛ بیش از آنکه حتی آنها را با فکر و منطق خود بررسی کنیم. در حقیقت از طریق احساساتمان میتوانیم بسیاری از موقعیتها را تشخیص بدهیم. با این حال این موضوع بدان معنی نیست که تصمیمگیری باید تنها بهوسیلهی احساسات باشد. درواقع، فقط کافیست اجازه بدهیم، احساسات هم بخشی از فرآیند تصمیمگیری باشند.
البته همانطور که میدانید، منطق ذهنی قسمتی از غرایز شما را تشکیل میدهد. مسلما منطق ذهنی از جمله تواناییهای مغز است که در هنگام مواجه با حوادثی که قبلا اتفاق افتادهاند، تصمیمات مناسبتر اتخاذ میکند.
به همین علت، بهترین کار این است که به احساسات خود اعتماد کنید، اما حتما آنها را با عقل و منطقتان بسنجید و اجازه بدهید که احساسات هم در روند تصمیمگیری شما دخیل باشند.
۵. موفقیت خود را تصور کنید
تصورات و تجسمهای مثبت، کارایی شما را برای موفقیت در تمامی زمینههای زندگی، از ورزشهای حرفهای تا کسبوکارهای پررونق، ثابت کردهاند. افرادی که در حرفه و کار خود در بالاترین سطح از تخصص قرار دارند، با استفاده از تکنیک تجسم خلاقانه، بالاترین حد استعدادهای خود را بروز میدهند. شما هرچقدر واضحتر تصویر انجام کاری را در ذهنتان تصور کنید، آن کار را راحتتر انجام خواهید داد.
تصور و تجسم اینکه به شیوهی دلخواهتان زندگی میکنید و کارهایی را که همیشه دوست دارید انجام میدهید، کلیدی برای رسیدن به موفقیت و گامی برای زندگی بهتر است. البته این موضوع بدان معنی نیست که دست از تلاش و کوشش بردارید و تمامی زندگی خود را به رؤیاپردازی بگذرانید. تجسم و تصور خلاقانه به این معنی است که شما همزمان تصور موفقیت خود را در ذهن و فکرتان داشته باشید و برای رسیدن آن تلاش و کوشش کنید.
۶. بیشتر از آنکه حرف بزنید، عمل کنید
هرکسی میتواند دربارهی موفقیت صحبت کند، اما افزایش روزانه تلاش و کوشش برای رسیدن به موفقیت، سخت است. در مرحلهی اول یادگیری مهارتها بهصورت حرفهای و مداوم برای رسیدن به موفقیت مورد نیاز است. بهعلاوه شما باید اساسا به آنچه انجام میدهید باور داشته باشید.
شما باید هدفتان را بشناسید و بر اساس اصول و ارزشهای خود برای رسیدن به آن تلاش کنید. نکتهی مهم اینجاست که هیچ چیزی بهاندازه عدم ارتباط بین حرف و عملتان، تواناییهای شما را از بین نمیبرد.
بنابراین اگر دوست دارید دربارهی آنچه میخواهید انجام بدهید، صحبت کنید، افکار و اهدافتان را دنبال کنید و فراتر از آن، به آنها باور داشته باشید، اما بزرگترین عامل برای الهامبخشی به خودتان و حفظ باورهایتان این است که در راه رسیدن به آنها تلاش کنید و به حرفزدن قناعت نکنید.
۷. در برقراری ارتباط مؤثر با دیگران تلاش کنید
مهارتهای عمومی و اجتماعی معمولا بزرگترین عاملِ تفاوت بین افرادی است که دنبال موفقیت هستند و آنهایی که به موفقیت رسیدهاند.
روابط عمومی یک مهارت است و برای پیشرفت در آن شما باید تمرینهای زیادی انجام دهید. برای افزایش مهارت در برقراری روابط عمومی نیاز دارید که علاوهبر درک دیگران، خودتان را هم درک کنید و بشناسید. شما بیش از آنکه بتوانید بر روی دیگران تأثیر بگذارید و آنها را کنترل کنید، باید قادر به کنترل خودتان باشید.
آیا زمانی که دچار مشکلاتی در زندگی میشوید و احساس ناامیدی میکنید، میتوانید احساسات منفیتان را کنترل کنید؟ اگر دارای چنین توانایی هستید پس میتوانید در قبال دیگران هم چنین احساسی را بهوجود بیاورید. درک مناسب و تحلیل دقیق از رفتار دیگران و صحبتکردن بهاندازه و صحیح از مهمترین عوامل داشتن روابط عمومی مناسب است. روابط عمومی علاوهبر مهارت، یک هنر نیز هست. برای تسلط در یک هنر نیاز به تمرینهای طولانیمدت است.
۸. به اهدافتان تعهد داشته باشید
زمانی که به خودتان و اهدافتان تعهد داشته باشید، آنها را تا پایان دنبال میکنید. تفاوت زیادی بین درگیرشدن برای انجام یک کار و متعهدشدن برای به پایانرساندن آن کار وجود دارد. برای موفقیت باید خود را بهطور کامل وقف اهداف و باورهایتان کنید و برای عملیشدن آنها سرمایهگذاری کنید. اگر شما برای بهوقوع پیوستن رؤیاهایتان متعهد نباشید، دیر یا زود فرد دیگری برای رسیدن به آن متعهد خواهد شد و هیچ چیزی دردناکتر از آن نیست که ببینید فرد دیگری به رؤیای شما رسیده است!
ممکن است سالها طول بکشد تا بهطور کامل یاد بگیرید، چگونه برای انجام کاری متعهد شوید، اما تعهد یکی از مهارتهای حیاتی برای رسیدن به موفقیت است؛ چرا که تا هنگامی که به انجام کاری متعهد نشوید، همیشه از یک کار به کار دیگری رجوع میکنید و ثابت قدم نمیمانید. اگر بتوانید به خودتان ثابت کنید و تا رسیدن کامل به یک هدف مشخص متعهد باشید، در رسیدن به اهداف دیگر زندگیتان نیز چندان با مشکل مواجه نخواهید بود.
۹. بهدنبال پیشرفت مستمر باشید
بخشی از روند رسیدن به موفقیت، پیشرفت مداوم و بهبودیافتن در مهارتهای مختلف است. شما باید بتوانید با گذر زمان مهارتهای خود را پرورش دهید و بهبود بخشید. بهمحض آنکه تلاش خود را برای بهترشدن متوقف کنید، شما دیگر در راه موفقیت گام برنمیدارید و در بهترین حالت راکد میمانید.
توسعه، ساخت، بازسازی و پیشرفت بخشی از پروسهی رسیدن به موفقیت هستند که هیچگاه به پایان نمیرسند. یادگیری مهارتهای جدید و تقویت مهارتهایی که دارید یک هنر است و مانند هر مهارت و هنر دیگری باید برای آن تلاش و تمرین کنید. از انجام کارهای جدید دست نکشید، استراتژیها و راههای جدید را امتحان کنید و برای پیشرفت آنها اقدام کنید.
۱۰. روحیهی پرسشگری داشته باشید
شما هیچگاه نباید دست از یادگیری بردارید. انسان با پرسیدن سؤال،یاد میگیرد، بنابراین هر چقدر بیشتر سؤال بپرسیم، پاسخهای بهتری دریافت میکنیم.
بخشی از موفقیت وابسته به درخواست ما برای راهنمایی گرفتن از دیگران است. این دیگران در واقع افرادی هستند که نسبت به ما سن و سال بالاتری دارند و آنچه را ما در حال حاضر بهدنبالش هستیم آنها قبلا بهدست آوردهاند. سؤال پرسیدن فواید بسیار زیادی دارد؛ برای کسانی که در ابتدای راه هستند، پرسیدن سؤالات مختلف باعث میشود ذهنشان شکل بگیرد و الگوها و امکانات جدیدی را کشف کنند.
هرچقدر سؤالات شما عمیقتر باشد، شما آگاهتر و عاقلتر خواهید شد. در این فرایند شما یاد میگیرید که خودتان را بهتر درک کنید. دانشی که از درک خودتان سرچشمه بگیرد، باعث آرامش و شادی درونی بیشترتان میشود.
۱۱. هر روزتان را با تفکر به پایان برسانید
همه میتوانند بدون توجه به ارتباط اعمالشان با یکدیگر، بیهدف در زندگی پیش بروند. اگر شما میخواهید به موفقیت پایدار برسید، باید در پایان هر روز زمانی را به تفکر دربارهی بازتاب اعمالتان اختصاص بدهید.
با وقتگذاشتن پنج دقیقهای در پایان هر روز و بررسی اتفاقات مثبت و منفی، اطلاعات زیادی برای اصلاح اشتباهات و تقویت نقاط مثبت خود بهدست میآورید. بررسی عملکردتان در طول یک روز، یک هفته، یک ماه و حتی یک سال، به مرور زمان، میتواند باعث پیشرفت شما شود.
یک قدم به عقب برگردید و عملکرد و واکنشهای خود را روی یک صفحهی بزرگ ببینید. این تصویر بزرگ به شما کمک میکند تا اشتباهات گذشته را مرتکب نشوید و هوشیارانهتر بهسوی آینده گام بردارید.
برگرفته از: entrepreneur