این مطلب، فهرستی است از ۱۰ کتاب فلسفه و جامعهشناسی که برای درک جهان باید خواند.
این بار در بخش معرفی کتاب آن دسته از کتابهای فلسفی و جامعهشناسی را معرفی میکنیم که تمام علاقهمندان این دو حوزه بهتر است بخوانند. برخی از این کتابها حتی برای کسانی که زمینهی علمی یا تخصصی ندارند هم میتواند جذاب و کارآمد باشد.
ممکن است فکر کنید خواندن کتابهای فلسفه و جامعهشناسی کار سختی است؛ یا اصلا چرا یک مخاطب عادی باید چنین کتابهایی را بخواند. اما فلسفه و جامعهشناسی از آن گونه علوم انسانی هستند که درک و دریافت آنها میتواند به بهتر شدن زندگی و تجربیات روزمره هم کمک کند.
وظیفهی فلسفه طرح سوالاتی دربارهی چرایی و چگونگی زندگی است و جامعهشناسی به بررسی جوامع بشری و کنش آنها روی هم میپردازد. با خواندن کتابهای فلسفه و جامعهشناسی ساده میتوانید هم نگاه فردی به زندگی را ارتقا بدهید و هم پدیدههای اجتماعی را بهتر درک کنید.
برخلاف چیزی که به نظر میرسد خواندن کتابهای فلسفه و جامعهشناسی میتواند بسیار شیرین و راحت باشد. البته این ۱۰ کتاب فلسفه و جامعهشناسی سطوح مختلفی دارند. میتوانید در هر سطحی که هستید کتابی مناسب برای خود در این لیست پیدا کنید.
ما چگونه ما شدیم؟
«ما چگونه ما شدیم؟» کتابی است که صادق زیباکلام، نویسنده و استاد دانشگاه در رشتهی علوم سیاسی، چیزی حدود ۲۵ سال پیش تالیف کرده و در این مدت به چاپ سیوسوم هم رسیده است. این تعداد تجدید چاپ برای یک کتاب پژوهشی-تاریخی رقم بزرگی است و نشان از تاثیرگذاری آن روی تعداد زیادی از مردم دارد.
کتاب «ما چگونه ما شدیم؟» بیست و پنج سال پیش به دلایل عقبماندگی ایرانیان پرداخته و این که چرا به عقیدهی نویسندهاش، صادق زیباکلام، ایران کشور پیشرفتهای نیست.
صادق زیباکلام کتابش را از زمانی شروع میکند که ایرانیها در جنگ با روسیه شکست خورده بودند و یکی از مقامات ایرانی تازه در آن شرایط متوجه میشود که ارتش ایران در مقایسه با ارتش روسیه تا چه حد عقب مانده است.
بعد شاهان قاجار به فرنگ سفر میکنند و متوجه قانون، وسایل حملونقل، آب لولهکشی، برق و سایر مظاهر تمدن میشوند. آن وقت است که به فکر میافتند چیزی در ایران اشتباه است.
این سر آغاز درک عقبماندگی کشور و در حقیقت شروعی برای انقلاب مشروطه و بعدتر انقلاب اسلامی ایران است.
این کتاب توسط انتشارات روزنه منتشر شده است. نویسندهی این کتاب آن را به محمد غزالی، ابراهیم همت و حسین خرازی تقدیم کرده و در ابتدای کتاب نوشته است: «به ابوحامد امام محمد غزالی که درد احیای شریعت رسولالله داشت و به شهید ابراهیم همت و حسین خرازی که به همهی تحلیلها خندیدند.»
صادق زیباکلام قلم شیرین و خواندنی دارد. این یکی از کتابهای جامعهشناسی مفید و تحلیلی دربارهی ایران و تاریخی است که بر آن رفته.
نقد عقل محض
نام فارسی دیگر این کتاب «سنجش خرد ناب» است که فیلسوف آلمانی، ایمانوئل کانت آن را به رشتهی تحریر درآورده. این کتاب اولین جلد از سهگانهای مشهور به فلسفهی انتقادی است.
کانت یکی از فیلسوفان مهم در فلسفهی جدید بود که کارهایش در معرفتشناسی، اخلاق، فلسفهی سیاسی و زیباییشناسی تاثیر گذاشت. سهگانهی «فلسفهی انتقادی» اندیشههای بنیادین کانت را دربرمیگیرد و برای آشنایی با آرای این فیلسوف بزرگ کتاب مناسبی به شمار میرود.
کانت هم جزو فیلسوفانی بود که به پیامبر ایرانی یعنی زرتشت و افکار او علاقهی زیادی پیدا کرد.
کانت در کتاب «نقد عقل محض» شناخت را تقسیمبندی و به محدودیتهای عقل محض اشاره میکند. کانت در حقیقت به موضوعات متافیزیک و ماورالطبیعه علاقه نشان میدهد و معتقد است که عقلگرایی دکارت به تنهایی برای درک جهان کافی نیست و باید تجربهگرایی و آن چه بر احساسات آدمی میگذرد هم با آن تلفیق شود.
کتاب «نقد عقل محض» توسط دو مترجم به فارسی برگردانده شده است.
اساطیر یونان
راجر لنسلین گرین کتابی دربارهی الهههای یونان نوشته است. در واقع این کتاب نه در دستهی کتابهای فلسفی قرار میگیرد و نه کتابهای جامعهشناسی، اما شناخت اسطورهها میتواند مقدمهای برای درک و دریافت بهتر داستانهای فلسفی باشد.
راجر لنسلین گرین نویسندهی کتابهای بیوگرافیک و داستانهایی برای کودکان و نوجوانان بود. او به همراه جی. آر. آر. تالکین، نویسندهی محبوب «ارباب حلقهها»، گروه داستانخوانی در آکسفورد را شکل داد.
این نویسندهی انگلیسی در کتاب «اساطیر یونان» به زبانی ساده و شیرین داستانهایی از زئوس و هرمس و آتنا روایت میکند؛ خدایان یونان که در قلههای المپ زندگی میکردند و داستانهایشان هر چند خلاف قوانین فیزیکی و گاهی عقل است اما استعارههایی معنادار از زندگی و روحیات انسانی است.
این کتاب توسط عباس آقاجانی به فارسی برگردانده و توسط انتشارات سروش منتشر شده است. ترجمهی روان و شیرین کتاب خواندنش را دلپذیر میکند.
کتاب اساطیر یونان تا امروز بارها تجدید چاپ شده است. اگر با اسطورههای یونان آشنایی ندارید این بهترین کتاب برای باز کردن باب آشنایی با آنهاست.
اگزیستانسیالیسم نوعی اومانیسم است
ژان پل سارتر مهمترین فیلسوف اگزیستانسیالیست تاریخ محسوب میشود. سارتر به اصالت بشر معتقد بود. او جملهی مشهوری در کتاب «واژهها» دارد که میگوید: «تمامی یک انسان، از تمامی انسانها ساخته شده و برابر کل آنها ارزش دارد، و ارزش هر یک از آنها با او برابر است». این جمله تقریبا تبدیل به شعاری برای همهی اگزیستانسیالیستها شده است.
برای هر کسی که به فلسفه علاقه داشته باشد خواندن آثار ژان پل سارتر امری واجب است؛ حتی اگر به لحاظ فلسفی با اگزیستانسیالیسم همسو نباشد.
سارتر در کتاب «اگزیستانسیالیسم نوعی اومانیسم است» که به نام «اگزیستانسالیسم و اصالت بشر» هم شهرت دارد، مفاهیم فلسفی را از نظرگاه اگزیستانسیالیسم بررسی میکند و در واقع توضیح میدهد که چطور وجود انسان مقدم بر ماهیت اوست. او در این کتاب دربارهی تفاوت میان انسانها و مفاهیم اخلاق و مسؤولیت در نظریهی اگزیستانسیالیسم توضیح داده است.
این کتاب در حقیقت متن مشهورترین سخنرانی ژان پل سارتر است که در سال ۱۹۴۵ در پاریس اتفاق افتاد. چون کتاب متن سخنرانی است و سارتر تلاش کرده در سخنانش مفاهیم اگزیستانسیالیسم را به زبان ساده بیان کند، نباید اجازه بدهید اسم کتاب باعث وحشتتان بشود.
«اگزیستانسیالیسم نوعی اومانیسم است» کتابی خوشخوان برای دوستداران فلسفه است؛ حتی اگر دانش زیادی نسبت به آن نداشته باشند.
جامعهشناسی نخبهکشی
کتاب شیوا، روان و فصیح علی رضاقلی، شرحی از نخبگان جامعهی ایران و اتفاقاتی است که برایشان افتاده. رضاقلی سالها پیش این کتاب را تالیف کرده، با این حال هنوز هم یک مرجع خوب برای تحقیق در مورد جامعهی نخبهی ایران به شمار میرود.
رضاقلی در این کتاب، امیرکبیر، دکتر مصدق و قائم مقام فراهانی را به عنوان سه نخبهی ایرانی بررسی و دربارهی سرنوشت و رویکردشان صحبت کرده است.
کتاب یک سوال مهم مطرح میکند؛ این که آیا برای تغییر و اصلاح باید نخبگانی وجود داشته باشند و آنها دست به کار شوند یا تحولات در بستر اجتماع و از سمت مردم و به عبارتی از پایین به بالا موجب اصلاح جامعه میشود.
رضاقلی برای پاسخ دادن به این سوال سرنوشت امیرکبیر، دکتر مصدق و قائم مقام فراهانی را از نظر تاریخی و جامعهشناسی بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که جامعه، نخبهها را میکشد و نابود میکند. گویا ساختار اجتماعی و تاریخی ایران همیشه به نخبهکشی تمایل داشته است.
این کتاب در میانهی دههی هفتاد منتشر شد و از آن زمان تا امروز جزو پرفروشترین کتابهای جامعهشناسی است. نثر ساده و روان کتاب باعث میشود که خواندنش راحت باشد. مثالهای تاریخی رضاقلی درک و دریافت مفاهیم را برای خواننده ساده میکند.
دنیای سوفی
یوستین گردر نویسندهی نروژی با نوشتن کتاب «دنیای سوفی» ناگهان به شهرت زیادی دست پیدا کرد. کتابی که مفاهیم فلسفی را به زبانی بسیار ساده برای مخاطبانش بازگو میکند.
گردر در رشتهی فلسفه، الهیات و ادبیات از دانشگاه اسلو فارغالتحصیل شد، مدتی تاریخ عقاید درس داد و بعد به فکر نوشتن متون فلسفی سادهای افتاد که به درد شاگردان جوانش بخورد. همین ایده کلید نوشتن کتاب «دنیای سوفی» شد.
گردر در کتاب «دنیای سوفی» تصمیم دارد یک دختر ۱۴ ساله را با فلسفه آشنا کند. پیداست که زبان کتاب باید شیرین، خواندنی و ساده باشد.
اما مخاطبان کتاب «دنیای سوفی» فقط نوجوانان نیستند. در حقیقت بخش زیادی از خوانندگان این کتاب بزرگسالانی هستند که میخواهند تازه با فلسفه آشنا شوند و میترسند از همان اول سراغ متنهای فلسفی سنگین بروند.
«دنیای سوفی» به شما نشان میدهد که فلسفه میتواند به سادگی سوالاتی باشد که در زندگی روزمره برایتان به وجود میآید.
این کتاب را نخستین بار حسن کامشاد به فارسی ترجمه و نشر نیلوفر منتشر کرد. چهار ترجمهی دیگر از این کتاب، نسخهای با خط بریل برای نابینایان و نسخهی صوتی آن هم منتشر شده است.
چنین گفت زرتشت
«چنین گفت زرتشت» از مشهورترین و جنجالبرانگیزترین کتابهای فریدریش نیچه، فیلسوف آلمانی است که به خصوص به دلیل اشارهاش به نام پیامبر ایرانی خیلی زود مورد توجه روشنفکران ایرانی قرار گرفت.
نیچه در قرن نوزدهم و در فاصلهی سالهای ۱۸۸۳ تا ۱۸۸۵ کتاب «چنین گفت زرتشت» را نوشت. شخصیت اصلی این کتاب نامش زرتشت است که عقاید نیچه را از زبان او میشنویم. نظریههای نیچه دربارهی «ابر انسان» و «بازگشت جاودانه» در این کتاب آمده است.
کتاب نیچه تاثیر زیادی روی هنرمندان بزرگ گذاشت که احتمالا مهمترین آنها اپرایی به نام «چنین گفت زرتشت» ساختهی ریچارد اشتراوس آهنگساز بزرگ آلمانی است.
«چنین گفت زرتشت» پر از نماد است و به همین دلیل خواندن آن کار سادهای نیست. به علاوه به لحاظ نثر هم کتاب سنگینی است.
این کتاب بارها به فارسی ترجمه شده و مشهورترین ترجمهی آن کار داریوش آشوری است. مسعود انصاری هم کتاب را به فارسی برگردانده است. البته نثر انصاری به سنگینی نثر داریوش آشوری نیست.
تاریخ فلسفه
ویل دورانت حتی برای آنهایی که اهل فلسفه و تاریخ هم نباشند نامی آشناست. به هر حال کتاب «تاریخ تمدن» یازده جلدی او (که البته ترجمهاش به فارسی پانزده جلد است) زینتبخش تمام کتابخانهها و کتابفروشیهاست و همه با نام ویل دورانت به عنوان یک مورخ بزرگ و فیلسوف آشنا هستند.
«تاریخ تمدن» ویل دورانت، که از ابتدای تاریخ بشر تا انقلاب صنعتی را مکتوب کرده، شیوهی نوینی از تاریخنگاری را به وجود آورد.
کتاب «تاریخ فلسفه» با توجه به پیشینهی این نویسنده اثری کنجکاویبرانگیز است. در واقع اسم اصلی کتاب «داستان فلسفه» و خواندن آن مثل یک داستان، شیرین و پر از نکات آموزنده است.
«تاریخ فلسفه» به زندگی، آرا و عقاید تعدادی از فیلسوفان غرب میپردازد. کتاب شامل یازده فصل است که از افلاطون آغاز میشود و به ترتیب به ارسطو، بیکن، اسپینوزا، ولتر، کانت، شوپنهاورد، اسپنسر، نیچه، برگسون، راسل و جان دیویی میپردازد.
عباس زریاب خوئی مترجم این کتاب است. او خودش مورخ و ادیب بوده و درنتیجه ترجمهای خواندنی ارائه داده است. انتشارات علمی-فرهنگی که پیشتر با نام انتشارات فرانکلین فعالیت میکرد این کتاب را منتشر کرده.
فراسوی نیک و بد
باز هم یک کتاب فلسفه از فردریش نیچه، فیلسوف آلمانی، که باز هم بهترین ترجمهاش از داریوش آشوری است. آشوری این کتاب را مستقیم از زبان آلمانی ترجمه کرده است.
در این کتاب میتوانید حس طنز نیچه را هم ببینید. این کتابی است که نیچه در اواخر عمرش نوشت. هدف نیچه از این کتاب نگاه به فلسفه در زمانهای آینده بوده. اصلا اسم کامل کتاب هم «فراسوی نیک و بد؛ پیش درآمدی بر فلسفهی آینده» است. میگویند نیچه این کتاب را در دورهی سختی از زندگیاش به رشتهی تحریر درآورد.
نیچه در این کتاب از برخورد خود با فلسفهی هگل و شوپنهاور میگوید. نوشتن این کتاب برای نیچه آنقدر دشوار بود که در نامهای به دوستش اظهار کرد که از انتشار آن میترسد.
در کتاب «فراسوی نیک و بد» میتوانید جملات تاثیرگذاری بخوانید از قبیل این که: « آدمی هرگز از کسی که از خود خُردتر میشمارد نفرت ندارد، بلکه هنگامی با کسی نفرت میورزد که او را با خود برابر یا از خود برتر شمارد.»
سعید فیروزآبادی هم جزو مترجمانی است که این کتاب را به فارسی برگردانده و انتشارات جامی آن را منتشر کرده است.
زنانی که با گرگها میدوند
کلاریسا پینکولا استس در سال ۱۹۹۲ کتابی به نام «زنانی که با گرگها میدوند» نوشت که به زنان از دیدگاه اسطورهشناسی نگاه میکرد. او که علاقهمند به تحلیلهای یونگی است در مقدمهی این کتاب نوشته: «درون هر زنی یک زن وحشی زندگی میکند. همان نیروی قدرتمندی که آکنده از بصیرت، شور، خلاقیت و دانش بیزمان است. زن وحشی، طبیعت غریزی زنان را نشان میدهد که امروزه در حال انقراض است.»
نویسندهی این کتاب میخواهد از طریق، به قول خودش، حفاری باستانشناسانهی ذهنی در ویرانههای ناخودآگاه جنس مونث به اعماق وجود زنان دست پیدا و نیروهای آنها را باور کند. او در این کتاب از اسطورهها، افسانهها و داستانهای بومی استفاده میکند تا مقاصدش را بیان کند.
این کتاب در حقیقت یک کتاب جامعهشناسی دربارهی زنان است که از اسطورهها برای تحلیل جامعهی زنان استفاده میکند.
حجم کتاب «زنانی که با گرگها میدوند» کمی زیاد است و خواندن آن حوصله میخواهد، اما داستانهایی که نویسنده تعریف کرده و ترجمهی روان سیمین موحد باعث میشود که خواننده تا آخر کتاب را با طیب خاطر بخواند.
کتاب «زنانی که با گرگها میدوند» به کاوش ذهن و روح زنانه میپردازد. استس معتقد است گرگهای سالم و زنان سالم از خصوصیاتی مشابه نظیر «هشیاری، سرزندگی، بازیگوشی و توانایی عظیمی برای ایثار» برخوردارند. او همچنین معتقد است زنان سالم به خانواده علاقهمند و وابسته و وفادار، فداکار و دلیرند.
شهریار
نیکولو ماکیاولی، فیلسوف سیاسی، شاعر، مورخ و نمایشنامهنویس مشهور ایتالیایی است. که کتاب «شهریار» مشهورترین تالیف او محسوب میشود. او این کتاب را در سال ۱۵۱۳ میلادی نوشت اما کتاب در سال ۱۵۳۲ منتشر شد.
کتاب «شهریار» از ۲۶ فصل تشکیل شده است. ماکیاولی دو گونهی حکومتداری جمهوری و پادشاهی را در کتابش شرح میدهد. فحوای مهم کلام کتاب «شهریار» این است که آیا هدف وسیله را توجیه میکند.
این کتاب دربارهی چالشهای اخلاقی است که سیاستمداران با آنها روبهرو میشوند و یکی از مهمترین کتابهای جامعهشناسی قدرت است؛ یکی از جذابترین کتابهای سیاسی در طول تاریخ که به صورت مستقیم به شیوههای مختلف سیاستورزی اشاره میکند و چالشها، فرصتها و تهدیدهای هر کدام از آنها را برمیشمارد.
محمود محمود یکی از کسانی است که کتاب «شهریار» ماکیاولی را به فارسی ترجمه کرده و ترجمهی او توسط نشر معتبر نگاه منتشر شده است.
فرانسیس بیکن دربارهی ماکیاولی و کتاب «شهریار» او گفته بود: «ما به ماکیاولی و نویسندگانی مانند او بدهکاریم. آنها باز و بدون ملاحظه، به جای این که بگویند انسانها باید چه بکنند به ما گفتند که انسانها واقعا چه میکنند.»