در این مقاله میخواهیم شما را با ۱۰ فیلم سینمایی انگیزشی آشنا کنیم که انگیزهبخش کسبوکارتان خواهند شد. این ۱۰ فیلم را ببینید و هر چیزی را که راجع به کسبوکار لازم است، یاد بگیرید. بله سینماتوگراف «کارآفرین» هم تربیت میکند.
هیچ کسی نگفته که کارآفرین شدن آسان است. در واقع هزاران هزار مشکل بر سر این راه وجود دارد که نگو و نپرس! کافی است چند نفر بغل گوش آدم آیهی یأس بخوانند و مقداری مشکل مالی پیش بیاید تا بیشترِ آدمهای معمولی عطای این کار را به لقایش ببخشند.
اما شما که آدم معمولی نیستید. کارآفرین هستید. یعنی حتی اگر اوضاع خیلی قاراشمیش هم شد باید اولین کسی باشید که پاهایش را به زمین بکوبد و به جلو حرکت کند.
اما هر وقت که کارها گره خورد، بد نیست کمی بایستید تا هم نفسی چاق کنید و هم یک چیزی گیر بیاورید برای انگیزه گرفتن. مثلا فیلم دیدن چطور است؟ هیچ چیزی بهتر از یک فیلمِ الهامبخش نمیتواند انرژی از دست رفته را به صاحب یک کسبوکار بازگرداند و ذهن خستهاش را ماساژ دهد.
نمیدانم با گفتن این حرفها اسم چه فیلمهایی در ذهنتان نقش بست اما من ۱۰ فیلم سینمایی انگیزشی به شما معرفی میکنم که اگر کارآفرین هستید حتما باید ببینیدشان:
۱. The Social Network
خیلی عجیب نبود که وقتی فیلم شبکهی اجتماعی (The Social Network) در سال 2010 روی پردههای نقرهای اکران شد، فروش گیشهی سینما سر به فلک گذاشت. جدای از هر چیز دیگر، همه دوست داشتند بدانند که این نیموجب بچه، یعنی مارک زاکربرگ، چطور توانست از هیئت یک دانشجوی یکلاقبای هاروارد به رئیس محبوبترین شبکهی اجتماعی دنیا مبدل شود.
چرا تماشایش کنیم؟
البته به خاطر بُعد دراماتیک فیلم، یک جاهایی پیاز داغ کار را زیاد کردهاند که خیلی به آن جاها توجه نکنید. این فیلم به مخاطبانش نشان میدهد که چطور میتوان با برخورداری از دو صفت انعطافپذیری و پوستکلفتی، یک استارتاپ (شرکت نوپا و ایدهپرداز) را با موفقیت راه انداخت. خود من هر دفعه که این فیلم را میبینم، انرژی میگیرم که به کارآفرین بهتری تبدیل شوم.
۲. Glengarry Glen Ross
این فیلمی است بر اساس فیلمنامهای از دیوید مَمِت که جایزهی معتبر پولیتزر را به خود اختصاص داد. این فیلم به کندوکاو در بازار گستردهی ملک و املاک در شیکاگو میپردازد. Glengarry Glen Ross که مینیبوسی از بازیگران معروف نظیر جک لمون، آل پاچینو، الک بالدوین، اد هریس و کوین اسپیسی در آن ایفای نقش کردهاند، نگاه نزدیکی به دروغها و خیانتهایی میاندازد که افراد در مسیر کسب موفقیت شغلی مرتکب میشوند.
چرا تماشایش کنیم؟
متأسفانه دنیای تجارت جای بسیار بیرحمی است و این فیلمِ محصولِ 1992، توانسته به بینقصترین شکل ممکن این خشونت را به نمایش بکشد.
۳. Pirates of Silicon Valley
فیلمی تلویزیونی که در سال 1999 پخش شد و اولین سالهای دست و پا درآوردن شرکتهای تکنولوژیمحور در درهی سیلیکونی و اوجگیری اسطورههایی نظیر بیل گیتس و استیو جابز را به تصویر کشید. این فیلم مستندگونه برداشت جالبی از زندگی مؤسسان مایکروسافت و اپل را به ببینندگان خود عرضه میکند.
چرا تماشایش کنیم؟
هنوز هم که هنوز است کارآفرینان به دنبال نکاتی هستند که از زندگی این دو «دزد دریایی» هستند. فیلم حاوی اشارات جالب و آموزندهای است.
۴. Citizen Kane
حتی اگر کارآفرین هم نیستید، «همشری کِین» محصول 1941 ساختهی کارگردان شهیر سینما «اورسون وِلز» را حتما ببینید زیرا این فیلم یکی از شاهکارهای تاریخ سینماست. ماجرای فیلم حول و حوش زندگی شخصیتی ساختگی به نام چارلز فاستر کِین میچرخد که صاحب یک روزنامه است و سرمایهدار بسیار غولی به شمار میرود. این داستان اقتباس نه چندان دقیقی از زندگی ویلیام رندولف هِرست و عطش او برای کسب ثروت و قدرت است. در انتهای فیلم، کِین به خودش میآید و درک میکند که اهمیت زندگی به چه چیزی است.
چرا تماشایش کنیم؟
هدف هر کارآفرینی به راه انداختن کسبوکاری موفق است، اما این تنها هدف زندگی نیست.
۵. The Pursuit of Happiness
فیلم بر اساس داستان واقعیِ زندگی کریس گاردنر ساخته شده است. این فیلمِ محصول سال 2006 که بازی فراموش نشدنی ویل اسمیت را نیز در خود دارد، یکی از دلگرم کنندهترین و انگیزه بخشترین فیلمهای سینمایی برای کارآفرینان است. اگر با دیدن تقلای کریس و پسرش برای رسیدن به رؤیایشان هیچ تکانی نخوردید، با خیال راحت بروید رکورد گینسِ بیاحساسترین آدم دنیا را بزنید و جایزهی نقدیاش را ببرید.
چرا تماشایش کنیم؟
حتی وقتی که کریس کارش به خوابیدن در کوچه و خیابان کشید و به خاطر تأمین رفاه پسرش به دردسر افتاد هم حاضر نشد دست از تلاش برای تحقق رؤیایش بردارد؛ شور و اشتیاق و فداکاری صفاتی هستند که هر کارآفرینی باید عاشقانه بغلشان کند.
۶. Moneyball
برای دیدن هنرنمایی برَد پیت در نقش بیلی بین (مدیرکل تیم اوکلند) اصلا نیازی نیست که سر از قواعد بازی بیسبال در بیاورید. ماجرا این است که باشگاه پولی ندارد تا برای بازیکنان خرج کند و جناب بیلی بین مجبور است برای ماندن در کوران رقابت، راه حل منحصر به فردی برای باشگاهش پیدا کند.
چرا تماشایش کنیم؟
بیلی بین مجبور بود برای رهایی از مشکلاتش ابتکار به خرج دهد که این یکی از اصلیترین خصوصیات کارآفرینی است. به عبارت دیگر کارآفرینان باید دائم بگردند ببینند چطور میتوانند کارها را بهتر از قبل پیش ببرند. همچنین اینجایش جالب است که بیلی بین هیچوقت به حرف کسانی که در گوشش ذکر مصیبت میکردند محل نگذاشت و از دیدگاه خود اصلا پایین نیامد.
۷. Rocky
احتمالا این یکی را همهتان دیدهاید. سیلوستر استالونه خودش فیلمنامه را نوشت و خودش هم به عنوان ستارهی این فیلم نقش راکی بالبوای بوکسور را بازی کرد که با جثهای کوچکتر برای کسب کمربند قهرمانی جهان به مصاف قهرمان شکستناپذیر جهان آپولو کرید رفت.
چرا تماشایش کنیم؟
حتی اگر کل دنیا به شما گفت که شانس موفقیتتان صفر درصد است، به مبارزه ادامه دهید. این روحیهی رقابتطلبی میتواند شما را به عرش برساند. در ضمن، من شما را به چالش گوش کردن به موسیقی کلاسیکِ بیل کونتی در این فیلم دعوت میکنم. اگر توانستید سعی کنید از شنیدن این موسیقی انگیزه نگیرید.
۸. Wall Street
اولیور استون در سال 1987 گوردون گکو (با بازی مایکل داگلاس) را با شعار «حرص و طمع خوب است» به یکی از منفورترین شخصیتهای تاریخ سینما تبدیل کرد. داستان این فیلم پیرامون تصمیمات غیرقانونی و غیراخلاقی باد فاکس (با بازی چارلی شین) میگردد که تلاش کرد تا درست مثل گکو به ثروتی کثیف دست پیدا کند.
چرا تماشایش کنیم؟
روح خود را به پول نفروشید. یادتان باشد که کارآفرین بودن فقط برای کسب پول و شهرت نیست.
۹. Jerry Maguire
شخصیت اصلی داستان، جری مگوایر (با بازی تام کروز) هیچ چیزی در دنیا کم ندارد: کار خوب، کلی رفیق مَشتی و یک نامزد خوشگل. همه چیز خوب بود تا اینکه روزی ندایی از درون جری برخاست: ایجنتهای ورزشی نباید فقط ردِ مال را بگیرند، بلکه باید هوای بازیکنان خود را داشته باشند. جری همه چیزش را از دست داد و عازم سفری شد تا دوباره همه چیز را از نو به دست بیاورد.
چرا تماشایش کنیم؟
وقتی که رؤیایتان را دنبال میکنید، باید هم از بُعد شخصی و هم از بُعد حرفهای رشد کنید. در نهایت جری مگوایر این درس ارزشمند را آموخت.
۱۰. Office Space
این فیلمی کمدی ساخته مایک جاج در سال 1999 است که ماجرای کارمندی به نام پیتر گیبسون (با بازی ران لیوینگستون) را تعریف میکند. پیتر بعد از مدتی کشف میکند که چقدر از کار کردن در یک هُلُفدانی کوچک و دستور گرفتن از رئیس چندشآورش، بیل لامبرگ (با بازی گری کول) حالش بهم میخورد.
چرا تماشایش کنیم؟
هر کارآفرینی از کار کردن برای کس دیگری متنفر است و بعضی وقتها کاری میکند تا اخراجش کنند. البته من کسی را به اختلاس کردن تشویق نمیکنم چون عاقبتش خوردن آب خنک در یک هلفدانی کوچکتر، تاریکتر و نمورتر است.
مطمئنم که حداقل 200-300 تا فیلم را جا انداختم. شما کدام فیلمها را توصیه میکنید تا ببینیم و کارآفرینتر شویم؟