۱۰۰ فیلم سینمایی سال ۲۰۱۶ (قسمت دوم)

۱۰۰ فیلم سینمایی موردانتظار سال ۲۰۱۶ (قسمت دوم)

اگر می‌خواهید خودتان را برای از دست ندادن مهم‌ترین فیلم‌های سال پیش‌رو آماده کنید، همراه میدونی و شمارش معکوس ۱۰۰ عدد از موردانتظارترین فیلم‌های ۲۰۱۶ باشید.

American Pastoral-۸۰ (ایوان مک‌گرگور)

براساس رمان فیلیپ راث، فیلم روایتگر داستان سیمور لِووو، تاجر موفق و ستاره‌ی سابق تیم ورزش دبیرستانش است که مرد سختکوشی اهل خانه و خانواده است و کارخانه‌ی دستکش‌سازی پدرش هم به تازگی به او به ارث رسیده است. اما یک روز در سال ۱۹۶۸ خوش‌شانسی امریکایی سیمور او را بی‌خبر رها می‌کند. از این کتاب که برنده‌ی جایزه‌ی پولیتزر هم است به عنوان یکی از داستان‌های خیالی بزرگ امریکایی یاد می‌شود. فیلم اما بیش از یک ‌دهه است که از این دست به آن دست می‌شود. تا اینکه بالاخره خبر رسید ایوان مک‌گرگور علاوه‌بر بازی در نقش اصلی، اولین فیلمش را هم کارگردانی خواهد کرد. در اینجا با داستان حماسی اما حساسی طرف هستیم که به دست کسی سپرده شده که قبلا توانایی‌هایش را در پشت دوربین ثابت نکرده است. بنابراین با یک قمارِ بزرگ روبه‌رویم. اما خب، ممکن است شانس با ما یار باشد. پس، بیایید فقط نگران این باشیم که آیا مک‌گرگور می‌تواند لهجه‌ی امریکایی‌اش را به خوبی دربیاورد یا نه؟!

۷۹-بتمن علیه سوپرمن: طلوع عدالت (زک اسنایدر)

Batman V. Superman: Dawn Of Justice

«بتمن علیه سوپرمن» که می‌خواهد دنیای اشتراکی و متصلِ دی‌سی را راه‌اندازی کند، هم نفسگیر به نظر می‌رسد و هم نگران‌کننده. اولین تریلر فیلم خیلی‌ از کسانی که دل خوشی از فیلم‌های مارول نداشتند (یا داشتند!) را با خود همراه کرد، اما تریلر دوم که پرده  از ضدقهرمان اصلی داستان برمی‌داشت و خبر از جلوه‌های کامپیوتری وسیع فیلم می‌داد، کمی از آتش انتظار کاست. اما خب، هر اتفاقی هم بیافتد، چیزی نمی‌تواند جلوی هایپ دیوانه‌وار رویارویی مشت‌ها و ایدئولوژی‌های دوتا از بزرگ‌ترین و پرطرفدارترین ابرقهرمانان دنیای کمیک‌بوک‌ها را بگیرد. حتی اگر بدانیم دعوای آنها قبل از به پایان رسیدن فیلم، به آشتی و همکاری می‌انجامد. «بتمن علیه سوپرمن» در زمانی که اقتباس‌های کمیک‌بوکی به تکرار افتاده‌اند، این پتانسیل را دارد تا به فیلم کمی متفاوت‌تری تبدیل شود.

۷۸-ایکس‌من: آپوکالیپس (برایان سینگر)

X-Men: Apocalypse

فیلم‌های «ایکس‌من» یکی از معدود مجموعه‌های موفق‌ کمیک‌بوکی چند سال‌ اخیر بوده است که با هر قسمت پیشرفت کرده است. مخصوصا با وجود برایان سینگر در مقام کارگردان و بازیگرانِ بی‌نظیری که در این قسمت اسکار آیزاک در صدرشان قرار گرفته، «آپوکالیس» هیچ بهانه‌ای برای پشت سر گذاشتن قسمت قبلی ندارد. «روزهای گذشته‌ی آینده»، یکی از بهترین و جذاب‌ترین فیلم‌های ابرقهرمانی سینما است که باری دیگر هیجان و اهمیت فروخفته‌ی فیلم‌های «ایکس‌من» را به اوج رساند. در این قسمت، جهش‌یافته‌ی پرقدرت و نامیرایی به اسم آپوکالیپس از خواب بیدار می‌شود و از دیدن دنیای مُدرن سال ۱۹۸۳ قاطی می‌کند! و فقط افراد ایکس هستند که می‌توانند جلوی کسی ایستادگی کنند که اسمش یادآور پایان دنیاست.

 

۷۷-بلجیکا (فلیکس ون)

Belgica

این درام بلژیکی درباره‌ی دو برادر است که مدیریت کلابی به اسم «بلجیکا» را برعهده دارند و فیلم روایتگر داستان صعود آنها، درگیری‌‌شان با پول‌های هنگفتی که درمی‌آورند و درنهایت سقوط‌شان است. «بلجیکا» فقط از سر صدقه‌سری فیلم قبلی فلیکس ون، «فروپاشی حلقه‌ی شکسته» (The Broken Circle Breakdown) در فهرست موردانتظارترین‌های سینماروها قرار دارد. فیلم تاثیرگذاری که جایزه‌ی پانورامای جشنواره‌ی برلین، بهترین فیلمنامه‌ی جشنواره‌ی تریبیکا و جایزه‌ی بهترین فیلم خارجی‌زبان اسکار ۲۰۱۴ را برنده شد؛ آن فیلم در رابطه با رابطه‌ی عاشقانه‌ی یک دارنده‌ی مغازه‌ی خالکوبی و یک نوازنده‌ی گروه موسیقی بود و منتقدان آن را در آن واحد تجربه‌ای دردناک و لذت‌بخش خواندند و حس واقع‌گرایانه و عمیق فیلم را ستایش کردند. اگر ون بتواند تمام اینها را به فیلم جدیدش هم منتقل کند، مطمئنا شاهد یکی از بهترین فیلم‌های سال ۲۰۱۶ خواهیم بود.

۷۶-هفت دلاور (آنتوان فوکوآ)

The Magnificent Seven

«هفت دلاور» بازسازی فیلمی وسترن/جنایی به همین نام است که در سال ۱۹۶۰ ساخته شده بود که آن فیلم هم بازسازی «هفت سامورایی» آکیرا کوروساواست. داستان درباره‌ی یک زن بیوه‌ی جوان است که هفت تیرانداز را برای گرفتن انتقام شوهرِ به قتل رسیده‌اش، استخدام می‌کند تا مسبب این کار و باندش را از بین ببرند. اگرچه آنتوان فوکوآ اسمی نیست که با تجربه‌های اریجینال گره نخورده باشد، اما او ثابت کرده ژانر اکشن و هیجان‌انگیزسازی خط‌های داستانی ساده را  می‌داند و بلد است چگونه از بازیگرانش، بهترین بازی‌ها را بیرون بکشد (جیک جیلنهال بهترین ویژگی «چپ‌دست» بود و دنزل واشنگتون برای «روز تمرین» برنده‌ی اسکار شد). حالا او در «هفت دلاور» با کسانی مثل دنزل واشنگتون، ایتن هاوک، کریس پرات و تعدادی بازیگر ناشناخته همراه شده که نوید یک اکشنِ دیدنی را از او می‌دهد.

۷۵-کشف (چارلی مک‌دان‌ول)

The Discovery

آیا «کشف» تبدیل به یکی از بهترین‌ رومانس‌های ۲۰۱۶ می‌شود؟ یک سال از وقتی که به‌طور علمی وجود زندگی بعد از مرگ ثابت شده می‌گذرد و داستان عاشقانه‌ی «کشف» در چنین فضایی رخ می‌دهد. با وجود یک سوژه‌ی درگیرکننده و هوشمندانه و بازیگران داغی مثل رونی مارا و نیکولاس هالت، «کشف» بدون اینکه بدانیم توسط مک‌دان‌ول ساخته می‌شود، توجه‌‌مان را جلب می‌کرد. اما حالا که می‌دانیم سازنده‌ی فیلم «کسی که دوستش دارم»، پشت دوربین فیلم قرار دارد، همه‌چیز جالب‌تر می‌شود. «کسی که دوستش دارم» نیز داستان عاشقانه‌‌ی بسیار اریجینالی با مقدار کمی عناصر فانتزی بود و این‌بار هم به نظر می‌رسد با برداشت تامل‌برانگیزی از آشنایی تکراری یک دختر و پسر طرف هستیم: وقتی می‌دانیم ما قرار است بعد از مرگ به زندگی ادامه دهیم، این موضوع چقدر روی رابطه‌مان تاثیر می‌گذارد؟

۷۴-هم‌خانه (توماس وینتربرگ)

The Commune

در دانمارک دهه‌ی ۱۹۷۰، خانواده‌ای به خانه‌ای بزرگ و جادار نقل مکان می‌کنند. آنها برای پُر کردن خانه و تنها نبودن، هم‌خانه‌‌های مختلفی را جذب می‌کنند. اگرچه زندگی گروهی لذت‌ها و آزادی‌های خودش را دارد، اما بدون فشار و استرس‌های غیرمنتظره هم نیست. آخرین فیلم وینتربرگ، «به دور از اجتماع خشمگین» که اولین فیلم انگلیسی‌زبان این کارگردان دانمارکی بود، چندان مخاطب پیدا نکرد. شاید به خاطر اینکه او از حوزه‌ی کاری‌ای که استاد آن است، فاصله گرفته بود. اما او حالا به کشورش بازگشته تا فیلمنامه‌ی توبیاس لیندهولم که از همکاران همیشگی‌اش است را جلوی دوربین ببرد. وینتربرگ قبلا در فیلم خیره‌کننده‌ی «شکار» نشان داده بود که چه نگاه عمیقی به چرخ‌دنده‌های یک جامعه دارد و از روی تریلر این یکی هم به نظر می‌رسد باید شاهد فوران‌های احساسی فلج‌کننده‌‌ی «شکار» باشیم.

۷۳-نِــرودا (پابلو لارین)

Neruda

داستان درباره‌ی کاراگاهی در شیلی دهه‌ی ۱۹۴۰ است که باید پابلو نرودا، شاعر برنده‌ی جایزه‌ی نوبل که به خاطر وابستگی‌های کمونیستی‌اش پنهان شده را پیدا کند. این تنها فیلمی نیست که از پابلو لارین در سال ۲۰۱۶ اکران می‌شود. علاوه‌بر اکران اولیه‌ی این فیلم و «جکی» (Jackie)، بالاخره نوبت اکران امریکایی «باشگاه» (The Club) نیز رسیده است و با این تفاسیر امسال قرار است سال بی‌نظیری برای طرفداران پابلو لارین‌ باشد. این درحالی است که لارین در این فیلم نیز با بازیگران قدیمی‌اش از جمله آلفردو کاسترو، بازیگرِ سه‌گانه‌ی «پینوشه» و «باشگاه» همراه شده است.

۷۲-جنگ با همه (جان مایکل مک‌دونا)

War on Everyone

این کمدی درباره‌ی دو پلیس به‌شدت فاسد مکزیکی است که وقتی یک خلافکار خطرناک را تهدید می‌کنند دچار دردسر بزرگی می‌شوند. وقتی کارگردانی در یک حال‌و‌هوا و استایل کاری به‌خصوص خودش را ثابت می‌کند، به سختی می‌توان از تماشای حضور آنها در دنیاهای دیگر دل‌نگران نشد. دو فیلم قبلی مک‌دونا، کمدی خنده‌دارِ «نگهبان» و درام هوشمندانه و دیدنی «کالواری» هر دو در مناطق روستایی ایرلند اتفاق می‌افتادند. اما در «جنگ با همه» که یک کمدی پلیسی در بیابان‌های نیومکزیکو است، او از منطقه‌ی آرامش‌اش خارج شده است. اما با وجود بازیگرانی مثل مایکل پنیا که سال پیش «انت‌من» را از بقیه دزدیده بود، ما ایمان داریم که او می‌تواند از پس این کار برآید.

۷۱-سلاح‌ها و رفقا (تاد فیلیپس)

Arms and the Dudes

در این فیلم کمدی/جنایی دو دلال اسلحه‌ی دولت امریکا قراردادی ۳۰۰ میلیون دلاری را با هم‌پیمانان امریکا در افغانستان ردیف می‌کنند. اما خیلی زود در مناطق خطرناک جنگی گرفتار می‌شوند. تاد فیلیپس از سال ۲۰۰۹ به جز یک کمدی رفاقتی متوسط به نام «زمان تسویه»، در دنیای فیلم‌های «خماری» زندگی می‌کند. بنابراین، این حقیقت که او قرار است در «سلاح‌ها و رفقا» از حال‌و‌هوای کمدی همیشگی‌اش بیرون بیاید، هیجان‌انگیز است. به‌علاوه، او با حضور جونا هیل و مایلز تلر، دوتا از داغ‌ترین کمدین‌های هالیوود را هم در زرادخانه‌اش دارد و سوژه‌ی فیلم هم می‌تواند دارای اشاره‌هایی به اتفاقات سیاسی دنیای خودمان داشته باشد. بیایید امیدوار باشیم «سلاح‌ها و رفقا» تبدیل به «هیت‌» جدید این کارگردان شود 

۷۰-جان ویک ۲ (چاد استالسکی) و ۶۹-سردترین شهر (دیوید لیچ)

John Wick 2 and The Coldest City

«جان ویک» یکی از فیلم‌هایی بود که خیلی‌ها از جمله خودِ من را در سال ۲۰۱۴ غافلگیر کرد. کیانو ریوز در قالب یک آد‌م‌کش سابق خوفناک به خاطر کشته شدن یک سگ لعنتی سلاح به دست می‌گیرد و پایه‌های یک مافیای عظیم را نابود می‌کند. فیلم اول دیوید لیچ و چاد استالسکی تبدیل به یکی از بهترین اکشن‌های حقیقی قرن بیست و یکم شد. حالا خیلی خوشحال‌کننده است که شاهد بازگشت جان ویک و تبدیل ماجراهایش به یک فرنچایز هستیم. از نویسنده و کارگردان و بازیگر اصلی، همه برای این دنباله بازگشته‌اند و چه کسی است که در میان انفجارهای کامپیوتری هالیوود، برای یک اکشنِ خونین و واقع‌گرایانه لحظه‌شماری نکند؟

اما خوشبختانه همه‌چیز به «جان ویک» خلاصه نمی‌شود. دیوید لیچ هم قرار است فیلم خودش را کارگردانی کند. «سردترین شهر» در جریان دوران جنگ سرد و در برلین جریان دارد و دنبال‌کننده‌ی مامور زنی (شارلیز ترون) است که برای بررسی قتل یک مامورِ MI6 و جاسوسان دوجانبه‌ای که با او کار می‌کردند، به آنجا فرستاده شده است. فیلم که توسط کرت جانستند («۳۰۰») نوشته شده، براساس رُمان گرافیکی‌ای به همین نام است که در سال ۲۰۱۲ منتشر شده بود. اگرچه اطلاعات چندانی در دست نیست، اما ترکیب شارلیز ترون، دیوید لیچ و جنگ سرد برای هیجان‌زده شدن زیاد هم است و باید دید این کارگردان به تنهایی به چیزی دست خواهد یافت!

۶۸-کریستین (آنتونیو کمپوس)

Christine

داستان واقعی کریستین چاباک، گوینده‌‌ی اخبار فلوریدا که روی آنتن زنده‌ی تلویزیون خودکشی کرد. دار و دسته‌ی کمپانی فیلمسازی «بوردرلاین فیلمز» که شامل شان دورکین (کارگردان «مارتا مارسی می مارلین»)، جاش ماند (کارگردان «جیمز وایت») و کمپوس کارگردان همین فیلم می‌شوند، همه از کسانی هستند که فیلم‌های یکدیگر را تهیه می‌کنند و این یکی از جالب‌ترین و مهم‌ترین اتفاقاتی است که در حوزه‌ی فیلم‌های مستقل امریکایی رخ داده است؛ فیلم‌هایی که تمامی‌شان تاثیر به‌یادماندنی و محکمی از خود به جا می‌گذارند. آخرین محصول بوردرلاین فیلمز، «کریستین» پتانسیل لازم برای پیوستن به دیگر ساخته‌های تامل‌برانگیز آنها را دارد. «کریستین» اما با حضور ربکا هال (در نقش اصلی) و مایکل سی‌هال (در نقش همکار و معشوقه‌اش) از سریال «دکستر»، تاکنون لقب بزرگ‌ترین گروه بازیگران کمپوس را هم ثبت می‌کند.

۶۷-کاپیتان امریکا: جنگ داخلی (جو و آنتونی روسو)

Captain America: Civil War

از «جنگ داخلی» به عنوان یک «اونجرز» دیگر یاد می‌شود. شاید عنوان اصلی فیلم به یک ابرقهرمان دنیای سینمایی مارول اشاره می‌کند، اما زیرعنوان فیلم خبر از جنگی می‌دهد که اکثر کاراکترهای اصلی و فرعی و قدیمی و تازه‌وارد مارول را درگیر خودش می‌کند. بعد از اینکه «دوران اولتران» موفق نشد طرفداران را راضی کند و بعد از اینکه «کاپیتان امریکا: سرباز زمستان» تبدیل به یکی از بهترین آثار مارول شد، حالا طرفداران منتظرند تا برادران روسو استانداردهای مارول را یک پله بالاتر ببرند. این درحالی است که مارول با این فیلم باید هرچه در چنته دارد را رو کند. در زمانی که دی‌سی پیش‌قراول‌هایش را راهی سینما می‌کند و «جنگ ستارگان» آتش‌بازی راه انداخته، «جنگ داخلی» باید از جبهه‌ی مارول دفاع کند. با توجه به تریلر اول فیلم و اولین حضور پلنگ‌سیاه و اسپایدرمن در دنیای مارول، به نظر می‌رسد آنها حواس‌شان جمعِ جمع است.

۶۶-استار ترک: ماورا (جاستین لین)

Star Trek Beyond

خدمه‌ی فضاپیمای یو.اس.اس اینترپرایز در یکی دیگر از گشت‌و‌گذارهایشان در فضای بی‌کران، در سیاره‌ی دورافتاده‌ای گرفتار می‌شوند و توسط دشمن ترسناک جدیدی مورد حمله قرار می‌گیرند. درحالی که جی‌.جی آبرامز بارش را به سوی فرنچایز دیگری که آن هم با «استار» شروع می‌شود، بسته است، کرک، اسپاک و بقیه کاپیتان جدیدی برای هدایت دارند و آن کسی نیست جز کارگردان دو قسمت از بهترین‌های مجموعه‌ی «سریع و خشمگین». این درحالی است که سایمون پگ علاوه‌بر بازی، در نوشتن فیلمنامه هم دست دارد. دو قسمت قبلی «استار ترک» حالت مُدرن‌تری به خود گرفته بود، اما سازندگان نوید بازگشت مجموعه به حال‌و‌هوای سری اصلی و سیاره‌های ناشناخته را داده‌اند و تریلرها هم بر این وعده‌وعید‌ها صحه گذاشته‌اند. آیا «استار ترک» با این قسمت می‌تواند شانه به شانه‌ی رقیب قوی‌ترش قرار بگیرد؟

۶۵-ایالت آزادِ جونز (گری راس)

Free State Of Jones

فیلم روایت واقعی گروهی به اسم «دار و دسته‌ی نایت» (Knight Company) و رهبرشان، نیوتون نایت است. او که از درون یکی از نبردهای جنگ داخلی امریکا زنده بیرون می‌آید، به همراه کشاورزان و برده‌ها شورشی را علیه ایالات موتلفه امریکا راه می‌اندازد و در این بین با برده‌‌ی سیا‌ه‌پوستی هم ازدواج می‌کند و جامعه‌ای بین‌نژادی را به وجود می‌آورد که در دوران بعد از جنگ سابقه نداشته است. گری راس بعد از روشن کردن موتور یک فرنچایز چند میلیارد دلاری با «بازی‌های گرسنگی» در سال ۲۰۱۲، تمام این سال‌ها به دنبال این بود تا برای این فیلم که از پروژه‌‌های مودعلاقه‌اش است، چراغ‌سبز بگیرد. این وسط، با حضور متیو مک‌کانهی در نقش محوری قصه که مدتی است خبری از او نیست، باید دید راس می‌تواند احساسی متفاوت از این داستان نه‌چندان بدیع بیرون بکشد یا خیر.

۶۴-مردان کوچک (ایرا ساکس)

Little Men

پسر حساس و هنرمندی با بچه‌ی برونگرایی در مراسم خاکسپاری پدربزرگش آشنا می‌شود. اگرچه آنها خیلی زود با هم جوش می‌خورند، اما دوستی‌شان توسط مشاجره‌ی والدین‌شان سر اجاره خانه مورد امتحان قرار می‌گیرد. ایرا ساکس به مرور زمان به خاطر فیلم‌های تند و تیز و ظریفش مخاطب‌های رو به افزایشی به دست آورد؛ از موفقیت غیرمنتظره‌ی «چراغ‌ها را روشن بذار» گرفته تا «عشق عجیب است» که نام او را رسما سر زبان‌ها انداخت. اکنون به نظر می‌رسد او دوباره می‌خواهد با فیلمی که به همان اندازه تکان‌دهنده و سرشار از احساس است، باز گردد.

۶۳-در جستجوی دوری (اندرو استنتون)

Finding Dory

شش ماه بعد از اینکه نمو پیدا شده، دوری چیزی درباره‌ی خانواده‌ی گم‌شده‌اش به یاد می‌آورد و با دوستانش راهی جاده‌های دریا می‌شود تا آنها را پیدا کند. دنباله‌ی انیمیشن «در جستجوی نمو» یکی از موردانتظارترین فیلم‌های پیکسار است. چون اگرچه همیشه احتمال ساختش صددرصد مثبت بود و رد خور نداشت، اما خبری نمی‌شد. این روزها بعد از بزرگ‌ترین موفقیت پیکسار با «پشت‌ورو» نزد منتقدان و در گیشه و «دایناسور خوب» که اولین شکست‌ تجاری‌شان را ثبت کرد، «در جستجوی دوری» سیزده سال بعد از قسمت اول با وجود اندرو استاتون («وال‌-ای») در مقام کارگردان مهم‌ترین پروژه‌ی این روزهای پیکسار است و خوشحال می‌شویم اگر فیلم با تکرار فرمول لذت‌بخش قسمت اول و معرفی چندین کاراکتر جدید، به دنباله‌ای در حد و اندازه‌ی «داستان اسباب‌بازی۳» تبدیل شود تا «دانشگاه هیولاها» و «ماشین‌ها ۲»!

۶۲-فیلم فوق محرمانه بدون نامِ لونلی آیلند (آکیوا شفر و جورما تاکون)

Top Secret Untitled Lonely Island Movie

«لونلی آیلند» یک گروه کمدی سه نفره‌ی متشکل از آیکوا شفر، جورما تاکنون و اندی سمبرگ است و آنها در این فیلم که طبق شایعات اسم نهایی‌اش Conner4Real خواهد بود، سراغ مسخره کردن مستند‌های موزیکالی مثل «جاستین بیبر: هرگز نگو هرگز» و کتی پری رفته‌اند. داستان درباره‌ی رپری است که آخرین آلبومش با شکست روبه‌رو می‌شود و تصمیم می‌گیرد تا گروه موسیقی دوران جوانی‌اش را گرد هم بیاورد. اندی سمبرگ اگرچه با سریال «بروکلین ناین‌ناین» به موفقیت رسیده، اما فیلم‌های لونلی آیلند به توفیقی نرسیده‌اند. ولی گردهمایی آنها در این فیلم به تهیه‌کنندگی جاد اپاتو می‌تواند متفاوت باشد. فیلم بهترین زمان اکران تابستان را دارد و شاید به یکی از بامزه‌ترین کمدی‌های سال تبدیل شود.

۶۱-وعده (تری جورج)

The Promise

«وعده» داستان مثلث عشقی یک ژورنالیست امریکایی، یک زن فرانسوی و یک دانشجوی پزشکی در زمان آخرین روزهای امپراطوری عثمانی و واقعه‌ی نسل‌کشی ارمنی‌ها در سال ۱۹۱۵ است. آدم‌های کمی مثل اسکار آیزاک، در فاصله‌ی کوتاهی این‌قدر رشد می‌کنند؛ از «درون لوین دیویس» و «خشونت‌بارترین سال» گرفته تا «اکس ماکینا» و سریال «قهرمان شو» و البته «جنگ ستارگان». به جز فیلم بلاک‌باستری بعد‌ی‌اش، «ایکس‌من: اپوکالیپس»، او یک رومانس تاریخی هم در قالب «وعده» دارد که سراغ بخشی از تاریخ می‌رود که فیلم‌های خیلی زیادی به آن نپرداخته‌اند؛ نسل‌کشی بیش از یک و نیم میلیون ارمنی به‌دست امپراطوری عثمانی. تری جورج با مثلث جذابِ اسکار ایزاک، کریستین بیل و شارلوت لبون، فرصت خوبی برای پُر کردن این جای خالی دارد.

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
12 + 0 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.