یاسمینا رضا؛ پدیده‌ی فرهنگی دهه‌ی آخر قرن بیستم ادبیات فرانسه

یاسمینا رضا؛ پدیده‌ی فرهنگی دهه‌ی آخر قرن بیستم ادبیات فرانسه

«یاسمینا رضا» را بیشتر با نمایشنامه‌‌هایش می‌شناسند اما در کارنامه‌ی او، رمان‌ و فیلمنامه نیز به چشم می‌خورد. او را موفق‌ترین نمایشنامه‌نویس دهه‌ی آخر قرن بیستم فرانسه می‌دانند تا آن‌جا که از وی به عنوان «پدیده‌ی فرهنگی»  و «ساموئل بکت» زمان نیز یاد می‌کنند. در این مقاله سعی کرده‌ایم نگاهی به بهترین کتاب‌های یاسمینا رضا بیاندازیم.

بیشتر نمایشنامه‌‌های یاسمینا رضا، اقبال روی صحنه رفتن در سطح جهانی را داشته‌اند و از استقبال عمومی نیز برخوردار شدند. موفقیت این نمایشنامه‌ها مرهون مضمون آنها است که بیشتر درباره‌ی روابط هستند، روابط با خانواده، دوستان و به طور کل روابط انسانی که همواره با تنش‌هایی همراه هستند. در ایران دو نمایشنامه‌ی او یعنی «خدای کشتار» و «هنر» بارها توسط کارگردان‌های مختلف روی صحنه رفته‌اند و ایرانی‌ها یاسمینا را نه فقط به خاطر نمایشنامه‌هایش بلکه به خاطر یک رگ ایرانی‌اش نیز دنبال می‌کنند.

یاسمینا رضا (Yasmina Evelyne Agnes Reza) متولد ۱ مه ۱۹۵۹ در پاریس (نمایشنامه‌نویس، بازیگر، رمان‌نویس، فیلمنامه‌نویس) است. بیشتر ایرانی‌ها «یاسمینا» را ایرانی می‌دانند اما باید بدانید که او نیمه ایرانی است. پدرش دو رگه‌ (ایرانی، روس)، بازرگان و همچنین نوازنده‌ی غیرحرفه‌ای پیانو بود و مادرش اهل مجارستان «بوداپست» و نوازنده‌ی ویلن بود. پدر و مادرش هر دو (یهودی‌الاصل) بودند.

پدر یاسمینا، بعد از مهاجرت پدربزرگش، در روسیه متولد شد و در زمان جنگ جهانی به پاریس مهاجرت کرد. بعدها همین مهاجرت و خاطرات پدر مبنای داستان‌هاى عجیب و غریب و طنزنویسی‌اش شد.

یاسمینا درجوانی به دانشگاه «نانتر» فرانسه رفت تا در رشته‌ی جامعه‌شناسی و مطالعات تئاتر تحصیل کند. سپس برای آن‌که به طور عملی با مقوله‌ی تئاتر آشنا شود، در مدرسه‌ی هنرهای نمایشی «اکول ژاک لوکوک» تحصیلات خود را ادامه داد و در همین مدرسه بود که نبوغ تئاتری او نمایان شد و راه  ورودش را به عرصه‌ی بازیگری مهیا کرد.

او کار خود را با بازیگری شروع کرد، اما بعد از مدتی، بازیگری به تنهایی نتوانست او را قانع کند پس به نوشتن روی آورد. البته گفتنی است که استعداد او در بازیگری چیزی کم از نویسندگی‌اش نداشت تا آن جا که برای بازی در نمایشنامه‌ای، که بر اساس «مسخ کافکا» تنظیم شده بود، به کارگردانی «رومن پولانسکی» جایزه‌ی «مولیر» را گرفت و به عنوان چهره‌ای شناخته شده در بازیگری مطرح شد و سال ۱۹۹۰ به دلیل بازى در نمایش «گذر زمستانى» باز هم  همین جایزه را دریافت کرد. او معمولا در نمایشنامه‌های خود ایفای نقش می‌کند و نقش اصلى را دارد و در عین حال، طنزآمیزترین قسمت‌های نوشته‌هایش مربوط به بازى خودش است.

او در سال ۱۹۸۷، نخستین نمایشنامه‌ی خود را با نام «گفت و گوهای پس از خاکسپاری» نوشت که با موفقیتی چشمگیر مواجه شد و در سال ۲۰۰۳ نخستین رمان خود را با نام «حرمان» منتشر کرد. اما عجیب‌ترین تجربه‌ی یاسمینا در زمینه‌ی رمان، نوشتن کتابی درباره‌ی  «نیکلا سرکوزی»، رئیس جمهور پیشین فرانسه است. او که به شخصیت، زندگی و فعالیت‌های سیاسی سرکوزی علاقه‌مند شده بود، به مطالعه و تحقیق وسیعی درباره‌ی او پرداخت. سرکوزی هم، از این پیشنهاد استقبال کرد و به یاسمینا اجازه داد که در  ملاقات‌های خصوصی‌اش حضور داشته باشد همین موجب شد تا جناح مخالف سرکوزی به نقد یاسمینا رضا بپردازند و درباره‌ی رابطه‌ی او و سرکوزی شایعه‌پراکنی کنند.

او در این کتاب به تجزیه و تحلیل شخصیت سرکوزی و هر آن‌چه که سرنوشت سیاسی می‌نامند، پرداخته است و سرکوزی را انسانی واقعی، اما بسیار آسیب پذیر معرفی می‌کند که در معرض رنج‌های بسیاری است. رضا  این کتاب را یک پرتره‌ی ادبی غیر داستانی می‌داند که تاکنون زندگی‌نامه‌نویسان، مقاله‌نویسان یا روزنامه‌نگاران نتوانسته‌اند چنین اثری درباره‌ی سیاستمداران مطرح دنیا در زمان اوج قدرت سیاسی‌شان بنویسند.

خدای کشتار

نمایشنامه‌ی «خدای کشتار» به فرانسوی (‌Le Dieu du carnage) به قلم «یاسمینا رضا» است که آن را در سال ۲۰۰۶ به زبان فرانسوی نوشت و تا کنون به ۳۵ زبان دنیا ترجمه شده است. این نمایشنامه یک درام تناقض‌آمیز و آمیخته به طنز است که چهار شخصیت دارد که شامل دو زوج می‌باشند.

قصه درباره‌ی پسر یازده ساله‌ای است که دو دندان هم‌کلاسی خود را شکسته است. خانواده‌ی رایل برای دل‌جویی و تفاهم به خانه‌ی خانواده‌ی هویل می‌آیند. تا از طریقی «متمدنانه» بچه‌ها را آشتی دهند. اما این ملاقات در کمال ناباوری خود تبدیل به نزاعی «غیرمتمدنانه» می‌شود.

این نمایشنامه از ۱۵ تا ۲۹ دسامبر ۲۰۰۸ به کارگردانی ماتیاس گهرت (Matthias Gehrt)در آلمان به روی صحنه رفته است و در ایران در آذر ۱۳۸۷ به زبان فارسی در سالن «سایه» تاتر شهر به کارگردانی علیرضا کوشک جلالی و بازی بهاره رهنما، اشکان خطیبی، سیما تیرانداز و رضا مولایی توانست تماشاگران زیادی را به خود جلب کند. همچنین  در سال ۲۰۱۱ «رومن پولانسکی» فیلمی را بر اساس این نمایشنامه با نام «کشتار» ساخت.

پیتر فون بکر(Peter von Becker) منتقد آلمانی تئاتر در مجله‌ی «تئاتر امروز» درباره‌ی آثار رضا می‌نویسد:

 نمایشنامه‌های یاسمینا رضا از خنده‌دار بودن عقل و عاقلانه بودن احساسات صحبت می‌کند، و هم چنین درباره‌ی سیر بی‌پایان نزدیک شدن انسان‌ها به یکدیگر و سوءتفاهم‌های بین آن‌هاست.

هنر

نمایشنامه‌ی «هنر» باعث شهرت جهانی «یاسمینا رضا» شد. این متن برای اولین بار در سال ۱۹۹۴ میلادی در فرانسه اجرا شد و ضمن دریافت جایزه‌ی «مولیر» به موفقیت‌های بسیاری در سطح دنیا دست پیدا کرد و جوایزی مانند «ایوینگ استاندارد»، «لارنس اولویه»، «فانی و تونی» را تصاحب کرد و از سوی روزنامه‌ی «دی‌ولت» برنده‌ی جایزه‌ی ادبی «ولت» در سال ۲۰۰۵ شد. این متن در کشورهای آمریکا، انگلیس، آلمان، روسیه، آفریقای جنوبی، اسکاندیناوی و ایران به صحنه آمده است.

برخی از منتقدان زمانی که یاسمینا رضا نمایشنامه‌ی «هنر» را نوشت او را هم‌طراز با «بکت» خالق «درانتظار گودو» نامیدند.

اصلی‌ترین مضمون نمایشنامه‌ی «هنر» تقابل سنت و مدرنیته است و قصه درباره‌ی مردی است که به هنر کلاسیک اعتقاد دارد و در مقابل، دوستش به هنر مدرن پای‌بند است. این دو بر سر یک تابلو که کاملا سفید است، مجادله‌ی لفظی می‌کنند  و دوستی آنها بهم می‌خورد.

خود او این اثر را با وجود طنز درونی مستتراش تراژدی می‌نامند و در پاسخ به این که چرا «هنر» یک تراژدی است، می‌گوید:

چون این نمایشنامه می‌تواند دو دوست را از هم جدا کند، می‌تواند باعث جدایی بین افراد شود. اگر این نمایشنامه را بخوانید متوجه می‌شوید یک متن اندوه‌آور است، نه خنده‌آور صرف. این اثر با آنکه بامزه و خنده‌دار است، در عین حال محزون و تراژیک هم هست. من روابط انسان‌ها را دراین اثر، به اندازه‌ی عشق، شکننده می‌دانم.

تم اصلی نمایشنامه هنر، خودفریبی است. یاسمینا رضا در این ‌باره به خبرنگار «گاردین» می‌گوید:«خودفریبی برای من بخش مهمی از زندگی است و من امروز بخصوص آن را با دنبال کردن یک چهره سیاسی می‌بینم. خودفریبی امروز حکومت می‌کند. خودفریبی عنصر مسلط نهاد بشری است. خودفریبی تنها دروغ گفتن به دیگران نیست بلکه دروغ گفتن به خود است. شکلی از محافظت است و ناشی از احساسات دیگر مثل احساس غرور، نخوت، ترس، و درآمیختن با دیگران است.»

خوشا خوشبختان

کتاب «خوشا خوشبختان» را «زهرا خانلو» به فارسی ترجمه کرده و انتشارات «چترنگ» آن را در ۱۴۳ صفحه منتشر کرده است. کتاب شامل ۲۱ فصل و ۱۸ شخصیت است که می‌توان هر فصل را به عنوان یک داستان کوتاه مطالعه کرد، اما شخصیت‌های کتاب از هم مجزا نیستند و به نحوی با هم ارتباط دارند و دغدغه‌ی مشترک همه این افراد رسیدن به خوشبختی واقعی است.

در تمام این روایت‌ها جست و جوی مفهوم زندگی، معنای خوشبختی و هستی متزلزل انسان متجدد پدیدار می‌شود. خلا عشق راستین در هستی انسان امروز با نگاهی ساده، باورپذیر و به همان اندازه دقیق بررسی می‌شود. این فقدان خواننده را وادار می‌کند تا بیندیشد که عشق چیست و ارزش هستی کدام است و راه رهایی کجاست.

«نیویورک تایمز» در مورد «خوشا خوشبختان» می‌نویسد:

یاسمینا رضا هرکدام از فصل‌های کتاب را با جزئیات پر کرده و باعث شده است هرکدام به طرز شگفت‌آوری شبیه نمایشنامه‌ای تک‌پرده‌ای باشند. رضا، انسان‌ها و روابطشان را با دقتی موشکافانه مشاهده می‌کند و با قلم قوی خویش این کتاب کم‌حجم را به اثری درخور تبدیل می‌کند.

سه روایت از زندگی

کتاب «سه روایت از زندگی» نمایشنامه‌ای دیگر از یاسمینا رضا است که توسط «فرزانه سکوتی» به فارسی ترجمه شده و نشر «نی» آن‌را در قطع جیبی به چاپ رسانده است.

این نمایشنامه‌ی کوتاه و سه پرده‌ای در سه موقعیت به‌ظاهر ساده، برخوردها، ارتباطات و چالش‌های دو زوج را به تصویر می‌کشد که در یک روز تعطیل و بدون هماهنگی، برای زوج اول مهمان می‌آید. این مهمانان زن و شوهر دوم ماجرا هستند که تمام اتفاقات و گفت‌وگوهای بعد، پیرامون تنش‌های موجود بین این دو زوج شکل می‌گیرد. آنچه که در هر روایت تغییر می‌کند، رفتار و تعامل این دو زوج با هم است. در اپیزود اول و دوم، هر دو خانواده قصد دارند متمدنانه برخورد کنند و خود را روشنفکر نشان دهند و طرف مقابل را با طعن و کنایه، تحقیر کنند. در اپیزود سوم، دو خانواده هویت اصلی خودشان را نشان می‌دهند. دست از محافظه‌کاری برمی‌دارند و دیگر چهره‌ی اصلی خودشان را پشت نقاب مصلحت‌اندیشی پنهان نمی‌کنند.

در اصل، نویسنده قصد دارد تا در تمام طول داستان و در هر پرده، لایه‌های درونی و منفعل افراد و درونیات آن‌ها را که اساس واکنش‌هایشان است، به خودشان و افراد دیگر نشان بدهد.

گذر از زمستان

«گذر از زمستان» دومین اثر از یاسمینا رضا در حیطه‌ی ادبیات نمایشی با ترجمه‌ای روان از «پویا وکیل‌زاده» و «پیام خرامش» است. داستان گذر از زمستان در سال ۱۹۸۵ میلادی اتفاق می‌افتد که تمام اتفاقات آن در یک باغ و آلاچیق یک هتل در دامنه‌ی کوه «آلپ» و در پاییز رخ می‌دهد. گذر از زمستان، زندگی افراد مرفه‌ای را به تصویر می‌کشد که درگیری ذهنی خاصی ندارند اما بنا به دلایل مختلف شاد نیستند و از زندگی‌شان لذت نمی‌برند، البته در این میان عذاب وجدان یهودیانی که در جریان نسل کشی یهودیان خود را کنار کشیده بودند را نیز به زیبایی شرح داده می‌شود.

با خواندن این نمایشنامه در می‌یابید که مرفه بودن لازمه‌ی شاد بودن نیست اما با ایجاد هماهنگی درونی، دیگران، موسیقی و طبیعت گذشته‌ی خود را بدون پشیمانی می‌پذیرید و در نهایت برای خودتان آرامش و شادمانی را به ارمغان خواهید آورد. این نمایشنامه حاوی نکته‌های زیادی از تجربه‌های شخصی نویسنده برای به تصویر کشیدن اضطراب و عصبانیت در دنیای معاصر است.

گفت ‌و گوهای پس از یک خاکسپاری

«گفت ‌و گوهای پس از یک خاکسپاری» اولین نمایشنامه‌ی یاسمینا رضا است که در سال ۱۹۷۸ آن را نوشته است. نگارش این نمایشنامه، جایزه‌ی «مولیر» را برایش به ارمغان آورد. هرچند که خودش در جایی اعتراف کرده است که «اولین نمایشنامه‌ام را از سر غیظ و تنها براى این‌که عصبانیتم فروکش کند، نوشتم.» عنصر اصلی این اثر، خانواده و روابط حاکم در آن است؛ اثری کاملا مبتنی بر روابط آدم‌های فامیل و غیر فامیل در اجتماعی به نام خانواده. این نمایشنامه درباره‌ی یک روز پس از خاکسپاری مردی است که «ناتان» و «الکس» دو پسر و «ادیت» تنها دخترش با دیگر افراد خانواده با کمی طنز سیاه درباره‌ی مرد دفن شده و زندگی گذشته‌شان حرف می‌زنند. غیبت می‌کنند، نفرت می‌ورزند، عشق می‌بازند، خیال می‌بافند، می‌خندند، می‌گریند، می‌هراسند، امید می‌بندند و حسرت می‌خورند. در این گفت ‌و گوها مرز بین واقعیت و خیال، روزمرگی و جاودانگی، عشق و نفرت، جدیت و طنز، وفاداری و بی‌وفایی، صحنه‌‌ی تئاتر و صحنه‌ی زندگی به هم ریخته است.

شک شخصیت‌ها به صداقتشان و  ماندن در منزل متوفی شب پس از خاکسپاری در تطابق با هم است. این شک در دیالوگ‌های سه فرزند مرد متوفی به وضوح دیده می‌شود. تشابه تجربه‌های گذشته دو زن از مدعوین مراسم خاکسپاری نزدیکی بین این شخصیت‌ها را بیشتر می‌کند. این اثر در تلاش است تا پایبندی به سنت‌های خانوادگی را در فرانسه‌ی امروز با وجود مدرنیته نشان دهد.

سوار بر سورتمه‌ی آرتور شوپنهاور

«سوار بر سورتمه‌ی آرتور شوپنهاور» نوشته‌ی «یاسمینا رضا» است که دکتر «حامد فولادوند» آن را به فارسی ترجمه کرده و توسط انتشارات «عطائی» در سال ۱۳۹۳ و در ۹۶ صفحه به بازار عرضه شده است.

این اثر نه یک نمایشنامه‌ صرف است و نه یک داستان بلند یا حتی یک رمان، بلکه اثری در قالب «رمان‌نمایش» است. نگارش و تألیف چنین آثاری، که چندی است در اروپا و به ‌خصوص در فرانسه رواج یافته، قالب تازه‌ای است که در ایران هنوز تجربه نشده است.

در سال ۱۹۸۰ لویی آلتوسر، فیلسوف نامدار فرانسوی و استاد میشل فوکو و ژاک دریدا، همسر خود را خفه کرد، کتاب حاضر به این جنایت عجیب اشاره دارد. سحرگاه ۱۶ نوامبر سال ۱۹۸۰ در پاریس، حادثه‌ای عجیب و باور نکردنی اتفاق افتاد. صدای زنگ، «پی اِر اتی ین»، پزشک درمانگاه مدرسه عالی نورمال را از خواب بیدار کرد. «لویی آلتوسر»، فیلسوف مشهور مارکسیست و از مدرسان و ساکنان قدیمی مدرسه با وضعی آشفته به دنبال او آمده بود. پزشک به همراه آلتوسر به اتاق او رفت و با تعجب جسد همسر آلتوسر «هلن ریتمن» را دید که به دستان آلتوسر خفه شده بود. به زودی این فیلسوف قاتل را به تیمارستان «سنت آن» هدایت کردند و خبر این حادثه هولناک در روزنامه‌ها، محافل فرهنگی و دانشگاهی فرانسه و جهان پخش شد.

تصویر زیبا

«تصویر زیبا» عنوان نمایشنامه‌ی دیگری از یاسمینا رضا است که در سال ۲۰۱۵ چاپ شده است. این نمایشنامه با ترجمه‌ی «شقایق کبودانی» در ۸۴، توسط نشر «پوینده» منتشر شده است.

این اثر با رگه‌های پوچ‌گرایانه، آمیخته شده با طنز است و متشکل از پنج شخصیت از طبقه بورژوازی (طبقه متوسط جامعه) است. «آندرا»، «بوریس آمت»، «فرانسواز هیرت»، «اریک بلوم» و «ایون بلوم» نام پنج شخصیت این نمایشنامه است.

در خلاصه‌ی این نمایشنامه آمده است که در یک شب گرم تابستانی بوریس به همراه معشوقه‌اش آندره آ به رستوران می‌رود و بوریس آن‌جا به‌طور اتفاقی فرانسوآز ، دوست صمیمی همسرش را می‌بیند. فرانسوآز و یارش، اریک، نیز برای جشن تولد ایون، مادر اریک، به رستوران آمده‌اند. در صورتی که بوریس تمایل زیادی برای ترک رستوران دارد ولی آندره آ با شیطنت هر چه بیشتر سعی بر دل ربایی از اریک می‌کند. همچنین با توجه به سابقه‌ی کاریش به‌عنوان متصدی در داروخانه، آشنایی زیادی از داروها دارد و این امر باعث استحکام رابطه‌اش با ایون می‌شود؛ چراکه ایون علاقه شدیدی به مصرف داروهای مختلف دارد.

در این نمایشنامه، شاهد ایجاد فضای بسته‌ی جهنمی‌ای می‌شویم که هیچ یک از پنج شخصیت راه فراری از آن نمی‌یابند و تنها راه نجاتشان را دروغ گفتن‌های پی‌در‌پی می‌دانند که به متلاشی شدن روابط‌شان می‌انجامد.

در توضیحات پشت جلد کتاب آمده است:

این نمایشنامه اولین‌بار در تاریخ ۱۶ ماه می ۲۰۱۵ در Schaubuhne در برلین، به کارگردانی توماس استرمیر به روی صحنه رفت.

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
10 + 3 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.