گیشه: معرفی فیلم We Are Still Here

گیشه: معرفی فیلم We Are Still Here

«ما هنوز اینجاییم» یکی از فیلم‌های ترسناکِ خوش‌ساخت و فراموش‌شده‌ی سال ۲۰۱۵ بود که طرفداران این ژانر نباید آن را از دست بدهند. در این شماره از «گیشه»، همراه بررسی این فیلم از میدونی باشید.

سر زدن به افسانه‌های مورمورکننده‌ی محلی و نمایش حقیقتِ پشتِ داستان‌هایی که دهان به دهان بین مردم یک کلاغ، چهل کلاغ می‌شوند، یکی از داستان‌های محبوب و سنت‌های همیشگی ژانر وحشت است. بعضی مواقع این افسانه‌ها جایی در میان زندگی شخصیت‌ها حضور دارند و آنها را به درون دنیای خودشان می‌کشند و برخی اوقات آدم‌ها چیزی درباره‌‌شان نمی‌دانند و ناگهان با آنها برخورد کرده و مجبورند به مرور زمان آن ترس و دلهره‌ی غیرمنطقی را تجربه کنند و تبدیل به گویندگانِ یک قصه‌ی هراس‌برانگیز جدید برای نسل‌های بعد شوند. اگر فیلم «او تعقیب می‌کند» درباره‌ی رویش یکی از این قصه‌های غیرقابل‌باور اما حقیقی بود، «ما هنوز اینجاییم» درباره‌ی افسانه‌‌ی شیطانی‌ای است که سال‌ها است که کاری می‌کند تا مردم تیتر روزنامه‌های قدیمی را به یاد بیاورند و پیرمرد و پیرزن‌ها با چشم‌های ناآرام از «آن روزها» تعریف کنند؛ از گذشته‌ای که از چنگال فراموشی فرار کرده و جایی در زیرزمین خانه جاودانه شده است.

هر سال حداقل یک فیلم ترسناک فوق‌العاده داریم که به عنوان جدیدترین گل سرسبد این ژانر، در کنار به‌یادماندنی‌ها قرار می‌گیرد و در همه‌ی دسته‌بندی‌ها رتبه‌ی اول را کسب می‌کند. اگر «او تعقیب می‌کند» و «شب‌بخیر مامان» تنها سهم وحشت‌دوستان از سال ۲۰۱۵ باشند، «ما هنوز اینجاییم» جایی پایین‌تر از لحاظ کیفی، اهمیت و مقدار شگفتی قرار می‌گیرد و به قول معروف از ته‌دیگ‌های ۲۰۱۵ است. اگرچه فیلم به‌طرز افسوس‌برانگیزی این پتانسیل را داشته تا به اصل‌کاری‌های این ژانر هم صعود کند و این‌گونه در مسیر خوش‌به‌حال شدنِ ما حرکت کند، اما متاسفانه برخی کم‌کاری‌ها سبب شده تا «ما هنوز اینجاییم» در حد انتخاب‌های دوم اما مهم این ژانر در سال ۲۰۱۵ باقی بماند. اما این دلیل نمی‌شود در سبکی که تعداد ساخته‌های جدید قابل‌اعتنایش همچون طلا نایاب است، از کنارشان به سادگی عبور کنیم. چون «ما هنوز اینجاییم» شاید فیلم  کامل و بی‌نظیری نباشد، اما یکی از آن سواری‌های هیجان‌انگیزِ باشخصیتی است که می‌تواند تبدیل به  فیلم‌ کرایه‌ای/ویدیوکلوپی عالی شود.

فیلم با تصاویری از زمین‌های برفی، درختان خشک، جاده‌های یخ‌زده و صدای زوزه‌ی بادهای زمستانی آغاز می‌شود. چنین عناصری زود این حس را در تماشاگر ایجاد می‌کند که بله، ظاهرا با یکی از آن فیلم‌های ترسناک مستقل/هنری طرف هستیم. مخصوصا بعد از اینکه در اولین برخوردمان با زوج اصلی داستان، آنها به مرگ نابهنگام فرزند جوانشان اشاره می‌کنند و طوری حرف می‌زنند که انگار هنوز نتوانسته‌اند غم و اندوه این واقعه‌ی تراژیک را فراموش کنند. از اینجا به بعد حتی ممکن است حاضر شوید شرط ببندید که با یکی از ترس‌های روان‌شناختی طرف هستید که به جای شوک‌ها و جامپ‌اسکرهای چیپ و بی‌خاصیت، روی اتمسفرسازی و تسخیر تماشاگر از طریق داستان عمیقش تمرکز می‌کند اما حقیقت واقعی فیلم چیز دیگری است یا به عبارتی دیگر، وحشتِ زیرپوستی فیلم بالاخره از نیمه به بعد راهی به بیرون پیدا می‌کند و پیش‌بینی‌تان را درهم می‌شکند. اگر فیلم را هنوز تماشا نکرده‌اید بهتر است بدانید به محض اینکه احساس کردید قرار است به جای خون و خونریزی دیوانه‌وار با یک تجربه‌ی بی‌قرارکننده‌ی روحی مواجه شوید، فیلم برعکسش را ثابت می‌کند. اینجا به همان سوال اصلی فیلم می‌رسیم که برای نتیجه‌گیری نهایی درباره‌ی «ما هنوز اینجاییم» باید جوابی قانع‌کننده برای آن پیدا کنیم؛ اینکه آیا عوض کردن دنده‌ی ناگهانی فیلم از اسرارآمیز بودن به برپایی جهنم به نفع فیلم تمام شده یا نه؟ یا اینکه آیا فیلم واقعا موفق شده حرکت غیرمنتظره‌اش را همچون یک شوک واقعی به اجرا در بیاورد؟

«ما هنوز اینجاییم» قصد ندارد در قواعد ژانر دست ببرد یا نوآوری کند (همیشه که حتما برای موفقیت نباید نوآوری کرد). در عوض، فیلم با اجرای درست کلیشه‌هایش می‌میرد و زنده می‌ماند. «ما هنوز اینجاییم» یکی از کلون‌های فیلم‌های ترسناک دهه‌ی ۶۰ و ۷۰ است. یعنی کافی است با فیلم‌های دیوانه‌وار آن دوران از جمله برای مثال «کابوس خیابان اِلم» بزرگ شده باشید، تا مسیری که «ما هنوز اینجاییم» قدم در آن گذاشته را کاملا حس کنید و بیشتر از هرکسی از فیلم لذت ببرید. «ما هنوز اینجاییم» فیلمی است که در آن خانه‌ی جن‌زده داریم، مهمانانِ ناخوانده‌ای که داستانی عجیب از گذشته‌ی آن خانه برای صاحبان جدیدش تعریف می‌کنند، داریم، حتی سروکله‌ی این سوال آشنا هم پیدا می‌شود که این زوج دقیقا چرا تصمیم گرفتند بروند و خانه‌ای چندصدساله در وسط بیابان را خریداری کنند؟ زوج اصلی داستان طبق معمول دوستانی دارند که دست‌شان در کار احضار ارواح است. نیرو‌های آزاردهنده‌ی حاضر در خانه، شامل رازی قدیمی می‌شوند و آه و ناله‌ی یک آبگرمکن قدیمی در زیرزمین، صدای قالب فیلم است. «ما هنوز اینجاییم» چنین فیلمی باقی می‌ماند، تا اینکه فیلم تصمیم‌ می‌گیرد با شلیک یک گلوله‌ی شات‌گان، فرمانش را به سمت وادی خون و سیاهی بچرخاند.

یکی از دلایلی که نیمه‌ی اول فیلم خیلی خوب کار می‌کند این است که کارگردان نشان می‌دهد اهل حرکت‌های بی‌ارزش برای ترساندن تماشاگر نیست، بلکه سر تولید تعلیق و جامپ‌اسکر‌های تاثیرگذار وقت و حوصله صرف می‌کند. از همین سو، انتظار چندتا لحظه‌ی «مچ‌تو گرفتم!» را از فیلم داشته باشید. پیچش نهایی فیلم هم به‌طور کلی تصمیم اشتباهی نیست چون اصولا این دسته از فیلم‌های ترسناک چنین دور برگردانی را طلب می‌کنند. نکته‌ این است که ما چطور باید آن را به شکلی اجرا کنیم که در قالب فیلم چفت شود. در یک کلام، «ما هنوز اینجاییم» آن‌قدر که در اتمسفرسازی موفق است، در باز کردن شیرِ مرگ‌و‌میر نیست. یکی از دلایل این موضوع به ضعف فیلمنامه در معرفی بهتر مردم شهر و نحوه‌ی کارگردانی سکانس نهایی برمی‌گردد که تاحدودی کم دارد. «ما هنوز اینجاییم» شاید از عناصر ترسناک‌های دهه‌ی ۶۰ پیروی می‌کند، اما این پیروی باید در الهام‌گیری از تنظیمات داستانی خلاصه شود و به اجرا کشیده نشود. شاید سکانس نهایی فیلم ۱۵ سال پیش فوق‌العاده از آب در‌می‌آمد، اما این روزها تماشاگر از اکشن‌ها، استرس، هیجان و توجه به جزییات می‌خواهد. تنظیمات جمع‌بندی پایانی فیلم با وجود مردم چاقو به‌دست، ارواح و قهرمانان‌ِ دست‌پاچه‌مان این پتاسیل را داشته تا تبدیل به یکی از آن درگیری‌های جذاب «تهاجم به خانه» شود، اما متاسفانه نتیجه‌ی نهایی به چیزی فراتر از یک جشنواره‌ی خون و خونریزی معمولی صعود نمی‌کند.

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
11 + 8 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.