در گزارش باکس آفیس این هفته افتتاحیهی تاریخساز مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست را بررسی کرده و ۱۰ فیلم پُرفروش هفته را مرور میکنیم. همراه میدونی باشید.
گزارش باکس آفیسِ این هفته را با غوغای مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست شروع میکنیم که تمام تصوراتِ قبلیمان دربارهی میزانِ فروش یک بلاکباستر در دورانِ کرونا را با خاک یکسان کرد. محصولِ سونی/مارول که با ۲۰۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده است، به افتتاحیهی سهروزهی فکاندازِ ۲۶۰ میلیون دلار دست یافت. این رقم ۲ برابرِ درآمد ۱۲۱ و نیم میلیون دلاریاش در روز جمعه است که دقیقا با افتتاحیههای جنگ ستارگان: نیرو برمیخیزد (۲۴۷ میلیون افتتاحیه از ۱۱۹ میلیون درآمد روز جمعه)، روگ وان (۱۵۵ میلیون / ۷۵ میلیون)، آخرین جدای (۲۲۰ میلیون / ۱۰۵ میلیون) و ظهور اسکایواکر (۱۷۷ میلیون / ۹۰ میلیون) یکسان است. راهی به خانه نیست اولین فیلمِ دوران کروناست که به بیش از ۱۰۰ میلیون دلار افتتاحیه دست پیدا کرده است (نزدیکترینش افتتاحیهی ۹۰ میلیون دلاری ونوم: بگذار کشتار برپا شود بود) و در جریانِ فقط سه روز به پُرفروشترین فیلم گیشهی آمریکای شمالی از زمانِ ظهور اسکایواکر (۵۱۵ میلیون دلار) تاکنون بدل شده است.
همچنین، ساختهی جان واتس یک پله بالاتر از انتقامجویان: جنگ ابدیت (۲۵۷ میلیون دلار)، تنها پشتسرِ کاراگاه محلهچینیها ۳ (۳۹۸ میلیون دلار در چین) و انتقامجویان: پایان بازی (۳۵۶ میلیون دلار) در ردهی سوم بزرگترین افتتاحیههای تکمنطقهایِ تاریخِ باکس آفیس جای میگیرد. افتتاحیهی راهی به خانه نیست حتی با احتساب نرخ تورم هم تنها پشتسرِ انتقامجویان ۴ و نیرو برمیخیزد (۲۴۷ میلیون دلار در سال ۲۰۱۵ / ۲۶۸ میلیون دلار به نرخ امروز) قرار میگیرد. این فیلم در طولِ سه روز نهتنها بیشتر از چیزی که بلکپنتر در طول چهار روز فروخته بود (۲۴۲ میلیون دلار) بهدست آورده، بلکه از مجموعِ درآمد خانگی شانگچی و افسانهی دَه حلقه و جاودانگان هم عبور کرده است. قابلذکر است که افتتاحیهی سهروزهی راهی به خانه نیست حتی از افتتاحیههای طولانیترِ مرد عنکبوتی ۲ (۱۸۰ میلیون دلار افتتاحیهی پنجروزه در سال ۲۰۰۴)، مرد عنکبوتی شگفتانگیز (۱۳۷ میلیون دلار افتتاحیهی ششروزه در سال ۲۰۱۲) و مرد عنکبوتی: دور از خانه (۱۸۵ میلیون دلار افتتاحیهی ششروزه در سال ۲۰۱۹) هم بیشتر است.
خب، سؤال این است که دلیلِ این موفقیتِ استثنایی چیست؟ برای یک بار هم که شده جواب بدیهی است: مرد عنکبوتی پُرطرفدارترین ابرقهرمانِ کامیکبوکیِ دنیا است. البته که در دورانی سوپرمن پُرسروصداتر بوده است، واندروومن یا بلکپنتر به معرفِ جو فکری یک دوره بدل شدهاند یا بتمن روی بورس بوده است، اما راستش درحالی شخصیتهای مختلفی موقتا لقبِ محبوبترین ابرقهرمان یک دورهی خاص را بهدست میآورند که مرد عنکبوتی بهطور مُستمر ابرقهرمانِ محبوبِ ازلی و ابدی عموم مردم بوده است و باقی مانده است. ناسلامتی فیلمهای اسپایدرمن با رکوردشکنیهای اینشکلی بیگانه نیستند. نهتنها قسمتِ اول مرد عنکبوتیِ سم ریمی به نخستین افتتاحیهی ۱۰۰ میلیون دلاری تاریخِ باکس آفیس بدل شد و با کسب ۴۰۳ میلیون دلار در خانه، بر هر دوی ارباب حلقهها: دو بُرج (۳۴۲ میلیون دلار) و جنگ ستارگان: حملهی کلونها (۳۱۰ میلیون دلار) غلبه کرد، بلکه پنج سال بعد افتتاحیهی ۱۵۰ میلیون دلاری مرد عنکبوتی ۳ هم حکم اولین نمونه از نوعِ خودش را داشت. حتی سری منفورِ مرد عنکبوتی شگفتانگیز هم کماکان به ۷۶۰ میلیون دلار فروش جهانی در سال ۲۰۱۲ و ۷۰۵ میلیون دلار فروش جهانی در سال ۲۰۱۴ دست پیدا کرد.
اما منهای محبوبیتِ ذاتی مرد عنکبوتی و سلطهی تمامعیار دنیای سینمایی مارول، دومین فاکتورِ تأثیرگذار در موفقیت عظیم راهی به خانه نیست، نوستالژی چندنسلی است. درست همانطور که قبلا در رابطه با نیرو برمیخیزد، بازسازی لایواکشنِ دیو و دلبر و اقتباسِ رُمانِ آنِ استیون کینگ دیدیم، وقتی یک آیپی مورد توجهی چند نسل از مخاطبان قرار گرفته است و در دورانهای مختلف بهوسیلهی سینماروهایی در سن و سالهای مختلف کشف شده است، آن آیپی با جذب حداکثر مخاطب ممکن به دستاورد تجاری عظیمی دست پیدا میکند. برای مثال، بازسازی دیو و دلبر علاوهبر طرفدارانِ انیمیشنِ اورجینال دیزنی در سال ۱۹۹۱، از طرفدارانِ اِما واتسون در فیلمهای هری پاتر هم بهره میبُرد. بازسازی اخیر رُمان آن هم در آن واحد به طرفدارانِ کتاب اورجینال استیون کینگ، طرفدارانِ مینیسریال شبکهی اِیبیسی در سال ۱۹۹۰ و همهی سینماروهایی که این دو را در نقاط مختلفی از زندگیشان کشف کرده بودند، مُجهز بود. مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست هم حداکثر استفاده را از نوستالژیِ سهگانهی سم ریمی و نوستالژیِ فیلمهای ریبوتِ مارک وب کرده است.
سونی درحالی بازگشتِ پنجتا از تبهکارانِ هر سه مجموعهی مرد عنکبوتی و بازیگرانِ اورجینالشان را افشا کرد که احتمال بازگشت توبی مگوایر و اَندرو گارفیلد را مخفی نگه داشت. یکی از نقاط قوتِ راهی به خانه نیست که اکثر منتقدان به آن اشاره کردهاند این است که این فیلم در عینِ اینکه بهعنوان یک داستان مستقل روی پای خودش میایستد، شامل جذابیتهای متعددی برای جامعهی طرفدارانِ هاردکورِ مرد عنکبوتی هم است. همچنین این فیلم برخلاف بتمن علیه سوپرمن (که مدام تمرکزش را از کلارک کنت دور میکرد) و ظهور اسکایواکر (که پُر از غافلگیریهایی بود که بیش از خودِ شخصیتها، برای مخاطبان معنادار بودند) درحالی فراهمکنندهی خداحافظیهای احساسی با اسپایدرمنهای قبلی است که هیچوقت فراموش نمیکند که اولویت اصلیاش روایت داستان شخصیِ نسخهی تام هالند است. درنهایت، درست مثل چیزی که قبلا در رابطه با سری سریع و خشن دیدیم، سونی بهوسیلهی این فیلم لغزشهای بدنامش (ریبوتِ سری سم ریمی و تلاشش برای متحول کردنِ مرد عنکبوتی شگفتانگیز به دنیای سینمایی مشترکِ خودش) را در طولانیمدت به موفقیت تغییر داده است.
سریع و خشن ۲ بدون وین دیزل و سریع و خشن: توکیو دریفت بدون هر دوی دیزل و پُل واکر ساخته شدند. ناتوانی یونیورسال در ساختِ یک دنبالهی رسمی برای فیلم اول، تجدید دیدارِ موردانتظار تیم بازیگران فیلم اورجینال را بهشکل برنامهریزینشدهای عقب انداخت. به بیان دیگر، عقب اُفتادنِ دنبالهی واقعی سریع و خشن تقضا و هیجانزدگی برای آن را بیشازپیش افزایش داده بود. همچنین، آن دو اسپینآف معرفیکنندهی شخصیتهای مکملِ محبوبی مثل هـان بودند که فیلمهای بعدی میتوانستند از آنها استفاده کنند. بنابراین وقتی نوبت به سریع و خشن ۵ رسید، این فیلم یک سال جلوتر از گردهمایی ابرقهرمانان مارول در انتقامجویان، حکم یک کراساُورِ «اونجرز»گونه را داشت. آنها درحالی دام، برایان و میا (لِتی در فیلم چهارم کُشته شده بود) را بازگرداندند که تقریبا همهی کاراکترهای اصلی چهار فیلم قبلی را نیز به جمع آنها اضافه کردند. وینس (مت شولتس) از سریع و خشن ۴، رومن (گیبسون) و تِج (لوداکریس) از سریع و خشن ۲، هان از توکیو دریفت و جیزل (گال گدوت) از سریع و خشن ۴، همه با هم یک خانوادهی بزرگ را تشکیل میدادند.
اگر راز موفقیت دنیای سینمایی مارول نقشهی مدون و ازپیشطراحیشدهاش بود، راز شکوفایی دنیای سینمایی سریع و خشن، وفقپذیری هوشمندانهی یونیورسال برای متحول کردن کمبودهای این مجموعه به نقاط قوتش بود. اکنون در رابطه با مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست هم با وضعیتِ مشابهای طرف هستیم. سونی همهی تنفرهایی را که در این سالها به خاطر لغو چهارمین فیلم توبی مگوایر و مدیریت ناشیانهی ریبوتِ شکستخوردهی اَندرو گارفیلد دریافت کرده بود، برداشت و آنها را با جامه عمل پوشاندن به تقاضاها و حسرتهای تلنبارشدهی طرفداران به برتریهای راهی به خانه نیست متحول کرد.
خلاصه اینکه، راهی به خانه نیست که اکثر نقدهایش مثبت است و میانگین امتیازِ A مثبت را از تماشاگرانش دریافت کرده، حتی با دوامی شبیه به آخرین جدای یا ظهور اسکایواکر نیز به چیزی بینِ ۷۱۳ تا ۷۳۷ میلیون دلار درآمدِ خانگی دست خواهد یافت و هر دوامی بهتر از این، جایگاه نبردِ دریاچهی چانگچین (۹۰۰ میلیون دلار در چین) و نیرو برمیخیزد (۹۳۷ میلیون دلار در آمریکای شمالی) را تهدید خواهد کرد. اگر راهی به خانه نیست درست شبیه به روگ وان ۳/۴۳ برابرِ افتتاحیهاش بفروشد (۵۲۹ میلیون از ۱۵۵ میلیون افتتاحیه)، فروش نهایی ۸۶۵ میلیون دلاریاش پیشبینی میشود که فقط اندکی کمتر از انتقامجویان: پایان بازی (۸۵۸ میلیون دلار / ۸۷۱ میلیون دلار با احتساب نرخ تورم) است و در صورتی که مثل هابیت: برهوت اسماگ به ۳/۵۱ برابرِ افتتاحیهاش دست پیدا کند (۲۵۸ میلیون از ۷۳ میلیون افتتاحیه)، ۸۹۷ میلیون دلار خواهد فروخت.
نکته این است: در تاریخِ باکس آفیس سابقه نداشته که فیلم تحسینشدهای که در اواسط دسامبر به افتتاحیهی بزرگی دست پیدا میکند، در ادامه سقوط کند. بنابراین، همهی نشانهها حاکی از صعودِ راهی به خانه نیست به بینهایت و فراتر از آن هستند. مجموعِ درآمد کل فیلمهای آخرهفتهی اخیر ۲۷۵ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار است که یازده درصد بهتر از مجموعِ درآمد همین آخرهفته از دو سال پیش است. همچنین، مجموع درآمد کلِ باکس آفیسِ آمریکای شمالی از اول ژانویهی ۲۰۲۱ تا نوزدهم دسامبر ۴ میلیارد و ۶۸ میلیون دلار برآورد شده است که بهطرز قابلدرکی ۸۲ درصد بهتر از سال گذشته است. طبق نظرسنجی از کسانی که این آخرهفته به دیدن راهی به خانه نیست رفتهاند، آنها به این دلایل تماشای آن را انتخاب کردهاند: مجموعهی مرد عنکبوتی (۵۶ درصد)، مجموعهی مارول (۴۴ درصد)، گروه بازیگران (۴۳ درصد)، داستان (۴۰ درصد)، تام هالند (۳۳ درصد)، تبلیغات دهان به دهانِ مثبت (۲۶ درصد)، همراه شدن با کسی که قصد دیدن این فیلم را داشته است (۲۵ درصد)، زِندیا (۲۰ درصد) و کارگردانش جان واتس (۱۲ درصد).
۳۱ درصد از درآمدِ افتتاحیهی این فیلم متعلق به سالنهای آیمکس و دیگر سینماهای ممتاز است. ۶۲ درصد از تماشاگران فیلم ۱۸ تا ۳۴ ساله بودهاند و افراد بین ۳۴ تا ۴۴ ساله هم ۱۰ درصدشان را شامل میشدند. راهی به خانه نیست اما ۳۳۴ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار هم از نمایش در ۶۰ بازارِ خارجی بهدست آورد. مجموع افتتاحیهی جهانی ۵۹۴ میلیون و ۲۰۰ هزار دلاری این فیلم، آن را پشتسرِ انتقامجویان: جنگ ابدیت (۶۴۰ و نیم میلیون دلار) و انتقامجویان: پایان بازی (یک میلیارد و ۲۲۰ میلیون دلار) در ردهی سوم بزرگترین افتتاحیههای جهانی تمام ادوار قرار میدهد و این تازه درحالی است که این فیلم هنوز در بازار چین روی پرده نرفته است (بازاری که دور از خانه ۱۹۹ میلیون دلار از درآمدش را از آنجا بهدست آورد). بنابراین، در حال حاضر دیگر سؤال این است که آیا راهی به خانه نیست اولین فیلم یک میلیارد دلاریِ دوران کرونا خواهد بود یا نه (این اتفاق تضمینشده است)؛ حالا سؤال این است که آیا درآمد نهایی این فیلم به قسمت اول انتقامجویان (یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار) نزدیکتر خواهد بود یا به انتقامجویان: جنگ ابدیت (۲ میلیارد و ۴۸ میلیون دلار). چون بالاخره ماتریکس: رستاخیزها و آواز بخوان ۲ از آخرهفتهی پیشرو اکران میشوند و چه معجزهای میشد اگر واقعا فضای کافی برای شکوفایی هر سهتای آنها درکنار یکدیگر وجود داشت.
حالا که حرف از ماتریکس ۴ شد، بگذارید بگویم که ساختهی لانا واچوفسکی یک هفته زودتر از اکرانِ جهانیاش در چند بازارِ خارجی روی پرده رفت. این فیلم ۹ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار از نمایش در روسیه، ژاپن، تایلند و چهار بازارِ کوچکتر بهدست آورد که در این زمینه، ۸ درصد بهتر از جاودانگان و ۱۲ درصد بهتر از تنتِ کریس نولان ظاهر شده است. جاودانگان درحالی تاکنون ۲۳۴ میلیون دلار در گیشهی خارجی فروخته است که تنت هم در تابستان ۲۰۲۰ به ۳۰۵ میلیون دلار درآمدِ خارجی دست یافت که چه در آن زمان و چه حالا آمار درخشانی حساب میشود. گرچه مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست یک رقیبِ بیاندازه بیرحم برای اکشنِ بزرگسالانهی کیانو ریوز و کری-اَن ماس حساب میشود، اما تحلیلگران اُمیدوارند که کریسمس ۲۰۲۱ به تکرارِ کریسمس ۲۰۱۷ که طی آن آخرین جدای (همتای مرد عنکبوتی ۳)، جومانجی: به جنگل خوش آمدید (ماتریکس ۴) و بزرگترین شومن ( آواز بخوان ۲) شانه به شانهی یکدیگر اکرانِ مسالمتآمیزی را درنهایت هارمونی تجربه کردند و به بهترین درآمدِ خودشان دست پیدا کردند، تبدیل شود.
با وجود این، باتوجهبه شرایط کرونا، پخش همزمانِ ماتریکس ۴ روی اچبیاُ مکس و ماهیت مستقل این فیلم (که الزاما قصد آغاز یک سهگانهی جدید را ندارد)، دستیابی این فیلم به چیزی نزدیک به فروش خارجی تنت نیز یک پیروزیِ رضایتبخش حساب میشود. درواقع، بخشِ کنایهآمیزِ ماجرا این است که شاید در گذشته درآمدِ ماتریکس: انقلابها (۱۳۷ میلیون خانگی و ۴۲۷ میلیون جهانی) ناامیدکننده بود، اما در شرایط فعلی این رقم نتیجهی خیلی خوبی برای ماتریکس ۴ تفسیر میشود. با همهی اینها، افتتاحیههای مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست، هالووین میکُشد و ونوم ۲ که برابر با همان چیزی که در شرایط غیرکرونایی از آنها انتظار میرفت بودند، حداقل به احتمالِ دستیابی ماتریکس ۴ به افتتاحیهای نزدیک به شرایط نرمال اشاره میکنند.
دومین تازهاکران این هفته اما کوچهی کابوس (Nightmare Alley)، فیلم جاهطلبانهی تحسینشدهی گیرمو دلتورو است که زیر دست و پای نبردِ مرد عنکبوتی و دشمنانش له و لورده شد. این فیلم نوآرِ تاریخی حتی با وجودِ نقدهای اکثرا مثبت و سروصدای قابلتوجهای که در بینِ سینمادوستانِ آنلاین ایجاد کرده است، به فقط ۲ میلیون و ۹۵۰ هزار دلار افتتاحیه دست یافت. رقمی که حتی از افتتاحیهی ۵ میلیون دلاری امثالِ شاه ریچارد، آخرین دوئل و دیشب در سوهو نیز کمتر است و در عوض بیشتر به افتتاحیهی یک میلیون و ۹۵۰ هزار دلاری یادآوری (Reminiscence) نزدیک است.
اما در زمینهی اخبار فیلمهای قدیمی باکس آفیس، موزیکال داستان وست ساید (West Side Story) را در ردهی سوم جدول پیدا میکنیم که این هفته اندک اُمیدی که برای کامبکزدنش وجود داشت نیز از بین رفت. گرچه عدهای امیدوار بودند که ساختهی تحسینشدهی استیون اسپیلبرگ افتتاحیهی ناامیدکنندهی ۱۰ میلیون دلاریاش را با دوامِ طولانیمدتِ «بزرگترین شومن»گونهاش (۱۷۴ میلیون دلار فروش خانگی از ۹ میلیون دلار افتتاحیه) جبران کند، اما اُفت فروشِ ۶۸ درصدی این فیلم و درآمد ناچیزِ ۳ میلیون و ۴۲۰ هزار دلاریاش در دومین آخرهفتهاش، هرگونه اُمید برای بقای آن را بهشکلِ قاطعانهای نابود کرد. این فیلم که با ۱۰۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده، میرود تا به فقط ۱۸ میلیون دلار درآمدِ نهایی دست پیدا کند که نهتنها از در ارتفاعات (In the Heights) که به ۳۰ میلیون دلار فروش از ۱۱ و نیم میلیون دلار افتتاحیه دست یافته بود کمتر است، بلکه نتیجهی ضعیفتری در مقایسه با موزیکالِ بسیار تمسخرشدهی گربهها (۲۷ میلیون از ۵ میلیون افتتاحیه) حساب میشود.
بنابراین نزدیکترین موردِ مشابهی داستان وستساید نه بزرگترین شومن، بلکه استار ترک: نمسیس (Star Trek: Nemesis) است؛ فیلمی که در اواسط دسامبر ۲۰۰۲ به ۱۸ و نیم میلیون دلار افتتاحیه دست یافت، در دومین آخرهفتهاش در نتیجهی رویارویی با ارباب حلقهها: دو بُرج (۶۴ میلیون افتتاحیهی سهروزه / ۱۰۵ میلیون افتتاحیه پنجروزه)، با ۷۶ درصد اُفت فروش مواجه شد و به کسب ۶۴ میلیون دلار فروش نهایی رضایت داد. این درحالی است که با وجودِ آغاز اکران پیشدرآمدِ کینگزمن (The King's Man) از چهارشنبهی پیشرو، داستان وستساید دیگر اولویتِ دیزنی حساب نمیشود. رویاپردازی برخیها در شبکههای اجتماعی که میگفتند نتیجهگیری دربارهی سرنوشتِ ناگوار داستان وستساید فعلا زود است و اعتقاد داشتند این فیلم هنوز میتواند به تکرار بزرگترین شومن بدل شود، هرگز قرار نبود به واقعیت بپیوندد. حقیقت این است که بزرگترین شومن یکی از آن معجزههایی است که تقریبا هیچوقت اتفاق نمیاُفتند. اینکه این فیلم چهار سال پیش به یک استنثا بدل شد به این معنی است که حالا هر وقت یک فیلم با افتتاحیهی بدی مواجه میشود، میتوان از بزرگترین شومن بهعنوان یک ضداستدلال استفاده کرد.
مقالات مرتبط
- آیا ماتریکس ۴ این مجموعه را به پُرفروشترین مجموعهی بزرگسالانهی تاریخ بدل میکند؟چرا The Suicide Squad در گیشه شکست خورد؟سریع و خشن چگونه به بزرگترین مجموعه اورجینال سینما تبدیل شد؟
بزرگترین شومن در بین فیلمهایی که در بیش از ۱۲۰۰ سینما اکران شدهاند، پشت سر تایتانیکِ جیمز کامرون (۶۰۰ میلیون دلار از ۲۸ میلیون دلار افتتاحیه)، در ردهی دوم بادوامترینِ فیلم تاریخ باکس آفیس جای گرفت. درآمدِ خانگی این فیلم ۱۹/۸ برابرِ افتتاحیهی سهروزهاش و ۱۳ برابر افتتاحیهی پنجروزهاش بود (در مقایسه، درآمد شرک ۲ فقط ۳/۴ برابرِ افتتاحیهی پنج روزهاش بود). تازه، نباید فراموش کرد که بزرگترین شومن بعد از فیلم جنگ ستارگان اکران شد (با تاکید روی «بعد از»). کسانی که میخواستند آخرین جدای را فقط برای یک بار تماشا کنند، این کار را پیش از آغاز اکرانِ جومانجی: به جنگل خوش آمدید و بزرگترین شومن انجام داده بودند. در مقایسه، داستان وستساید پیش از مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست اکران شد. این یعنی کسانی که اولویتشان تماشای مرد عنکبوتی ۳ بود، ترجیح دادند پولشان را برای دیدنِ مهمترین فیلم آخرِ سال نگه دارند.
گرچه اکران داستان وستساید در آخرهفتهی پیشرو بهجای هفتهی قبل تغییری در موفقیت یا شکستش ایجاد نمیکرد، اما مطمئنا به بهبودِ شرایط فعلیاش کمک میکرد. شاید از آنجایی که پیشدرآمدِ کینگزمن آیپی ارزشمندتری برای دیزنی حساب میشود، این شرکت ترجیح داده تا هفتهی بعد از مرد عنکبوتی ۳ را به اکرانِ آن اختصاص بدهد. بنابراین، شایدِ تصمیم عاقلانهتر این بود که دیزنی هر دوی داستان وستساید و کینگزمن را همزمان بعد از مرد عنکبوتی ۳ اکران میکرد. بالاخره در کریسمس ۲۰۱۱ شاهد این بودیم که هردوی اسب جنگی و ماجراهای تنتن با وجودِ اکران همزمانشان، دربرابر مأموریت غیرممکن: پروتکل شبح و شرلوک هلمز: بازی سایهها از پسِ خودشان برآمدند و به موفقیتهای خوبی بدل شدند. اگر بپذیریم که دیزنی اشتباه کرده است، اشتباهش این است که داستان وستساید را بهجای بعد از مرد عنکبوتی ۳، قبل از آن اکران کرد. گرچه ناکامی تجاری داستان وستساید احتمالِ موفقیت این فیلم در اُسکار را کاهش نمیدهد (تکتک درامهای اسپیلبرگ از زمان نجات سرباز رایان در سال ۱۹۹۸ تاکنون نامزد بهترین فیلم اُسکار شدهاند)، اما حتما به نفعش هم نخواهد بود.
جدول ۱۰ فیلم برتر آخرهفته (۱۷ تا ۱۹ دسامبر ۲۰۲۱)
ردیف | نام فیلم | درآمد آخرهفته | مجموع آمریکای شمالی | تعداد هفته |
---|---|---|---|---|
۱ | Spider-Man: No Way Home | ۲۶۰ میلیون دلار | ۲۶۰ میلیون دلار | ۱ |
۲ | ||||
۳ | ||||
۴ | ||||
۵ | Nightmare Alley | ۲ میلیون و ۹۵۸ هزار دلار | ۲ میلیون و ۹۵۸ هزار دلار | ۱ |
۶ | House of Gucci | یک میلیون و ۸۵۴ هزار دلار | ۴۴ میلیون و ۸۸۶ هزار دلار | ۴ |
۷ | Pushpa: The Rise - Part 1 | یک میلیون و ۳۲۰ هزار دلار | یک میلیون و ۳۲۰ هزار دلار | ۱ |
۸ | ||||
۹ | ||||
۱۰ |