گزارش باکس آفیس: مجموعه ماتریکس در آستانه شکستن رکوردی جدید

قسمت نخستِ ماتریکسِ واچوفسکی‌ها در اوایل سال ۱۹۹۹ به یک موفقیتِ غیرمنتظره بدل شد. این فیلم پس از کسب ۳۷ میلیون دلار به‌عنوان افتتاحیه‌ی چهارشنبه تا یکشنبه‌اش، به‌لطفِ نقدهای فوق‌العاده مثبت و سروصدای رسانه‌ای پیرامونش، دوام قوی و طولانی‌مدتی را تجربه کرد و به مجموعِ خانگی ۱۷۱ میلیون دلار و مجموع جهانی ۴۶۷ میلیون دلار از فقط ۶۵ میلیون دلار بودجه دست یافت (۷/۲ برابر بودجه‌ی تولیدش). این فیلم عمیقا بدعت‌گذار که به سرگرمیِ معرف اواخر دهه‌ی ۹۰ و اوایل دهه‌ی ۲۰۰۰ بدل شد، پُرفروش‌ترین فیلمِ برادران وارنر از زمان گردباد (۲۴۱ میلیون خانگی و ۴۹۶ میلیون جهانی از ۹۰ میلیون بودجه در تایستان ۱۹۹۶) نام گرفت. همچنین، ماتریکس علاوه‌بر غوغا در سینما، به تصویب‌کننده جایگاهِ صنعتِ تازه‌وارد دی‌وی‌دی هم بدل شد.

از آنجایی که ماتریکس حکم فیلمی را داشت که همه‌ی خوره‌های جوانِ فرهنگ عامه حتما باید یک نسخه از آن را برای خودشان می‌داشتند و از آنجایی که حال‌و‌هوایِ تکنولوژیک و آینده‌نگارانه‌اش به‌طرز ایده‌آلی مناسب این تکنولوژی جدید بود، پس، ماتریکس به نخستینِ دی‌وی‌دی‌ای که بیش از یک میلیون نسخه در ایالات متحده فروخته بود بدل شد و در ادامه رفت تا به نخستین دی‌وی‌دی‌ای که بیش از سه میلیون نسخه در این کشور فروخته است، بدل شود. تا زمانِ نوامبر ۲۰۰۳، یک ماه بعد از اکرانِ ماتریکس: بارگذاری مجدد، مجموع فروشِ دی‌وی‌دی فیلم اول از ۳۰ میلیون نسخه تجاوز کرده بود. ماتریکس نه‌تنها مسبب ظهورِ تقلیدکاران بسیاری مثل فرشتگان چارلی و شرک شد، بلکه جای جنگ ستارگان: تهدید شبح در کانونِ توجه‌ی فرهنگ عامه را تصاحب کرد و به یکه‌تازی فیلم جُرج لوکاس پایان داد (هرچندِ این باعث نشد تهدید شبح ۴۳۴ میلیون دلار در خانه و ۹۲۴ میلیون دلار در دنیا نفروشد).

حالا که به گذشته نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم آن زمان نمی‌دانستیم که ماتریکس حکم آخرین نمونه از یک گونه‌ی در معرض انقراض خواهد بود؛ این فیلم به‌عنوان یک آی‌پیِ هالیوودی کاملا اورجینال (پیش از چیره شدنِ تمام‌عیار برندها بر سینما) آخرین باری بود که یک فیلم اورجینال فرصت پیدا کرد بر تخت پادشاهیِ باکس آفیس دنیا تکیه بزند. خلاصه اینکه ماتریکس: بارگذاری مجدد چهار سال بعد از قسمت اول درحالی اکران شد که دیگر یک نام ناشناخته نبود؛ این دنباله که به حُسن‌نیتِ ناشی از کیفیتِ خارق‌العاده‌ی فیلم اول و افزایش علاقه‌مندیِ طرفداران مجهز بود، در ماه مِی ۲۰۰۳ (اردیبهشت ۱۳۸۲) روی پرده رفت و به ۹۱ میلیون دلار افتتاحیه‌ی جمعه تا یکشنبه و ۱۳۴ میلیون دلار افتتاحیه‌ی پنج‌شنبه تا یکشنبه دست یافت. این فیلم ۲۸۱ میلیون دلار در گیشه‌ی آمریکای شمالی و ۷۴۲ میلیون دلار در دنیا فروخت و تا زمانِ اکران ددپول (۱۳۲ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار افتتاحیه و ۷۸۳ میلیون دلار فروش جهانی) در سال ۲۰۱۶، رکوردِ بزرگ‌ترین افتتاحیه‌ی خانگی یک فیلم بزرگسالانه و بزرگ‌ترین درآمدِ جهانی یک فیلم بزرگسالانه را حفظ کرد.

این دنباله‌ی به مراتبِ فلسفی‌تر، پُردیالوگ‌تر، جسورانه‌تر و غیرعامه‌پسندتر اما به مذاقِ عموم سینماروها خوش نیامد و عواقب نارضایتیِ آن‌ها شش ماه بعد خودش را نشان داد. ماتریکس: انقلاب‌ها که در تاریخ نوامبر ۲۰۰۳ (آبان ۱۳۸۲) اکران شد، با کُشتنِ هر دوی نئو و ترینیتی و پایان دادن به جنگ ماشین‌ها نه با یک پیروزی کامل، بلکه با یک پیمان‌نامه‌ی صلح (سرانجامی که درست بعد از حملات تروریستی یازده سپتامبر و جنگ عراق واقعا جسورانه بود)، داستان این سری را به سرانجامی قاطعانه رساند. این فیلم با کسب ۴۸ میلیون دلار به‌عنوان افتتاحیه‌ی چهارشنبه تا یکشنبه‌اش، به فقط ۱۳۷ میلیون دلار فروش خانگی دست یافت. با وجود این، انقلاب‌ها که با ۱۵۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده بود، ۴۲۷ میلیون دلار در دنیا فروخت که از لحاظ فنی نه‌تنها با درآمد شانگ‌چی یکسان است، بلکه بهتر از درآمد تلماسه است. این مقایسه نشان می‌دهد که هالیوود امروزه درحالی پولِ بیشتری خرجِ بلاک‌باسترهایش می‌کند که در آن واحد از میزانِ درآمد کمتری به‌عنوانِ معیارِ موفقیت تجاری‌شان استفاده می‌کند.

حالا اگر ماتریکس: رستاخیزها بتواند به درآمد جهانی خوبی دست پیدا کند و هر دوی شانگ‌چی (۲۲۵ میلیون دلار فروش خانگی) و زمانی برای مُردن نیست (۵۶۰ میلیون دلار در گیشه‌ی خارجی) نشان می‌دهند که چنین چیزی امکان‌پذیر است، در آن صورتِ این مجموعه‌ی چهار قسمتی به جدیدترین عضوِ یک باشگاه خیلی نادر بدل می‌شود: سه‌گانه‌ی اورجینالِ ماتریکس به مجموع یک میلیارد و ۶۳۵ میلیون دلار فروشِ جهانی از مجموع ۳۶۵ میلیون دلار بودجه دست پیدا کرد. پس اگر قسمت چهارم بتواند حداقل درآمد تنتِ کریستوفر نولان (۳۶۶ میلیون دلار در تابستان سال گذشته) را تکرار کند، آن وقت با پیوستن به دنیای سینمایی احضار (سه فیلم احضار، سه فیلم آنابل و یک فیلم راهبه)، به دومینِ مجموعه‌ی بزرگسالانه‌ی ۲ میلیارد دلاریِ تاریخ باکس آفیس بدل خواهد شد. از اوایل دهه‌ی ۲۰۰۰ که هالیوود کم‌کم اهمیتِ بازارهای خارج از آمریکای شمالی را کشف کرد، تعداد بلاک‌باسترهای بزرگسالانه کاهش یافت و تعدادِ بلاک‌باسترهای خانواده‌پسندانه‌ای مثل ترنسفورمرها، هری پاتر، دزدان دریایی کاراییب و اقتباس‌های کامیک‌بوکی افزایش پیدا کرد.

بنابراین، کاهشِ محبوبیتِ فیلم‌های بزرگسالانه به این معنا است که تنها و تنها هشت مجموعه‌ی بزرگسالانه در تاریخ باکس آفیس وجود دارند که از مرز یک میلیارد دلار فروشِ جهانی عبور کرده‌اند. قابل‌ذکر است، از آنجایی که مجموعه‌های ترمیناتور (۲ میلیارد دلار)، جان سخت (یک میلیارد و ۴۳۱ میلیون دلار) و بیگانه (یک میلیارد و ۶۳۰ میلیون دلار)، هرکدام حداقل دارای یک قسمت با درجه‌بندی سنی کودک‌پسندانه هستند، پس آن‌ها در این رده‌بندی نادیده گرفته می‌شوند. در نتیجه، هشت مجموعه‌ی تماما بزرگسالانه‌ی یک میلیارد دلاری باکس آفیس عبارت‌اند از: دو فیلم ددپول (یک میلیارد و ۵۷۰ میلیون دلار)، سه‌گانه‌ی خماری (یک میلیارد و ۴۰۴ میلیون دلار)، سه‌گانه‌ی کاراگاه محله‌چینی‌ها (یک میلیارد و ۳۶۵ میلیون دلار از بازار چین)، سه‌گانه‌ی پنجاه طیف گری (یک میلیارد و ۳۲۴ میلیون دلار)، شش فیلم رزیدنت ایول (یک میلیارد و ۲۳۰ میلیون دلار) و دو فیلم آنِ استیون کینگ (یک میلیارد و ۱۷۰ میلیون دلار).

سوالی که تا زمانِ اکران ماتریکس ۴ مشخص نخواهد شد این است که آیا علاقه‌مندی کاربران اینترنت به این فیلم، به طرفداران آنلاین و رسانه‌های خبری خلاصه شده است یا بازتاب‌دهنده‌ی اشتیاقِ عموم سینماروها است؟ از یک طرف، نخستین تریلر رستاخیزها یکی از شگفت‌انگیزترین تریلرهای ۲۰۲۱ بود، اما از طرف دیگر، معما این است که آیا عموم سینماروها ۱۸ سال بعد از سرانجامِ نه چندان رضایت‌بخشِ سه‌گانه‌ی اورجینال (که در گذر زمان طرفداران کالت خودش را پیدا کرده است) به دیدنِ فیلم چهارم اهمیت می‌دهند؟ حداقل تاریخ ثابت کرده سرنوشتِ دنباله‌هایی که دهه‌ها بعد از قسمت قبلی اکران می‌شوند، به واکنش مخاطبان به فیلم قبلی بستگی دارد: اگر مخاطبان فیلم قبلی را دوست داشته باشند، آن‌ها در شرایط امن‌تر و مطمئن‌تری قرار دارند. برای مثال، گرچه آزاد زندگی کن یا سخت بمیر (۲۰۰۷) بعد از فیلمِ محبوب جان سخت ۳ (سال ۱۹۹۵) اکران شد، اما جیغ ۴ (سال ۲۰۱۱) باید با خاطره‌ی بدِ طرفداران از جیغ ۳ (۲۰۰۰) دست‌و‌پنجه نرم می‌کرد.

بنابراین، شاید سرنوشتِ ماتریکس ۴ در گیشه به پاسخ این سؤالِ تعیین‌کننده بستگی دارد: آیا برادران وارنر می‌تواند بدون نادیده گرفتنِ کسانی که به کیفیت خوب دنباله‌ها اعتقاد دارند، به عموم سینماروها اطمینان‌خاطر بدهد که حال‌و‌هوایِ رستاخیزها به فیلم اول نزدیک‌تر خواهد بود؟ قابل‌ذکر است که دستیابی رستاخیزها به درآمدِ ۴۲۷ میلیون دلاری ماتریکس: انقلاب‌ها هم باتوجه‌به شرایط کرونا عالی خواهد بود. وقتی فیلم اورجینال ماتریکس ۲۱ سال پیش اکران شد، جدید و هیجان‌انگیز بود. اما هالیوود در این مدت به خاطر اشتباهِ مشترکِ استودیوها و مخاطبان به جایی متحول شده است که نه از ماتریکسِ بعدی سینما (فیلم انقلابی بعدی سینما)، بلکه از احیای همان ماتریکسِ گذشته حمایت و استقبال می‌کند.

آیا ماتریکس: رستاخیزها که دو دنباله‌ی قبلی‌اش در بینِ عموم مردم محبوب نبودند، می‌تواند در شرایطِ حال حاضر که بلا‌ک‌باسترهای بزرگ برخلاف اوایل دهه‌ی ۲۰۰۰ به روند رایجِ سینماها بدل شده‌اند، کماکان جایگاهش را به‌عنوان فیلمی که باید روی پرده‌ی بزرگ سینماها دیده شود حفظ کند؟ برای کشف پاسخ این سؤال باید تا بیست‌ و دوم دسامبر دندان روی جگر بگذاریم. اما چیزی که مشخص است این است که نه‌تنها محبوبیتِ کیانو ریوز در این مأموریت یاری‌اش خواهد کرد، بلکه ماهیتِ ماتریکس ۴ به‌عنوانِ نخستین فیلم غیرابرقهرمانیِ سینماها از زمان زمانی برای مُردن نیست در اُکتبر و سریع و خشن ۹ در ژوئن برای بدل کردن آن به یک گزینه‌ی متفاوت در بین رقبایش کمکش خواهد کرد. خلاصه اینکه، اگر بازگشتِ نئو و ترینیتی به ماتریکس جواب بدهد، خب، برادران وارنر امسال صاحبِ دومین مجموعه‌ی بزرگسالانه‌ی ۲ میلیارد دلاری‌اش خواهد شد.

اما از ماتریکس که بگذریم، پُرفروش‌ترین تازه‌اکرانِ این آخرهفته شکارچیان ارواح: افترلایف (Ghostbusters: Afterlife) بود که ۴۴ میلیون دلار به‌عنوانِ افتتاحیه فروخت. این دنباله‌ که مخلوطی از نیرو برمی‌خیزد و استرنجر تینگز است، دومین تلاش سونی برای احیای این مجموعه‌ی قدیمی است و به نظر می‌رسد این یکی موفقیت‌آمیز بوده است. مهم‌ترین تفاوتِ این فیلم با تلاش شکست‌خورده‌ی قبلی این است که این یکی با فقط ۷۵ میلیون دلار بودجه تهیه شده است. اگر بازسازی سال ۲۰۱۶ هم به‌جای ۱۴۴ میلیون دلار فقط ۷۵ میلیون دلار خرج برداشته بود، آن وقت درآمدِ جهانی ۲۲۹ میلیون دلاری‌اش به معنای یک فاجعه‌ی تجاریِ تمام‌عیار نمی‌بود. فیلم جدید که به خاطر نقش‌آفرینی گریس مک‌کنای نوجوان مورد ستایش قرار گرفته و به خاطر تکیه‌ی شرم‌آورش به نوستالژی با غضب منتقدان مواجه شده، به‌لطفِ بودجه‌ی مناسب‌ترِ ۷۵ میلیون دلاری‌اش برای بازگرداندنِ سرمایه‌اش نیازی به رکوردشکنی ندارد و حتی با فروشی شبیه به شکارچیان ارواح ۲۰۱۶ یا حتی پیکسل‌ها (۲۴۴ میلیون دلار از ۸۸ میلیون دلار بودجه در سال ۲۰۱۵) نیز به سودآوری نسبی دست خواهد یافت.

افترلایف که امتیاز A‌ منفی را از تماشاگرانش دریافت کرده، می‌تواند از حالا تا زمان اکران مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست در اواسط دسامبر، به گزینه‌ی اولِ سینماروها بدل شود. اگر این فیلم عملکردی شبیه به جانوران شگفت‌انگیز و زیستگاه آن‌ها (۲۳۲ میلیون از ۷۴ میلیون افتتاحیه) داشته باشد، فروش خانگی ۱۳۶ میلیون دلاری‌اش پیش‌بینی می‌شود، اما اگر دوامی نزدیک به جاستیس لیگ (۲۲۶ میلیون از ۹۳ میلیون افتتاحیه) را تجربه کند، به ۱۰۷ میلیون دلار درآمدِ نهایی در گیشه‌ی آمریکای شمالی دست خواهد یافت. این فیلم در صورتی که شتابی شبیه به شکارچیان ارواح ۲۰۱۶ داشته باشد، به درآمدی در حوالی گشت‌و‌گذار در جنگل (۱۲۰ میلیون دلار) و مرد آزاد (۱۲۲ میلیون دلار) دست خواهد یافت. راستی، ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر شکارچیان ارواح جدید را در آخرهفته‌ی افتتاحیه‌اش تماشا کرده‌اند. ۳۳ درصد از تماشاگران این فیلم در روز شنبه، آن را پیش از ساعت چهار بعد از ظهر دیده‌اند که نشانه‌ی دلگرم‌کننده‌ای از بازگشتِ خانواده‌ها به سینماها است. این فیلم ۳۳ درصد از درآمدِ افتتاحیه‌اش را از سینماهای ممتازِ فرمت بزرگ و آیمکس به‌دست آورده است.

دومین تازه‌اکران هفته اما شاه ریچارد (King Richard)، محصول برادران وارنر است که با وجود نقدهای بسیار قوی (امتیاز ۷/۶ از ۱۰ روی راتن‌تومیتوز)، سروصدای رسانه‌ای اکثرا مثبتِ مفت و مجانیِ پیرامونش و حضور ویل اسمیت در نقش ریچارد ویلیامز (پدرِ ونوس و سرینا ویلیامز، قهرمانانِ تنیس جهان)، به فقط ۵ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار افتتاحیه دست یافت. گرچه این فیلم هنوز شانس این را دارد تا بعد از آخرهفته‌ی عید شکرگزاری (۴ آذر ۱۴۰۰) و کریسمس (۱۱ دی) دوام بیاورد، اما وقتی یک فیلم به کمتر از ۶ میلیون دلار افتتاحیه دست پیدا می‌کند، زیاد نمی‌توان روی دوامِ طولانی‌مدتش حساب باز کرد. آخرین فیلم تنیس‌محورِ سینما نبرد جنسیت‌ها (Battle of the Sexes) با بازی اِما استون و استیو کارل بود که در سال ۲۰۱۷ به ۱۲ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار فروش خانگی دست یافت. گرچه این فروش ناامیدکننده شانس اُسکار ویل اسمیت را کاهش نمی‌دهد، اما بدون‌شک عملکرد پُربارش در باکس آفیس می‌توانست موقعیت آن را در بین مدعیانِ جایزه‌ی بهترین فیلم اسکار قوی‌تر کند.

با اینکه افتتاحیه‌ی شاه ریچارد در بینِ فیلم‌های ویل اسمیت با زیبایی جانبی (۷ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار) برابر است، اما پایین‌تر از امثال تمرکز (۱۴ و نیم میلیون دلار) و ضربه‌مغزی (۱۰ میلیون دلار) جای می‌گیرد. اسمیت کسی است که توانست در جستجوی خوشبختی، درامی که براساس یک داستان واقعی بود را در سال ۲۰۰۶ به ۳۰۰ میلیون دلار درآمد جهانی برساند. اینکه شاه ریچارد به افتتاحیه‌‌ای بیش از ۱۰ میلیون دلار دست نیافته است، بیش از اینکه به خاطرِ کاهشِ قدرت ستاره‌ای او باشد، در نتیجه‌ی تحولات بازار سینما در ۱۰ سال گذشته است که مخاطبانش تقریبا به هر چیز دیگری خارج از حاشیه‌ی امنِ فرنچایزهای نوستالژیک بی‌محلی می‌کنند. ۵۰۰ هزار نفر شاه ریچارد را در آخرهفته‌ی افتتاحیه‌اش تماشا کرده‌اند. ۵۹ درصد از تماشاگران شاه ریچارد زن بوده‌اند، ۸۱ درصدشان بالای ۲۵ سال و ۴۱ درصدشان بالای ۴۵ سال سن داشته‌اند. ۴۰ درصد از خریداران بلیتِ این فیلم آفریقایی/آمریکایی بوده‌اند و ۳۶ درصدشان سفیدپوست.

سومین تازه‌اکران هفته ملودرام خانوادگی سیاه و سفیدِ بجنب، بجنب (C'mon C'mon)، محصول استودیوی A24 است که در شش سینما روی پرده رفت. این فیلم تحسین‌شده (امتیاز ۸/۲ از ۱۰ روی راتن‌تومیتوز) روایتگر داستان ژورنالیستی با نقش‌آفرینی واکین فینیکس است که وظیفه‌ی نگه‌داری از خواهرزاده‌ی جوانش را در جریان سفری در عرضِ کشور برعهده دارد؛ این فیلم ۱۳۴ هزار و ۴۴۷ دلار به‌عنوان افتتاحیه فروخت که به‌معنی میانگینِ عالی ۲۶ هزار و ۸۸۹ دلار از هر سینما است. این میانگین حتی بالاتر از افتتاحیه‌ی گزارش فرانسوی (یک میلیون و ۳۰۰ هزار دلار از ۵۲ سینما)، بهترین میانگینِ دوران کرونا است. قابل‌ذکر است که فیلم وس اندرسون که همچنان به دوام آوردن ادامه می‌دهد، تاکنون ۱۳ میلیون دلار در خانه و ۳۲ میلیون دلار در دنیا فروخته است. از دیگر مدعیان اُسکار می‌توان به اسپنسر (Spenser) با بازی کریستن استوارت اشاره کرد که پس از ۱۷ روزی که از نمایشش گذشته، ۶ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار فروخته است. در همین حین، بلفست (Belfast)، ساخته‌ی کنت برانا نیز به ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار درآمد ۱۰ روزه دست یافته است.

اما در بینِ فیلم‌های قدیمی جدول، جاودانگان (Eternals) با تجربه‌ی ۶۰ درصد اُفت فروش در سومین آخرهفته‌اش که شدیدتر از امثال بلک‌ویدو، مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه و اَنت‌من و وسپ است، ۱۰ میلیون و ۸۲۵ هزار دلار دیگر کسب کرد. از یک طرف، بله افتتاحیه‌ی ۴۴ میلیون دلاری شکارچیان ارواح جدید بخشی از خانواده‌های مخاطبِ جاودانگان را تصاحب کرده است، اما از طرف دیگر، ما معمولا به تهدید شدنِ فیلم‌های دیگر به‌وسیله‌ی فیلم‌های مارول عادت داریم، نه برعکس! ساخته‌ی کلویی ژائو تاکنون ۱۳۵ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار در گیشه‌ی آمریکای شمالی فروخته است و اگر دوامی شبیه به ثور: دنیای تاریک (در سومین هفته‌اش که مصادف با افتتاحیه‌ی ۱۵۸ میلیونی هانگر گیمز ۲ بود، با ۶۱ درصد اُفت فروش مواجه شد) داشته باشد، درآمدِ نهایی ۱۶۶ میلیون دلاری‌اش پیش‌بینی می‌شود که کمی بهتر از زمانی برای مُردن نیست (۱۵۲ میلیون و اندی) یا یک مکان ساکت ۲ (۱۶۰ میلیون دلار) است.

وضعیتِ جاودانگان اما در کشورهای خارجی بهتر است. این فیلم ۲۲ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار دیگر از ۴۹ بازارِ خارجی به‌دست آورد و مجموعِ فروش خارجی‌اش را به ۲۰۰ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار و مجموع جهانی‌اش را به ۳۳۶ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار رساند. این فیلم نامرسوم (حداقل باتوجه‌به استانداردهای مارول) که با نقدهای اکثرا منفی منتقدان مواجه شده، با عبور از بلک‌ویدو (۳۸۰ میلیون دلار) به حوالیِ ۴۱۵ میلیون دلار فروش جهانی نزدیک خواهد شد (۴۰ درصد از آمریکای شمالی / ۶۰ درصد از بازارهای خارجی)، اما اینکه آیا شانگ‌چی و افسانه‌ی ده حلقه (۴۳۰ میلیون دلار) را پشت سر خواهد گذاشت یا نه، به میزان ایستادگی‌اش دربرابر انیمیشن افسون (Encanto) بستگی دارد. گرچه عملکرد جاودانگان در مجموع فاجعه‌بار نیست، اما یک پیروزی شورانگیز هم حساب نمی‌شود. فارغ از همه‌ی اینها، شانگ‌چی، پُرفروش‌ترین فیلم ۲۰۲۱ در گیشه‌ی خانگی و محبوب‌ترین فیلمِ عامه‌پسندِ امسال همچنان به مارول تعلق دارد.

رده‌ی سوم جدول اما در اختیارِ کلیفورد: سگ بزرگ قرمز (Clifford the Big Red Dog) است که با کسب ۸ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار دیگر در دومین آخرهفته‌اش، از افتتاحیه‌ی شکارچیان ارواح جدید صدمه دید و به مجموع ۱۰ روزه‌ی ۳۳ میلیون و ۵۱۳ هزار دلار رضایت داد. کلیفورد امیدوار است که در جریان آخرهفته‌ی عید شکرگزاری با رشد فروش مواجه شود، اما در غیر این صورت، فروش نهایی ۵۵ میلیون دلاری‌اش در گیشه‌ی خانگی پیش‌بینی می‌شود که برابر با خانواده‌ی آدامز ۲ (۶۴ میلیون دلار) است. در رده‌ی پنجم به تلماسه (Dune)، فیلم حماسیِ برادران وارنر برمی‌خوریم که ۳ میلیون دلار دیگر در پنجمین آخرهفته‌اش فروخت و به مجموعِ ۹۸ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار رسید. این فیلم به‌زودی از مرز ۱۰۰ میلیون دلار فروشِ ‌خانگی عبور خواهد کرد، اما اینکه چقدر بیشتر از این خواهد فروخت، به جایگاهش در رقابتِ فصل جوایز بستگی دارد. ساخته‌ی ۱۶۵ میلیون دلاری دنی ویلنوو تاکنون ۳۶۷ میلیون دلار در دنیا فروخته است و درآمد نهایی حدودا ۳۸۵ میلیونی‌اش پیش‌بینی می‌شود.

مقالات مرتبط

• چرا The Suicide Squad در گیشه شکست خورد؟سریع و خشن چگونه به بزرگ‌ترین مجموعه اورجینال سینما تبدیل شد؟

در رده‌ی ششم جدول با ونوم: بگذار کشتار برپا شود (Venom: Let There Be Carnage) روبه‌رو می‌شویم که با کسب ۲ میلیون و ۷۷۰ هزار دلار دیگر در هشتمین آخرهفته‌اش، مجموعِ درآمد خانگی‌اش را به ۲۰۶ میلیون و ۴۷۰ هزار دلار رساند. این فیلم که با فقط ۱۱۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده، تاکنون ۴۵۵ میلیون دلار در دنیا فروخته است. این فیلم مجموع درآمد خانگی ثور: دنیای تاریک (۲۰۶ میلیون دلار)، پسران بد تا ابد (۲۰۴ میلیون دلار) و مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز ۲ (۲۰۲ میلیون دلار) را پشت سر گذاشته است. اگر این فیلم در لحظه‌ی آخر جوازِ اکران در بازار چین را به‌دست بیاورد که هیچی، در غیر این صورت فروشِ نهایی ۲۱۳ و نیم میلیونی‌اش در گیشه‌ی خانگی و حدود ۵۰۰ میلیون دلاری‌اش در دنیا پیش‌بینی می‌شود. عملکردِ حیرت‌انگیزِ این فیلم در شرایط کرونا دقیقا برابر با همان چیزی است که در شرایط غیرکرونایی از آن انتظار می‌رفت.

رده‌ی هفتم به زمانی برای مُردن نیست (No Time to Die) تعلق دارد که با عبور از سریع و خشن ۹ (۷۲۵ میلیون دلار)، به پُرفروش‌ترین فیلم هالیوود از زمان جنگ ستارگان: ظهور اسکای‌واکر (یک میلیارد و ۷۳ میلیون دلار) در دسامبر ۲۰۱۹ تاکنون بدل شد. همچنین، درآمدِ خارجی ۵۷۹ میلیون دلاری این فیلم از زمان فروزن ۲ (۹۷۲ میلیون از یک میلیارد و ۴۵۰ میلیون فروش جهانی) در نوامبر ۲۰۱۹ تاکنون، بیشتر از فروش خارجی تمام فیلم‌های هالیوودی است. فروش خارجی این فیلم ۷۹ درصد از مجموع جهانی‌اش را شامل می‌شود. بیست و پنجمین فیلم مامور ۰۰۷ با کسب ۲ میلیون و ۷۰۶ هزار دلار دیگر در هفتمین آخرهفته‌اش، دوام قوی دیگری را با وجودِ پخش نسخه‌ی دیجیتالی‌اش تجربه کرد. محصولِ ۲۵۰ میلیون دلاری استودیوهای یونیورسال، ام‌جی‌ام و ایون پروداکشنز تاکنون ۱۵۴ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار در آمریکای شمالی و ۷۳۴ میلیون دلار در سراسر دنیا فروخته است؛ تحلیلگران درآمد خانگی ۱۶۱ میلیونی و درآمد جهانی ۷۷۵ میلیونی این فیلم را در پایان دوره‌ی نمایشش پیش‌بینی می‌کنند.

جدول ۱۰ فیلم برتر آخرهفته (۱۹ تا ۲۱ نوامبر ۲۰۲۱)