در گزارش این هفته رکورد تاریخی تکتیرانداز آمریکایی را که ۶ سال پیش در چنین روزهایی رقم خورد مرور کرده و آمار بینندگان انیمیشن روح در پلتفرم دیزنیپلاس را بررسی میکنیم. همراه میدونی باشید.
هفتهی گذشته شرکت آمارگیری «نیلسن» (Nielsen) خبر داد که انیمیشن Soul «یکجورهایی» پُربینندهترین فیلم یا سریال تلویزیونی در بینِ سرویسهای اِستریمینگ در جریان هفتهی کریسمس بوده است. به این دلیل از واژهی «یکجورهایی» استفاده میکنم چون سیستم آمارگیری این شرکت هنوز آمار پلتفرم اچبیاُ مکس را ارزیابی نمیکند. بنابراین ما نمیدانیم وضعیت بینندگان واندروومن ۱۹۸۴ که همزمان با روح در روز کریسمس پخش شد چگونه بوده است. قابلذکر است که گرچه واندروومن ۱۹۸۴ در مناطقی که سینماهایشان باز بود بهصورت سنتی اکران شده بود، اما روح فقط در بازارهایی که پلتفرم دیزنیپلاس در دسترسشان نیست روی پردهی سینماها رفت. دقیقا معلوم نیست چرا نیلسن فقط آمار پلتفرمهای آمازون پرایم، دیزنیپلاس، هولو و نتفلیکس را بررسی میکند، اما باید امیدوارم باشیم که آنها به زودی امثال اچبیاُ مکس، پیکاک، پارامونتپلاس و شادر را نیز پوشش بدهند. خلاصه اینکه نیلسن گزارش کرده است که روح در آخرهفتهی افتتاحیهاش (روزهای بیست و هفتم دسامبر تا بیست و هفتم دسامبر ۲۰۲۰) یک میلیارد و ۶۶۹ دقیقه توسط کاربران دیزنیپلاس دیده شده است.
با اینکه طولِ ساختهی تحسینشدهی پیت داکتر همراه با تیتراژ پایانیاش ۱۰۰ دقیقه است، اما این فیلم شامل ۹ دقیقه تیتراژ اضافه هم است که مخصوصِ زبانهای غیرانگلیسی است؛ این تیتراژ اضافه باعث میشود که طولِ فیلم ۱۰۹ دقیقه به نظر برسد. پس اگر تصور کنیم همهی کسانی که دیدنِ فیلم را شروع کردهاند، کل طول ۱۰۹ دقیقهای آن را تماشا کردهاند «یا» اینکه آن را سر دقیقهی ۹۰ پیش از آغاز تیتراژِ آخر قطع کردهاند با دو نتیجهی نه چندان متفاوت مواجه میشویم: این به این معناست که روح در سه روز نخست پخشش روی دیزنیپلاس چیزی بین ۱۵ میلیون و ۶۰۰ هزار بار یا ۱۸ میلیون و ۹۰۰ هزار بار دیده شده است. از آنجایی که میانگین قیمت بلیت سینما در سال ۲۰۲۰، ۹ دلار و ۳۷ سنت بوده است، پس اگر همین تعداد نفری که فیلم را روی دیزنیپلاس دیدهاند، آن را در سینما تماشا میکردند، افتتاحیهی ۱۴۶ تا ۱۷۷ میلیون دلاری این فیلم در گیشهی آمریکای شمالی برآورد میشود. البته باید این نکته را در نظر بگیریم که حتی در ایدهآلترین شرایط نیز همهی کسانی که روح را در خانه دیدهاند، الزاما برای رانندگی کردن تا نزدیکترین سالن سینما و خرید بلیت، از خانه خارج نمیشدند.
همچنین، هزینهی تماشای این فیلم برای یک خانوادهی پنج نفره در خانه (اشتراک ۷ دلاری دیزنیپلاس) با هزینهی تماشای این فیلم توسط همین خانواده در سینما (حدود ۴۵ دلار) برابری نمیکند. اما از طرف دیگر، بخشی از آمار بینندگان روح (درست مثل دیگر بلاکباسترهای ۲۰۲۰ که قرار بود در سینماها اکران شوند) از کسانی تشکیل شده است که آن را در صورت اکران در سینماها نیز میدیدند. در حالی افتتاحیهی ۱۴۶ میلیون دلاری روح (در صورت اکران سنتی) حدودا برابر با افتتاحیهی ۱۳۵ میلیون دلاری در جستجوی دوری در سال ۲۰۱۶ است که افتتاحیهی ۱۷۷ میلیون دلاریاش نیز با افتتاحیهی ۱۸۴ میلیون دلاری شگفتانگیزان ۲ در سال ۲۰۱۸ برابری میکند. هر دوی در جستجوی دوری و شگفتانگیزان ۲ رکورد بزرگترین افتتاحیهی تاریخ فیلمهای انیمیشن را که تا پیش از آن در اختیار شرک ۳ (۱۲۲ میلیون دلار در سال ۲۰۰۷) بود شکستند. بنابراین اینکه تصور کنیم روح به عنوان یک فیلم اورجینال، در صورتِ اکران سنتی به افتتاحیهای در حد و اندازهی دنبالههای دوتا از محبوبترین کلاسیکهای پیکسار دست پیدا میکرد با عقل جور در نمیآید. در عوض، برای یافتنِ الگوی مناسبتری برای مقایسه با روح باید خارج از فیلمهای پیکسار به دنبال آن بگردیم: رکورد بزرگترین افتتاحیهی فیلمهای اورجینال در تاریخ باکس آفیس (چه لایواکشن و چه انیمیشن) در اختیار افتتاحیهی ۱۰۴ میلیون دلاری انیمیشن زندگی مخفی حیوانات خانگی در سال ۲۰۱۶ است.
از سوی دیگر، بهترین افتتاحیهی یک فیلم اورجینال در بین فیلمهای خودِ پیکسار نیز به افتتاحیهی ۹۰ میلیون دلاری پشت و رو (Inside Out)، فیلم قبلی پیت داکتر تعلق دارد (که در سال ۲۰۱۵ بزرگترین افتتاحیهی تاریخ فیلمهای اورجینال حساب میشد). پشت و رو در تابستان ۲۰۱۵ به ۳۵۳ میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا کرد؛ رقمی که به معنی فروشی ۳/۹ برابرِ درآمد افتتاحیهاش بود که خیلی معرکه است. بنابراین درآمد افتتاحیهی روح در صورت اکران سنتی، چیزی در مایههای افتتاحیههای زندگی مخفی حیوانات خانگی و پشت و رو تخمین زده میشود. همچنین، با توجه به راحتی تماشای روح از خانه و عدم وجود گزینههای جایگزین دیگر برای سرگرمیهای خارج از خانه، این احتمال وجود دارد اکثر کسانی که قصد دیدن آن را داشتهاند، تصمیمشان را در همان سه روز نخست پخشِ فیلم عملی کردهاند. از سوی دیگر، این فیلم احتمالا به لطف بچههایی که آن را بارها و بارها بازبینی میکنند، دوام طولانیمدتِ خوبی روی دیزنیپلاس داشته است. در بین ۱۰ فیلم پُربییندهی سال ۲۰۲۰ به گزارش نیلسن، فقط یکی از آنها «خانوادهپسند» نیست و آن یکی محرمانه اسپنسر (Spenser Confidential) به کارگردانی پیتر بِرگ و با بازی مارک والبرگ است.
دوتا از فیلمهای این فهرست به استودیوی ایلومینیشن اختصاص دارند؛ زندگی مخفی حیوانات خانگی ۲ (که با کسب ۴۳۰ میلیون از ۸۰ میلیون بودجه ناامیدکننده ظاهر شد) و انیمیشن گرینچ (۵۷۱ میلیون دلار از ۸۰ میلیون دلار بودجه) عملکرد خیلی خوبی روی نتفلیکس داشتند. هفت فیلم برتر دیگر نیز عبارتند از: فروزن ۲ (Frozen 2)، موآنا (Moana)، بهپیش (Onward)، همیلتون (Hamilton)، علاالدین (Aladdin)، داستان اسباببازی ۴ (Toy Story 4) و زوتوپیا (Zootopia) که همه به دیزنیپلاس تعلق دارند. همیلتون بدونشک خانوادهپسند است و گمان میرود که بارها و بارها توسط بچهها و خورههای تئاتر تماشا شده است؛ این موضوع دربارهی فروزن ۲ که ۱۴ میلیارد و ۹۰۰ میلیون ساعت دیده شده است نیز صدق میکند؛ رقمی که به معنی حدود ۱۴۴ میلیون و ۶۰۰ هزار بار دیده شدن است و به حدود یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار فروش در گیشه ترجمه میشود. بهپیش آخرین بلاکباستر ۲۰۲۰ پیش از تعطیلی سینماها بود که با کسب فقط ۳۹ میلیون دلار در خانه و ۱۴۱ میلیون دلار در کشورهای خارجی شکست خورد. مجددا باید تاکید کرد که احتمالا بخشی از آمار بالای بینندگان بهپیش از کسانی تشکیل شده است که یا قصد داشتند آن را در سینما ببینند (و به خاطر خطر کرونا منصرف شدند) یا قصد داشتند آن را در دوران پسا-اکران سینماییاش اجاره کرده یا بخرند.
این مسئله دربارهی همیلتون هم صدق میکند؛ فیلمی که دیزنی آن را با هدف پخشش در اُکتبر ۲۰۲۱ در سینماها با پرداخت ۷۰ میلیون دلار خریداری کرده بود. قابلتوجه است که افزایش مشترکان دیزنیپلاس با پخش همیلتون در روز استقلال (پانزدهم آگِست ۲۰۲۰) بیشتر از مولان یا روح بود. احتمالا دلیلش این است که جامعهی بینندگان همیلتون با مولان یا روح همپوشانی دارد. همان کسانی که به خاطر همیلتون اشتراکِ دیزنیپلاس را خریداری کردند، همان کسانی هستند که در نبود همیلتون به خاطر مولان یا روح اشتراک دیزنیپلاس را میخریدند. بنابراین اگر همیلتون نقشِ قُلابی برای به تله انداختنِ مشترکان جدید را ایفا میکرد، امثال روح، مولان و رایا و آخرین اژدها (که در پنجم مارس ۲۰۲۱ با هزینهی اضافه روی دیزنیپلاس منتشر میشود)، وسیلهای برای نگه داشتنِ آنها هستند. برادران وارنر هم با نقشهاش برای عرضهی همزمان فیلمهایش در سینماها و اچبیاُ مکس هدف مشابهای دارد. اگرچه واندروومن ۱۹۸۴ احتمالا به بزرگترین رشد مشترکان این پلتفرم منجر خواهد شد، اما وظیفهی دیگر بلاکباسترهای سینمایی وارنر مثل چیزهای کوچک (The Little Things) با بازی دنزل واشنگتن، گودزیلا علیه کونگ در ماه مارس، مورتال کامبت در آوریل و غیره این است که آنها را حفظ کنند. بیایید امیدوار باشیم گودزیلا علیه کونگ، حداقل در شبکههای اجتماعی با واکنش مثبتتری در مقایسه با واندروومن ۱۹۸۴ مواجه شود.
در نهایت، دو نکتهای که باید بدانیم این است که (۱) فعلا مشخص نیست که چقدر آمار مخاطبان سرویسهای اِستریمینگ با پایان یافتن دوران کرونا و احساس امنیت کردن مردم برای خارج شدن از خانههایش تغییر خواهد کرد و (۲) محبوبترین فیلمهای پلتفرمهای استریمینگ آنهایی هستند که یا قبلا در سینماها اکران شدهاند یا در ابتدا برای نمایش در سینماها تبلیغات شده بودند؛ نخست باید فیلمهای سینمایی وجود داشته باشند که پلتفرمها بتوانند با پیشنهاد گزینهی وسوسهکنندهی تماشای آنها در خانه، خودشان را تبلیغات کنند. مولان فقط به این دلیل رویداد بزرگی بود چون در ابتدا به عنوان یک اکشنِ فانتزی ۲۰۰ میلیون دلاری برای نمایش رو پردههای بزرگِ سراسر دنیا معرفی شده بود. اگر ماهیتِ سینمایی مولان را از آن بگیریم، اهمیتش در حدِ چیزی مثل بازسازی لایواکشن بانو و ولگرد (Lady and the Tramp) سقوط میکند. آیا فیلمهایی مثل روح و واندروومن ۱۹۸۴ در صورتی که از ابتدا فقط برای پخش در پلتفرمهای استریمینگ برنامهریزی شده بودند، کماکان اینقدر سروصدا به پا میکردند؟
شش سال پیش، «تکتیرانداز آمریکایی» رکورد «نجات سرباز رایان» را پس از ۱۶ سال تکرار کرد
اما از روح که بگذریم، این روزها مصادف با اتفاق مهمی در تاریخ باکس آفیس است؛ این روزها ششمین سالگرد اکران درام جنگی/زندگینامهای تکتیرانداز آمریکایی (American Sniper) است. این فیلم شاید از لحاظ هنری نقطهی عطفی در ژانرش حساب نشود، اما در عوض، تا دلتان بخواهد از لحاظ غوغای کاملا غافلگیرکنندهای که در گیشهها ایجاد کرد تاریخساز شد. ساختهی کلینت ایستوود در حالی در بیست و پنجم دسامبر سال ۲۰۱۴ بهصورت محدود در چهار سینما پخش شد که اکران گستردهاش را از شانزدهم ژانویهی سال ۲۰۱۵ آغاز کرد. بنابراین با اینکه در کنار فیلمهای ۲۰۱۴ ردهبندی میشود، اما ۹۹ درصد از درآمدش را در چارچوب سال ۲۰۱۵ کسب کرده است. این فیلم با نقشآفرینی بردلی کوپر پیرامون کریس کایل، مرگبارترین تیرانداز تاریخ ارتش ایالات متحده با ۲۵۵ کُشته از چهار دورهای که در جنگ عراق گذرانده است میچرخد. اکثر تمرکز فیلم به بازگشت او به خانه و تلاش برای وفق پیدا کردن با زندگی عادی و تاثیری که ضایعههای روانی ناشی از جنگ روی روابط خانوادگیاش گذاشتهاند اختصاص دارد. تکتیرانداز آمریکایی بلافاصله جنجالبرانگیز شد؛ چه به خاطر حذف کردن بخشهای نه چندان قهرمانانهای از زندگی کریس کایل، چه به خاطر جدی گرفتن تقلای شخصیت آمریکاییاش با تاثیرات ناشی از جنگ در عین نادیده گرفتن تقلای مشابهی قربانیان غیرآمریکایی جنگ عراق و چه به خاطر داستانی که با ترسیم کردن جنگ عراق به عنوان عواقبِ مستقیم حملات یازده سپتامبر، تصویری قابلتوجیه از کمپین «جنگ علیه تروریسم» ارائه میکرد.
اما هیچکدام از این جنجالها جلوی تکتیرانداز آمریکایی را از درنوردیدنِ تمامعیار گیشهها نگرفتند. محصول برادران وارنر اکرانش را با چنان افتتاحیهی سه روزهی غولآسایی آغاز کرد که اغراق کردن بزرگیاش غیرممکن است. این فیلم به افتتاحیهی جمعه تا یکشنبهی ۸۹ میلیون و ۵۰۵ هزار دلار و حدود ۱۰۵ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار افتتاحیهی چهار روزه دست پیدا کرد. تکتیرانداز آمریکایی در زمان نمایشش یک پله پایینتر از ماتریکس: بارگذاری مجدد (۹۱ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار سه روزه / ۱۳۴ میلیون دلار پنجشنبه تا یکشنبه در سال ۲۰۰۳)، در جایگاه دومِ بهترین افتتاحیهی فیلمهای بزرگسالانه جای گرفت. این فیلم برای رسیدن به این جایگاه، حریفهای سرسختی مثل خماری ۲ (۸۵ میلیون دلار سه روزه / ۱۳۷ میلیون دلار پنجشنبه تا دوشنبه در سال ۲۰۱۱) و مصائب مسیح (۸۳ میلیون دلار سه روزه / ۱۲۵ میلیون دلار چهارشنبه تا یکشنبه در سال ۲۰۰۴) را پشت سر گذاشت. جالب است که هر چهارتای آنها در جریان آخرهفتههای بلند روی پرده رفتهاند. در آن زمان، بزرگترین افتتاحیهی فیلمهای بزرگسالانه که در جریان یک آخرهفتهی سه روزهی عادی اکران شده بود به افتتاحیهی ۷۰ میلیون دلاری فیلم کامیکبوکی ۳۰۰ (محصول ۲۰۰۷) به کارگردانی زک اِسنایدر اختصاص داشت.
در ردههای بعدی، افتتاحیهی ۵۸ میلیون دلاری هانیبال (که در سال ۲۰۰۱ سومین افتتاحیهی برتر تاریخ بود) و افتتاحیههای امثال شماره ۲۲ خیابان جامپ (۵۷ میلیون دلار)، جنسیت و شهر (۵۷ میلیون دلار)، واچمن (۵۵ میلیون دلار) و تِـد (۵۵ میلیون دلار) قرار دارند. دیگر نکتهی قابلتوجهی این فهرست در زمان اکران تکتیرانداز آمریکایی این بود که اکثر فیلمهای حاضر در جدول بزرگترین افتتاحیهی فیلمهای بزرگسالانه متعلق به برادران وارنر بودند؛ چیزی که به تمایل و جسارت آنها برای عرضهی بلاکباسترهای بزرگ بدون امنیت و تضمینِ درجهبندی سنی کودکانهپسندانه اشاره میکرد. نکتهی دیگر اینکه در زمان اکران تکتیرانداز آمریکایی، از پانزده فیلمی که با وجود درجهبندی سنی بزرگسالانهشان به بیش از ۵۰ میلیون دلار افتتاحیه دست یافتهاند، هشتتای آنها دنباله، پیشدرآمد یا اسپینآفهای سینماییِ سریالهای تلویزیونی بودند؛ هشت مایل (۵۰ میلیون دلار) با بازی اِمینم و تکتیرانداز آمریکایی، فیلمِ زندگینامهای هستند؛ ۳۰۰ (۷۰ میلیون دلار)، واچمن (۵۵ میلیون دلار) و تحتتعقیب (۵۰ میلیون دلار)، اقتباسهای کامیکبوکی هستند؛ تِد (۵۵ میلیون دلار) یک کمدی کاملا اورجینال حساب میشود و مصائب مسیح (۸۳ میلیون دلار) به عنوان اقتباس سینمایی پُرطرفدارترین اسطورهی تاریخ بشر نیازی به توضیح ندارد.
پس بله، تـد، محصول یونیورسال و به کارگردانی سث مکفارلین که پیرامون یک خرسِ عروسکیِ سخنگوی بددهن و بیتربیت میچرخد، در زمان اکران تکتیرانداز آمریکایی تنها فیلم کاملا اورجینالِ بزرگسالانهای که به بیش از ۵۰ میلیون دلار افتتاحیه دست یافت است بود. گرچه تکتیرانداز آمریکایی در سال ۲۰۱۵ پشتسرِ ماتریکس: بارگذاری مجدد، دومین افتتاحیهی برتر تاریخ فیلمهای بزرگسالانه بود، اما این فهرست در طول شش سال گذشته دچار تغییر شده است. از آن زمان تاکنون قسمت اول فیلم ترسناک آن (۱۲۳ میلیون دلار در سال ۲۰۱۷)، قسمت دوم آن (۹۱ میلیون دلار در سال ۲۰۱۹)، قسمت اول ددپول (۱۳۲ میلیون و ۴۳۴ هزار دلار در سال ۲۰۱۶)، ددپول ۲ (۱۲۵ و نیم میلیون دلار در سال ۲۰۱۸) و در نهایت، جوکر (۹۶ میلیون دلار در سال ۲۰۱۹) که سهتای آنها به برادران وارنر تعلق دارند، بارگذاری مجدد و تکتیرانداز آمریکایی را به زیر کشیدهاند و پنجاه طیف گری (Fifty Shades of Grey) هم با افتتاحیهی ۸۵ میلیون و ۱۷۱ هزار دلاریاش در سال ۲۰۱۵ تا یک قدمی عبور از این مرز نزدیک شده بود. دستاوردهای افتتاحیهی تکتیرانداز آمریکایی در بین فیلمهای غیردنبالهای هم شگفتانگیز بود. افتتاحیهی ۸۹ و نیم میلیون دلاری فیلم ایستوود آن را در زمان اکرانش در ردهی چهل و دومِ بزرگترین افتتاحیههای تاریخ قرار میداد.
در واقع، این فیلم یک پله بالاتر از افتتاحیهی ۸۸ میلیون و ۳۰۰ هزار دلاری اسکایفال (محصول ۲۰۱۲) و یک پله پایینتر از افتتاحیهی ۹۰ میلیون دلاری دزدان دریایی کاراییب: سوار بر امواج غریبه (محصول ۲۰۱۱) و افتتاحیهی ۹۰/۲ میلیون دلاری هری پاتر و سنگ جادو (بزرگترین افتتاحیهی تاریخ گیشه در سال ۲۰۰۱) جای میگرفت. اما اگر تمام دنبالهها و پیشدرآمدهای آشکار را از این فهرست حذف میکردیم، چیزهایی که باقی میماندند هانگر گیمز (۱۵۲ میلیون دلار، محصول لاینزگیت)، مرد پولادین (۱۲۸ میلیون، محصول برادران وارنر)، آلیس در سرزمین عجایب (۱۱۶ میلیون، محصول دیزنی)، مرد عنکبوتی (۱۱۴ میلیون، محصول سونی)، مرد آهنی (۹۸ میلیون، محصول پارامونت)، نگهبانان کهکشان (۹۴/۳ میلیون، محصول دیزنی) و گودزیلا (۹۳/۱ میلیون، محصول برادران وارنر) میبودند. حتی در این فهرست که ناسلامتی از فیلمهای غیردنبالهای تشکیل شدهاند، کماکان شاهد بازسازیها، ریبوتها و اقتباسهای برندهای شناختهشده که آغازگر فرنچایزهای خودشان هستند طرف هستیم. اما چیزی که در بین آنها دیده نمیشود، یک فیلم شخصیتمحورِ بزرگسالانهی مدعی اُسکار که فقط شامل مقدار نه چندان زیادی اکشن میشود است.
با اینکه تکتیرانداز آمریکایی نه یک ماجراجویی ابرقهرمانی و نه یک فانتزی کودکپسندانه بود، اما به افتتاحیهای در حد و اندازهی بلاکباسترهای ابرقهرمانی غیردنبالهای دست یافت. در واقع، اگر ریبوتها (گودزیلا و مرد پولادین) و نیمهدنبالهها (آلیس در سرزمین عجایب) را از این فهرست حذف کنیم، افتتاحیهی تکتیرانداز آمریکایی آن را در زمان اکرانش در ردهی پنجم بزرگترین افتتاحیهی فیلمهای «اورجینال» قرار میداد. افتتاحیهی تکتیرانداز آمریکایی اما پیروزی بزرگی برای فیلمهای اکشنِ اولداسکول نیز بود. دوران شکوفایی بلاکباسترهای پُرزرق و برقِ فانتزیِ کودکانهی عامهپسند به معنی مرگ تدریجی اما متدوامِ اکشنهای اولد اسکولِ واقعگرایانه بود. بنابراین وقتی میگویم افتتاحیهی ۸۹ و نیم میلیون دلاری تکتیرانداز آمریکایی بزرگتر از تمام فیلمهای کامیکبوکی/فانتزی/علمیتخیلی است، باید این نکته را به خاطر داشته باشیم که در دوران طلاییِ اکشنهای واقعگرایانهای مثل جان سخت و اسلحهی مرگبار، افتتاحیهی ۲۰ میلیون دلاری آنها منحصربهفرد حساب میشد. در سال ۲۰۱۵، تنها فیلم اکشنِ کم و بیش واقعگرایانهای که افتتاحیهی بزرگتری نسبت به تکتیرانداز آمریکایی داشت، سریع و خشن ۶ (۹۷ میلیون دلار در سال ۲۰۱۳) بود.
تکتیرانداز آمریکایی در زمان اکرانش افتتاحیهی اکشنهایی مثل اسکایفال (۸۸ میلیون دلار در سال ۲۰۱۲)، سریع و خشن ۵ (۸۶ میلیون دلار)، سریع و خشن ۴ (۷۰ میلیون دلار در سال ۲۰۰۹)، اولتیماتوم بورن (۶۹ میلیون دلار در سال ۲۰۰۷)، ذرهای آرامش (۶۷ میلیون دلار در سال ۲۰۰۸) و ساعت شلوغی ۲ (۶۶ میلیون دلار در سال ۲۰۰۱) را پشت سر گذاشت. در حقیقت، افتتاحیهی این فیلم حتی با احتساب نرخ تورم بالاتر از امثال ایر فورن وان (Air Force One)، همهی فیلمهای اسلحهی مرگبار، همهی فیلمهای رمبو، همهی شش فیلمِ ماموریت غیرممکن، سهگانهی نخست ایندیانا جونز، همهی فیلمهای جان سخت، همهی فیلمهای ترمیناتور و همهی فیلمهای جیمز باند منهای گلدفینگر و تاندربال قرار میگیرد. راستش، افتتاحیهی تکتیرانداز آمریکایی آنقدر خوب بود که اگر یک فیلم ابرقهرمانی/کامیکبوکی بود، کماکان در زمان اکرانش در ردهی پانزدهم بهترین افتتاحیه و ردهی ششم بهترین افتتاحیهی فیلمهای ابرقهرمانی غیردنبالهای جای میگرفت. افتتاحیهی این فیلم حتی بزرگتر از سهگانهی ارباب حلقهها (۴۷ میلیون در سال ۲۰۰۱، ۶۲ میلیون در سال ۲۰۰۲ و ۷۲ میلیون در سال ۲۰۰۳) و همچنین همهی فیلمهای ششگانهی نخستِ جنگ ستارگان منهای جنگ ستارگان: انتقام سیث (۱۰۸ میلیون دلار) بود.
از آن زمان تاکنون تنها اکشنهای واقعگرایانهای که رکورد افتتاحیهی تکتیرانداز آمریکایی را تهدید کردهاند یا به چالش کشیدهاند، لوگان (۸۸ میلیون و ۴۱۱ هزار دلار)، سریع و خشن ۷ (۱۴۷ میلیون دلار) و سریع و خشن ۸ (۹۸ میلیون و ۷۸۶ هزار دلار) بودهاند. خلاصه اینکه در سال ۲۰۱۵، افتتاحیهی ۸۹ و نیم میلیون دلاری تکتیرانداز آمریکایی، آن را منهای مصائب مسیح (۸۳ میلیون و ۸۴۸ هزار دلار) با اختلافِ وسیعی بالاتر از تمام فیلمهای پُرخرج قرار میداد. در بین ۳۹ فیلمی که در سال ۲۰۱۵ بالاتر از افتتاحیهی تکتیرانداز آمریکایی قرار میگرفتند، ششتا فیلم مارول، پنجتا فیلم هری پاتر، سهتا فیلم گرگ و میش، سهتا فیلم هانگر گیمز، سهتا دنبالهی ترنسفورمرها، سه فیلم مرد عنکبوتی، سه فیلم دزدان دریایی کاراییب، دو دنبالهی شوالیهی تاریکی، دو دنبالهی افراد ایکس، دو دنبالهی شرک، ماتریکس: بارگذاری مجدد، گودزیلا، سریع و خشن ۶، ایندیانا جونز و قلمروی جمجمهی بلورین، جنگ ستارگان: انتقام سیث، داستان اسباببازی ۳، آلیس در سرزمین عجایب و مرد پولادین قرار داشتند. تازه اگر فیلمهای سهبعدی را از این فهرست حذف کنیم، جایگاه تکتیرانداز آمریکایی بهطرز معجزهآسایی از ردهی چهلم به ردهی بیست و هفتمِ بهترین افتتاحیهها بهبود پیدا میکند.
به بیان دیگر، اگرچه تکتیرانداز آمریکایی در سال ۲۰۱۵ صاحب بزرگترین افتتاحیهی یک فیلم غیردنبالهای نبود، اما در بین فیلمهای غیردنبالهای که هیچوقت دنبالهای برای آنها ساخته نخواهد شد، صاحب بزرگترین افتتاحیه بود. همچنین، افتتاحیهی تکتیرانداز آمریکایی در سال ۲۰۱۵ یک پله پایینتر از داستان اسباببازی ۳ (۱۰۹ میلیون دلار) و بالاتر از آواتار (۷۷ میلیون دلار)، ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه (۷۲ میلیون دلار)، ارباب حلقهها: دو بُرج (۶۴ میلیون دلار) و ارباب حلقهها: یاران حلقه (۴۷ میلیون دلار) در جایگاه دوم بهترین افتتاحیهی فیلمهای نامزد اسکار بهترین فیلم قرار میگرفت. اما تمام اینها به دستاوردهای تکتیرانداز آمریکایی در زمینهی فروش افتتاحیهاش اختصاص داشت. این فیلم که با حدود ۵۸ میلیون دلار بودجه تهیه شده بود، در ادامه رفت تا به ۳۵۰ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار فروش خانگی، ۱۹۷ میلیون دلار فروش خارجی و مجموع ۵۴۷ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار فروش جهانی دست پیدا کند؛ رقمی که با احتساب تمام هزینهها و درآمدهای جانبیاش به معنی تولید ۲۴۳ میلیون دلار سود خالص برای برادران وارنر بود؛ چیزی که آن را پشت سر ترنسفورمرها: عصر انقراض (۲۵۰/۲ میلیون دلار سود خالص) به دومین فیلم سودآور باکس آفیس ۲۰۱۴ تبدیل میکرد.
مقالات مرتبط
- چرا Dune و Godzilla vs. Kong ریسکیترین فیلمهای ۲۰۲۱ هستند؟مرگ بروسلی چگونه فیلمهای جیمز باند را تحت تاثیر قرار داد؟چگونه نقدهای بسیار مثبت «کینگ کونگ» به ضررش تمام شدند؟
درآمد ۳۵۰ میلیونی این فیلم در گیشهی آمریکای شمالی، آن را بالاتر از قسمت اول هانگر گیمز: مرغمقلد (۳۳۷ میلیون و ۱۳۵ هزار دلار)، نگهبانان کهکشان (۳۳۳ میلیون و ۷۱۴ هزار دلار) و کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان (۲۵۹ میلیون و ۷۴۶ هزار دلار) به صدرنشینِ باکس آفیس خانگی تبدیل کرد. این فیلم نه تنها از زمان گرینچِ جیم کری در سال ۲۰۰۰ به نخستین صدرنشین غیرفرنچایزی باکس آفیس خانگی تبدیل شد (آواتار حساب نیست، چون آغازگر یک فرنچایز جدید بود)، بلکه از زمان نجات سرباز رایان در سال ۱۹۹۸ (۲۱۶ میلیون دلار)، نخستین فیلم بزرگسالانهای بود که به صدرنشین باکس آفیس آمریکای شمالی تبدیل میشد و با عبور از درآمد جهانی فیلم استیون اسپیلبرگ (۴۸۵ میلیون دلار)، به موفق ترین فیلم جنگی تاریخ باکس آفیس نیز تبدیل شد. این این دو فیلم در کنار جنگیر (۱۹۳ میلیون دلار در سال ۱۹۷۳)، مرد بارانی (۱۷۲ میلیون و ۸۲۵ هزار دلار در سال ۱۹۸۸) و پسران بد تا ابد (۲۰۴ میلیون و ۴۱۷ هزار دلار در سال ۲۰۲۰ به لطف کرونا) از انگشتشمار فیلمهای بزرگسالانهی دوران مُدرن باکس آفیس هستند که صدر جدول پرفروشترین فیلمهای گیشهی خانگی را تصاحب کردهاند. تکتیرانداز آمریکایی هماکنون پشتسرِ مصائب مسیح (۳۷۰ میلیون و ۷۸۲ هزار دلار) و ددپول (۳۶۳ میلیون دلار)، پُرفروشترین فیلم بزرگسالانهی آمریکای شمالی حساب میشود و در ردهی یازدهم پُرفروشترین فیلمهای بزرگسالانهی گیشهی جهان قرار میگیرد.
همچنین، تکتیرانداز آمریکایی پایینتر از ارباب حلقهها: دو بُرج (۳۳۹ میلیون دلار)، ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه (۳۷۷ میلیون دلار)، داستان اسباببازی ۳ (۴۱۵ میلیون دلار)، ای.تی. (۴۳۵ میلیون دلار)، جنگ ستارگان (۴۶۰ میلیون دلار)، تایتانیک (۶۵۸ میلیون دلار) و آواتار (۷۴۹ میلیون دلار) در جایگاه هشتم پُرفروشترین فیلمهای نامزد بهترین فیلم اسکار قرار میگیرد. در واقع، مجموع درآمد این فیلم بیشتر از مجموع درآمد تمامِ نامزدهای اسکار بهترین فیلم ۲۰۱۴ بود. تکتیرانداز آمریکایی با پشت سر گذاشتن گرن تورینو (۲۷۴ میلیون و ۵۴۳ هزار دلار در سال ۲۰۰۸)، به موفقترین فیلم کارنامهی کارگردانی کلینت ایستوود نیز تبدیل شد. این فیلم در زمان اکرانش پایینتر از شوالیهی تاریکی (۵۳۳ میلیون دلار)، شوالیهی تاریکی برمیخیزد (۴۴۸ میلیون دلار) و قسمت دوم هری پاتر و یادگاران مرگبار (۳۸۱ میلیون دلار) در ردهی چهارم پُرفروشترین فیلمهای تاریخ کمپانی برادران وارنر در گیشهی خانگی جای میگرفت و از آن زمان تاکنون با وجود واندروومن (۴۰۵ میلیون دلار) به ردهی پنجم سقوط کرده است. تکتیرانداز آمریکایی در شش سال گذشته آخرین فیلم لایواکشن از نوع خودش باقی مانده است. نزدیکترین چیزهایی که در این مدت به فیلم ایستوود داشتهایم، دانکرک (۱۹۰ میلیون دلار)، فیلم جنگیِ کریستوفر نولان، یک درام شخصیتمحور با کمترین اکشن در قالب جوکر (۳۳۵ میلیون دلار) و موزیکال ستارهای متولد میشود (۲۱۵ میلیون و ۹۱۶ هزار دلار) با بازی بردلی کوپر بودهاند (با تاکید بر اینکه یکی از آنها میزبان پُرطرفدارترین تبهکار فرهنگ عامه و دیگری چهارمین ریبوتِ ستارهای متولد میشود است).