در گزارش باکس آفیس این هفته دربارهی افتتاحیه فیلم ترسناک Candyman صحبت کرده و عملکرد Black Widow را در مقایسه با دیگر فیلمهای مارول بررسی میکنیم. همراه میدونی باشید.
گزارش باکس آفیسِ این هفته را با فیلم ترسناک کندیمن (Candyman)، محصول یونیورسال و اِمجیاِم شروع میکنیم که صدر جدول را با کسب افتتاحیهی جمعه تا یکشنبهی خیلی خوبِ ۲۲ میلیون و ۳۷۰ هزار دلار تصاحب کرد. این رقم در محدودهی افتتاحیهی ۲۴ میلیون دلاری احضار: شیطان مرا وادار کرد و افتتاحیهی ۲۵ تا ۲۶ میلیون دلاری امثال نفرین لیورونا، نفس نکش و ملاقات در شرایط پیش از کرونا جای میگیرد. اگر یادتان باشد زمانی که نخستین تیزرِ پُرسروصدای این فیلم در فوریه ۲۰۲۰ منتشر شد، اینطور به نظر میرسید که کندیمن جایگاه خودش را به عنوان موردانتظارترین و مهمترین فیلم ترسناکِ تابستان ۲۰۲۰ ثابت کرده است. در آن زمان تحلیلگران واقعا امیدوار بودند که ساختهی خانم نیا داکاستا (و به تهیهکنندگی جوردن پیل) با سرمایهگذاری روی نوستالژی بیننسلی، هدف قرار دادن مخاطبان سیاهپوست و محبوبیتِ فیلمهای ژانر وحشت به یک رویداد سینمایی تمامعیار تبدیل شود.
اما از ماه مارس ۲۰۲۰ تاریخ مصرف همهی احتمالاتی که دستیابی کندیمن به افتتاحیهی برو بیرون (۳۳ میلیون دلار در سال ۲۰۱۷) یا یک مکان ساکت (۵۰ میلیون دلار در سال ۲۰۱۸) را پیشبینی کرده بودند به پایان رسید. گرچه شیوع کرونا همهی این پیشبینیها را نقش بر آب کرد، اما با وجود این، افتتاحیهی جهانی ۲۷ میلیون و ۶۰۰ هزار دلاری فعلی این فیلم کماکان از حد کافی هم بهتر است. این فیلم بزرگسالانه که با ۲۵ میلیون دلار بودجه تهیه شده، نه فقط چهارمین فیلم مجموعهی کندیمن، بلکه دنبالهی مستقیمِ فیلم اورجینالِ کلاسیک سال ۱۹۹۲ حساب میشود. در اتفاقی کنایهآمیز تصمیمِ یونیورسال برای عقب انداختن تاریخ اکران این فیلم از اکتبر ۲۰۲۰ به آگوستِ ۲۰۲۱ نسبتا نتیجهی عکس داشته است. هدف استودیو با تاخیر فیلم این بود که تماشاگران بیشتری (مخصوصا سینماروهای سیاهپوست) واکسینه شوند. اما ظهور ناگهانی کرونای دلتا انتظارات برای بهبود شرایط را وارونه کرد.
درواقع، در حال حاضر اگر شرایط بهتر نشده باشد، از اواخر ماه مِی و اوایل ماه ژوئن که میزبان یک مکان ساکت ۲ (۱۶۰ میلیون دلار فروش خانگی) و احضار: شیطان مرا وادار کرد (۶۵ و نیم میلیون دلار) بود نسبتا بدتر شده است. فیلم نخست کندیمن، ساختهی برنارد رُز در زمان خودش حکم یک فیلم نادر را داشت: پس از اینکه موفقیتِ غولآسای سکوت برهها (۲۷۳ میلیون دلار از ۱۹ میلیون دلار بودجه) ثابت کرد ساخت فیلمهای ترسناک مخصوص سینماروهای بزرگسال میتواند سودآور باشد، فیلمهای متعددی این ترند را دنبال کردند؛ برخی مثل میمونصفت (Copycat)، هفت (Se7en)، دختران را ببوس (Kiss the Girls) و غیره در زیرژانرِ فیلمهای کاراگاهی قاتلِ سریالیمحور جای میگرفتند و برخی دیگر مثل دراکولای برام استوکر (Bram Stoker’s Dracula)، گرگ (Wolf)، فرانکنشتاینِ مری شلی (Mary Shelly’s Frankenstein) و غیره جزو فیلمهای هیولایی باپرستیژ بودند. تفاوتِ کندیمن و همچنین، کابوس جدید (Wes Craven’s New Nightmare)، ساختهی وس کریون این بود که آنها جزو تنها فیلمهای ترسناک بزرگسالانهی پسا-«سکوت برهها» بودند که در یکی از این دو زیرژانرِ متداول قرار نمیگرفتند.
خلاصه همین که یک فیلم ترسناک بزرگسالانهی ۲۵ میلیون دلاری با گروه بازیگرانِ تقریبا کاملا سیاهپوست نقدهای اکثرا مثبتی (امتیاز ۷/۴ از ۱۰ روی سایت راتنتومیتوز) دریافت کرده است و در سه روز نخست نمایشش ۲۷ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار در دنیا فروخته است، آن را به اندازهی کافی موفق میکند. دلیل این موفقیت فقط این نیست که آیپی کندیمن در طولِ ۲۵ سال گذشته پُرطرفدار و محبوب باقی مانده است؛ دلیل اصلیاش این است که این آیپی از زمان کندیمن: روز مردگان (سال ۱۹۹۹) که یکراست در شبکهی نمایش خانگی عرضه شد، دستنخورده باقی مانده است (درست برخلاف امثال ترمیناتور و اَره که دنبالههای ضعیف متوالیشان، طرفداران و عموم سینماروها را از این آیپیها دلزده کردند و اعتمادشان را از دست دادند). همچنین، نه تنها فیلم جدید خودش را به عنوان یک دنبالهی مستقیم که تاریخ مجموعه را به رسمیت میشناسد تبلیغات کرد (به جای یک ریبوت کامل که گذشتهی مجموعه را نادیده میگیرد)، بلکه تمهای سیاسی/اجتماعی این مجموعه (نژادپرستی سیستماتیک، فرآیند اعیانیسازی محلههای فقیرنشین، ضایعههای روانی بیننسلی) همیشه بهروز بوده است.
پس، علاقهمندی به این فیلم و لحظهشماری برای آن همیشه از روز اول وجود داشت؛ بنابراین کسانی که در اوایل ۲۰۲۰ برای دیدن آن اشتیاق داشتند اکثرا همچنان در آگوست ۲۰۲۱ هم برای دیدن آن پایه بودند. این موضوع بهعلاوهی نقدهای اکثرا مثبتش و فضای نسبتا پُرسروصدای پیرامونِ فیلم، معامله را جوش دادند. پیر (Old)، جدیدترین فیلم ام. نایت شیامالان تاکنون ۴۶ میلیون دلار از ۱۶ و نیم میلیون دلار افتتاحیه کسب کرده است؛ حتی پاکسازی برای همیشه هم به ۴۴ میلیون دلار فروش از ۱۲ میلیون دلار افتتاحیه دست پیدا کرده است.
حتی اگر کندیمن دوامی شبیه به مـا (Us) را که به ۱۷۵ میلیون دلار فروش از ۷۱ میلیون دلار افتتاحیه دست یافت، تجربه کند، درآمدِ خانگی ۵۴ میلیون دلاریاش پیشبینی میشود. در حال حاضر، درآمد نهایی ۵۵ تا ۶۵ میلیون دلاری این فیلم در گیشهی آمریکای شمالی انتظار میرود. تفاوتِ مشخصی بین فیلمهایی مثل چشمان مار (Snake Eyes) که شکست خوردنشان همیشه (چه در دوران کرونا و چه در شرایط نرمال) ردخور نداشت و فیلمهایی مثل گشتوگذار در جنگل (Jungle Cruise) که «شاید» میتوانستند عملکرد بهتری در شرایط غیرکرونایی داشته باشند وجود دارد. کندیمن به گروه دوم تعلق دارد.
اما دیگر فیلمی که این هفته افتتاحیهی بزرگی را تجربه کرده، مرد آزاد (Free Guy) است. این اکشن/کمدیِ ویدیوگیمیِ اورجینال که با ۱۱۵ میلیون دلار بودجه تهیه شده، ۱۳ و نیم میلیون دلار دیگر در سومین آخرهفتهاش فروخت و مجموع درآمدِ ۱۷ روزهی خانگیاش را به ۷۹ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار رساند. این فیلم تاکنون بدون چین (الان بهش میرسیم) ۱۵۵ میلیون دلار در سراسر دنیا فروخته است که آن را بالاتر از اِسپیس جم: یک میراث جدید (۱۵۲ میلیون دلار) و جوخهی انتحارِ جیمز گان (۱۵۵ میلیون دلار) قرار میدهد. حالا که تاریخِ اکران ونوم: بگذار کشتار بر پا شود تا پانزدهم اکتبر (۲۳ مهر ۱۴۰۰) عقب اُفتاده است، مرد آزاد و شنگچی و افسانهی دَه حلقه (که از این هفته روی پرده خواهد رفت)، فعلا تنها گزینههای خانوادهپسندِ سینماها خواهند بود. همچنین، مرد آزاد افتتاحیهی قابلتوجهای را در بازار چین تجربه کرد؛ ساختهی شان لِوی با کسب ۵ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار در روز جمعه و ۸ میلیون و ۹۵۰ هزار دلار در روز شنبه، به افتتاحیهی جمعه تا یکشنبهی ۲۳ و نیم میلیون دلار در این کشور دست یافت.
به بیان دیگر، درآمدِ افتتاحیهی این فیلم ۴/۴ برابرِ درآمد روز افتتاحیهاش است که حتی با استانداردهای چین هم آمار درخشانی تفسیر میشود. تبلیغات دهان به دهانِ این فیلم در چین مثبت است و ارجاعات فراوان این فیلم به کلیشههای بازیهای ویدیویی و فرهنگعامهی آمریکا به این معنی است که این فیلم تاکنون عملکردی شبیه به نسخهی دستهدومِ ردی پلیر وان (Ready Player One) داشته است. ساختهی استیون اسپیلبرگ در اوایل سال ۲۰۱۸ اکرانش را با کسب ۶۱ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار افتتاحیه آغاز کرد و رفت تا به مجموع خیرهکنندهی ۲۱۸ میلیون دلار فروش در چین دست پیدا کند؛ این رقم به این فیلم ۱۷۵ میلیون دلاری کمک کرد تا از مرز ۵۸۰ میلیون دلار درآمدِ جهانی عبور کند. اگر مرد آزاد نیز دوامی شبیه به ردی پلیر وان از خود نشان بدهد، درآمدِ عالی ۸۳ میلیون دلاریاش در بازار چین پیشبینی میشود.
در این صورت، مرد آزاد از زمان انیمیشن فروزن ۲ (۱۲۳ میلیون دلار) در اواخر سال ۲۰۱۹ تاکنون، به پُرفروشترین فیلم هالیوودیِ بازار چین که جزیی از مجموعههای دیسی، مارول، سریعوخشن و دنیای سینمایی هیولایی لجندری نیست تبدیل خواهد شد. این اتفاق خبر خوبی است. چرا که حتی پیش از همهگیری کرونا نیز آن دسته از فیلمهای هالیوودی که بخشی از دیسی، مارول و سریعوخشن نبودند، به دلیل گسترش سلطهی فیلمهای ابرقهرمانی بر این بازار و موج فزایندهی بلاکباسترهای چینی در این کشور تقلا میکردند. در اوایل ۲۰۱۹، درحالی امثال کاپیتان مارول (۱۵۴ میلیون دلار) و انتقامجویان: پایان بازی (۶۲۰ میلیون دلار) بر چین فرمانروایی میکردند که آلیتا: فرشتهی جنگ فقط ۱۳۳ میلیون دلار و پوکمون: کاراگاه پیکاچو فقط ۹۳ میلیون دلار فروختند. منهای هابز و شاو (۲۰۲ میلیون دلار)، پُرفروشترین فیلم غیرمارولی چین در طول سال ۲۰۱۹ گودزیلا: پادشاه هیولاها (۱۳۵ میلیون دلار) بود.
اینکه مرد آزاد به عنوان یک فیلمِ نسبتا تحسینشده و محبوب (که باز دوباره باور عموم مردم درباره اینکه سینماروهای چینی فقط از فیلمهای نزدیک به فرهنگ خودشان استقبال میکنند را نقص میکند) توانسته به افتتاحیهی کموبیش خوبی در چین دست پیدا کند به این معنی نیست که شاهد یک ترندِ دنبالهدار هستیم. اما این اتفاق قطعا نقش نوری در انتهای تونل را ایفا میکند و میتواند هالیوود را برای بازگشت به سالهای باشکوه ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ اُمیدوار کند؛ دورانی که فیلمهایی نظیر کونگ: جزیرهی جمجمه، دزدان دریایی کاراییب ۵، رزیدنت ایول: آخرین فصل، بامبلبی، مِگ و سهایکس: بازگشت زندر کیج درست همزمان با فرمانروایی مطلقِ فیلمهای ابرقهرمانی بر گیشهی آمریکای شمالی، با کسب ۱۵۵ تا ۱۷۵ میلیون دلار در بازار چین، مجموع درآمد جهانیشان را تپلتر و سنگینتر میکردند. موفقیت نسبتی مرد آزاد این اُمید را بهمان میدهد که شاید کمکِ بزرگترین بازار سینماروهای غیرآمریکایی دنیا شامل حال امثال زمانی برای مُردن نیست، تاپ گان: موریک، ماتریکس: رستاخیزها و تلماسه نیز شود.
در همین حین، مرد آزاد تاکنون ۱۰۰ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار در کشورهای خارجی، ۷۹ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار در گیشهی خانگی و مجموع ۱۷۹ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار در سراسر دنیا فروخته است. این فیلم درحالی تا چند روز آینده گشتوگذار در جنگل (۱۸۷ میلیون دلار) را پشت سر خواهد گذاشت که فیلمِ دواین جانسون و اِمیلی بلانت ۲۰۰ میلیون دلار خرج روی دست دیزنی گذاشته است. از یک طرف، واضح است که اکران اختصاصی مرد آزاد در سینماها به نفعش تمام شود (مخصوصا در زمینهی پخش غیرقانونی آن در اینترنت)، اما از طرف دیگر، اینکه کیفیتِ این فیلم بهتر از چیزی که به نظر میرسید از آب درآمد و شامل غافلگیریهای متعددی که در تریلرها لو نرفته بودند میشد نیز حتما در موفقیتش تاثیرگذار بودند. اگر اتفاق غیرمنتظرهای نیافتد، مرد آزاد میتواند بعد از سریع و خشن ۹ و بلکویدو به سومین فیلم ۳۰۰ میلیون دلاری تابستان امسال تبدیل شود. از کجا معلوم، شاید حتی بتواند به درآمد ۳۶۶ میلیون دلاری تنتِ کریس نولان هم دست پیدا کند.
در ردهی سوم جدول به انیمیشن سگهای نگهبان (PAW Patrol)، محصول پارامونت برمیخوریم که ۶ میلیون و ۶۲۵ هزار دلار دیگر در دومین آخرهفتهاش فروخت و به مجموع ۲۴ میلیون دلار درآمدِ ۱۰ روزه رسید. این رقم نتیجهی بدی برای یک اسپینآفِ سینمایی که فقط ۲۶ میلیون دلار خرج برداشته است و همزمان بهصورت رایگان روی سرویس استریمینگِ پارامونتپلاس نیز قابلتماشا است، نیست. تایتانهای نوجوان به سینما میآیند! (Teen Titans Go! To The Movies) در سال ۲۰۱۸ به ۲۹ میلیون دلار فروش خانگی (اما از ۱۰ میلیون دلار بودجه) دست یافت. اگر سگهای نگهبان با هم فرمان ادامه بدهد، فروش خانگی نهایی ۳۷ میلیون دلاریاش پیشبینی میشود. حالا که حرف از انیمیشن است، بگذارید اضافه کنم که بچه رییس: بیزینس خانوادگی (که همزمان روی سرویس پیکاک قابلدسترس بود) نیز تاکنون ۵۶ میلیون و ۶۳۰ هزار دلار در آمریکای شمالی و ۱۰۰ میلیون دلار در دنیا فروخته است. قابلذکر است که بیزینس خانوادگی دنبالهی ۸۲ میلیون دلاری فیلمی است که در سال ۲۰۱۷ به ۵۲۷ میلیون دلار فروش جهانی از ۱۲۵ میلیون دلار بودجه دست یافته بود.
در همین حین، سریعوخشن ۹ (F9)، محصول یونیورسال تاکنون ۷۰۴ میلیون دلار در سراسر دنیا فروخته است؛ درآمد این فیلم در بازار ژاپن (۲۷ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار) احتمالا جایی در بین هابز و شاو (۲۷ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار) و سریع و خشن ۸ (۳۵ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار) قرار خواهد گرفت. درآمد جهانی این فیلم تقریبا دو برابر بلکویدو (۳۶۷ میلیون دلار منهای ۱۲۵ میلیون دلاری که از شبکهی نمایش خانگی کسب کرد)، دومین فیلم هالیوودی پُرفروش تابستان امسال است. سریع و خشن ۹ نخستین فیلم هالیوودیای است که در طول سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ از مرز ۷۰۰ میلیون دلار عبور کرده است و جایی در بین کاراگاه محلهچینیها ۳ (۶۸۵ میلیون دلار) و سلام، مامان (۸۲۵ میلیون دلار)، در ردهی دومِ پُرفروشترین فیلمهای باکس آفیس ۲۰۲۱ جای میگیرد. درآمد خانگی سریع و خشن ۹ (۱۷۲ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار) به چند قدمی هابز و شاو (۱۷۴ میلیون دلار) رسیده است.
همچنین، دوام شگفتانگیز این فیلم در گیشهی خانگی (۲/۴۶ برابر افتتاحیهی ۷۰ میلیون دلاریاش)، آن را به بادوامترین دنبالهی مستقیم این مجموعه (اسپینآفها حساب نیستند) از زمان سریع و خشن ۲ (۱۲۷ میلیون دلار از ۵۰ میلیون افتتاحیه در سال ۲۰۰۳) تبدیل میکند. اینکه درآمد ۱۷۳ میلیون دلاری فعلی سریع و خشن ۹ به مقداری که ممکن بود در شرایط غیرکرونایی بفروشد نزدیک است، قابلبحث است. چون نه تنها سریع و خشن ۸ و سریع و خشن ۹ دقیقا جزو محبوبترین قسمتهای مجموعه جای نمیگیرند، بلکه سریع و خشن ۹ از زمان توکیو دریفت تاکنون، نخستین فیلم مجموعه است که فاقد دواین جانسون یا پاول واکر بوده است. تازه همین که این فیلم توانست با وجود دورهی اکرانِ سینمایی ناچیز ۳۱ روزهاش به این رقم دست پیدا کند، حکم مدرکِ بیشتری برای اثباتِ ارزش پخش اختصاصی سینمایی را دارد. سریع و خشن ۹ در کنار امثال یک مکان ساکت ۲ (۱۶۰ میلیون دلار خانگی / حدود ۲۹۷ میلیون دلار جهانی)، پیر (۸۱ میلیون دلار از ۱۸ میلیون دلار بودجه)، خشم مردانه (۱۰۳ میلیون دلار جهانی که رقم فوقالعادهای در بین اکشنهای غیرتیمی جیسون استاتهام است) و مرد آزاد نشاندهندهی اهمیتِ اکران سینمایی هستند.
گزینهی قابلدسترسبودنِ فیلمها تنها و تنها در سینماها کماکان در دورانی که فیلمها بهطور همزمان روی سرویسهای استریمینگ پخش میشوند نقش متمایزکنندهای ایفا میکند. پخش همزمان یک فیلم روی سرویسهای استریمینگ الزاما آن را به شکست محکوم نمیکند. نه تنها کروئلا و گشتوگذار در جنگل دوام نسبتا قدرتمندی را تجربه کردند، بلکه گودزیلا علیه کونگ از مرز ۱۰۰ میلیون دلار فروش خانگی عبور کرد و احضار ۳ نیز به حدود ۶۵ میلیون دلار فروش خانگی از ۲۴ میلیون دلار افتتاحیه دست یافت.
اما همین که نتیجهی فیلمهای منحصرا سینمایی خیلی به مقداری که آنها در شرایط نرمال میفروختند نزدیک است، نشان میدهد که اکران اختصاصی در سینماها همچنان اهمیت دارد. آیا این به خاطر این است که مخاطبان فکر میکنند فیلمهای منحصرا سینمایی اهمیت بیشتری دارند؟ آیا این به خاطر این است که مخاطبان فیلمهایی را که همزمان روی پلتفرمهایی مثل پارامونتپلاس پخش میشوند نادیده میگیرند؟ آیا این به خاطر این است که پرداخت ۱۰ دلار برای دیدن یکبارهی یک فیلم گزینهی بیدردسرتری در مقایسه با پرداخت ۵ تا ۱۵ دلار برای تبدیل شدن به مشترکِ یک پلتفرم استریمینگ جدید است؟ احتمالا همهی این گزینهها با هم.
دورهی اکران کوتاهمدت سریع و خشن ۹ در بازار چین (۲۱۶ میلیون دلار از ۱۳۵ میلیون دلار افتتاحیه) هم اکثرا به خاطر این است که سینماروهای چینی زیاد فیلم را دوست نداشتند که احتمالا بعدا برای سریع و خشن ۱۰ (هفتم آوریل ۲۰۲۳) مشکلساز خواهد شد. درآمد سریع و خشن ۹ در چین به جای دو دنبالهی مستقیم قبلی (۳۹۲ میلیون برای قسمت هفتم و ۳۹۳ میلیون برای قسمت هشتم)، به هابز و شاو (۲۰۲ میلیون دلار) نزدیکتر است. سریع و خشن ۹ از زمان هابز و شاو تاکنون، تنها فیلم هالیوودی است که از مرز ۲۰۰ میلیون دلار فروش در چین عبور کرده است و یکی از چهارده فیلمی است که در طول شش سال گذشته بیش از ۲۰۰ میلیون دلار در این بازار فروخته است. این چهارده فیلم عبارتند از: انتقامجویان: دوران اولتران، دنیای ژوراسیک، وارکرفت، سریع و خشن ۸، ترنسفورمرها: آخرین شوالیه، ردی پلیر وان، انتقامجویان: جنگ ابدیت، دنیای ژوراسیک: پادشاهی سقوطکرده، ونوم، آکوآمن، انتقامجویان: پایان بازی، مرد عنکبوتی: دور از خانه، هابز و شاو و سریع و خشن ۹. از این چهارده فیلم، ششتای آنها به یونیورسال تعلق دارند.
فیلمهای سری سریع و خشن حتی در شرایط نرمال هم حضور پُررنگی در بازار چین دارند و بخش قابلتوجهای از درآمد جهانیشان (حدود ۳۰ درصد) را مدیون این بازار هستند. در مقایسه، انتقامجویان: جنگ ابدیت، مرد عنکبوتی: دور از خانه و ماموریت غیرممکن: فالاوت همه حدود ۱۷ درصد از درآمد جهانیشان را از چین به دست آوردهاند. حتی آکوآمن هم ۲۵ درصد (۲۹۸ میلیون دلار) از درآمد جهانی یک میلیارد و ۱۴۸ میلیونیاش را از این بازار به دست آورد. هرچند قابلذکر است که گودزیلا: پادشاه هیولاها (۱۳۵ میلیون دلار در چین / ۳۸۵ میلیون دلار در دنیا) و گودزیلا علیه کونگ (۱۸۸ میلیون دلار / ۴۶۰ میلیون دلار) استثناهایی هستند که ۳۵ تا ۴۰ درصد از درآمد جهانیشان را از چین کسب کردهاند. سریع و خشن ۹ هماکنون بالاتر از امثال پسران ابد تا ابد (۴۳۰ میلیون دلار)، تنت (۳۶۶ میلیون دلار)، بلکویدو (۳۶۷ میلیون دلار) و گودزیلا علیه کونگ (۴۶۰ میلیون دلار)، با اختلاف پرفروشترین فیلم هالیوودی دوران همهگیری کرونا است.
در همین حین، بلکویدو (Black Widow) تاکنون ۱۸۱ و نیم میلیون دلار در گیشهی خانگی فروخته است که آن را بالاتر از کاپیتان آمریکا: اولین انتقامجو (۱۷۶ میلیون دلار در سال ۲۰۱۱)، اَنتمن (۱۸۰ میلیون دلار در سال ۲۰۱۵) و قسمت اول ثور (۱۸۱ میلیون دلار در سال ۲۰۱۱) قرار میدهد. این فیلم تاکنون ۳۶۷ میلیون دلار در دنیا فروخته است. اما یک نکته وجود دارد: هفتهی گذشته دیزنی ادعا کرد که بلکویدو طی بازهی نهم جولای (۱۸ تیر ۱۴۰۰) تا پانزدهم آگوست (۲۴ مرداد) ۱۲۵ میلیون دلار از شبکهی نمایش خانگی کسب کرده است. اما این رقم دقیقا به چه معنایی است؟ برخلاف اکران سینمایی که معمولا ۵۰ درصدِ قیمت بلیت به استودیو و ۵۰ درصد دیگرش به سینماداران میرسد، ۸۵ درصد از فروش فیلمها در شبکهی نمایش خانگی به استودیو تعلق میگیرد. بنابراین میتوان گفت که درآمد ۱۲۵ میلیون دلاری بلکویدو در شبکهی نمایش خانگی به اندازهی کسب ۲۱۲ میلیون دلار در اکران سینمایی ارزشمند است.
در نتیجه، اگر این ۲۱۲ میلیون دلار را به ۳۶۷ میلیون دلار فروش جهانی فعلی بلکویدو اضافه کنیم، به مجموعِ ۵۷۹ میلیون دلار دست پیدا میکنیم. گرچه بلکویدو به خاطر همزمانی اکران جهانیاش با صدمین سالگرد تاسیس حزب کمونیستِ چین در ماه جولای که به پخش فیلمهای پروپاگاندای وطنی در این کشور اختصاص داشت، هرگز در این کشور روی پرده نرفت، اما این فیلم در دوران پیش از کرونا میتوانست به چیزی بینِ ۱۲۵ تا ۱۵۵ میلیون دلار در بازار چین دست پیدا کند (که فقط ۲۵ درصد از فروش بلیت به استودیو میرسد). در این صورت، مجموع جهانی بلکویدو ۷۰۰ میلیون دلار میبود که خیلی به چیزی که پیش از کرونا پیشبینی میشد نزدیک است؛ رقمی که آن را بالاتر از امثال مرد آهنی ۲ (۶۲۳ میلیون دلار)، ثور: دنیای تاریک (۶۴۴ میلیون دلار) و اَنتمن (۵۱۹ میلیون دلار) و درست بینِ دکتر استرنج (۶۷۷ میلیون دلار) و کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان (۷۱۴ میلیون دلار) قرار میداد.
فقط به خاطر اینکه کاپیتان مارول از مرز یک میلیارد و ۱۲۸ میلیون دلار عبور کرد دلیل نمیشود که بلکویدو هم میتوانست چنین درآمدی داشته باشد؛ درست همانطور که اکران اَنتمن و وسپ درست بعد از بلکپنتر (یک میلیارد و ۳۴۶ میلیون دلار) و انتقامجویان: جنگ ابدیت (۲ میلیارد و ۴۸ میلیون دلار) باعث نشد که درآمدی بهتر از ۶۲۰ میلیون دلار (از ۱۶۵ میلیون دلار بودجه) داشته باشد. ردهی چهارم جدول اما به گشتوگذار در جنگل (Jungle Cruise) تعلق دارد که گرچه بودجهی هنگفتش دردسرساز است (۲۰۰ میلیون دلار)، اما همچنان دوام قدرتمندی را تجربه میکند. این اکشن/کمدی ۵ میلیون دلار دیگر در پنجمین آخرهفتهاش کسب کرد و از مرز ۱۰۰ میلیون دلار فروش خانگی عبور کرد و احتمالا همین الان که مشغول خواندن این مطلب هستید، رمپیج (۱۰۳ میلیون دلار) را پشت سر گذاشته است. این فیلم تاکنون ۱۸۷ میلیون دلار در دنیا فروخته است. با عقب اُفتادن اکران ونوم: بگذار کشتار بر پا شود (پانزدهم اکتبر) و فروخته شدن هتل ترانسیلوانیا ۴ به آمازون، سینماها در طول ماه آینده بهطور اختصاصی به سهگانهی شنگچی و افسانهی دَه حلقه، مرد آزاد و گشتوگذار در جنگل که همه محصولات دیزنی هستند تعلق دارد. در این نقطه فقط جیمز باند میتواند میکی موس را متوقف کند!
در ردهی هفتم جدول به جوخهی انتحار (The Suicide Squad) برمیخوریم که ۲ میلیون دلار دیگر در چهارمین آخرهفتهاش کسب کرد و به مجموع ۲۴ روزهی ۵۲ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار رسید. فیلم بزرگسالانهی ۱۸۵ میلیون دلاری جیمز گان تاکنون ۱۵۵ میلیون دلار در دنیا فروخته است و دورهی اکرانش را با کسب درآمدی حتی کمتر از پرندگان شکاری (۲۰۳ میلیون دلار) به پایان خواهد رساند. در حال حاضر، جوخهی انتحار باید اُمیدوار باشد که حداقل بتواند ریبوت بدنام چهار شگفتانگیز (۵۶ میلیون خانگی / ۱۶۷ میلیون جهانی) را پشت سر بگذارد.
ردهی پنجم جدول به فیلم ترسناک نفس نکش ۲ (Don't Breathe 2) اختصاص دارد که ۲ میلیون و ۸۳۵ هزار دلار دیگر کسب کرد و به مجموع ۱۷ روزهی ۲۴ میلیون و ۵۷۹ هزار دلار رسید. از یک طرف، این رقم در مقایسه با قسمت نخست که پنج سال پیش به ۲۶ میلیون دلار افتتاحیه دست یافت خوب نیست، اما از طرف دیگر، داریم دربارهی درآمد جهانی ۳۵ میلیون دلاری یک فیلمِ ۱۰ میلیون دلاری صحبت میکنیم که در بدترین حالتِ ممکن سرمایهاش را بازخواهد گرداند. این موضوع دربارهی اتاق فرار: تورنمنت قهرمانان (Escape Room: Tournament of Champions) هم صدق میکند که تاکنون ۲۵ میلیون دلار در خانه و ۴۵ میلیون دلار در دنیا (از ۱۵ میلیون دلار بودجه) کسب کرده است. البته که این رقم در مقایسه با فیلم اول که به ۱۵۵ میلیون دلار فروش از ۹ میلیون دلار دست یافت، ناچیز به نظر میرسد، اما کماکان سودآور است.
اما شاید قابلپیشبینیترین شکستِ تجاری تابستان امسال چشمان مار: منشاء جی. آی. جو (Snake Eyes G.I Joe Origins) بود که سومین شکست متوالی این مجموعه حساب میشود. محصول پارامونت اکرانش را با کسب فقط ۲۸ میلیون دلار فروش خانگی و ۳۷ میلیون دلار فروش جهانی از ۸۸ میلیون دلار بودجه به اتمام رساند. درواقع بیتفاوتی سینماروها به این فیلم آنقدر واضح بود که فیلم قبل از پایانِ پنجرهی ۴۵ روزهی اکران سینماییاش، در شبکهی نمایش خانگی پخش شد. شکست مُفتضحانهی چشمان مار نه تنها در دوران پیش از کرونا، بلکه مخصوصا در دوران کرونا تضمینشده بود. از لحظهای که پارامونت تصمیم گرفت تا تاپ گان: موریکِ تام کروز را تا نوزدهم نوامبر (۲۸ آبان ۱۴۰۰) عقب بیاندازد و در عوض، چشمان مار را در تابستان اکران کند مثل روز روشن شد که حتی خودِ این شرکت هم به پتانسیل تجاری این فیلم اُمیدوار نیست.
اگر از خوانندگان منظمِ گزارشهای باکس آفیس باشید، میدانید که بارها دربارهی فرنچایزهایی که حتی بعد از اینکه سینماروها دست رد به سینهی آنها میزنند به زور و زحمت توسط استودیوها زنده باقی میمانند صحبت کردهایم. اما تفاوت سری جی. آی. جو با بقیه این است که حتی یک موفقیتِ نسبی هم در کارنامهاش ندارد. فرنچایزهای ترمیناتور (حتی قیام ماشینها هم به ۴۳۳ میلیون دلار در تابستان ۲۰۰۳ دست یافت)، روبوکاپ، غارتگر یا بیگانه شاید خیلی وقت است که دیگر از لحاظ تجاری موفق نیستند، اما موفقیتهای نخست آنها حداقل دلیلِ چراغ سبز گرفتن دنبالههاشان را قابلدرک میکند. استودیوها اُمیدوارند که روزهای باشکوه این فرنچایزها را تکرار کنند. اما مسئله این است که جی. آی. جو هرگز روز باشکوهی را تجربه نکرده است. از سه فیلم پُرخرجی که از سال ۲۰۰۹ تاکنون در این مجموعه ساخته شدهاند، تکتکشان از بدل شدن به یک موفقیتِ تجاری بیحرفوحدیث باز ماندهاند.
جی. آی. جو: ظهور کُبرا (G.I. Joe: The Rise of Cobra)، ساختهی استیون سامرز که در گذر زمان جایگاه کالت خودش را پیدا کرده است، با استقبال نه چندان گرمی در زمانِ اکرانش مواجه شد. این فیلم که حکم ترکیبی از مولفههای نخستین فیلم افراد ایکس و مومیایی را دارد، یک اکشن رنگارنگ، بازیگوش و خشن پُر از قهرمانان و تبهکاران متنوع بود. این فیلم با وجود نقدهای ضعیفش به ۵۴ میلیون دلار افتتاحیه در آگوست ۲۰۰۹ دست یافت. یکی از دلایلش این بود که آن زمان هنوز ایدهی یک اکشن فانتزیِ پُرخرج براساس یک آیپی کودکپسندانه منحصربهفرد بود و مثل حالا به روتینِ رایج هالیوود تبدیل نشده بود. با وجود این، ظهور کبرا که با ۱۷۵ میلیون دلار بودجه تهیه شده بود، ۱۵۰ میلیون دلار در خانه و ۳۰۰ میلیون دلار در دنیا فروخت که برای آغاز یک فرنچایز کافی نبود؛ مخصوصا با توجه به نقدهای اکثرا منفی و عدم هیجانزدگی سینماروها نسبت به آیندهاش.
بالاخره وقتی قصد فرنچایزسازی داریم، بازگرداندنِ سرمایه به تنهایی کافی نیست. به خاطر همین است که دنبالههای سیارهی میمونهای تیم برتون یا آخرین بادافرازِ ام. نایت شیامالان هرگز چراغ سبز نگرفتند. اما در دنیایی که فرنچایزهای آیپیمحور بهطرز فزایندهای مشغول چیره شدن بر هالیوود بودند، پارمونت شانس دیگری به جی. آی. جو داد. جی. آی. جی: تلافی (G.I. Joe: Retaliation) که نقش ریبوتِ نصفهونیمهی قسمت قبل را برعهده داشت، فیلم واقعگرایانهتر و جمعوجورتری بود که دواین جانسون را به عنوانِ پروتاگونیستش معرفی کرد. تاریخ اکران فیلم برای تکمیل پروسهی سهبعدیسازیاش (که این نسخه بهطور ویژه در کشورهای غیرآمریکایی طرفدار داشت) از تابستان ۲۰۱۲ تا مارس ۲۰۱۳ عقب اُفتاد. این فیلم با کسب ۱۲۲ میلیون دلار در گیشهی خانگی (۱۹ درصد کمتر از قسمت اول) و ۲۵۳ میلیون دلار در کشورهای خارجی (۶۶ درصد بهتر از قسمت اول) به مجموع جهانی ۳۷۶ میلیون دلار دست یافت و به موفقیت نسبتا بزرگتری در مقایسه با فیلم قبلی تبدیل شد؛ رقمی که به معنی ۲/۷ برابر بودجهی ۱۳۵ میلیون دلاریاش بود.
گرچه این آمار خوب بود، اما تلافی با نقدهای منفیتری در مقایسه با ظهور کبرا مواجه شد و افراد اندکی سالنهای سینما را با احساس هیجانزدگی برای دیدنِ فیلمهای بعدی مجموعه ترک کردند. همچنین، درآمد ۵۳ میلیون دلاری این فیلم در بازار چین هم (طبق معمول) حکم یک سرابِ فریبدهنده را داشت. فروش این فیلم در چین باعث شد فروش فیلم جدید از نگاه استودیو بزرگتر از چیزی که واقعا بود به نظر برسد.
رشد فروش ۶۶ درصدی تلافی در گیشهی جهانی منهای بازار چین فقط ۷ درصد است. در نتیجه، جی. آی. جو دچار همان مشکلی که ترمیناتور: سرنوشت تاریک (۵۰ میلیون) و افراد ایکس: دارک فینیکس (۵۹ میلیون) را به روز سیاه نشاند شد. فروش نسبتا قوی ترمیناتور: جنسیس (۱۱۳ میلیون) و افراد ایکس: آپوکالیپس (۱۲۱ میلیون دلار) در بازار چین باعث شد تا استودیو گول بخورد و با اتکا به بازار چین (و بیاعتنایی به عملکرد ناامیدکنندهشان در دیگر نقاط دنیا) به دنبالههاشان چراغ سبز نشان بدهد که هر دو اینبار بهطرز قاطعانهای در چین هم با بیتفاوتی سینماروها مواجه شدند.
اینطور شد که کارمان به چشمان مار کشید؛ این فیلم که روایتگر چگونگی تولدِ شخصیت چشمان مار است، گور خودش را با ریبوت کردنِ این مجموعه با دستهای خودش کند. نه تنها هیچکس درخواست راهاندازی مجدد این فرنچایز را نداده بود، بلکه داریم دربارهی برندی صحبت میکنیم که هیچوقت از لحاظ تجاری قابلاطمینان نبوده است. تازه، این فیلم علاوهبر نوسازی تاریخ مجموعه (که باعثِ پس زدنِ طرفداران دو فیلم اول و از بین رفتن بار نوستالژیکش شد)، کُل زمانش را به جای روایت داستان اصلی، به زمینهچینی داستان اصلی که در دنباله به آن پرداخته خواهد شد تلف کرد (دنبالهای که حالا هیچوقت ساخته نخواهد شد). به این ترتیب، چشمان مار به جدیدترین قربانی تلهی بتمن آغاز میکند تبدیل شد.
مقالات مرتبط
- چرا The Suicide Squad در گیشه شکست خورد؟سریع و خشن چگونه به بزرگترین مجموعه اورجینال سینما تبدیل شد؟
در طول ۱۵ سال گذشته فیلمهای متعددی مثل چهار شگفتانگیز، آرتمیس فاول، پَن، رابین هودِ ریدلی اسکات، فرشتگان چارلی و سولو: داستانی از جنگ ستارگان وجود داشتهاند که تلاش کورکورانهشان برای تکرار الگوی بتمن آغاز میکند، به شکستِ سختشان منجر شده است. با وجود این، دلیل وجود برخی از این ریبوتها قابلدرک است. مثلا قسمت اول چهار شگفتانگیز به ۳۳۰ میلیون دلار فروش از ۱۰۰ میلیون دلار بودجه در سال ۲۰۰۵ دست یافت؛ رابین هود: شاهزادهی دزدان که با ۵۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده بود، ۳۵۰ میلیون دلار در سال ۱۹۹۱ فروخت. هوکِ استیون اسپیلبرگ هم به ۳۰۰ میلیون دلار فروش از ۷۰ میلیون دلار بودجه دست پیدا کرد (سال ۱۹۹۱). جنگ ستارگان هم که خب، جنگ ستارگان است.
چیزی که چشمان مار را به شکست بزرگتر و احمقانهتری در مقایسه با شکستهای مشابه تبدیل میکند این است که مجموعهی جی. آی. جو هرگز یک فرنچایز سینمایی موفق نبوده است. این مجموعه حتی یک دهه قبل هم که ایدهی اکشنهای فانتزی پُرخرجِ خیلی استثناییتر و منحصربهفردتر بود موفق نبود، چه برسد به امروز. نقطهی اوجِ فرنچایز جی. آی. جو فروش ۳۷۶ میلیون دلاری تلافی از ۱۳۵ میلیون دلار بودجه بود (با وجود نقدهای بسیار منفی و بیتفاوتی سینماروها). اگر این مجموعه در گذشته حداقل یک بار موفق ظاهر شده بود، میشد تصمیم استودیو برای توجیه خرج و مخارجِ فیلم سوم را درک کرد، اما اینطور نیست. حالا که چشمان مار پیش از به پایان رسیدن مُهلتِ ۴۵ روزهی اکران سینماییاش در شبکهی نمایش خانگی منتشر شده، هالیوود باید دست از لجبازی بکشد و اعتراف کند که همهی اسباببازیهای پُرطرفدار نمیتوانند به ترنسفورمرها یا مرد آهنیِ بعدی سینما تبدیل شوند. فقط به خاطر اینکه بتمن آغاز میکند (۳۷۲ میلیون دلار) به شوالیهی تاریکی (یک میلیارد دلار) منجر شد به این معنی نیست که همهی ریبوتها صاحب یک دنبالهی میلیاردی خواهند شد. جی. آی. جو مجموعهای است که نه به خاطر اینکه مخاطبان آن را مشتاقانه میطلبند، بلکه فقط به خاطر اینکه استودیوها و تهیهکنندگان فکر میکنند که باید وجود داشته باشد، وجود دارد.
جدول ۱۰ فیلم برتر آخرهفته (۲۷ تا ۲۹ آگوست ۲۰۲۱)
ردیف | نام فیلم | درآمد آخرهفته | مجموع آمریکای شمالی | تعداد هفته |
---|---|---|---|---|
۱ | Candyman | ۲۲ میلیون و ۳۷۰ هزار دلار | ۲۲ میلیون و ۳۷۰ هزار دلار | ۱ |
۲ | ||||
۳ | ||||
۴ | ||||
۵ | Don't Breathe 2 | ۲ میلیون و ۸۳۵ هزار دلار | ۲۴ میلیون و ۵۷۹ هزار دلار | ۳ |
۶ | Respect | ۲ میلیون و ۱۷۰ هزار دلار | ۱۹ میلیون و ۶۴۳ هزار دلار | ۳ |
۷ | The Suicide Squad | ۲ میلیون دلار | ۵۲ میلیون و ۷۷۹ هزار دلار | ۴ |
۸ | ||||
۹ | ||||
۱۰ |