به باور بسیاری از متخصصان و رواندرمانگران، گروه درمانی در مقایسه با درمان انفرادی، میتواند تأثیرگذارتر باشد و زمینهساز تغییر روحیات و حالات کسانی شود که به آن نیاز دارند. در بعضی از این جلسات، تمرکز بر روی آموزش مهارتهای بینفردی است و در نوع دیگری از جلسات که افراد برای حمایت کردن یکدیگر در آنها شرکت میکنند، بیشتر دربارهٔ شرایط زندگی شخصیشان صحبت میشود. با ما همراه باشید تا شما را با پنج مزیت شرکت در جلسات گروه درمانی آشنا کنیم.
در این میان، نوع دیگری از گروه درمانی هم وجود دارد که بهنوعی، ترکیبی است از دو نوع یادشده؛ به این معنا که علاوه بر حفظ پویایی میان افراد گروه و آموزش مهارتهای مختلف، دربارهٔ زندگی شخصیِ خارج از گروهشان هم صحبت میشود. اما فارغ از این مسائل، گروه درمانی چه مزایایی دارد که شرکت در جلساتش را سودمند میکند؟ این سؤالی است که در این مقاله به آن پاسخ خواهیم داد.
پیش از آنکه به موضوع اصلی مقاله بپردازیم، لازم است توضیح مختصری دربارهٔ روند جلسات گروه درمانی بدهیم تا درک بهتری از موضوع داشته باشید: این گروهها معمولا متشکل از ۴ الی ۱۰ نفر است که هفتهای یک جلسه در کنار یکدیگر جمع میشوند و با هدایت روان درمانگرشان که کنترل جلسات را به عهده دارد، هدفی بخصوص را دنبال میکنند. بسته به نیاز افراد، هر دوره از جلسات گروه درمانی میتواند بین چند ماه تا چند سال طول بکشد. فارغ از نوع جلسات گروه درمانی و هدفی که در آنها دنبال میشود، تمامی آنها از این لحاظ شبیه به هم هستند که شامل افرادی میشوند که گرد هم میآیند و تحت نظارت رواندرمانگر، تلاش میکنند تا با کسب مهارتهای مختلف (کنترل خشم، رفتار درمانی دیالکتیکی و …)، شرایط زندگیشان را بهبود ببخشند. این چکیدهای بود از آنچه در جلسات گروه درمانی میگذرد. در ادامه، به ذکر مزایای شرکت در جلسات این نوع از درمان خواهیم پرداخت.
۱. با شرکت در جلسات گروه درمانی متوجه خواهید شد که تنها نیستید
در جایی از کتاب «نظریه و عمل در رواندرمانی گروهی» که پیشتر معرفی شد، میخوانیم: «بسیاری از اشخاصی که اقدام به شرکت در جلسات گروه درمانی میکنند، فکر میکنند مشکلاتشان منحصر به خودشان است و تنها آنها هستند که بعضا افکار و خیالات ترسناک یا غیرقابلقبول به ذهنشان خطور میکند و این افکار، باعث دلهره و نگرانیشان میشود». هر کدام از ما، بهنوعی متفاوت از دیگران هستیم و احتمالا، شرایط و وضعیت زندگیمان هم منحصر به خودمان است، اما این مسئله لزوما به این معنا نیست که برای کنار آمدن با مشکلات و گرفتاریهایمان باید تنها باشیم.
بهعنوان مثال، اروین یالوم (نویسندهٔ کتابی که نامش ذکر شد) طی تحقیقی، برای سالیان متمادی از کسانی که در جلسات گروه درمانی شرکت میکردند، درخواست میکرد تا بهصورت ناشناس، مسئله یا راز سربهمهری را که حاضر نمیشدند در این جلسات با دیگران در میان بگذارند، برایش یادداشت کنند. این افراد شامل طیف وسیعی میشدند؛ از دانشجوهای پزشکی و تکنسینهای روانپزشکی گرفته تا کسانی که بهصورت داوطلب، برای شرکتی دولتی کار میکردند. نکتهٔ جالبی که او در نتیجهٔ تحقیقاتش به آن دست یافت، این بود که این رازهای سربهمهر، بسیار شبیه به یکدیگر بودند و در میانشان، سه موضوع پرتکرارتر وجود داشت: بعضی بر این باور بودند که صلاحیت و کفایت لازم را ندارند؛ بعضی دیگر احساس غریبگی داشتند و از اینکه شاید نتوانند دیگران را دوست داشته باشند یا به آنها اهمیت و توجه نشان بدهند، احساس نگرانی میکردند؛ دستهٔ سوم هم کسانی بودند که مسئلهای جنسی را از دیگران مخفی میکردند.
نکتهای که وجود دارد این است که با شرکت در جلسات گروه درمانی، میتوان از گوشهٔ انزوا بیرون آمد و کسانی که در این جلسات شرکت میکنند، احساس بودن در کنار دیگران را تجربه میکنند و از حمایت و پشتیبانیشان بهرهمند خواهند شد. در واقع، دردورنج برایشان دیگر پدیدهای منحصربهفرد نخواهد بود و خواهند دید که دیگران هم از مشکلاتی شبیه به آنها رنج میبرند.
۲. گروه درمانی باعث میشود تا اشخاص حاضر در جلسات آن با سهولت بیشتری از یکدیگر حمایت کنند
یکی از تصورهای اشتباهِ رایج دربارهٔ گروه درمانی این است که بعضا افراد فکر میکنند روال جلسات به این صورت است که اشخاص حاضر در این جلسات، بهنوبت سؤالها و مشکلاتشان را مطرح میکنند و رواندرمانگر، به آنها جواب میدهد و پیشنهادهایی برای بهتر شدن شرایطشان ارائه میکند. این طرز تفکر درست نیست و واقعیت این است که ارتباط برقرارشده میان اشخاص حاضر در جلسات، بازخوردهایی که به یکدیگر میدهند و حمایتی که از هم میکنند، بر بهبود وضعیتشان تأثیرگذار است و این وظیفه، صرفا به عهدهٔ رواندرمانگر نیست.
این مثال به درک بهتر موضوع کمک میکند. کسی را در نظر بگیرید که احساس تنهایی و انزوا میکند و مهارت برقراری ارتباط با دیگران و پیدا کردن دوست را ندارد. در چنین موقعیتی، تکتک اشخاص حاضر در گروه، از او حمایت خواهند کرد و در تمام طول جلسه، او را در بحثشان مشارکت خواهند داد. در این صورت، آن شخص بهمرور زمان قادر خواهد بود تا از لاک تنهاییش بیرون بیاید. دیگر اشخاص حاضر در گروه، حتی میتوانند با صحبت کردن دربارهٔ تجربهشان از غلبه بر تنهایی، کمک بیشتری به او کنند و بهنوعی، الهامبخش او باشند.
۳. گروه درمانی به شما در پیدا کردن صدایتان کمک خواهد کرد
تعریفی که برای «صدا» ارائه شده است، این است: «کسب آگاهی از احساسات و نیازها و بیان کردن آنها». یکی از مسائلی که معمولا در جلسات گروه درمانی مورد توجه رواندرمانگرها قرار میگیرد، تشویق اشخاص حاضر در گروه برای توجه کردن به احساساتشان در طول مدتزمان جلسه و صحبت دربارهٔ آن است. بسیاری از افراد، زمانی که با دیگران ارتباط برقرار میکنند و با آنها صحبت میکنند، از احساسات خودشان غافل میشوند. در واقع بههنگام صحبت کردن با دیگران، توجه به احساسات شخصی کمی دشوار و چالشبرانگیز میشود و به کمی مهارت احتیاج دارد. به همین خاطر است که در جلسات گروه درمانی بعضا بر این مسئله تمرکز بیشتری نشان داده میشود.
۴. با استفاده از گروه درمانی، روشهای سالمتری برای برقراری ارتباط با دیگران (و خودتان) خواهید آموخت
بسیاری از افراد نمیتوانند به علت این موضوع پی ببرند که چرا رابطهشان با دیگران دچار مشکل میشود. یکی از مزیتهای قرار گرفتن در محیط ایمن جلسات گروه درمانی این است که اشخاص حاضر در جلسات، میتوانند بازخوردهای صادقانهای از دیگران، دربارهٔ خودشان دریافت کنند؛ دیگرانی که کموبیش به آنها و شرایطشان اهمیت میدهند. این بازخوردها به کشف علت مشکل کمک خواهد کرد.
کسانی را که در رابطهشان با دیگران دچار مشکل هستند، میتوان با چنین جملاتی که بعضا عنوان میکنند، شناسایی کرد: «من قلبا دوست دارم به تو نزدیکتر شوم، اما به نظرم میآید که تو همیشه سعی میکنی فاصلهات را با من حفظ کنی»؛ «این که همیشه سکوت میانمان باید از طرف من شکسته بشود آزارم میدهد»؛ «وقتی دربارهٔ چیزی صحبت میکنی، صبر و حوصلهام را از دست میدهم، چون خیلی دستدست میکنی تا اصلِ حرفت را بزنی».
شرکت در جلسات گروه درمانی، این موقعیت را برای اشخاص حاضر در آن فراهم میکند تا چگونگی برقراری ارتباطشان با دیگران در لحظه، زیر نظر قرار بگیرد و اگر مشکلی از این بابت دارند، بهمرور زمان آن را شناسایی و در جهت برطرف کردنش اقدام کنند.
بهعلاوهٔ این مسئله، مزیت دیگری که شرکت در جلسات گروه درمانی دارد این است که اشخاص حاضر در آن، تشویق میشوند تا روشهای جدیدی را برای برقراری ارتباط با دیگران امتحان کنند. بهعنوان مثال یکی از روشها این است که بهجای پرسیدن مستقیم سؤال، به طرف مقابل توضیح بدهید چرا قصد پرسیدن چنین چیزی را دارید. یا بهجای نصیحت کردن، از دغدغهای صحبت کنید که باعث شد طرف مقابل را نصیحت کنید.
امتحان کردن روشهای جدید باعث میشود تا بهمرور زمان از انتخابهای متعددی که برای چگونگی برقراری ارتباط با دیگران پیش رو دارید، آگاه شوید و احیانا اگر درگیر الگوی برقراری ارتباطی شدهاید که برایتان سودمند نیست، آن را رها کنید.
رواندرمانگرانی بودهاند که مراجعانشان در جلسات گروه درمانی از این حیث پیشرفت چشمگیری داشتهاند. در ادامه، برایتان دو مورد را بهعنوان مثال ذکر خواهیم کرد. مثال اول مربوط به شخصی است که عادت داشت مرتبا عذرخواهی کند (در طول جلسه) و به نظر میرسید این مسئله که دیگران او را خواهند پذیرفت یا خیر، موجب نگرانی و هراس او شده بود. او دربارهٔ علت این رفتارش توضیح داد که در زندگی شخصی، افراد زیادی دست رد به سینهاش زدند و به همین خاطر، دوست ندارد این تجربهٔ ناخوشایند برایش دوباره تکرار بشود.
دیگر اعضای گروه اما، با او همدلی کردند و باعث شدند تا احساس پذیرفتهشدن داشته باشد. بهمرور دیگر از عذرخواهی کردن دست کشید و احساس کرد که جلسات گروه درمانی برایش مأمن خوبی است و میتواند با آرامش خاطر بیشتری صحبت کند و خود واقعیاش را بیشتر نشان بدهد. در نهایت هم مشخص شد که بیان شیوا و خوبی داشت و تنها چیزی که او را از صحبت کردن بازمیداشت، همان احساس ترس و دلهره از پذیرفته نشدن بود.
مثال دیگر مربوط به شخصی است که بسیار برونگرا بود و با غریبهها، رفتاری بسیار دوستانه داشت. اما بهمرور زمان دیگر اعضای گروه به این نکته پی بردند که دوستانه بودن او کمی تصنعی است و تحتتأثیر این احساس، کمی از او فاصله گرفتند. این مسئله باعث شد تا او برای اولین بار به این نکته پی ببرد که رفتارش میتواند باعث فاصله گرفتن دیگران از او شود و باید آگاهی بیشتری را چاشنی رفتار خودمانیاش کند. او در طول جلسات بعدی و بهمرور زمان توانست رفتارش را تعدیل کند و به دیگران هم فرصت بروز احساساتشان را بدهد. تواناییاش در تغییر رفتار، او را به یکی از اعضای اصلی گروه تبدیل کرد.
۵. گروه درمانی برای شما به منزلهٔ توری ایمنی خواهد بود
مزیت دیگر شرکت در جلسات گروه درمانی این است که اعضای آن میتوانند پس از شناسایی مشکلات و مسائلی که آنها را از داشتن شرایط بهتر محروم میکند، دربارهٔ آن صحبت کنند و در قالب گروه و با کمک دیگر اعضا، مهارتهایی برای برطرف کردن این مشکلات بیاموزند. بهمرور زمان اعتماد به نفس بیشتری برای استفاده از این مهارتها پیدا خواهند کرد و در بیرون از محیط جلسات گروه هم آنها را به کار خواهند گرفت.
بهعلاوه، میتوانند با برقراری ارتباط نزدیکتر با بعضی از اعضای گروه، از آنها بخواهند تا بین جلسات از آنها حمایت کنند؛ به این صورت با آسودگی خاطر بیشتری مخاطرات ناشی از قدمهای جدیدشان را خواهند پذیرفت. در واقع، آگاهی از این که کسانی هستند که میتوانید دربارهٔ نتیجهٔ فعالیتهایتان با آنها صحبت کنید و آنها برای شما گوش شنوایی خواهند داشت و به شما اهمیت خواهند داد، باعث میشود تا با شجاعت بیشتری قدم بردارید. به عبارت دیگر، وقتی بدانید کسانی هستند که در صورت سقوط، شما را خواهند گرفت، شجاعت بیشتری برای پریدن خواهید داشت. این افراد اعضای گروه درمانی هستند که نقش توری ایمنی را بازی میکنند و به همین خاطر در سرتیتر این بخش، از این اصطلاح استفاده شد.
سخن پایانی
شرکت در جلسات گروه درمانی، علاوه بر مزایای یادشده، میتواند در بهبود وضعیت افرادی که از افسردگی یا اضطراب اجتماعی (دوری از جمع بهخاطر ترس از قرار دادن خود در معرض توجه و داوری دیگران) رنج میبرند، یا کسانی که زندگیشان دستخوش تحول عمدهای شده است، تأثیرگذار و سودمند باشد.
اما نباید فراموش کرد که گروه درمانی برای هر کسی در هر مرحلهای از زندگی مناسب نخواهد بود و از این حیث، محدودیتهایی دارد. در واقع کسی که در جلسات آن شرکت میکند، برای دستیابی به نتیجهٔ دلخواه، باید استقامت داشته باشد و نیازهای دیگران را به رسمیت بشناسد. در غیر این صورت ممکن است دیگران بر او تأثیر منفی بگذارند (و بالعکس).
بد نیست اگر در کنار شرکت در جلسات گروه درمانی، بهطور خصوصی و انفرادی هم در جلساتِ دیگرِ درمانی شرکت کنید. در این صورت، میتوانید دربارهٔ تجربهتان از شرکت در جلسات گروه درمانی با رواندرمانگر صحبت کنید و امکان دستیابی به نتیجهٔ دلخواهتان را بیشتر کنید.