حتما بارها عبارت کنترل کیفیت به گوشتان خورده است؛ اما شاید به معنای آن و اهمیت استفاده از این ابزار مدیریتی در فرایند تولید محصولات و تأثیرات آن در فروش بیشتر فکر نکرده باشید؛ درادامه به بررسی تعاریف مختلف کنترل کیفیت و مزایای استفاده از آن در چرخهی تولید محصول اشاره خواهیم کرد؛ پس برای آشنایی بیشتر با این مهم که کنترل کیفیت چیست؛ در ادامهی مطلب با ما همراه باشید.
عصر کنونی را میتوان عصر کیفیت نامید. در چنین شرایط رقابتی و با تولیدات در سطح انبوهی، تنها تولیدکنندگانی میتوانند موفق باشند که محصولات باکیفیتتر و خدمات پس از فروش بهتری ارائه کنند. درواقع، کنترل کیفیت به یکی از ملاحظات اصلی قبل از تولید هر محصول تبدیل شده است. کنترل کیفیت بهتر منجر به بهرهوری بهتر از منابع موجود و کاهش هزینههای تولید میشود. عبارت کنترل کیفیت از دو کلمهی کنترل و کیفیت تشکیل شده است که برای درک بهتر این مفهوم درادامه به تشریح معنای هر دو لغت میپردازیم.
دکتر اسپریگل (Spriegel)، کنترل کیفیت را اینطور معنا میکند: کیفیت محصول، از مجموع کیفیت ویژگیهای مختلف آن از جمله شکل، اندازه، استحکام، ترکیبات و رنگ آن به دست میآید.
از منظر جان مک لیلان (John D. McIIellan)، کیفیت به معنای درجهای از استانداردهاست که برای ساخت محصول نهایی روی آن اعمال میشود.
از تعاریف بالا بهراحتی میتوان متوجه شد که کیفیت به ویژگیهای مختلف محصول که در سطح عالی قرار دارند، اطلاق میشود. البته کیفیت مفهومی نسبی است و با توجه به نوع مصرف محصول و اینکه تحت چه شرایطی استفاده میشود، معنای آن متفاوت میشود.
یکی از سختترین کارهای فرایند تولید محصول این است که محصولات را به سطح کیفی مناسب برسانیم و تولید آنها را در همان سطح ادامه دهیم.
برای دستیابی به کنترل کیفیت اقدامات مختلفی باید انجام شود که برخی از آنها عبارتند از:
- محصول موردنظر باید حداقلِ سطح کیفی را داشته باشد تا بهسادگی بتوان آن را در بازار فروخت.
- بهمنظور ارزیابی سطح کیفی محصول، باید استانداردهای دقیقی مورداستفاده قرار گیرد.
- باید انحراف از معیاری منطقی نسبت به استانداردهای از قبل تعریفشده، تعیین شود.
- سطح کیفی مناسب محصول باید بهگونهای به دست بیاید که با کمترین هزینه برای ساخت آن محصول همراه باشد.
واژهی کنترل به معنای استفاده از تمامی روشها برای ارزیابی کیفیت استاندارد محصول است. کنترل درواقع با هدف نظارت بر فرایند تولید محصول و اطمینان از ساخته شدن محصولی با استانداردهای از قبل تعیینشده و کمترین انحراف معیار است.
هنری فویل (Henry Fayol) در تعریف واژهی کنترل میگوید، کنترل درواقع تعیین این موضوع است که آیا فرایند تولید محصول طبق برنامهی از قبل تعیینشده و استانداردهایی که برای آن تعریف کردهاید، پیش میرود یا خیر. هدف از این کار نیز شناسایی نقاط ضعف و اشکالات محصول و اصلاح آنها بهمنظور جلوگیری از عودت محصول است. مفهوم این کلمه به افراد، اشیاء و اعمال بسط پیدا میکند.
تئو هایمن (Theo Haimann) نیز کنترل را اینطور تعریف میکند: کنترل فرایندی است که در آن به بررسی روند درست تولید محصول در راستای اهداف پرداخته میشود و درصورت مشاهدهی خطا در این فرایند، باید اصلاحات لازم در آن صورت گیرد.
از تعاریف بالا مشخص است که درواقع کنترل الگوهای اصلاحی را در فرایند تولید محصول دنبال میکند تا از وقوع اشکال در آینده جلوگیری شود. البته حوزهی معنایی کلمهی کنترل بسیار گستردهتر از این مفهوم است، بهطوری که آن را تنها به کنترل محصول نهایی محدود نمیدانند و به کنترل کارکنان و روشهای تولید نیز بسط میدهند.
در نبود کنترل مؤثر روی فعالیتهایی که برای تولید محصول انجام میشود، کیفیت مطلوب موردانتظار در محصول نهایی به دست نخواهد آمد. بهطور کلی میتوان گفت هر یک از این دو واژه برای دستیابی به محصول باکیفیت کافی نیستند و درنهایت هر دو با هم منجر به تولید محصولی باکیفیت میشوند.
درواقع کنترل کیفیت، دغدغهی کنترل کیفی محصول را درطی فرایند تولید دارد. به عبارت دیگر، کنترل کیفیت، متغیرهای منفی را که روی کیفیت محصول نهایی اثر نامطلوب میگذارند، کنترل میکند.
تعاریف مختلف کنترل کیفیت
درادامه به برخی از مهمترین تعاریف کنترل کیفیت میپردازیم:
شاید کنترل کیفیت به عنوان تکنیک یا تکنیکهایی در مدیریت صنعتی مطرح باشد که از طریق آن میتوان محصولات را باکیفیت مطلوب تولید کرد. کنترل کیفیت درواقع مکانیزمی است که از طریق آن میتوان به ارزیابی مشخصات مختلف محصول نسبت به تقاضای مشتری پرداخت و سپس محصول را روانهی بازار کرد. دغدغهی اصلی کنترل کیفی، بیشتر ساخت محصولاتی باکیفیت است تا درگیری در شناسایی و رفع ایرادات.
کنترل کیفیت به معنای شناخت و حذف ایرادات قابلشناسایی و متغیرهای مشکلزا از استانداردهاست.
کنترل کیفیت به مجموعهی تمامی فعالیتهایی که برای تعیین، کنترل و نگهداری کیفیت محصول انجام میشود، گفته میشود.
کنترل کیفیت، کنترلی سیستماتیک است که از طریق مدیریت متغیرهای فرایند تولید که بر کیفیت محصول نهایی اعمال میشود، به دست میآید.
کنترل کیفیت یک ابزار کنترلی سیستماتیک در متغیرهای فرایند تولید است که روی کیفیت محصول نهایی اثر دارد.
کنترل کیفی، کنترل سیستماتیک این متغیرها در فرایند تولید است که بر کیفیت محصول نهایی تأثیر میگذارد. این متغیرها درنتیجهی استفاده از مواد، نیروها، دستگاهها و شرایط تولید به وجود میآیند.
تنها تا زمانی که این ورودیها از استانداردهای تعریفشده عبور نکنند، بهنحوی که روی کیفیت محصول نهایی اثرگذار باشد، میتوان انتظار تولید محصولی باکیفیت را داشت.
کنترل کیفیت شامل تکنیکها و سیستمهایی است که برای دستیابی به کیفیت مطلوب محصول و حذف محصولات غیراستاندارد استفاده میشوند.
کنترل کیفیت به مجموعهای از فعالیتها و بررسیهایی اطلاق میشود که درطول فرایند تولید محصول اجرا میشوند. در این رویه، بررسیهای کیفی روی نمونههای تصادفی و کوچکی از محصول تولیدشده انجام میشود و پس از آن مشخص میشود که چه اقداماتی برای بهبود کیفی محصول نیاز است.
از تعاریف بالا اینطور برمیآید که کنترل کیفیت درواقع کنترل و اصلاح متغیرهای منفی است که روی کیفیت محصول نهایی اثر میگذارند و در مفهوم کلیتر به تمامی اقداماتی اطلاق میشود که برای دستیابی شرکت به اهدافش انجام میشود.
اهداف کنترل کیفیت
- کدام استانداردهای کیفی برای مشتری قابلقبول است؟
- اطمینان از تولید محصولی بینقص از طریق شناسایی عیوب یا تغییرات در مواد خام و فرایندهای تولید
- ارزیابی روشها و فرایندهای تولید و ارائهی راههای بهتر برای ارتقاء کیفی محصول
- مطالعه و تعیین انحراف از معیار کیفی محصولات درحین فرایند تولید
- بررسی عللی که باعث وقوع نقص کیفی در محصول شدهاند
- انجام اقداماتی که منجر به دستیابی به محصول باکیفیت میشوند
۱۲ مورد از مزایای کنترل کیفیت
۱. مشوقهای آگاهی کیفی دربین کارگران
مهمترین مزیت معرفی کنترل کیفیت به کارگران این است که همه کارکنانی که در فرایند تولید فعالیت میکنند از اهمیت کیفیت محصول آگاه میشوند که این آگاهی جمعی، در دستیابی به محصول باکیفیت کمک میکند.
۲. رضایت مشتری
مصرفکنندهی نهایی برندهی واقعی اِعمال کنترل کیفیت بر محصولات است چرا که درنهایت محصول باکیفیت به دست او میرسد و محصول باکیفیت نیز موجب رضایت خاطر مشتری میشود.
۳. کاهش هزینههای تولید
با اعمال بازرسی و کنترلهای مؤثر درطول فرایند تولید، شاهد آن خواهیم بود که هزینههای تولید بهطور قابل ملاحظهای کاهش مییابند. کنترل کیفیت، محصولات بیکیفیت و ضایعات را بررسی میکند و با اجتناب از تکرار اشتباهات، باعث کاهش هزینهی تولید میشود.
۴. استفادهی بهینه از منابع
کنترل کیفیت تضمینکنندهی استفادهی بهینه از منابع است؛ که همین امر باعث به حداقل رساندن ضایعات و ناکارآمدی در هر زمینهای میشود.
۵. کاهش هزینههای بازرسی
کنترل کیفیت از بعد اقتصادی نیز به مجموعه کمک میکند؛ چرا که باعث کاهش هزینههای بازرسی میشود.
۶. افزایش حسننیت
کنترل کیفیت منجر به افزایش کیفیت محصولات و برآورده ساختن نیازهای مشتریان میشود که همین امر به جلب اعتماد آنها نسبت به شرکت و اثبات حسننیت شرکت میشود. مشتری که دغدغهی کیفیت محصول را دارد، باعث افزایش هزینههای بازار برای شرکت میشود.
افزایش روحیهی کارکنان
یک سیستم کنترل کیفیت مؤثر و کارآمد موجب افزایش روحیهی همبستگی کارکنان شرکت میشود چرا که آنها همواره این دغدغه را دارند که محصول باکیفیتتری تولید شود.
۷. بهبود روابط بین کارگر و کارفرما
کنترل کیفیت موجب ایجاد جوی صمیمی بین مدیریت و کارکنان میشود که به درک بهتر آنها از هم کمک میکند.
۹. بهبود تکنیکها و روشهای تولید
با تأمین فنی و مهندسی دادههای محصول و کنترل فرایند تولید، میتوان از طریق کنترل کیفیت به روشهای مفیدی برای تولید محصول باکیفیت دست یافت.
۱۰. تبلیغات مؤثر
سازمانها و شرکتهایی که محصولات و خدمات باکیفیتتری ارائه میدهند، در تبلیغات موفقتر از دیگر رقبا هستند چرا که از اعتماد عمومی برای معرفی محصولات باکیفیت خود برخوردارند.
۱۱. تسهیل قیمتگذاری
با معرفی معیارهای کنترل کیفیت، محصولات مشابه با همان کیفیت ساخته خواهند شد که این امر به حل مشکل قیمتگذاری کمک میکند. چرا که قیمتی استاندارد برای محصولی باکیفیت به قیمتگذاری دیگر محصولات مشابه در بازار کمک میکند.
۱۲. فروش بیشتر
درواقع کنترل کیفیت، تولید محصولات باکیفیت را تضمین میکند، که بهطور طبیعی منجر به جذب مشتریان بیشتر و درنتیجه افزایش فروش میشود. عرضهی محصول باکیفیت به حفظ مشتریان فعلی و افزایش تقاضای جدید برای محصولات کمک میکند. بهطور کلی میتوان گفت، کنترل کیفیت ابزاری قدرتمند است که به بسط بازار داخلی و خارجی شرکت کمک میکند.
برگرفته از yourarticlelibrary