پیش از آنکه «جیمی کارتر» بر صحنهی تیاتر انتخاباتی آمریکا ظاهر شود، سرویسهای مخفی آمریکا کتابی را با نام «سقوط ۷۹» در قالب یک داستان تخیلی که با نثری بسیار شیوا نگاشته شده بود، وارد بازار کردند.
برخی معتقدند که این رمان جذاب از مراکز سیاستگذاری جهان سرمایهداری به بیرون درز پیدا کرده است. برخی دیگر هم معتقدند که نکات فنی، علمی، اطلاعات منطقهای و شناخت عمیق و درست نسبت به افراد و سیاستهای دولتهایی که در این کتاب به آنها اشاره شده است حاصل کار مطالعاتی سرویسهای امنیتی غرب است که توسط یک نویسنده بهعنوان مادهی اولیه خلق اثر استفاده شده و با خیال پردازیهای او در قالب یک رمان ژورنالیستی درهمآمیخته است.
به هر حال آنچه پیش از هر چیز این کتاب را برای مخاطب جذاب میکند پیشبینی از بین رفتن نظام شاهنشاهی ایران در سال ۱۹۷۹ میلادی (معادل ۱۳۵۷ شمسی) و فروپاشی ایدهی تجدید حیات امپراطوری ساسانی توسط محمدرضا پهلوی است.
رمان سقوط ۷۹ را نسل اول انقلاب بهخوبی به یاد دارند. سخن بر سر محمد رضاشاه پهلوی است که با بمب هستهای منابع نفت خاورمیانه را به نابودی میکشاند و در نتیجه، تمام جهان متمدن غرب را دوباره به دوران پیش از انقلاب صنعتی برمیگرداند.
در حقیقت سقوط ۷۹ از آن کتابهایی است که امروز بیش از هر کتاب دیگری نیاز به بازخوانی مجدد دارد.
کتاب آنگونه که اشاره شد از چنان نثر شیوا و درونمایهی تخیلی مستحکمی برخوردار بود که خواننده تا آن را به پایان نمیبرد، از خواندنش دست نمیکشید. این کتاب بهسرعت به دیگر زبانهای اروپایی ترجمه شد و حتی برخی از مجلههای سرشناس آمریکایی و اروپایی، خلاصهی آن را به صورت «ضمیمه» و با عناوین دیگر منتشر کردند.
این کتاب که در بحبوحهی انقلاب مخفیانه به ایران آمده بود، بهسرعت با دستگاه فتوکپی تکثیر شد و دست به دست بین افراد میگشت و در محافل مختلف برای دیگران نقل میشد. با اوجگیری تظاهراتهای سال ۵۷، این کتاب توسط دکتر حسن ابوترابیان به فارسی ترجمه شد و توسط انتشارات امیرکبیر منتشر شد. ترجمهی کتاب سقوط ۷۹ که با استقبال باورنکردنی مخاطبین در سراسر کشور مواجه شده بود، در مدت کوتاهی چندین نوبت تجدید چاپ شد.
گرچه بازیگر اصلی کتاب به ظاهر محمد رضاشاه و گروهی از اعوان و انصار او با نامهای مستعار هستند؛ اما درونمایهی اصلی کتاب مسألهی ارتش نیرومند ایران است که بمب اتمی هم چاشنی آن شده است. در واقع در این کتاب ما با سناریوی فتح جهان توسط کشور ایران ظرف مدتی بسیار کوتاه مواجه میشویم. سناریویی دقیق و قابلاجرا که تاریخ سیاسی خاورمیانه را تغییر میدهد.
بررسی کتاب سقوط ۷۹
با آنکه پیشبینی کتاب مبنی بر از بین رفتن حکومت پهلوی در سال (۱۹۷۹-۱۳۷۵) کاملن جلوهای واقعی پیدا میکند اما نحوهی فروپاشی حکومت پهلوی با آنچه در کتاب توضیح داده شده کمی متفاوت است. در واقع علت واقعی سقوط حکومت پهلوی در سال ۵۷ که به واسطهی انقلاب مردمی و با رهبری امام خمینی (قدس) بود هیچ مناسبتی با پیشبینی اردمن از نظر تاکتیکی نداشت.
وقتی کتاب سقوط ۷۹ به چاپ رسید جنجال زیادی به پا شد. این کتاب بهسرعت به چاپهای بعدی رسید و برای چندین ماه در صدر فهرست پرفروشترین کتابهای مجلهی تایمز قرار گرفت. ابعاد جنجالی این کتاب همانطور که به آن اشاره شد به علت تحلیلهای دقیق و پیشگوییهای درست نویسندهی دربارهی سیاست جهانی و اوضاع خاورمیانه به خصوص ایران بود.
محمدرضا شاه پهلوی این کتاب را نتیجهی تخیلات ذهن بیمار نویسندهی آن دانست و پادشاه عربستان نسبت به آن موضعی بسیار منفی اتخاذ کرد. سرمایهداران از این کتاب متنفر بودند و همهی اینها باعث بیشتر و بیشتر شدن فروش آن شد.
این رمان داستان یک بانکدار بسیار باهوش است که در سفرهای گوناگون خودش بهتدریج به نتایجی اسفبار میرسد. سپس تمام سرمایهی خود را بر میدارد و به سوئیس میرود. اما چرا؟ او پیشبینی میکند در این سال (۱۹۷۹) ایران دچار تغییرات سیاسی عظیمی میشود، بین ایران و اعراب جنگ بزرگی رخ میدهد و منابع نفتی جهان به خطر میافتد و البته یک رکود بزرگ در اروپا و آمریکا به وقوع میپیوندد.
جای تعجب نیست که چرا محمدرضا شاه از این کتاب آن هم دو سال قبل از وقوع اتفاقات پیشبینی شده در آن عصبانی شود. او طوفان را حس میکرد. بقیهی دنیا هم وقوع این طوفان حس میکردند. اما کسی جز پل امین اردمن جرأت بیان آن را نداشت. گفتن واقعیت، آن هم حقایق ترسناک و دردناک، همیشه جرأت و شجاعت میخواهد، چون مکانیسمهایی دفاعی ما انسانها همیشه باعث میشود حقایق دردناک را قبول نکنیم یا حتی فرد گوینده را مطرود کنیم.
این کتاب تنها یک رمان سیاسی نیست، بلکه یک تحلیل اقتصادی ساختارمند است که در قالب داستانی قوی و جذاب، فضای حاکم بر نظام سرمایهداری و سیاستهای کلان اقتصادی جهان را به خوبی به تصویر میکشد.
سالها پیش نشر امیرکبیر دست به انتشار نسخهی ترجمهی این کتاب زد که اتفاقا با استقبال خوبی هم از طرف مخاطبین روبهرو شد. دلیل آن هم شاید این مسأله بود که هنوز جامعه در جو انقلابی بود و خواندن چنین کتابی برای تمام اقشار جامعه هیجانانگیز بود.
با این حال امروز هم خواندن چنین کتابی جذابیت خاص خود را دارد. چرا یک نویسنده توانست به این خوبی انقلاب ایران، جنگ ایران و عراق، جنگ خلیج فارس و رکود اقتصاد جهان در سال ۱۹۷۹ را پیشبینی کند؟
کتاب سقوط ۷۹ نوشته پل اردمن نویسندهی آمریکایی است که در سال ۱۹۷۷ منتشر شد و به شکل غیر منتظرهای با استقبال مخاطبانی در سرتاسر جهان روبهرو شد و تعجب همگان را برانگیخت. این کتاب در کمتر از ۱۰ ماه بیش از ۲ میلیون نسخه فروش رفت.
شاید بتوان گفت مهمترین دلیل استقبال عجیب مردم از این کتاب، انتقادهای کوبندهای است که از نظام سرمایهداری غرب به عمل آورده و با دیدی روشنگرانه همه مفاسد دنیای غرب را در قالب یک داستان تخیلی از پرده برون انداخته و حرص و خودخواهی و پولپرستی بانکداران، صاحبان صنایع، کمپانیهای نفتی و سیاستمداران غربی را به جهان نشان داده است.
ولی نکته بسیار مهم دیگری که میتواند عامل اساسی توجه مردم به این کتاب باشد، وجود ایران بهعنوان محل وقوع حوادث اصلی این کتاب است. در واقع حضور سیاه ایران بهعنوان یکی از چهرههای اصلی این کتاب.
اردمن در این کتاب با بررسی وضعیت جهان بهخصوص وضعیت ایران و عربستان در آن سالها و تفاوت دیدگاه سیاسی این دو کشور که بزرگترین تولیدکنندگان نفت در جهان بودند پیشبینی میکند که منازعات ایران و عربستان بهزودی جهان را در ماه مارس ۱۹۷۹ به ورطهی سقوط میکشد و در نهایت حکومت شاهنشاهی ایران در سال ۷۹ سقوط میکند.
البته علت واقعی سقوط حکومت پهلوی در سال ۵۷ که به واسطهی انقلاب مردمی بود هیچ مناسبتی با پیشبینی اردمن از نظر تاکتیکی نداشت.
دربارهی پل امیل اِردمن
پل امیل اردمن (Paul Emil Erdman) متولد ۱۹ مه ۱۹۳۲ یکی از نویسندگان پیشرو در زمینههای اقتصادی و مالی بود که عمدهی شهرت خود را به واسطه نوشتن رمان بر اساس مسائل کلان مالی و وقایعنگاری تاریخی دربارهی مسائل پیچیدهی مالی جهان بهدست آورده است.
اردمن در شهر استراتفورد واقع در ایالت انتاریو کشور کانادا، در یک خانواده آمریکایی متولد شد. او در جوانی از دانشکده روابط خارجی ادموند والش در دانشگاه جورج تاون فارغالتحصیل شد. سپس دکترای خود را از دانشگاه به ازل در سوئیس دریافت کرد. در سال ۱۹۵۸ او بهعنوان تحلیلگر مالی برای انجمن زغالسنگ و فولاد اروپا فعالیت کرد. همچنین در بین سالهای ۱۹۵۹ و ۱۹۶۱، بهعنوان اقتصاددان در مؤسسه تحقیقاتی استنفورد در پارک ملنو مشغول به کار بود.
اشتغال در بانکداری
اردمن در سال ۱۹۶۵ به سوئیس بازگشت. وی بانکی به نام بانک سالیک بنیانگذاری کرد و خود بهعنوان رییس/مدیرعامل بانک در آن به فعالیت پرداخت. در سال ۱۹۶۹، بانک کالیفرنیا مستقر در ایالت کالیفرنیا قسمت عمدهی سهام بانک سالیک را خریداری کرده و نام آن را به بانک کالیفرنیا تغییر داد. این بانک پس از زیانهای بزرگ، که بهطور مشخص به واسطه ارتباط آن با تجارت کاکائو بود به ورشکستگی رسید.
اردمن و بقیه اعضای هیأت مدیره بانک به تقلب و کلاهبرداری متهم شده و شخص اردمن پس از دستگیری تا شروع دادگاه اش را در زندان بسر برد. با پایان دادگاه و محاکمه افراد، تعدادی از کارکنان بانک گناهکار شناخته شده و مجبور به گذراندن دوران محکومیت خود در زندان شدند.
محکومیت مدیران و کارکنان به واسطه فعالیتهایشان در این بانک برای آمریکاییان بسیار تعجبآور بود. اردمن در در مصاحبه تلویزیونی خود گفته است که از زندان خود راضی بوده است. وی گفته در زندانهای سوئیس غذا از نمونههای آمریکایی آن بهتر است، بهعنوان مثال او میتوانست از هتلها و رستورانهای انتخاب شده توسط خود او غذا سفارش دهد!
زندگی خصوصی
آردمن با خانمی به نام هلی بوگلین ازدواج کرد و این زوج صاحب دو دختر شدند. پس از ورشکستگی و سقوط بانکش، وی و خانوادهاش ابتدا به انگلستان و در پایان به هیلزبُرگ در شهرستان سونوما، کالیفرنیا مهاجرت کردند. در تاریخ ۲۳ آوریل ۲۰۰۷ آردمن در شهرستان سونوما، کالیفرنیا به علت ابتلا به سرطان درگذشت.
آثار
- کار میلیارد دلاری – ۱۹۷۳
- نقره خواران – ۱۹۷۴
- سقوط ۷۹ – ۱۹۷۶
- آخرین روزهای آمریکا – ۱۹۸۱
- پریشانی سال ۸۹ – ۱۹۸۶
- کاخ – ۱۹۸۷
- حساب بانکی در سوئیس -۱۹۹۲
- کالابرگ صفر – ۱۹۹۳
- توطئه – ۱۹۹۷
- بررسی کتاب سقوط ۷۹
وقایع کتاب از منظر تاریخ سیاسی جهانی
آمریکاییها با بررسیهای خود به این نتیجه رسیده بودند که رژیم شاه بر اثر کودتای ۲۸ مرداد و همچنین با تن دردادن به تجریهی بحرین، مشروعیت خود را از دست داده است. درنتیجه این رژیم برابر نهضت مردم ایران که دیر یا زود اوج خواهد گرفت، قدرت مقابله ندارد و از پای در خواهد آمد، ضمن آنکه ارتش ایران روز به روز نیرومندتر میگردید و همزمان نیروهای آن هم ورزیدهتر میشدند.
با وجود چنین شرایطی تحلیل آمریکا این بود که هرگاه یک گروه ملیگرا موفق شود تا با بسیج افکار عمومی، قدرت را در کشور به دست گیرد و بتواند به آرمان تاریخی ایرانیان یعنی «عدالت» در مفهوم ژرف و گستردهی آن جامهی عمل بپوشاند، در آنصورت نیروی عظیمی مطامع امپریالیسم آمریکا یا هر قدرت استعماری دیگر را در این منطقه بهطور جدی تهدید خواهد کرد.
آمریکاییها خوب در یافته بودند که هرگاه چنین نیرویی بتواند در ایران جانشین هیات فاسد حاکمه گردد، در آن صورت با در دست داشتن چنین ارتشی، راه بر هرگونه توطئهی استعماری در این منطقه از جهان سد خواهد شد.
داستان سقوط ۷۹ اینگونه به پایان میرسد که ارتش ایران با یک حملهی برقآسا، عراق را به زانو در میآورد و تسخیر میکند و بعد از عراق متوجه کویت میشود. در اینجا، ایرانیان ساکن امارات و شیخنشینها، پرچم ایران را بر فراز همهی امارات و شیخنشینها به اهتزاز درمیآورند.
بدین ترتیب در عرض ۳ روز همهی حوزههای نفتی خلیجفارس غیر از عربستان سعودی به تسخیر ارتش ایران درمیآید و سرانجام شاه در برابر مقاومت عربستان سعودی، دستور میدهد تا نیروی هوایی از بمب اتمی استفاده کند و در نتیجه مناطق نفتی عربستان سعودی بمباران اتمی میشوند.
پایان داستان هم به سبک فیلمهای جنگی آمریکایی است که ارتش آمریکا در آغاز شکست میخورد و سرانجام در اثر تصادف یا شجاعت یک فرد به پیروزی میرسد.
ژنرال «فالک» آمریکایی که وابستهی نظامی سفارت آمریکا در ریاض میباشد، با ۱۷ فروند فانتوم عربستان سعودی از سمت شرق به خرمشهر میرسد و محوطهی پایگاه هوایی خرمشهر را بمباران که در نتیجه ۳ هواپیمای حامل بمب اتمی نیروی هوایی ایران که در گوشهی باند این فرودگاه پارک شده بودند، منفجر میشوند.
بادهایی که از سمت شرق میوزیدند، باعث پراکنده شدن ابرهای رادیواکتیو به شهر آبادان و مناطق نفتی اطراف آن میشوند و چند ساعت بعد که باد شدیدتری میوزد، ذرات رادیواکتیو را تا کویت هم میکشاند.
بدین ترتیب با نابود شدن میدانهای نفتی خاورمیانه دوران تکنولوژی و دنیای «ماشینیسم» بهپایان میرسد.
البته این داستان و هم زمانی آن را با انقلاب بهمن ماه ایران باید تصادفی دانست.
خلاصهی رمان سقوط ۷۹
دکتر«بیل هیچکاک» یک بانکدار آمریکایی است که با یک مؤسسهی پژوهشی که متعلق به دانشگاه پرینستون بوده سابقه همکاری داشته و جزو گروه اندیشمندان آن بوده است و به طور خاص در زمینه مسائل اقتصاد بینالمللی پژوهش میکرده است.
وی توسط یکی از دوستانش که جزو مشاوران وزیر نفت حکومت عربستان سعودی است به آنها معرفی میشود و بهعنوان مستشار کل امور مالی آن کشور منسوب میگردد.
او در مدت کوتاهی موفق به سر و سامان دادن به وضعیت مالی سعودیها میشود و برای خود جایگاهی در میان تصمیمگیرندگان آن حکومت پیدا میکند.
دکتر هیچکاک که راوی و دانای کل رمان است بلافاصله متوجه تقسیمبندی و وجود تخاصم بین حاکمان عربستان میشود که در یک طرف «ملک خالد»، «شاهزاده فهد ولیعهد»، «عبدالعزیز وزیر جنگ» و «شیخ زکی الیمانی وزیرنفت» قرار دارند که متکی بر گارد ملی عربستان و مستشاران امریکاییاند و در طرف دیگر «شاهزاده عبدالله» که یک سمت تشریفاتی (وزیر شیرین کردن آب دریا) در حکومت این کشور دارد و شش برادرش که تکیهی همه آنها بر کارگران یمنی و فلسطینی حاضر در عربستان است که تعدادی از آنها را هم وارد ارتش کردهاند و بهطور مخفیانه با سرهنگ معمر قذاقی و رهبران عراق و الجزایر هم همکاری دارند.
دکتر هیچکاک همچنین متوجه تخاصم استراتژیک بین ایران و سعودی میشود. در حقیقت شاه ایران میل به افزایش سریع، ناگهانی و مداوم قیمت نفت برای تأمین هزینههای بزرگترین ارتش خاورمیانه و طرحهای عمرانی و صنعتی مختلف از جمله متروی لوکس خود را دارد ولی هیأت حاکمه عربستان معتقد به تثبیت و حتی کاهش قیت نفت دارد زیرا که هنوز نتوانستهاند برای خرج کردن ۲۵۰ میلیارد دلار مازاد درآمد نفتی خود راهحلی بیابند و از طرفی اعتقاد دارند که میبایست به اقتصاد ضعیف جهانی از این راه کمک کرد و به طور کامل زیر پرچم امریکا بروند.
دو کشور عمده تولید کننده نفت در خاورمیانه که به تعبیر یهودیان قلب زمین خوانده میشوند در نهایت دو راه را بر میگزینند؛ شاه ایران با همکاری وزیر جنگ و فرمانده نیروی هوایی این کشور با کمک دولت به ظاهر بی طرف سوییس و پدر بمب اتمی آن یعنی پروفسور هارتمن به سمت تولید بمب اتم میروند و سعودیهای هم با نظر مستشاران امریکایی خود و راوی داستان به سمت خارج نمودن کلیه داراییهای خود از نظام بانکی جهان و سرازیر کردن آن به بانکهای رو به ورشکستگی امریکای دههی هفتاد و انعقاد قراردادهای چند ساله فروش نفت با قیمت ثابت و منجمد به آمریکا در عوض خرید و تحویل مقادیر معتنابهی تسلیحات (به صورت خارج از نوبت کشورهای متقاضی خرید) برای رساندن توان تسلیحاتی این کشور به ایران.
حرکت با سرعت افراطی در دو جهت متضاد که در نهایت جدالی پر هزینه برای این دو کشور، منطقه و جهان را در بر دارد، شاکله و اساس رمان سقوط ۷۹ را شکل میدهد.
سقوط ۷۹ و پیشگوییهای تاریخی
برخی از پیشگوییهای تاریخی این کتاب که در واقعیت تحقق پیدا کردهاند شامل وقایع زیر است.
- سقوط محمدرضا شاه پهلوی و نابودی ایده احیاء امپراطوری ساسانی در سال (۱۳۵۷-۱۹۷۹)
- جنگ ایران و عراق (جبههی عربی با پشتیبانی امریکا به ایران حمله میکنند)
- اشغال کشور کویت
- نظارت شدید «آژانس بین المللی انرژی اتمی» بر فعالیتهای ایران از طریق حضور در این کشور
- اتمی شدن ایران و در نهایت بمباران و خرابکاری در سایتهای اتمی ایران
- درگیریهای دو طرف عمده در اوپک مبنی بر افزایش یا تثبیت قیمت نفت که اکنون هم در جریان است
- بلوکه کردن داراییهای ایران و کسانی که در جهت خلاف مصالح و منافع ملی ایالات متحده حرکت میکند موضوع بلوکه کردن پول ایران از اشارات مهم نهفته در این متن است که در آخر ماجرا و پس از گرهگشاییها از روایت به روی خواننده و مخاطب فهیم آشکارا چشمک می زند.
به طور حتم نکات ذکر شده مهمترین محورهای این اثر تخیلی و پیش گویانه هستند که کار اصلی بازخوانی بر آنها استوار است اما لاجرم میبایست تا روابط دیگر متنی موجود در اثر را پیش از هر تأویل به درستی شناخت.
ذکر این نکته البته حائز اهمیت فراوان است که رغبت خواننده ایرانی در سال ۵۷ به این رمان، به واسطهی ممنوعیت آن و سانسورچیان حرفهای رژیم پهلوی که آن را کتاب ضاله و مخالف با مصالح مملکتی تشخیص میدادند، با خوانندهی امروزی آن بسیار متفاوت است.
شاید جذابترین فراز کتاب سقوط ۷۹ در آن سالها اشاره صریح به سقوط شاه است، یعنی قدر قدرتی که خود را مسلط به امور خاورمیانه میدانست و نه در مخیله او و نه درمخیله هیچ ایرانی سقوطی آن چنان دهشتناک برای او قابلتصور نبود.