خاطرات کاخ سفید جان بولتون؛ اتاقی که در آن اتفاق افتاد، کتابی است نوشتهی جان بولتون، مشاور امنیت ملی سابق دولت ایالات متحدهی آمریکا که ۲۳ ژوئن امسال در آمریکا منتشر شد و به سرعت تبدیل به یکی از پرفروشترین کتابهای بازار نشر آمریکا شد و از بولتون برای افشای برخی اسناد محرمانهی ایالات متحده؛ چهرهای جنجالی ساخت تا آنجا که گروهی به بولتون لقب خیانتکار دادند. گفتنی است این کتاب نه تنها در آمریکا پرفروش شد بلکه پس از ترجمهی فارسی آن در ایران برای مدتی نایاب شد. به نظر میرسد مسائل و موضوعات مهمی که بولتون دربارهی ایران به رشتهی تحریر درآورده علاقهمندان ایرانی را به سمت این کتاب سوق داده است. این کتاب با ترجمهی روان محمد معماریان در ۶۰۸ صفحه توسط انتشارات امیرکبیر به چاپ رسانده است.
جان بولتون کیست و چرا چاپ کتاب خاطرات او جنجال آفرید؟
جان بولتون که سیاستهای خصمانهاش دربارهی ایران همیشه زبانزد بوده است، ۱۳ ماه مشاور امنیت ملی آمریکا بود. او در واقع همفکر و همراه دولت ترامپ و گویندهی برخی از جنجالیترین مواضع آمریکا بود. نام بولتون برای بسیاری از ایرانیها یادآور بر باد رفتن توافق هستهای برجام و امیدهای به سرانجام نرسیده است اما برای بولتون یکی از خوشحالکنندهترین روزهای کاریش بود. او در این کتاب بخشهایی را به ایران اختصاص داده است.
جان رابرت بولتون(John Robert Bolton) متولد ۲۰ نوامبر ۱۹۴۸ وکیل و دیپلمات آمریکایی و مشاور امنیت ملی ایالات متحدهی آمریکا از ۹ آوریل ۲۰۱۸ تا ۹ سپتامبر ۲۰۱۹ بود. او در دولتهای مختلف حزب جمهوریخواه فعالیت کرده است.
بولتون از اوت ۲۰۰۵ تا دسامبر ۲۰۰۶ از سمت رئیسجمهور وقت جرج دابلیو بوش به عنوان سفیر ایالات متحدهی آمریکا در سازمان ملل متحد مشغول به کار بود. جرج بوش او را در بازهی تعطیلات کنگرهی ایالات متحده آمریکا بدون رای اعتماد منصوب کرده بود. او در دسامبر ۲۰۰۶ استعفا داد، اگرچه انتصاب او که در زمان تعطیلات کنگره صورت گرفته بود نیز به هر روی پایان یافته بود، چرا که حتمی نبود که او بتواند از مجلس سنای ایالات متحدهی آمریکا که از ژانویه ۲۰۰۷ در کنترل حزب دموکرات بود رای اعتماد بگیرد.
بولتون، در طول سالها فعالیت سیاسیاش از خود یک چهرهی جنگ طلب ساخته که از مدافعان تغییر رژیم در کرهی شمالی است. وی بارها خواهان پایان دادن به برنامهی جامع اقدام مشترک با ایران شده است. همچنین او از حامیان جنگ عراق بود و همچنان از این تصمیم خود دفاع میکند و از اقدام نظامی و تغییر رژیم در سوریه و لیبی دفاع کرده است. بهطور کل میتوان گفت بولتون از طرفداران استفاده از زور نظامی در هر زمینه و همه جا برای پیشبرد اهداف خود است و میگوید هر کشوری که مخالفتی با آمریکا داشته باشد باید تنها با حملهی نظامی، سرکوب شود.
بولتون و ترامپ همحزبی، همراه و همفکر بودند و کسی فکر نمیکرد کارشان به چنین رسواییهای بکشد؛ بولتون از سمتش استعفا کرد اما ترامپ در توییتی اعلام کرد بولتون استعفا نداده، اخراج شده است! قهر و دعوا همین جا تمام نشد. چند ماه بعد که بولتون دیگر راز نگهدار کاخ سفید نبود، اسرار ترامپ را در کتابی ۶۰۰ صفحهای افشا کرد.
بولتون هماکنون عضو پیوستهی ارشد در موسسهی امریکن انترپرایز و از صاحب نظران شبکهی فاکسنیوز است. او در ۱۹ شهریور ۹۸ از سمت مشاور امنیت ملی آمریکا توسط ترامپ برکنار شد.
خاطرات کاخ سفید جان بولتون؛ اتاقی که در آن اتفاق افتاد
کتاب ۶۰۰ صفحهای، اتاقی که در آن اتفاق افتاد با نام اصلی The Room Where It Happened – A White House Memoir روایتی است از ۴۵۳ روز حضور بولتن در اتاقی که همهی اتفاقهای دوران ریاست جمهوری ترامپ در آن رخ داده است. بولتون در این کتاب از اتفاقاتی پرده برمیدارد که در اتاق بیضی کاخ سفید رخ داده است. اتاق بیضی همان محل کار روسای جمهوری آمریکا است. اگرچه که این افشاگریهای بولتون همراه با جهتگیری خاصی منتشر شده، اما حقایقی را از رئیس جمهور آمریکا ترامپ و فعالیتهای او و همکارانش به خوبی نشان میدهد.
گفتنی است کاخ سفید پس از افشای نوشتن این کتاب بسیار تلاش کرد تا کتاب به دست کسی نیفتد. انتشار اسناد محرمانه و به خطر افتادن امنیت ملی آمریکا بهانهی اصلی ترامپ بود اما پس از کش و قوسهای فراوان قاضی فدرال این بهانه را نپذیرفت و کتاب منتشر شد. طرفداران ترامپ، بولتون را خیانتکار نامیدند و برخی دیگر از جمهوریخواهها او را خدمتگزار مردم خواندند.
مهمترین بخش کتاب برای مخاطب فارسیزبان را میتوان فصل مربوط به ایران دانست. بولتون در این بخش به شرح پشت پردهی سیاستهای کاخ سفید در مورد مسائل مرتبط با ایران میپردازد، از جمله خروج ایالات متحده آمریکا از برجام، انهدام پهپاد جاسوسی گلوباهاوک ارتش آمریکا در داخل مرزهای سرزمینی ایران در شرق تنگهی هرمز، ماموریت نخستوزیر ژاپن به ایران و دیدار با رئیسجمهور و رهبر معظم انقلاب و حوادث انفجار نفتکشها در بندر فجیره امارات متحده است. دیدارهای ترامپ با کیم جونگ اون رهبر کرهی شمالی، حواشی حضور ترامپ در پایگاه نظامیان آمریکایی در عراق (عینالاسد)، مسائل مربوط به سوریه و اختلافات آمریکاییها با اتحادیهی اروپا و روسیه از دیگر بخشهای جذاب کتاب است.
بولتون در این کتاب حرفهایی میزند که گفته نشده و یا کمتر شنیده شده است. برای مثال در قسمتی از کتاب میخوانیم:
شب حدود ۹:۳۰ تماس گرفتند و اطلاع دادند ایران یک پهپاد دیگر را هم سرنگون کرده. این یکی پهپاد گلوبالهاوک بود و روی تنگهی هرمز ساقط شده بود. ژنرال دانفورد رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح میگفت زدن گلوبالهاوک با موارد سابق تفاوت کیفی دارد. این مورد به نابودی یکی از داراییهای آمریکا انجامیده بود که ۱۴۶میلیون دلار قیمت داشت. دانفورد پیشنهاد داد به سه پایگاه در طول ساحل ایران حمله کنیم. در نهایت بر سر نابود کردن آن سه پایگاه توافق کردیم. دانفورد اعلام کرد که حمله در سیاهی شب انجام خواهد گرفت. ترامپ پرسید حمله کِی اتفاق خواهد افتاد. دانفورد گفت ۹ شب به وقت واشینگتن. تصمیم ما سه ویژگی مهم داشت: هدفهای فعال نظامی را میزدیم نه اهداف نمادین را، داخل خاک ایران را مورد حمله قرار میدادیم که خط قرمز ایرانیها بود و در نهایت اینکه اهدافی را میزدیم که احتمالا تلفات انسانی داشت.
در قسمتی دیگر از کتاب به ماجرای دیدار آبه شینزو نخستوزیر ژاپن با رهبر انقلاب که در خرداد ماه سال گذشته بود، پرداخت. او در سخنانی تعجببرانگیز میگوید:
به علاوه حتی قبل از اینکه آبه سوار هواپیمای برگشت به ژاپن شود و بر خلاف درخواست صریح او مبنی بر علنی نکردن نشست، آیتالله خامنهای یکسری توییت طولانی منتشر کرد. دو تا از مهمترینهایشان از دیدگاه ما اینها بودند: نتیجه بسیار مشخص بود، ماموریت آبه شکست خورده بود. ایران در واقع بهصورت آبه سیلی زده بود، چون در همان زمان که آبه مشغول گفتوگو با آیتالله خامنهای بود، ایران به کشتیهای غیرنظامی در نزدیکی سواحلش حمله کرده بود که یکی از آنها متعلق به ژاپن بود. با اینحال، ژاپنیها در فاز انکار بودند، لابد چون میخواستند آبه بابت تحقیری که ترامپ در دامنش گذاشته بود شرمنده نشود.
صبح روز جمعه آبه یک بازخوانی شخصی از سفرش به ترامپ ارائه داد. اینطور که میگفت، نه روحانی و نه آیتالله خامنهای مایل نبودند تا زمانی که تحریمها به قوت خود باقی است، وارد گفتوگو با ایالات متحده شوند. حداقل آبه از این گلایه که ایران بلافاصله دیدار را علنی کرده است، ولی به نظرش روحانی واقعا خواهان گفتوگو با ایلات متحده بود و با طول و تفصیل تعریف کرد که بعد از ملاقات با آیتالله خامنهای، روحانی در راهرو دنبال او دوید که بگوید برداشتن تحریمها میتواند راه این گفتوگوها را باز کند.