تربیت کودکان جزء پیچیدهترین مباحث در علوم روانشناسی است. سالهاست که محققان و انسانشناسان بهدنبال روشها و راهکارهایی قاعدهمند برای تربیت کودکان هستند. با وجود تفاوتهای کودکان با یکدیگر، این دانشمندان توانستهاند روشهای معتبری را برای تربیت اغلب کودکان ارائه کنند. در این مقاله بهدنبال پاسخ این پرسش هستیم که چگونه کودکانی سختکوش و جاهطلب تربیت کنیم که در آینده زندگی هدفمندی داشته باشند.
ماریبل بنیتز راسکو سخت کوشی پدر و مادرش را به یاد میآورد. پدرش آشپز و مادرش خدمتکار رستوران بود. آنها کار خودشان را از ساعت چهار بامداد شروع میکردند.
خانم راسکو همان روحیهٔ کاری را از والدینش به ارث برده است. او درباره تجربهٔ کودکیاش میگوید: «بخش مهمی از شکلگیری روحیهٔ سختکوشی و جاهطلبی من، از تماشای تلاش بیوقفه والدینام به من رسید.»
او حالا رواندرمانگر و مادر فرزندی دوساله است. اما شک دارد که پسرش همان روحیهٔ خانوادگی را به ارث ببرد. پسر او راحتی و امکاناتی دارد که راسکو هرگز آنها را نداشت. خانم راسکو فقط یکی از بیشمار والدینی است که نگران آینده و تربیت فرزندان خود هستند.
روانشناسان دربارهٔ چگونگی تربیت کودکی که در بزرگسالی اهل سختکوشی و جاهطلبی باشد، نظرها و راهکارهای متفاوتی ارائه میکنند. در این مقاله ۵ روش مهم بر اساس توصیهٔ روانشناسان را معرفی میکنیم:
۱. بگذارید کودکان آنچه را که به آنها انگیزه میدهد، پیدا کنند
کودکان همیشه بهدنبال چیزی میگردند که به آنها انگیزه بدهد. کاری که بتوانند ساعتها به آن مشغول شوند و احساس دلزدگی و خستگی نکنند. وظیفهٔ شما والدین این است که زمینهٔ لازم برای فعالیت کودک در عرصههای مختلف را فراهم کنید.
هرچه کودک شما تجربههای بیشتری کسب کند، بهتر میتواند عرصهٔ موردعلاقهاش را بیابد. بااینحال نباید افراط کرد؛ باید فرصتی هم برای استراحت و بیکاری در نظر گرفت. حتی سررفتن حوصلهٔ کودک هم در برخی مواقع مفید است، چون او را وادار به فکرکردن درباره چیزهای سرگرمکننده و خلاقیتآفرین میکند.
یکی از سادهترین روشها برای یافتن علایق و انگیزههای کودک، پرسیدن این سؤال معروف است: وقتی بزرگ شدی دوست داری چهکاره شوی؟ پاسخ به این پرسش اگرچه ماه به ماه تغییر میکند، همین تغییرها نشانهٔ خیالپردازی کودک درباره مسائل مختلف است.
پرسش دیگری که به فهم انگیزهٔ کودک کمک میکند، پرسیدن درباره الزامات رؤیاهای او است؛ مثلا از او بپرسید: برای اینکه به فلان شغل برسی، چه کارهایی را باید انجام بدی و چه چیزهایی را باید یاد بگیری؟ طرح این پرسش باعث میشود تا کودک بیشتر به عمق رؤیاهایش برود و آنها را به کارهای عملی تبدیل کند.
بهعنوان والد روی زمان حال تاکید کنید. او را بهسمت کارهایی سوق دهید که اکنون باید انجام دهد تا در آینده بتواند بهسمت اهدافش حرکت کند، مثلا خوب درسخواندن، مراقبت از سلامتی و رعایت بهداشت.
۲. بر سختکوشی تأکید کنید
اگر میخواهید کودکان سختکوشی پرورش دهید، روی تلاش آنها برای انجام کارهای روزانه حساب باز کنید. کودکان علاقهٔ زیادی برای انجام کارهای روزمره دارند. آنها را منع نکنید. در عوض، شرایط امنی در خانه فراهم کنید تا آنها بتوانند فعالیتهایی مانند آشپزی کردن، چیدن و جمعکردن سفره، کاشت و آبیاری گیاهان خانگی را تجربه کنند.
درگیرشدن کودک در این فعالیتها باعث تقویت مهارت حل مسئله میشود. چندان نگران درست انجام شدن کار و نتیجهٔ مطلوب نباشید. صرفا تلاش صورتگرفته را تحسین کنید و متناسب با آن پاداش دهید. دادن پاداش و تشویق کودکان به آنها یاد میدهد که تلاش او بیثمر نیست و بعدها در جامعه بهاندازهٔ سختکوشیاش از تشویقهایی بهرهمند خواهد شد.
۳. فرهنگ خانوادگی را زنده نگه دارید
کودکان عاشق شنیدن داستان هستند. آنها دوست دارند بدانند که پدربزرگ و مادربزرگهایشان چگونه زندگی میکردند. بیان تجربههای زندگی نسلهای پیشین، سختیهایی که پشتسر گذاشتند و فداکاریهایشان برای کودکان عبرتآموز است.
این کار علاوه بر افزایش حس قدردانی و شکرگزاری، آنها را با مفاهیم مهمی چون سختکوشی و ارزش زندگی آشنا میکند. این داستانها به کودکان نشان میدهد که آنها وارث این ویژگیهای مثبت هستند و میتوانند همچون بزرگترهای خود از پس سختیها و مشکلات برآیند.
لازم نیست این داستانها را با آبوتاب فراوان و در زمانهای مشخصی تعریف کنید؛ کافی است در لابهلای روزمرگیها و به بهانههای مختلف، این حکایتها را در قالب جملههای ساده و کوتاه بیان کنید.
۴. به کودکان فرصت اشتباهکردن بدهید
شکست خوردن و اشتباهکردن جزئی از فرایند یادگیری و کسب تجربه است. به کودکان فرصت خطاکردن بدهید. بگذارید هنگام بازی، خودشان راه را پیدا کنند. اجازه دهید که هنگام غذاخوردن، قاشق را خودشان به دست بگیرند. نگران کثیفشدن لباسهایشان نباشید.
هنگام مواجهه با یک مسئله یا مشکل، ابتدا به کودک فرصت کافی برای آزمونوخطا بدهید. به او اطمینان دهید که شما آنجا هستید تا به او کمک کنید؛ اما فقط بعد از آنکه او بهاندازهٔ کافی تلاش کرد.
اگر کودک در حل مسئلهای به بنبست خورده است، سعی کنید با طرح پرسشی، ذهن او را بهسمت راهحل سوق دهید. مثلا از او بپرسید: چه کارهایی باهم میتوانیم انجام دهیم تا مسئله را حل کنیم؟
به یاد داشته باشید والدینی که از روی دلسوزی یا نگرانی فرصت اشتباهکردن را به فرزندان خود نمیدهند، اعتماد به نفس را در کودکشان کشته و آنها را آدمهایی وابسته بار میآورند.
۵. سختیها و فشارها را از کودکان پنهان نکنید
خیلی از پدر و مادرها متحمل سختیهای زیادی میشوند، اما آنها را از چشم کودکان خود پنهان میکنند؛ شاید به این دلیل که نمیخواهند آنها را ناامید یا ناراحت کنند. اما واقعیت این است که آشنایی کودکان با بخشی از سختیهای زندگی و البته غلبهٔ شما بر آن دشواریها، باعث رشد نگرش مثبت و مثبت اندیشی آنها میشود.
محققان مؤسسهٔ فناوری ماساچوست (MIT) دریافتهاند که تماشای سختکوشی والدین بر نگرش کودکان درمورد تلاش تأثیرگذار است. پس بد نیست که گاهی آنها را در جریان سختیها و مشکلاتی قرار دهید که با موفقیت پشتسر گذاشتهاید و به آنها درس تسلیمنشدن دهید.
به یاد داشته باشید که شما اولین الگوی فرزندان خود هستید. هرگونه رفتار و نگرشهای شما در شکلگیری شخصیت آیندهٔ آنها تأثیر بسزایی دارد.
اگر بهعنوان پدر و مادر راهکار یا تجربهای دارید که میتواند در سختکوشی کودکان کمککننده باشد، تجربههایتان را از طریق دیدگاهها با دیگر مخاطبان چگونه بهاشتراک بگذارید. بد نیست شما هم مانند خانم راسکو، نگاهی به دوران کودکی خودتان داشته باشید.