روزی بیل گیتس مقالهای نوشت با این تیتر: «محتوا پادشاه است». محتوا پادشاه است اما به شرطی که واقعا محتوا باشد. «بچهدار شدن مادر چوبین از پدر هاکلبریفین» هم کلیکخور دارد اما این کجا و آن محتوای قوی که اگر ۱۰ سال بعد هم بخوانیدش و کماکان مفید باشد، کجا؟ چگونه میخواهید مردم را مجاب کنید که بیلبیلک ماوسشان را روی مقالهی شما فرود بیاورند؟ در اینجا با نظر ۹ نفر از وبلاگ نویسان و کارآفرینان خفن عضو YEC آشنا میشوید. بیایید ببینیم لِم کار این ۹ نفر چیست.
۱. محتوایی که قلب آدم را غلغلک بدهد
اگر میخواهید در بلاگتان نوشته یا مقالهی خوبی بنویسید، باید ۲ عامل را رعایت کنید: اول اینکه مقاله باید اطلاعات ارزشمند و مفیدی ارائه کند و دوم اینکه باید یکی از احساسات خواننده را برانگیزد (احساساتی مثل خنده، خشم یا الهام گرفتن). خلاصه هر چیزی که اسمش احساسات باشد به کار ما میآید. صرفا به خاطر بحثبرانگیز بودن یک موضوع، دنبال آن نروید مگر اینکه این موضوع با ارزشهای برند شما در تعارض باشد. دنبال این باشید که چیزهای باارزشی در اختیار خوانندهها قرار بدهید و در آن واحد قلبشان را هم غلغلک بدهید. محتوایی تولید کنید که هر کس آن را خواند، زیاد فکر نکند و خیلی سریع آن پایینمایینها بدنبال دکمهی Shareبگردد (Fabian Kaempfer, Chocomize).
۲. تیتر واضح و صادقانه
یکبار برای فوربس مقالهای نوشتم با عنوان «چرا رهبران باید مطالعه کنند». اولش تردید داشتم که نکند تیترش زیادی آبدوغخیاری باشد اما بعد که ۲۰۰۰۰ تا بازدید ایجاد کرد متوجه شدم که علت موفقیت مقاله رسا بودن تیتر است. اگر یک تیتر دوپهلو و جذاب بزنید هم میتوانید بازدیدکننده جمع کنید، اما اگر دنبال این هستید که واقعا خوانندگان درگیر مقالهی شما بشوند، این کار را از طریق نصب کردن یک لامپ ۱۰۰۰ وات بالای تیترتان هم میتوانید انجام بدهید؛ خواننده ها را از تاریکی در بیاورید تا اگر رفقا و همکارانشان این مقاله را برایشان به اشتراک گذاشتند خیلی سریع دلیلش را متوجه شوند (Kelsey Meyer, Influence & Co).
۳. نوک قلهی کوه
مشخص است که هر محتوایی باید ویژگیهای خاص خودش را داشته باشد، اما علاوه بر آن باید راهی هم پیدا کنید تا مقاله به دست اشخاص کلیدی یا افرادی برسد که قرار است آن را با نوک انگشتشان به داخل دریای لایتناهیِ اشتراکگذاری سُر بدهند. از این رو باید کوهی در بالای این دریا پیدا کنید و مقاله را تا نوک قلهی آن هل بدهید – تا از آن بالا با فشار یک انگشت داخل دریا بیفتد. پربازدید شدن چیزی نیست که همینجوری به دست بیاید؛ راز کار در این است که باید دائما فعالانه در جستجوی آن نوکِ قلهی مناسب برای مقالهی خود بگردید (Corey Blake, Round Table Companies).
۴. دستهبندی مناسب
چیزی که در مورد خیلی از مقالههای موفق نظر من را به خودش جلب کرده این است که سرکشیدنِ محتوایی که شماره خورده باشد خیلی آسان است. مثلا در وبسایت BuzzFeed اکثر مقالات با این فرمت نوشته می شوند : «۱۰ چیزی که دربارهی کارآفرینی نمیدانستید». مردم همانطور که هندوانه را قاچ شده دوست دارند، اطلاعات را هم به صورت شمارهبندی شده دوست دارند. دستهبندی کردن اطلاعات از طریق شمارهبندی یا هر شیوهی دیگری به مردم کمک میکند تا محتوا را آسانتر بخوانند. هر چیزی که بتوان سریعتر یادش گرفت، احتمال به اشتراکگذاریاش هم بیشتر میشود. (Andy Karuza, brandbuddee)
۵. کاربردی بودن محتوا
هیچ معجزهای برای پربازدید کردن پُستها و مقالههای اینترنتی وجود ندارد. موفقیت یک مقاله به ترکیب شدن یک سری عوامل با هم بستگی دارد. با این حال، اگر بخواهیم یک خصلت مهم برای پربازدید شدن را ذکر کنیم، آن خصلت، مفید بودن است. اگر به خوانندهتان اطلاعاتی قابل فهم و کاربردی بدهید که او هم بتواند واقعا آنها را به کار ببرد، شانس به اشتراک گذاشته شدن مقالهتان مثل برق و باد زیاد میشود. اگر مقالهای یک بار به اشتراک گذاشته شود، حتما دوباره هم به اشتراک گذاشته خواهد شد. فقط کافی است چند نفر دیگر هم آن را پخش کنند تا اگر بخواهید هم نتوانید جلویش را بگیرید (Jay Wu, A Forever Recovery).
۶. اطلاعات غیرمنتظره
ما به این نتیجه رسیدیم که کلید ایجاد یک پُست پربازدید این است که خواننده را مبهوت کند. حالا میخواهد این اطلاعات مفاهیم انتزاعیِ عمیق همراه با یک سری دادههای آماری باشد یا پژوهشی باشد که نتایجش مخ آدم را به تولید صداهای ناهنجار وادار میکند. در هر حالت مردم چیزهایی را به اشتراک میگذارند و توییت میکنند که برق از سرشان پرانده باشد (Robert J. Moore, RJMetrics).
۷. بی شیله و پیله بودن
صادق و آسیبپذیر باشید. اینترنت پر است از پُست های پرمدعا که با لحنی شبیه «مناجاتهای یک آدمآهنی» نوشته شدهاند. این مقالات برای موتورهای جستجو نوشته شدهاند نه برای آدمها. از این کارها نکنید. دربارهی چیزهایی بنویسید که میدانید و در نوشتنشان شفاف و صادق و باز باشید؛ کُنتراتی مقاله ننوسید. راجع به چیزی بنویسید که دغدغهتان است و بیخودی هم آن را برق نیندازید چون چشم را میزند، مگر اینکه بخواهید کیفیت نگارشش را بالا ببرید. با مخاطب خود مثل کف دست صاف و ساده باشید، اینطوری میتوان مردم را مجاب کرد تا واقعا با مقالهتان ارتباط برقرار کنند و همینطور به خودتان و مقالهتان کمک کنید تا پایگاهی بزرگتر بین کاربران داشته باشید (Mitch Gordon, Go Overseas).
۸. داستانگویی
اگر میخواهید مقالهتان از آن پربازدیدهایی باشد که مردم به کار ببندندشان (برعکس لیست هایی که BuzzFeed تند و تند بیرون میدهد و همه میخوانند و خیلی زود فراموش میکنند)، باید داستانی سرِ مقالهتان بکشید. بگذارید اینطور بگویم: اگر نمیتوانید درونمایه و مغز پُست خود را به صورت یک قصه تعریف کنید، پس خیالتان راحت باشد که چیز پربازدیدی در دست ندارید. قرار نیست داستان پیچیدهای بنویسید، همین که به خاطر سپردنش برای مردم آسان باشد کافی است (Thursday Bram, Hyper Modern Consulting).
۹. نگاه از زاویهای متفاوت
یکی از نکات کلیدی برای پربازدید شدن پُستها در اینترنت، این است که موضوعات محبوب در صنعت خودتان را از زاویهای مورد بحث و بررسی قرار بدهید که قبلا به فکر هیچکس دیگری خطور نکرده باشد. اگر موضوعتان خیلی روی بورس باشد و شما هم از سمت جدیدی روی آن نور بیندازید، شانس خیلی خوبی برای سوار شدن بر موج پربازدید شدن به دست آوردهاید (Phil Laboon, Eyeflow Internet Marketing).
برگرفته از: inc