هنر گفتوگو مانند هر هنر دیگری ترکیبی از ظرافت، باریکبینی و عملکردِ خلاقانه است. هنری که در ایجاد روابط شخصی و حرفهایِ سالم، به ما کمک میکند. وقتی حرف از گفتوگو به میان میآید، همهی ما فرد یا افرادی را به خاطر میآوریم که قِلق این کار را خوب میدانند. آنها میتوانند با هر کسی و دربارهی هر موضوعی به راحتی گفتوگو کنند. درست است که اینگونه افراد به طور مادرزادی استعداد سخنوری دارند، اما خوشبختانه امکان پرورش و تسلط یافتن بر مهارتهای گفتاری نیز وجود دارد. مقالهی زیر به بررسی نکات مؤثری میپردازد که میتوانند به طور چشمگیری مهارتهای گفتاریمان را ارتقا دهند.
تصور ما از گفتوگو، یک تجربهی سرگرمکننده است. گفتوگو، شامل تعامل شخصیِ دو نفر یا بیشتر، دربارهی موضوعاتِ مورد علاقهشان میشود. اما برای بسیاری از مردم، گفتوگو سبب نگرانی میشود. آنها دلواپس هستند که حرفی برای گفتن نداشته باشند یا نتوانند به گفتوگو ادامه دهند.
ادامه دادن به یک گفتوگو، نوعی هنر است. هنری که در ظاهر، بسیاری از ما فاقد آن هستیم. در این مقاله به شما نشان میدهیم، چگونه این «هنر رو به زوال» را یاد بگیرید و با دیگران گفتوگوهای مفید و لذتبخشی داشته باشید.
گفتوگو چیست؟
تعریف گفتوگو: «مراوده، صحبت/ گفتمان، اخلاق یا رفتار آشنا.» فرهنگ لغات انگلیسی چمبِرز (Chambers)، چاپ۱۹۸۹.
به بیان دیگر، گفتوگو همان صحبت کردن با دیگری، اغلب به طور غیررسمی است.
پس با توجه به این تعریف ساده، چرا سخن گفتن کار دشواری به نظر میرسد؟ قطعا تقصیر اجداد ما نیست. برخی مفسران، مشکل را به رشد رسانههای اجتماعی، نسبت دادهاند که بر «ارسال پیام» تأکید میکنند و این تأکیدِ «خودمحورانه» کار را سخت میکند.
اما کار از کار نگذشته است. نه تنها میتوان مهارتهای گفتاری را آموخت و ارتقاء داد، بلکه انجام آن به نحو شگفتانگیزی آسان است، به ویژه اگر قوانین سادهی زیر را رعایت کنید.
قوانین گفتوگو
۱. گفتوگو مانند یک خیابان دو طرفه است
نخستین و مهمترین قانون گفتوگو این است که موضوع آن فقط دربارهی شما نیست، بلکه دربارهی هر دو نفری است که با هم گفتوگو میکنند.
اگر هر یک از طرفین، تکگویی کند، دیگر گفتوگویی در کار نیست. سعی کنید در هر گفتوگویی، میان شنیدن و صحبت کردن، تعادل برقرار کنید. اینجا جایی است که رسانههای اجتماعی (با تأکیدی که بر روی انتقال پیام دارند) تأثیر بدی روی نحوهی سخن گفتن ما دارند. ما عادت کردیم، نظرات خود را به صورت یک طرفه اعلام کنیم و آنگاه اگر کسی اظهار نظر کرد (کامنت گذاشت)، واکنش نشان دهیم. این عمل شاید، شبیه آغاز یک گفتوگو باشد، اما وقتی با کسی رودررو صحبت میکنید، مؤدبانه نیست با اعلام یک سویهی نظرات خود، گفتوگو را آغاز کنید.
به جای این کار، سعی کنید برای ایجاد زمینهی مشترک گفتوگو، پرسشی را مطرح کنید. برای نمونه: «شغلت چیه؟» یا حتی «هوا خوب نیست؟»
با این روش نشان میدهید که قصد دارید یک گفتوگوی دو طرفه داشته باشید.
بهترین توصیه
همه دوست دارند گوش شنوا برای حرفهایشان داشته باشند و نظراتشان پرسیده شود. اگر گفتوگو کسلکننده شده است یا احساس میکنید بیش از آن چه باید، حرف میزنید، از پرسشهای زیر استفاده کنید:
– «نظر شما در این باره چیه؟»
اگر واکنشی را که میخواهید دریافت نمیکنید، پرسشهایی نظیر این را امتحان کنید:
– «اما شاید شما از این (موضوع مورد بحث) خوشتون نیاد. شما به چی علاقه دارید؟»
۲. صمیمی و مؤدب باشید
لبخند زدن و مهربان بودن باعث موفقیت شما در گفتوگو خواهد شد. همهی ما ترجیح میدهیم با کسی گپ بزنیم که مهربان و دوستداشتنی است. اما چگونه به این هدف برسیم؟
۱. ایجاد تفاهم
شما میتوانید با برقراری زمینههای مشترک و صرفا با لبخند زدن و استفاده از زبان بدنی گیرا و مثبت، تفاهم را ایجاد کنید.
۲. مهربان باشید
از هیچ کس بدگویی نکنید. از این گذشته، شاید کسی که شما بدگوییاش را میکنید، بهترین دوستِ فرد مقابلِ شما باشد. حتی اگر این طور هم نباشد، شاید این فرد علاقهای به غیبت کردن نداشته باشد (شما هم نباید چنین علاقهای داشته باشید).
۳. سعی کنید در نخستین آشنایی از موضوعات بحثبرانگیز دوری کنید
پس از آشنایی بیشتر با افراد، ایرادی ندارد از سیاست صحبت کنید، اما در نخستین آشنایی، به زمینههای مشترک اکتفا کنید. به همین دلیل بسیاری از افراد، در گپها، صحبت از آب و هوا را برای ایجاد زمینهی مشترک انتخاب میکنند.
اهمیت «گپ زدن»
بطور کلی «گپ زدن»، صحبتهای کوتاه دربارهی مسائل جزئی یا غیرجنجالی مانند آبوهوا، خبرهای جدید یا شغل و زندگی افراد است. برخی افراد وانمود میکنند از گپ زدن به خاطر پیشپا افتاده بودن آن، نفرت دارند، اما مزیت گپ زدن این است که به شما اجازه میدهد پیش از گفتوگو، یک زمینهی مشترک ایجاد کنید، بدون اینکه، بیش از حد معمول، از احساساتتان مایه بگذارید. شاید این مزیت برای درونگرایان، اهمیت ویژهای داشته باشد.
هر قدر هم، گپ زدن با کسی برای شما ملالآور باشد، بهترین کار این است که «نه» نگویید!
کاری کنید گفتوگوی شما محترمانه خاتمه یابد، مثلا بگویید: «من الان باید برم و قبل از اینکه فلانی بره، فلان چیز رو ازَش بگیرم. واقعا از صحبت باهات خوشحال شدم.» یا «لطفا منو ببخش. به فلانی قول دادم، کمکش کنم و الان باید برم.»
۳. به آنچه طرف مقابل میگوید، واکنش نشان دهید
برای این که واکنش صادقانهای به حرفهای طرف مقابل نشان دهید، باید شنوندهی خوبی باشید. نمیتوانید سکوت کنید و فقط به این فکر کنید که وقتی نوبت به شما رسید، میخواهید چه بگویید. با این حال، حقیقت این است که اغلب ما دقیقا همین کار را میکنیم.
توجه کردن به دیگران و آنچه میگویند، اهمیت دارد. شما باید به زبان بدن آنها هم توجه کنید.
اگر فکر کردن به اینکه در پاسخ چه بگویید، برای شما دشوار است، از چند «میانجمله» استفاده کنید، از قبیل:
– «این خیلی جالبه. واقعا منو به فکر انداختی!» یا
– «خدای من! چالشبرانگیز به نظر میرسه، باید دربارهش فکر کنم. هیچوقت این طوری بهش فکر نکرده بودم.»
این روش نه تنها زمان کافی برای فکر کردن به موضوع مورد بحث را به شما میدهد، بلکه به نوعی، تعریف از شخصی است که شما با او صحبت میکنید.
۴. برای کمک به فردی که کمتر در گفتوگو مشارکت میکند، علامت بدهید
زمانی که گفتوگو به خوبی پیش میرود، هر دو طرف به طور طبیعی فرصت صحبت کردن پیدا میکنند. با این حال، اگر یافتن فرصت صحبت برای یکی از دو طرف دشوار باشد، برای اینکه به فرد دیگر نشان دهید نوبت صحبت کردن او است، میتوانید به او علامت بدهید یا به قول معروف برایش سیگنال بفرستید.
رایجترین نوع علامت دادن در گفتگو استفاده از «سوالات کوتاه» است، هم سوالات باز و هم سوالات بسته.
سوالات بسته، پاسخشان بله یا خیر است:
میتوانید حین گفتوگو، این جملات را هم به کار ببرید: «موافق نیستی؟» یا «بهت خوش میگذره تو مهمونی؟» با این نوع پرسشها، از فرد مقابل انتظار ندارید توضیحی غیر از بله یا خیر بدهد.
سوالات باز، جوابشان طولانیتر است:
با این سوالات از فرد مقابل میخواهید وارد گفتوگو شود یا به عبارت دیگر، برای مشارکت در گفتوگو از او دعوت میکنید. سوالات باز، اغلب اینگونه آغاز میشوند: «چگونه …؟» یا «چرا …؟»
۵. رابطهی احساسی برقرار کنید
بدیهی است که میتوان یک گفتوگو را کاملا در سطح گپ زدن نگه داشت، بدون این که حرف مهمی گفته شود.
اما گفتوگو میتواند راهی باشد برای فهمیدن این که آیا برای شناخت بیشتر فرد مقابل و رابطه برقرار کردن با او، تمایل دارید یا نه؟ بنابراین، استفادهی درست از گفتوگو برای ایجاد رابطهی احساسی، مفید است.
نکتهی مهم، به اشتراک گذاشتن اطلاعاتِ درست است.
این به آن معنی است که برای به اشتراک گذاشتن علایق و خودِ واقعیتان، صادق باشید و طوری رفتار کنید که فرد مقابل هم از شما الهام بگیرد و اطلاعاتِ درستی را در مورد خودش با شما به اشتراک بگذارد.
بهترین توصیه
این بهاشتراکگذاری، لزوما نباید دربارهی موضوعات بسیار مهم باشد و میتواند بهسادگیِ نمونههای زیر باشد:
– «این هوای آفتابی چقدر عالیه! میخوام آخر هفته با پاروی قشنگی که داریم برم قایقرانی.»
این اطلاعات در گفتوگو، میدان را برای فردِ دیگر باز می گذارد تا مثلا بگوید:
– «بَه! قایقرانی میکنی؟ منم قبلا پارو میزدم. کجا میرفتی؟» یا
– «آره! هوای دلچسبیه! منم رفتم پیادهروی. تو این هوا باید بیرون بود، نه؟»
یا حتی:
– «تحمل گرمای آفتاب واسه من سخته، اما بچهها دوست دارن تو استخر روباز شنا کنن.»
این پاسخها همه با هم فرق دارند، اما یک رابطهی احساسی را با فرد دیگر به اشتراک میگذارند و به ادامهی گفتوگو کمک میکنند.
علاقه نشان دهید تا به شما علاقه نشان دهند
تمام این ایدهها شاید در یک جمله خلاصه شوند:
اگر به صحبت کردن با دیگران علاقه نشان دهید، دیگران نیز به صحبت کردن با شما علاقه نشان خواهند داد.
علاقه نشان دادن، باعث تداوم گفتوگو میشود، چون شما واقعا میخواهید دربارهی فرد مقابل بدانید و با ابراز علائق خودتان به روند گفتوگو، کمک کنید.
از سوی دیگر، اگر به چیزی جز خودتان علاقه نشان ندهید، از نگاه دیگران کسلکننده خواهید بود و آنها مشتاق گفتوگو با شما نخواهند بود. ما این هشدار را به شما میدهیم!
برگرفته از: skillsyouneed.com