کسی که روحیه قوی دارد، مصمم، با اراده و پیگیر است. داشتن روحیه قوی یکی از ویژگیهای افراد موفق، ورزشکاران ممتاز و رهبران برجسته است. اگر شما هم دوست دارید روحیه قوی داشته باشید تا بتوانید با چالشهای زندگیتان روبهرو شوید و به سمت هدفهایتان پیش بروید، میتوانید این خصلتها را در خود ایجاد کنید و فردی با روحیه قوی باشید.
بخش اول: ایجاد اعتماد به نفس
۱. تحلیل SWOT انجام دهید
تحلیل SWOT یعنی نوشتن نقاط قوت (strength)، نقاط ضعف (weaknesses)، فرصتها (opportunities) و تهدیدها (treats). اگر شما از قوتها و ضعفهای خود آگاه نباشید، به سختی میتوانید در خود اعتماد به نفس ایجاد کنید.
- یک ورق کاغذ بردارید و چهار قسمت مجزا در آن مشخص کنید. روی نقاط قوت و ضعفتان تمرکز کنید، نقاط قوت کمتر از ۱۰ مورد نباشد.
- فرصتها و تهدیدها میتوانند ذهنی، حرفهای یا مربوط به سبک زندگیتان باشند. فرصتها و تهدیدها معمولا نتیجهی تعامل نقاط قوت و ضعف با پیرامون شما هستند. در قسمت بعدی چگونگی مدیریت فرصتها و تهدیدها را خواهید آموخت.
- این تحلیل و بررسی، بخش مهمی از پروسهی خودیابی شماست؛ به آن به چشم یک بخش لازم و مفید در رسیدن به اهدافتان نگاه کنید، چون از این طریق خواهید فهمید که چگونه میتوانید در نوع خودتان بهترین باشید.
۲. تفکر مثبت و خردمندانه داشته باشید
تدابیری بیندیشید که چگونه میتوانید از قوتها و ضعفهایتان برای خلق فرصتهای جدید بهره ببرید. تجسم یک پیامد مثبت و خوشایند به شما کمک میکند خودتان را در حال موفقیت در انجام کاری ببینید و نسبت به توانمندیهایتان اعتماد به نفس کسب کنید. بهتر است روی مهارتهای مثبت اندیشی بیشتر کار کنید.
۳. اهداف بلندمدت و دشوارتر خود را به اهداف کوتاهمدتتر و سادهتر تبدیل کنید
اگر کارآمدی و عزت نفستان را بهبود دهید، اعتماد بهنفس شما هم بالا خواهد رفت. با رسیدن به اهداف کوتاهمدت، به ارزشهای خودتان پی میبرید، پس مدام در حال یاد گرفتن چیزهای کوچک و بالا بردن مهارتهایتان باشید.
۴. خودتان را با دیگران مقایسه نکنید
آنهایی که روحیه قوی دارند، خاطرجمع و انعطافپذیرند و برایشان مهم نیست دیگران چه میکنند. اگر در دام مقایسهی خود با دیگران بیفتید، به ضرر دستاوردهای گذشته و اهداف آیندهتان تمام خواهد شد.
- هر چند افرادی با روحیه قوی معمولا در زمینههای رقابتی مانند تجارت، ورزش، سیاست و تحصیلات فعال هستند، اما هرگز خودشان را با دیگران مقایسه نمیکنند و تحت استرس ناشی از قیاس و رقابت قرار نمیگیرند، بلکه روی توانمندیهایشان متمرکز میشوند.
بخش دوم: داشتن انعطاف پذیری هیجانی
۱. نسبت به احساسات خود آگاه باشید
عادت کنید از خودتان در مورد احساستان نسبت به چیزی سؤال کنید. واکنش فوری شما ممکن است نشاندهندهی احساسات نباشد.
با باور احساسات و هیجانات خود رشد میکنید و میتوانید به دنبال راهحل بگردید. اگر احساسات خود را سرکوب و پنهان کنید، روحیه قوی برای رویارویی با مشکلات نخواهید داشت.
۳. در شرایط دشوار، چشمانداز مثبت داشته باشید
وقتی اتفاق بدی روی میدهد ذهن، «بدترین» شرایط را در نظر میگیرد، اما اگر به آن ماجرا به چشم قدمی کوچک برای رسیدن به اهدافتان بنگرید، میتوانید کنترل بیشتری نسبت به امور داشته باشید، روحیهتان را حفظ کنید و چندان تحت تأثیر قرار نگیرید.
۴. درک کنید که اشتباه و تغییر، لازمهی زندگی است
خطا و اشتباه حتی میتواند شما را در مسیر بهتری قرار دهد. سعی کنید اشتباهات و مشکلات را به موقع و هر چه زودتر بر طرف کرده و به آینده موکول نکنید.
- همه چیز را تمام و کمال نخواهید و وسواس نداشته باشید.
کسی که روحیه قوی دارد نباید از خودش توقع داشته باشد، هرگز اشتباهی مرتکب نشود، بلکه باید با هدف و دورنمای مثبت آنها را پشت سر بگذارد.
۵. خوشبین باشید
«مشکلات» را فرصتهایی برای رشد تلقی کنید و هر موقعیتی را بهعنوان راهی برای ایجاد تغییر مثبت ببینید.
۶. عملگرا باشید
رویکردتان نسبت به زندگی، رویکرد حل مسئله باشد و به جای اینکه در جایی راکد بمانید و غُر بزنید، سعی کنید به جلو حرکت کنید و کاری انجام دهید. شما باید شهامت پیشرفت را داشته باشید.
- در برخی موارد، شجاعت صرفا به این معناست که به خودتان اجازهی فرار از مسائل را ندهید.
بخش سوم: تقویت اراده
۱. به ضعفهایتان که در تحلیل SWOT فهرست کرده بودید نگاهی بیندازید
آیا ضعفهایتان ناشی از ضعف اراده نیست؟ اگر چیزهایی که در فهرست نام بردهاید، تنبلی، پشت گوش انداختن یا عادت بد هستند، میتوانید آنها را با یادگیری مهارتهای انضباط فردی و تقویت اراده برطرف کنید.
۲. ورزش کنید
فواید ورزش کردن بر هیچ کس پوشیده نیست. تمرینات ورزشی در سنین پایین، یک راه خوب برای تعلیم انضباط فردی است. اگر هم تا به حال این کار را نکردهاید، هنوز هم دیر نشده، با ثبتنام در یک تیم ورزشی مجبور میشوید چند بار در هفته تمرین کنید.
۳. عادات خوب ایجاد کنید
اینکه کاری را هر روز انجام بدهید و به آن عادت کنید، هر چند به اندازهی یک عادت بد لذتبخش نیست، به شما کمک میکند پاداش آن را با تقویت ارادهتان بگیرید. چند عادت خوب و کوچک را به شما توصیه میکنیم:
- هر روز به جای آسانسور از پلهها استفاده کنید. اگر به این کار عادت کنید خواهید دید تسلط تنبلی بر شما کم خواهد شد.
- فورا بعد از شام، ظرفها را بشویید. ظروف کثیف اینگونه راحتتر شسته میشوند. بسیاری از مشکلات نیز به موقع، راحتتر و بیدردسرتر حل میشوند تا اینکه با اهمال و به تأخیر انداختن اجازه دهید بزرگتر و پیچیدهتر شوند.
- برای صبحانه به جای دونات شکری و کیک و غلات شیرین، یک غذای سالم تهیه کنید. تصمیمهایی که در آغاز یک روز میگیرید، تعیینکنندهی تمام تصمیمهایی است که بعدا در طول روز خواهید گرفت.
۴. عادتهای بد را ترک کنید
بعد از اینکه فهمیدید چگونه یک عادت مثبت برای خود خلق کنید، میتوانید با اعتماد به نفس بیشتری، چالشهای بزرگتر مربوط به ارادهتان را هدف بگیرید. سعی کنید عادت بدی را که نیاز به ارادهی قوی دارد ترک کنید، مثلا سیگار کشیدن، ولع خوردن شیرینیجات، استفادهی بیش از حد از تلویزیون یا اینترنت یا خوردن فست فود.
- برای ترک عادت بدی که در نظر گرفتهاید، به خودتان فرصت کافی و منطقی بدهید. مثلا زمانی بین ۱ تا ۳ ماه.
۵. اول کارهایی را انجام بدهید که دوست ندارید
فهرستی از کارهایی که باید انجام بدهید، تهیه کنید و اولویت را به کارهایی بدهید که بیشترین بیمیلی و دلهره را نسبت به آنها دارید. این تمرین در زمینهی مهارت انضباط فردی روحیهتان را تقویت میکند و روز لذتبخشتری برایتان ایجاد خواهد کرد.
بخش چهارم: تعیین هدف
۱. اهداف بلندمدت در نظر بگیرید
بعد از اینکه به اعتماد به نفس، انعطافپذیری هیجانی و اراده دست پیدا کردید، باید هدفهایی برای خود پیدا کنید که قرار است به آنها برسید.
- بسیاری عقیده دارند داشتن اهداف طولانی مدت، کلید داشتن روحیه قوی است. اگر برای بازنشستگی، کار، روابط خانوادگی و سلامت جسمی و روانی، اهداف مناسب و منطقی در نظر بگیرید، در طول زندگیتان مصممتر و باارادهتر خواهید بود.
۲. اهداف بلندمدت را به اهداف کوتاهمدتتر تقسیم کنید
برای خود اهداف هفتگی، ماهیانه و سالیانه تعیین کنید.
۳. اهدافتان حتما دستیافتنی و منطقی باشند
اگر رسیدن به چیزی غیرممکن باشد، پس هدف مناسبی نیست. هدفی که در نظر میگیرید باید با منطق جور باشد نه اینکه خودتان هم رسیدن به آنها را باور نداشته باشید.
۴. در کنار اهداف ملموس و عینی، اهداف اخلاقی و معنوی هم داشته باشید
برای خود یک سیستم اخلاقی و معنوی هم مشخص کنید که بتوانید اساس زندگیتان را روی آن بگذارید. اگر بتوانید به این «اصول» پایبند و وفادار بمانید، در تصمیمگیریها اعتماد به نفس بیشتری به دست میآورید و روحیه قویتری نیز خواهید داشت.