دیگر استرس زیاد در محل کار ممنوع! همانطور که شما بهتر از من میدانید، در دنیای امروز آهنگ حرکت جهان دیجیتالی و پیچیدگی رو به رشد اکثر صنایع، محیطهای کاری را با معضلی به نام استرس همراه کرده است. البته این فقط محدود به محل کار، سازمانها یا شرکتهای مختلف نمیشود. آنقدر زمان محدود است و آنقدر همهچیز با سرعت پیش میرود که در هر کاری وقتی ضربالعجلی برای اتمام آن تعیین میشود، استرس رسیدن به خط پایان در مدت زمان برنامهریزی شده، اجتنابناپذیر است و بنابر تمام این دلایل، به نظر میرسد سختترین کار دنیا، حفظ آرامش در محیط کار باشد. از آنجایی که سطح استرس مدیران مدام رو به افزایش است، پس نمیتوان بیتفاوت بود و باید برای چگونگی مقابله با این استرس و برقراری آرامش در محیط کار و بالارفتن راندمان هر کسب و کار، راهحلی پیدا کرد.
سیمون رینولدز (Simon Reynolds) که یک مربی حوزهی کسبوکار است، بیش از ۲۵ سال دربارهی عملکرد بالای محیطهای مختلف کاری مطالعه کرده است و به عنوان یک مدرس کسبوکار تجربهی آموزش و هدایت مدیران و کارآفرینان متعددی را در کارنامهی کاری خود دارد. او بعد از جمعبندی تمام مطالعات و تجربیاتش، به ۳ تکنیک بسیار مؤثر برای حفظ آرامش، فارغ از تمام هیجانات و فشارهای موجود در محیط کار رسیده است. این مقاله به معرفی این تکنیکهای آرامش در محیط کار خواهد پرداخت. با ما همراه باشید.
۱. تصویر روشنی از خود ایدهآلتان ارائه بدهید
دلتان میخواهد چه جور آدمی باشید؟ دوست دارید چه شخصیتی داشته باشید؟ دربارهی کسی که واقعا دلتان میخواهد باشید، بنویسید. منظورم اهداف شغلی یا حرفهایتان نیست. منظورم دقیقا «چهجور شخصی بودن» است! دوست دارید چه ویژگیهایی داشته باشید؟ فقط دربارهی آدمی که واقعا دوست دارید باشید، بنویسید. افراد کمی تاکنون این کار را انجام دادهاند، شاید ندانید اما این کار الهامبخش و راهگشا است. یکی دو جمله دربارهی اینکه وقتی تحت فشار هستید چگونه آرامشتان را حفظ میکنید، بنویسید. بنویسید هنوز مستقل هستید و میتوانید در برابر همهی پیشامدهای زندگی، خوشبینانه رفتار کنید.
یک کلام ختم کلام؛ هدف این است که به «من رویایی»تان تبدیل شوید، پس ایدهآلترین خودتان را بنویسید. هر روز صبح خلاصهای از خصوصیات این خودِ آرمانیتان را مرور کنید، تمام روز به او فکر کنید و بگذارید به بخش ثابتی از وجودتان تبدیل شود. عالیه! توقف نکنید و همینطور ادامه بدهید. اجازه بدهید خصلتهای عالیِ بیشتری از این «من ایدهآل» نمایان شود. بگذارید خودنمایی کند و روز به روز بیشتر خودش را در دلتان جا کند.
کری گرانت (Cary Grant) یکی از بهترین بازیگران هالیوود جایی نوشته است: «مدتهای مدیدی مثل کری گرانت ایفای نقش کردم تا توانستم تبدیل به او شوم.»
۲. روی «راهحل» تمرکز کنید
سعی کنید تمرکز خود را صرف یافتن راهحل واقعی کنید، به خودتان سروسامان بدهید و دنبال راهحل بگردید. مهم نیست مشکل از کجا آمده یا چه چیزی آن را بهوجود آورده است یا راهحل رفع مشکل چقدر میتواند پیچیده باشد؛ مهم نیست حل کردنش سخت است یا نه؟! فقط روی راهحلهای ممکن تمرکز کنید. وقتی اوضاع پیچیده میشود، هدایت آن به مسیر درست مهم است نه صرفا خود آن پیچیدگی! سیمون رینولدز معتقد است با توجه به تجربهاش در آموزش بسیاری از صاحبان کسبوکارهای بزرگ، یکی از مهمترین ویژگیهای مدیران حقیقی این است که نشان میدهند واقعا به دنبال پیداکردن راهحل مناسب هستند؛ بدون آنکه مهم باشد که مشکل از کجا آمده است. منظور این نیست که ریشهی مشکل را بیخیال شوید، نکته اینجاست که راهحلش مهمتر است! وقتی به دلایل بروز استرس در محیطهای کاری دقت کنید، میبینید هنگامی استرس بالاتر میرود که همه روی مشکل تمرکز میکنند، نه روی راهحل آن! خب طبیعی است وقتی مدام به چیزی نگرانکننده فکر کنید، نگرانتر میشوید!
من هم قبول دارم که ثابتقدم بودن و متمرکز شدن روی راهحل، کار دشواری است! برای اینکه بتوانید روی راهحل تمرکز کنید و نه روی مشکل باید اول از همه تصویر درستی از خود درونی و محوریتان داشته باشید. دوباره به این موضوع فکر کنید؛ حالا بیشتر از همیشه خودتان را فردی در نظر بگیرید که کاملا روی راهحل متمرکز است، شخصیتتان را ارتقا بدهید تا به این هدف برسید. باید مدام چنین شخصیتی از خودتان را در ایدهآلتان تصور کنید و هر روز بیشتر و بهتر به خودتان ثابت کنید که «میتوانید».
خوب، حالا باید این چشمانداز روشن از نسخهی ایدهآل خود را (بدون توجه به اینکه چقدر استرس کاریتان بالاست) تقویت کنید. تنها راهش این است که همیشه و همیشه و همیشه انرژی ذهنیتان را فقط وقف پیدا کردن راهحلها کنید، بعد از مدتی معجزهاش را خواهید دید و سطح استرستان به حداقل میرسد، البته که کمی استرس برای اینکه بجنبید و به خودتان بیایید لازم خواهد بود. امتحان کنید! حس آرامش و اعتماد به نفسی قدرتمند روز شما را خواهد ساخت.
این ویژگی یک استراتژی پیشبری به حساب میآید. میتوانید آن را به عنوان یک اصل در بالا بردن عملکرد خود در حرفهتان بهکار ببندید و ببینید که شما را تا بالاترین سطوح کاری پیش میبرد.
۳. روش معینی برای نابودی افکار استرسزا داشته باشید
رینولدز ظاهرا به یک جنبهی نادر از پیامدهای استرس پی برده است و من هم فکر میکنم همینطور باشد؛ به طور کلی، ما در اثر یک اتفاق یا تجربهی یک شکست، نهتنها حس آرامشمان را از دست میدهیم، بلکه احساس میکنیم چیزهای کوچکی که برای خودمان ساخته و پرورش دادهایم هم به کلی پایمال شدهاند.
اگر شما هم چنین حسی را تجربه کردهاید، پس خوشحال باشید؛ چون میخواهم بگویم، میتوانید با یک راهحل ساده و در عین حال قدرتمند با آن مقابله کنید. خیلی ساده است؛ اما اراده میخواهد. در یک جمله «افکار استرسزا را قبل از اینکه شانس بهوجود آمدن در ذهنتان را داشته باشند، از بین ببرید» در واقع قبل از اینکه گریبانتان را بگیرند در نطفه نابودشان کنید!
بهترین راهکاری که من برای این کار میشناسم روشی است که اسمش را گذاشتهام «نفس راحت». هر زمان که یک رویداد استرسزا را تجربه کردید یا تلفنی داشتید که کسی قصد داشت شما را تحریک کند تا عصبانی شوید یا اصلا اگر یک ایمیل توهینآمیز دریافت کردید یا یک جلسهی کاری داشتید که مطابق میلتان پیش نرفت، سعی کنید تمرینی را که میگویم، انجام بدهید.
به موقعیتی که مضطربتان کرده فکر کنید، به آرامی یک نفس عمیق بکشید و مکث کنید! جرزنی نکنید! هنوز نگفتم عمل بازدم را انجام بدهید! همینطور که نفستان را نگه میدارید، تصور کنید همهی استرس درونتان همراه با بازدم مثل یک نسیم که از کنار صورتتان میگذرد شما را ترک میکند. این کار را سه بار پشت سر هم تکرار کنید؛ نمیتوانم برایتان توصیف کنم چقدر از کم شدن استرس و بهتر شدن حالتان شگفتزده خواهید شد.
میتوانید (و من با اطمینان میگویم باید) چندبار در طول روز کاریتان و البته در هر زمان دیگری که حس میکنید ناآرام هستید، این تکنیک را به کار ببرید. میدانم الان ممکن است خیلیهایتان بگویید: «ای بابا بازم حرفای تکراری!» ولی حتی برای یکبار هم که شده، امتحان کنید. نفس عمیق همیشه جواب میدهد!
این سه روش که آقای رینولدز به شما پیشنهاد کرده است، هرکدام به خودی خود آنقدر قوی هستند که برای حفظ آرامش در محیط کار حتما کمکتان میکنند. اما توصیهی من و مبتکر این سه روش این است که هر سه روش را با هم بهکار بگیرید. این سه روش بیسروصدا، مثبت و سازنده هستند. مهم نیست که چند نفر از آنهایی که از شدت ناامیدی و هجوم مشکلات موهایشان را میکشند، سرشان را به دیوار میکوبند یا مدام ناله میکنند اطرافیان شما هستند؛ مهم این است اگر آنها نمیتوانند راهحلهایی را که شما یاد گرفتید، ببینند، شما هم آنها را نمیبینید. شما دیگر نهتنها اسیر استرسهای کاریتان نمیشوید، بلکه فردی تأثیرگذار هستید؛ حتی اگر کوچکترین اتاق بزرگترین شرکت دنیا مال شما باشد!
شما در جزیرهی آرامش خودتان، مقابل دریای وحشت و نگرانی شرکتهای بزرگ روی شنهای نرم اعتماد به نفس دراز کشیدهاید.