چگونه بعد از طلاق به زندگی عادی برگردیم

چطور بعد از طلاق به زندگی عادی برگردیم

بالاخره همه چیز تمام شد. برگه‌ی طلاق را امضا کردید و رابطه‌ای که با امید و آرزو شروع کرده بودید رسما به پایان رسید. داستان طلاقِ هر کسی متفاوت است. شاید فرزندانی داشته باشید یا نداشته باشید. ممکن است طلاق، تصمیم خود شما یا تصمیم همسرتان بوده باشد یا شاید با هم توافق کرده بودید که طلاق، بهترین راه حل است. شاید حالا دلشکسته باشید یا احساس راحتی و آرامش کنید؛ شاید هم ترکیبی از هر دو. حالا به هر صورتی که به اینجا رسیده باشید، سوال مهم این است که از این به بعد چه می‌شود؟ چه هویتی خواهید داشت و به‌عنوان کسی که تازه تنها و مجرد شده چه هدفی را دنبال خواهید کرد؟ زندگی جدیدتان قرار است چه شکلی باشد و مسیر زندگی‌تان را چگونه ادامه خواهید داد؟

در این مقاله هشت قدم اولیه‌ای که باید بردارید به شما معرفی می‌کنیم:

۱. به خودتان اجازه‌ی ماتم گرفتن بدهید

هیچکس با این تصور ازدواج نمی‌کند که حتما روزی قرار است جدا شود! حتی اگر بعد از ازدواج به مرور زمان به جایی برسید که خواهان جدایی باشید باز هم طلاق یک شکست محسوب خواهد شد. دکتر فلورنس فالک (Florence Falk) روان‌درمانگر و کارشناس ارشد خدمات اجتماعی و نویسنده‌ی کتاب «هنر ِ یک زن ِ تنها بودن» می‌گوید: «تجربه‌ی ازدواج و طلاق شما هرچه باشد، احساس‌هایی وجود خواهد داشت که موجب اندوه و ماتم می‌شوند.» او می‌گوید: «ممکن است بابت کاری که انجام دادید یا ندادید افسوس بخورید یا به این فکر کنید که چرا دچار اشتباه شدید. اجازه ندهید این احساسات احاطه‌تان کنند اما سرکوب‌شان هم نکنید و فضایی برای‌شان در نظر بگیرید. آنچه از دست برود از دست رفته است و چیزی که زمانی بوده و حالا نیست، جای خالی‌اش احساس می‌شود، حتی اگر مطلوب و خوشایند نبوده باشد.»

۲. تلاش کنید از احساسات آزاردهنده رها شوید

رابرت آلبرتی (Robert Alberti)، دکتر روانشناس و نویسنده‌ی مشترک کتاب «وقتی رابطه‌تان پایان می‌یابد» می‌گوید: «بار سنگین و ناراحت‌کننده‌ی رابطه‌ی گذشته را به دوش نکشید و وارد زندگی جدیدتان نکنید. راهی برای گذر از احساس‌های ناخوشایندِ ناشی از نابودی ازدواج‌ که همراه‌تان هستند پیدا کنید.» این راه می‌تواند صحبت در مورد احساسات‌تان با یک درمانگر باشد یا صرف وقت و انرژی بیشتر برای یک فعالیت خوب و لذت‌بخش. آلبرتی می‌گوید: «طبیعی است که بخواهید این احساسات را پنهان کنید اما اگر فکری برای‌شان نکنید زندگیِ پیش‌ِ روی‌تان را آلوده خواهند کرد.» اگر برای کمک گرفتن از یک درمانگر تردید دارید باید بدانید درمان و مشاوره به این معنی نیست که مشکلی دارید یا دچار بحران شده‌اید. بلکه درمانگر به شما کمک می‌کند کیفیت زندگی‌تان بهتر شود؛ او همان کسی است که کاری جز کمک به شما ندارد!

۳. یاد بگیرید خودتان را دوست داشته باشید

شاید این توصیه، پیش‌پاافتاده و مُد روز به‌نظر برسد اما واقعیت این است که خیلی‌ها بعد از طلاق احساس خوبی نسبت به خودشان ندارند. به گفته‌ی آلبرتی «شاید فکر کنید مشکل و تقصیر از جانب شما بوده که نتوانستید پیوند زناشویی‌تان را حفظ کنید. باید تمرین کنید تا اعتماد به‌ نفس‌تان را به‌دست آورید و به خودتان و توانایی‌های‌تان ایمان بیاورید تا ارزش وجودی خود را بپذیرید.» این هم مهارتی است که به‌واسطه‌ی درمان و یا با توصیه‌ی شماره ۴ می‌توانید آن را کسب کنید.

۴. آنچه بودید را دوباره کشف کنید

شاید بعد از ازدواج، بسیاری از چیزهایی را که به‌عنوان یک فرد مجرد مورد علاقه‌تان بوده به این دلیل که با زندگی مشترک همخوانی نداشته‌اند رها کرده بودید؛ مخصوصا اگر زندگی مشترک طولانی‌ای داشته‌اید. شاید عاشق بیرون رفتن بوده‌اید، اما همسرتان اینگونه نبوده است. شاید همیشه دوست داشتید به تئاتر بروید، اما همسرتان از تئاتر متنفر بوده است. آلبرتی می‌گوید: «تفریح و سرگرمی شما قبل از ازدواج‌تان چه بوده است؟ چه چیزهایی را به‌خاطر زندگی مشترک از دست داده‌اید؟ برگشتن به علاقه‌مندی‌های گذشته برای ترمیم و احیای خودتان مهم است.»

۵. فرصت‌های تغییر در خودتان را کشف کنید

دوران جدایی هرچند زندگی را دگرگون می‌کند و معمولا سخت و ناخوشایند است اما یک روزنه‌ی امید دارد: چیزهایی را نوسازی می‌کند و امکان تجربه‌ی سبکی جدید از زندگی را پیش روی‌تان می‌گذارد. شاید این تحول چیزی به سادگی تغییر مدل مو باشد؛ مثلا موهای‌تان را بعد از سال‌های سال بلند و بی‌حالت بودن به یک مدل کوتاه و جذاب تغییر دهید. شاید هم انتخاب یک رشته‌ی ورزشی جدید باشد و یا مکانی متفاوت برای عبادت‌ کردن و یا ادامه‌ی تحصیل. ممکن است به این نتیجه برسید که بهتر است به شهری جدید نقل‌ مکان کنید و یا حتی بخواهید یک سال در پاریس زندگی کنید! البته نمی‌توانید ناگهان بی‌خیال شوید و قید مسئولیت‌های‌تان را بزنید. شاید شرایط و ملاحظات خاصی داشته باشید مثل فرزند، شغل و توان مالی مشخصی که ممکن است به‌واسطه‌ی طلاق محدود هم شده باشد. اما یک احتمال دیگر هم این است که هرچند ممکن است نتوانید هر چیزی را که در تصورتان هست عملی کنید، اما تغییرات دیگری وجود دارد که امکان اجرای‌شان را دارید. بنابراین پذیرای هر ایده‌ای برای ایجاد تغییر و تحول باشید و هیچ فرصتی را صِرف اینکه نمی‌‌توانید همه‌ چیز را عوض کنید، از دست ندهید. آلبرتی می‌گوید: «تا زمانی که هر تغییری که ایجاد می‌کنید درست و سازنده باشد، پس بجا و مناسب هم خواهد بود. به این فکر کنید که چه جور آدمی می‌خواهید باشید؛ همانی که قبل از ازدواج بودید یا یک انسان جدید؟ چه تفاوت‌هایی می‌توانید ایجاد کنید؟» به‌جای رویاپردازی و غرق شدن در تصوارت دست‌نیافتنی، ببینید امکان ایجاد چه تغییراتی را دارید.

۶. جرئت تنها بودن را داشته باشید

تنها بودن به معنی گوشه‌گیری و قطع رابطه با دیگران نیست. بلکه خیلی ساده یعنی زوج نبودن و مشغله‌های مربوط به آن را نداشتن. جامعه‌ی امروز نسبت به یک دهه‌ی گذشته، پذیرش بیشتری نسبت به پدیده‌ی تجرد دارد و مجردها دیگر مانند گذشته قضاوت نمی‌شوند. به گفته‌ی فالک: «امروزه آمار مجردها بسیار زیاد است و فرصت‌های بسیار زیادی برای ارتباطات اجتماعی و پیدا کردن دوستان جدید و وارد شدن به گروه‌های گوناگون که در راستای علاقه‌مندی‌های‌تان باشد وجود دارد. دامنه‌ی روابط اجتماعی بعد از طلاق می‌تواند بسیار پربار و گسترده باشد.»

۷. سلیقه و معیارهای‌تان را برای انتخاب افرادی که با آنها رابطه برقرار می‌کنید تغییر دهید

 

هروقت که احساس کردید آماده‌اید، کمی از محدوده‌ی امن و آرام‌تان فاصله بگیرید و کسانی را ملاقات کنید که با شما تفاوت‌هایی داشته باشند. البته معنی‌اش این نیست که بخواهید دنبال رابطه‌ای منتهی به ازدواج باشید بلکه هدف این است که ارتباط و تعامل با افرادی با ویژگی‌هایی متفاوت را نیز تجربه کنید. آلبرتی می‌گوید: «مثلا شاید همیشه با کسانی ملاقات کرده باشید که از طبقه‌ی اجتماعی-اقتصادی خاصی بوده‌اند و یا همیشه موسیقی‌دان‌هایی با طبع حساس، ورزشکاران و یا شخصیت‌های ساکت و خجالتی را ترجیح داده باشید. الویت‌های معمول‌تان را زیرورو کنید و افق معیارهای‌تان را کمی گسترش دهید.»

۸. نقش و وظایف جدیدتان را با آغوش باز بپذیرید

به احتمال زیاد در زندگی مشترکی که داشتید همسرتان بخشی از امور زندگی را به‌عهده داشت و شما بخشی دیگر؛ مخصوصا اگر عمر زندگی زناشویی‌تان طولانی بوده باشد، این قضیه نیز جاافتاده‌تر بوده است. اما حالا همه چیز به عهده‌ی خودتان است و ایرادی هم ندارد. آلبرتی می‌گوید: «اگر همیشه همسرتان مسئول تامین هزینه‌ها، پس‌انداز و مدیریت بودجه بوده پس شما اکنون ناگهان وارد حیطه‌ی جدیدی از یاد گرفتن و مسئولیت پذیری شده‌اید. مدیریت و سروکار داشتن با این مسائل و تکیه بر توانمندی‌های خودتان به شما اعتماد به نفس می‌دهد.» مجبور هم نیستید به تنهایی همه چیز را رفع و رجوع کنید؛ می‌توانید از منبع مناسبی کمک بخواهید. آلبرتی می‌گوید: «حتی اگر دچار اشتباه شدید مثلا اتومبیلی را بیشتر از قیمت واقعی‌اش خریدید، می‌توانید از این تجربه درس بگیرید. اشتباهات، مهارت‌های زندگی را به شما آموزش می‌دهند و یاد می‌گیرید که چگونه با تنها بودن‌تان کنار بیایید.»

 

برگرفته از: webmd.com

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
3 + 7 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.