با کسی که ناراحتتان کرده چه رفتاری میکنید؟ آیا جار و جنجال راه میاندازید و با تندخویی پاسخش را میدهید؟ متأسفانه این دقیقا همان رفتاری است که بسیاری از ما نسبت به فردی که ناراحتمان کرده در پیش میگیریم. یعنی هر وقت از دست کسی شدیدا دلخور میشویم، در اقدامی تلافیجویانه به خشونت کلامی روی میآوریم، غافل از اینکه با نیش و کنایه زدن فقط خودمان را ناراحتتر میکنیم. قطعا خشونت کلامی راهحل مناسبی برای برطرف کردن دلخوریها نیست، اما اگر خشونت کلامی جایز نیست، پس چگونه باید به کسی که ناراحتمان کرده پاسخ بدهیم؟ آیا باید بسوزیم و بسازیم و خودمان را قربانی ناعدالتی دیگران کنیم؟
در همین ابتدا، توجهتان را به داستان یک تجربه جلب میکنم. آنچه میخوانید روایتی است که رائیکا، مربی یوگا و مشاور سبک زندگی، در مقدمهی یکی از مقالاتش در وبسایت تاینیبودا منتشر کرد.
سالها بود به رابطهای ادامه میدادم که برایم رضایتبخش نبود. مطمئنم خیلیها چنین رابطهای را قبلا تجربه کردهاند یا اینکه همین حالا درگیرش هستند. آنوقتها احساس میکردم هیچ تعادلی در رابطهمان نیست. همیشه این من بودم که از خودگذشتگی میکردم و طرف مقابلم هیچ قدمی برنمیداشت.
روزی یکی از دوستان نزدیکم پرسید که چرا چنین رفتاری را تحمل میکنم. مثل همیشه سعی کردم این رفتار غیرمنصفانه را پیش خودم توجیه کنم: «شاید منظوری نداشته، فقط مشکلاتش زیاد بوده؛ فکر میکنم این منم که نباید تنهاش بذارم؛ شاید هیچ توجهی به احساساتم نداشته باشه، اما به هر حال منم که باید سعی کنم آدمْ خوبهی این رابطه باشم.» بیشتر از ده سال بود که خودم را با این قبیل توجیهات راضی نگه داشته بودم، اما یک روز به خودم آمدم و فهمیدم باید تغییری ایجاد کنم.
هیچ امیدی به بهتر شدن رابطهمان نداشتم. انگار طرف مقابلم هرگز قرار نبود درک کند که من هم شایستهی احترام و توجه هستم. بیشتر از ده سال بود که اوضاع به همین منوال میگذشت. پس من انتظار چه اتفاقی را میکشیدم؟ نکند باید ده سال دیگر هم صبر میکردم تا شاید طرف مقابلم منقلب میشد و به خودش میآمد؟ کمکم به این نتیجه رسیدم که باید دست به انجام کاری بزنم که هرگز در عمرم انجام نداده بودم.
تصمیم گرفتم بدون جار و جنجال با این بیتوجهی مقابله کنم. به خودم گفتم اگر یک بار دیگر طوری با من برخورد شود که شایستهاش نباشم، حتما اعتراض کنم و به طرف مقابلم بفهمانم که رفتارش با من غیرمنصفانه و نامهربانانه بوده است. با خودم عهد کردم به جای اینکه حرفم را در لفافه بزنم، احساسات جریحهدار شدهام را صادقانه بیان کنم.
بالاخره لحظهای که منتظرش بودم رسید و حرفی را که باید میزدم گفتم. در آن لحظه میدانستم که شاید طرف مقابلم مخالفت کند و اصلا حاضر به عذرخواهی نباشد، اما به خودم قبولانده بودم که باید تحت هر شرایطی با خودم روراست باشم. احتیاج داشتم حرفم را بزنم، اما میدانستم که نباید از طرف مقابلم هیچ انتظاری داشته باشم. فقط با خودم عهد بسته بودم که هر وقت لازم شد از حقم دفاع کنم.
با اینکه انتظارش را نداشتم طرف مقابلم عذرخواهی کرد. البته اگر عذرخواهی هم نمیکرد مهم نبود، چون برای من همین که بتوانم از حقم دفاع کنم کافی بود. اما عذرخواهی صمیمانهی طرف مقابلم باعث شد بفهمم چه سالهای زیادی بیهوده در حق خودم و نیازهایی که داشتم، جفا کردم. از آن موقع تا حالا رابطهمان خیلی بهتر شده است.
آیا شما هم مثل گذشتههای رائیکا فکر میکنید در برابر شخصی که ناراحتتان کرده چارهای جز سوختن و ساختن ندارید؟ تجربهی رائیکا داستان ناگفتهی بسیاری از افرادی است که دائما خوبی میکنند، اما به ندرت خوبی میبینند. بیشتر از ده سال طول کشید تا رائیکا به خودش بیاید و سعی کند رابطهای را که رو به جدایی میرفت، ترمیم کند. حالا یک سؤال: چند وقت است دیگران احساساتتان را جریحهدار میکنند و هنوز نتوانستهاید تصمیم درستی در جهت بهبود روابطتان بگیرید؟ مطمئنا حق ندارید به خاطر هر اختلاف نظری فکر کنید که مورد توهین یا بیعدالتی قرار گرفتهاید. اما اگر دلخوریتان آنقدر جدی است که روابطتان را با شریک زندگی، دوست نزدیک، همکار چندین ساله یا همسایهی قدیمیتان به بنبست کشانده، پس باید برای رفع اختلافات یک قدم حساب شده بردارید. در ادامه با ما همراه باشید تا با شیوهی صحیح برخورد با کسانی که از دستشان ناراحت هستید، بیشتر آشنا شوید.
۱. علت ناراحتیتان را ریشهیابی کنید
فکر کنید ببینید آیا طرف مقابل به عمد ناراحتتان کرده یا اینکه قصد و نیتی در کار نبوده و فقط یک سوءِتفاهم ساده است؟ قبل از اینکه هیچ واکنشی نشان دهید، سعی کنید بفهمید چرا از رفتار طرف مقابل ناراحت شدهاید. اگر از کوره در بروید، ممکن است در لحظه حرفی بزنید که بعدا موجب پشیمانیتان شود. پس به جای اینکه احساساتی شوید و حالت تدافعی به خودتان بگیرید، به فکر یک پاسخ حساب شده باشید. فقط در صورتی میتوانید از بروز واکنشهای آنی جلوگیری کنید و ارزیابی دقیقی از موقعیت داشته باشید که اندکی مکث کنید تا فرصت فکر کردن داشته باشید. به این ترتیب میتوانید کنترل رفتارتان را به دست بگیرید و مانع بروز واکنشهای تهاجمی شوید.
۲. روی موضع خود پافشاری نکنید
اگر حتما میخواهید مخالفتتان را نسبت به رفتار و عقاید طرف مقابل ابراز کنید، یادتان باشد بعد از اینکه دیدگاهتان را عنوان کردید، به هیچوجه روی موضع خود پافشاری نکنید. هرگز نباید در مخالفت با دیگران گارد بگیرید یا خشونت نشان دهید. به جای اینکه دیدگاهتان را تحمیل کنید، بگذارید طرف مقابل هم در دفاع از موضع خود حرف بزند. فقط با گفتوگوی دوطرفه است که میتوانید به مصالحه برسید و همدیگر را ببخشید.
۳. بپذیرید که گاهی وقتها حق با هر دو طرف است
هر وقت اختلاف نظری پیش آمد که باعث ناراحتیتان شد، به این معنی نیست که حتما یک طرف ماجرا مقصر است و دارد اشتباه میکند. گاهی وقتها اختلاف نظرات به شکلی است که درست و غلط معنی ندارد و در واقع، نظر هر دو طرف به حق و قابل تأمل است. پس سعی کنید از هر اختلاف نظری ناراحت نشوید و بپذیرید در بعضی موارد هیچکس مقصر نیست.
۴. خودتان را برای هر نوع برخوردی آماده کنید
خودتان را برای هر نوع برخوردی آماده کنید تا غافلگیر نشوید. شاید وقتی ناراحتیتان را مطرح کنید و بگویید دلخور هستید، طرف مقابل حالت تدافعی به خود بگیرد و اصلا حرفتان را قبول نکند. اما اگر با این پیشفرض جلو بروید که طرف مقابل حتما عذرخواهی خواهد کرد، آنوقت ممکن است توی ذوقتان بخورد. پس آمادگی هر نوع برخوردی را داشته باشید. حتی ممکن است طرف مقابل حرف تازهای بزند که روی موضعتان تأثیر بگذارد و مجبور شوید دوباره افکارتان را جمعوجور کنید.
۵. در انتخاب کلماتتان دقت کنید
قبل از اینکه با شخصی که ناراحتتان کرده دوباره روبهرو شوید، به صحبتهایی که میخواهید پیش بکشید، خوب فکر کنید و در انتخاب کلماتتان نهایتِ دقت را به خرج دهید. وقتی با یکدیگر روبهرو شدید، صادقانه و روراست حرفتان را بزنید. یادتان باشد به دلخوریهایی که ربطی به قضیهی فعلی ندارند، هیچ اشارهای نکنید و فقط به همان قضیهای بپردازید که در حال حاضر باعث ناراحتیتان شده است. به جای اینکه حاشیه بروید یا خیلی کلی صحبت کنید، فقط روی موضوع اصلی متمرکز شوید. اگر از قبل به حرفهایی که میخواهید بزنید فکر کنید، میتوانید مطمئن باشید که منظورتان را بینقص منتقل خواهید کرد.
وقتی علت دلخوریتان را به شخصی که ناراحتتان کرده توضیح میدهید، تا حد امکان سعی کنید جملاتتان را با کلمهی «تو» شروع نکنید تا طرز بیانتان اتهامگونه به نظر نرسد و طرف مقابل حالت تدافعی به خود نگیرد. باید در انتخاب کلماتتان هوشمندانه عمل کنید تا طرف مقابل هم ترغیب شود طوری گفتوگو کند که در نهایت به نتیجه برسید. مثلا بگویید: «راستش بدجوری ازت دلخور شدم، اما چون دوستیمون خیلی برام ارزشمنده، میخوام روراست در موردش باهات حرف بزنم تا با هم حلش کنیم.» به این ترتیب میتوانید کاری کنید که طرف مقابل مجاب شود بدون عصبانیت به صحبتهایتان گوش کند.
۶. به جای صحبتِ رو در رو نامه بنویسید
گاهی وقتها بد نیست به شخصی که ناراحتتان کرده نامه بنویسید و افکار و احساساتتان را در قالب نامه بیان کنید. به این ترتیب میتوانید هر فکر یا احساسی را که اذیتتان میکند کاملا به طرف مقابل انتقال دهید. در ضمن میتوانید مطمئن باشید کسی حرفتان را قطع نمیکند. بهتر است وقتی نامه را نوشتید، چند روزی صبر کنید. بعد از چند روز که خواستید نامه را بفرستید، افکار و احساساتتان را دوباره ارزیابی کنید تا مطمئن شوید هیچ خشمی در کار نباشد.
۷. آشتیجویانه برخورد کنید
اگر آشتیجویانه برخورد کنید، طرف مقابل هم ترغیب میشود خشم و کینه را کنار بگذارد. منظور از رفتار آشتیجویانه این نیست که مجبورید خطای طرف مقابل را توجیه کنید یا تمام حق را به شخصی بدهید که باعث ناراحتیتان شده است. رفتار آشتیجویانه یعنی اینکه درِ آشتی را باز بگذارید و به طرف مقابل فرصت بازگشت بدهید.
۸. کینه به دل نگیرید و شاد زندگی کنید
اینکه چه پاسخی به رفتار ناراحتکنندهی طرف مقابل بدهید، کاملا دست خودتان است؛ هم میتوانید از کوره در بروید، هم میتوانید حساب شده عمل کنید. اگر فهمیدید طرف مقابل قصد و نیتی نداشته، قضیه را بیهوده کِش ندهید و تمامش کنید. اگر هم طرف مقابل از روی عمد ناراحتتان کرده و حالا خودش طلب بخشش دارد، گذشت کنید و بیشتر از اینها خودتان را در حالت ناراحتی باقی نگذارید. اما اگر هنوز نتوانستهاید خطای عمدی طرف مقابل را ببخشید، به خودتان بگویید: «با اینکه خیلی ناراحتم کرده میبخشمش تا بتونم از این حالت ناراحتی دربیام.» به عبارت دیگر، سعی کنید ناراحتی را کنار بگذارید و تصمیم بگیرید خوشحالتر زندگی کنید. شاد زیستن یک انتخاب است که فقط به دست خودتان امکانپذیر میشود.
کلام آخر
روبهرو شدن با شخصی که ناراحتتان کرده مسلما کار خیلی سختی است، اما هرگز فکر نکنید که عمر رابطهتان با همین ناراحتیای که پیش آمده به پایان رسیده است و هیچ روزنهی امیدی نیست. مطمئنا باز هم میتوانید با یکدیگر روبهرو شوید و سنگهایتان را وا بکنید. نکتهی کلیدی این است که هرگز با خشم به سراغ طرف مقابل نروید و از قبل تمرین کنید که حین گفتوگو به خودتان مسلط باشید. به این ترتیب، عاقبت رابطهتان به هر نتیجهای هم که برسد، حداقل از جانب خودتان خیالتان راحت است که مرتکب بیعدالتی نشدهاید.
برگرفته از: bustle.com tinybuddha.com psychologytoday.com