پس فکر میکنید طرفتان از آن آدمهایی نیست که نیمهی پر لیوان را ببیند، بله؟ حتی شاید کمی بهانهگیر هم باشد (گرچه خودش ترجیح میدهد دیگران او را واقعبین بدانند). اگر خودتان آدم خوشبینی هستید، احتمالا اغلب این شمایید که شادیآفرینی میکنید. شاید دوست داشته باشید شبها با همسرتان بیرون بروید و دست در دست هم در خیابان قدم بزنید و در فلان کافیشاپ رمانتیک کافهگلاسه هم بزنید، اما همسر منفی نگر مدام غر میزند و از شلوغی خیابان و گرانی نوشیدنیهای کافیشاپ شکایت میکند. در مقابل، شما میخواهید آرامش رابطه را حفظ کنید و از شر غرولندهای او خلاص شوید، بنابراین تصمیم میگیرید در خانه بمانید. بعد از مدتی که از این اصرارها و انکارها میگذرد، شما هم بیخیال بیرون رفتن با او میشوید. کمکم شور و اشتیاق اولیه جای خودش را به احساس بیمیلی میدهد و در نهایت این فکر به ذهنتان خطور میکند که اگر او نمیخواهد شام بیرون برویم، اصلا چرا آدم دیگری را برای این کار پیدا نکنم!
«آنچه موجب شکست در ازدواج میشود این است که انتظار داشته باشیم طرف مقابل هم درست مثل ما باشد».
جملهی بالا به نظرتان آشنا نمیآید؟ دکتر کالین مولن (Colleen Mullen)، متخصص روانشناسی ازدواج و خانواده میگوید افراد با خصوصیات متضاد ممکن است یکدیگر را جذب کنند، اما این بدین معنی نیست که رابطهی آنها همیشه آسان است. او معتقد است اگر این پویایی ناسالم به چالش کشیده نشود، احتمال بسیار زیادی وجود دارد که رابطه دوام چندانی نیاورد. اما با کمی امید و کوشش، این دو سوی روشن و تیره میتوانند بهخوبی در کنار هم قرار بگیرند.
اگر طرف مقابلتان منفی نگر است با رعایت ۷ نکتهای که در ادامهی این مقاله میخوانید میتوانید تا آخر عمر با خوبی و خوشی در کنار هم زندگی کنید.
۱. مکمل یکدیگر باشید
دومینیک برتولوچی (Dominique Bertolucci)، نویسندهی معروف کتابهای «قانون شادی» و «پیمان مهربانی» میگوید: «بین بیشتر زوجها یک نفر ولخرج است و دیگری اهل پسانداز؛ یکی اهل خانهنشینی است و دیگری اهل مهمانی و این امر به همهی جنبههای دیگر نیز تعمیم مییابد. معمولا یکی از طرفین دنیا را تیرهتر از دیگری میبیند، با این حال آنها میتوانند زوج فوقالعادهای باشند!» گرچه گاهی اوقات منفی نگریهای همسرتان ممکن است شما را آزرده کند، اما حتما میتوانید حداقل سه موقعیت را به خاطر بیاورید که این منفی نگریها به کمکتان آمدهاند. برای مثال، فلان موقع در مورد اعتماد نکردن به آن شریک تجاری که بالاخره معلوم شد آدم درستی نیست، به شما هشدار داد یا اینکه او بهتر از شما میتواند با رویدادهای ناخوشایندی (که خواه و ناخواه اتفاق میافتند) روبهرو شود. برتولوچی میگوید: «بهجای تلاش برای عوض کردن دیدگاه همسرتان، انرژی خود را صرف درک این موضوع کنید که رفتار همسرتان چگونه میتواند به شما کمک کند و چه چیزهایی میتوانید از آن یاد بگیرید». گرچه مسلما مثبتاندیش بودن بیشتر به چشم میآید، اما حقیقت این است که وجود هر دو جنبه در زندگی لازم است.
۲. ریشههای منفی نگری همسرتان را پیدا کنید
آنچه شما آن را مثلا «مهمانی بههمزن» میبینید، شاید صرفا احتیاط و ریسکگریزی باشد. به این معنا که همسرتان نمیخواهد مانع شادی شما بشود یا شما را ناراحت کند، شاید او صرفا میخواهد مطمئن شود که شما در امنیت کامل هستید. در این مواقع خوب است به سابقهی او هم توجه کنید. لیندا کارول (Linda Carrrol) نویسندهی کتاب «دایرههای عشقی» میگوید: «منفی نگری گاهی از نسلی به نسل دیگر منتقل شود. بعضی خانوادهها وقتی دور هم جمع میشوند، مدام در مورد اینکه چه اشکالی در کارشان وجود دارد صحبت میکنند و در حقیقت به این شیوه با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و بههم نزدیک میشوند». میتوانید با پیدا کردن راههای ارتباطی از طریق خبرهای خوب کمکم این عادت را تغییر بدهید.
۳. بازی «وضع من بدتر است» را تمام کنید
همسرتان از سر کار به خانه برمیگردد و حسابی شاکی است که چقدر کارش زیاد است و چقدر استرس دارد. شما هم برای اینکه کم نیاورید یادآوری میکنید استرسی که سر کار تجربه میکنید خیلی زیادتر است؛ بهعلاوه بیشتر مسئولیت بچهها هم برعهدهی شماست. طبق گفتهی یک مشاور خانواده، رقابت بر سر اینکه چه کسی بیشتر شایستهی دلسوزی و حمایت است در میان زوجها رایج است. اما این سبقت معکوس چرخهی منفی زیانآوری را بهوجود میآورد. دفعهی بعدی که همسرتان غرولندکنان به خانه آمد، به گلایه و شکایتهای او توجه کنید. با دقت به حرفهای او گوش کنید، سؤال بپرسید و پیشنهاد کمک بدهید حتی اگر فکر میکنید سر شما شلوغتر است. هرچه بیشتر به همسرتان توجه کنید، او استرس کمتری احساس خواهد کرد. استرس کمتر همسرتان باعث میشود از نظر عاطفی بیشتر به شما اهمیت بدهد و به این شیوه مسیر این چرخهی منفی تغییر خواهد کرد.
۴. عادتهای منفی را ترک کنید
برتولوچی در مورد خودش تعریف میکند: «همسرم شغل بسیار بدی داشت. هر شب که به خانه میآمد همهی بدبختیهایی را که در طول روز پشت سر گذاشته بود، بازگو میکرد. تا اینکه من برای سفری کاری به مدت دو هفته خانه را ترک کردم. وقتی برگشتم بهنظر میآمد او از کارش لذت بیشتری میبرد. همسرم گفت در این مدت کسی را نداشته که هر شب از شرایط کاریاش گله کند. حقیقت این است که شکایت مداوم از زمینوزمان کمکم به عادت تبدیل میشود. بنابراین گرچه گوش کردن به مشکلات همسرتان اهمیت دارد، اما با هم تصمیم بگیرید که چه زمانی و چگونه آن را محدود کنید. ملیسا هیسلر (Melissa Heisler)، نویسندهی کتاب «از نوع الف تا نوع من» قانونی را با عنوان «سه اخطار و سپس راهحل» پیشنهاد میدهد: اگر شما یا همسرتان دربارهی موضوع یکسانی سه بار شکایت کردید، موقع آن است که راه حلی برایش پیدا کنید، حتی اگر آن راهحل صرفا «ولش کن» باشد!
۵. الگویی مثبت باشید
اینکه به همسرتان غر بزنید که مثبتاندیش باشد یا او را سرزنش کنید که نباید نگران باشد، طرز فکر یا رفتار او را تغییر نخواهد داد. جکی وودساید (Jackie Woodside) رواندرمانگر و نویسندهی کتاب «آرام کردن هرجومرج» میگوید اگر بعد از صرف زمان زیادی برای آماده کردن غذا، از پرسشهای او مثل اینکه «دوباره مرغ درست کردی؟» خسته شدهاید، روشی را در پیش بگیرید که دوست دارید با شما رفتار کند و آن را الگو کنید. مثلا بعد از اینکه رختخواب را مرتب میکند بهجای اینکه بالشها را جابهجا کنید، از او تشکر کنید. بهجای آنکه بازخواستش کنید که چرا موقع احوالپرسی با مادرتان از جایش بلند نشده، به او بگویید اینکه تعطیلات را با خانوادهی شما گذرانده برایتان بسیار اهمیت دارد و از این بابت از او سپاسگزار هستید. وقتی هر دو از سر کار به منزل برمیگردید بهجای آنکه از او انتظار داشته باشید، شما پیشقدم شوید و پشت او را ماساژ بدهید. بخشنده بودن در این راه به این معنی نیست که شما خدمتکار او هستید، بلکه حقیقت این است که برای بهتر شدن روابطتان قدم برداشتهاید.
۶. بهجای دعوا کردن، صحبت کنید
اگر فکر میکنید الگو بودن بهاندازهی کافی توجه همسرتان را جلب نمیکند، وقت آن است که صادقانه با او گفتوگو کنید. بدون اینکه او را سرزنش کنید به او بگویید که نظرات منفیاش چه تأثیری روی شما میگذارد. برتولوچی پیشنهاد میکند از جملاتی با ساختار کلاسیک مشاوران خانواده مثل «وقتی تو دربارهی فلان چیز غر میزنی، من احساس خوبی ندارم و دوست دارم تو قدر تلاشهای من رو بدونی» استفاده کنید.
۷. مثبت اندیش بمانید
اگر خوشبینتر از همسرتان هستید، تصمیم با شماست که این طرز فکر را پرورش بدهید. بله، اینکه اجازه بدهید طرف منفی نگر شما را زمین بزند آسان است، اما افکار و احساسات شما نباید به شخص دیگری وابسته باشد. برای حفاظت از این طرز فکر خود راههای دیگری پیدا کنید مثل معاشرت با دوستان، همراهی با دوستتان در باشگاه ورزشی، خواندن کتاب، شرکت در کلاس یوگا یا هزارویک کار و فعالیت دیگر. مایکل گوریان (Micheal Gurian) نویسندهی کتاب «درسهایی برای زندگی صمیمانه» میگوید این تفاوتها نیستند که روابط را خراب میکنند؛ آنچه ازدواج را به شکست میکشاند این است که انتظار داشته باشیم طرف مقابلمان هم درست مثل ما باشد.
برگرفته از: success.com