دربارهی پیامدهای روانی سقط جنین پژوهشهای زیادی انجام نشده است. افسردگی پس از سقط جنین از مسائل بحثبرانگیزی است که تنها محدود به حوزهی پزشکی نمیشود. هنوز بهروشنی مشخص نیست سقط جنین باعث افسردگی میشود یا نه؛ اما روشن است که سقط جنین در زنان با واکنشهای احساسی همراه است. تجربهی سقط جنین برای هر زنی متفاوت است. فرد پس از سقط جنین احساسات پیچیدهای دارد که ممکن است مثبت، منفی یا ترکیبی از هر دو باشد. همراه ما باشید، در این مطلب به شما کمک میکنیم با این احساسات و مسائل روانشناختی پس از سقط جنین بیشتر آشنا شوید.
پژوهشهای مختلف در این باره بهدلیل مشکلات فنی به مشکل برخوردهاند. مثلا نمیتوان آثار زندگی ناموفق زناشویی را از زندگی زنی که دچار سقط جنین شده است، جدا کرد. بنابراین پژوهشگران معمولا از کنترل دیگر عواملی که ممکن است باعث افسردگی شوند ناتوان هستند.
بهطور کلی سقط جنین ممکن است با غم، اندوه، فقدان و حسرت همراه باشد. اگر این احساسات خیلی شدید باشد یا مدت زیادی طول بکشد، ممکن است منجر به افسردگی شود.
احساسات نخستین پس از سقط جنین
سقط جنین میتواند برای زنانی که خودخواسته تصمیم به پایان بارداری میگیرند، روندی اضطرابآور باشد. گاهی خود بارداری میتواند منشأ اضطراب باشد؛ بهویژه بارداری ناخواسته یا بارداریهایی که با مشکلات پزشکی همراه هستند.
زنان پس از سقط جنین با واکنشها و احساسات پیشبینینشدهای روبهرو میشوند. در برخی فرهنگها و مذهبها صحبت در این باره دشوار است. برخی زنها بهدلیل باورهای مذهبی احساس گناه و اضطراب بیشتری را تجربه میکنند.
اما بهطور کلی بیشتر واکنشهای احساسی و روانی به سقط جنین طبیعی، موردانتظار و گذرا هستند و معمولا آنقدر ماندگار یا شدید نیستند که زندگی روزمره را مختل کنند.
دامنهی احساساتی که زنان پس از سقط جنین تجربه میکنند عبارتاند از:
- اندوه و حس فقدان؛
- حس گناه؛
- حسرت و پشیمانی؛
- اضطراب، کاهش توان کنارآمدن با شرایط؛
- کاهش عزت نفس؛
- رهایی، کاهش اضطراب.
همهی زنها نسبت به سقط جنین احساسات منفی ندارند. زنهایی که دچار احساسات منفی میشوند هم معمولا دچار مشکلات روانی ماندگار نمیشوند. زنهایی که پس از سقط جنین احساس رهایی میکنند هم کم نیستند. برخی خانمها نهتنها حسرت نمیخورند بلکه بهخاطر تصمیم درستی که گرفتهاند اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکنند.
افسردگی
افسردگی یک بیماری ذهنی یا روانی است که با اختلال در حال و خلق انسان همراه است. این نشانهها در افراد مبتلا به افسردگی دیده میشود:
- احساس ناراحتی و کرختی؛
- کاهش توان اندیشیدن؛
- کاهش تمرکز و دشواری تصمیم گیری؛
- احساس گناه؛
- زودرنجی؛
- خستگی و کاهش انرژی؛
- کاهش میل جنسی؛
- کاهش میل به انجام فعالیتهایی که پیش از این لذتبخش بودهاند.
افسردگی سطوح مختلفی دارد. افراد مبتلا به افسردگی خفیف بدون مشکل جدی به زندگی روزمرهشان ادامه میدهند.
اما افسردگی حاد چنان بر زندگی تأثیر میگذارد که کارکردن و انجام فعالیتهای روزمره را دشوار میکند. همچنین ممکن است به مشکلات شدیدتر ذهنی و روانی مانند روان پریشی منجر شود.
نشانههایی مانند فکر به خودکشی یا خودآزاری مشکلاتی جدی هستند که به رسیدگی سریع پزشکی نیاز دارند.
افسردگی نشانههای فیزیکی ندارد اما افراد افسرده ممکن است آهستهتر و آرامتر صحبت کنند. همچنین اثر افسردگی بر اشتها ممکن است باعث کاهش وزن شود.
افسردگی یا اندوه
اندوه پس از مثلا مرگ همسر، واکنشی طبیعی است که نباید به افسردگی درازمدت ختم شود.
اندوه نشانههایی مشابه افسردگی دارد، ولی بهطور مشخص ناشی از «فقدان» است.
حس فقدان پس از سقطِ جنینِ ناخواسته که نه به تصمیم مادر بلکه بهعلت بیماری و مشکلات پزشکی رخ میدهد، طبیعی است. این واکنشها در برابر سقطِ جنینِ ناخواسته نباید برای مدت طولانی ماندگار باشد.
حتی در موارد سقط جنین خودخواسته هم احساس فقدان، اندوه، حسرت و حس گناه طبیعی است.
این نشانهها که شبیه به نشانههای افسردگی هستند، با گذر زمان بهبود مییابند.
عواملی که احتمال بروز افسردگی را افزایش میدهند
زنان با پیشزمینهی بیماریهای روانی یا ابتلای به آنها که ناخواسته باردار و سپس دچار سقط جنین میشوند، در مقایسه با زنان سالم از نظر روانی تجربهی متفاوتی از این رخداد خواهند داشت. این افراد بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی پس از سقط جنین هستند، اما شواهد علمی محکمی در زمینهی رابطهی عوامل مؤثر بر افسردگی و سقط جنین وجود ندارد.
زنان دارای اختلالات روانی، پیش از سقط جنین بیشتر از زنان دیگر احساس تردید میکنند. همچنین بار حسی و عاطفی سقط جنین را سنگینتر میدانند.
بر مبنای یافتههای بخش مربوط به سلامت روان و سقط جنین انجمن روانشناسی آمریکا در سال ۲۰۰۸ احتمال ابتلا به افسردگی در زنانی که سقط جنین یا دیگر عوارض ناشی از بارداری را تجربه کردهاند بیشتر است. همچنین مطابق این یافتهها برخی دیگر از عواملی که احتمال ابتلا به افسردگی را افزایش میدهند عبارتاند از:
- فقر؛
- سابقهی خشونت یا مشکلات عاطفی؛
- سابقهی مصرف الکل یا مواد مخدر؛
- سابقهی به دنیا آوردن بچهی ناخواسته.
عوامل عمومیتر دیگری که باعث افسردگی ناشی از بارداری یا سقط جنین میشوند چندان شناختهشده نیستند. بهطورکلی دلیل و منشأ مشخصی برای افسردگی شناخته نشده است.
یکی از عواملی که با افسردگی ارتباط دارد، وراثت است. احتمال بروز افسردگی در افرادی که یکی از بستگان درجهاول آنها سابقهی افسردگی دارد، بیشتر است.
رخدادهای پرفشار زندگی مانند جدایی یا فقدان عزیزان ممکن است باعث افسردگی دورهای شوند اما معمولا مقطعی هستند. مشخص نیست چرا این دورهها در برخی افراد طولانی و شدیدتر است.
برخی دیگر از عوامل مانند ناتوانی در رویارویی با فشار و سختی، زن بودن و قرارگرفتن در معرض عوامل اضطرابآور هم احتمال بروز افسردگی را افزایش میدهند.
سندرم اضطراب پس از سقط جنین
سندرم اضطراب پس از سقط جنین نامی بحثبرانگیز است که نه روانپزشکها و نه رواندرمانگرها بر سر استفاده از آن توافق ندارند. ظاهرا این عنوان توسط گروههای مخالف سقط جنین مطرح شده است و سپس پژوهشگران بهدلیل نبود تحقیقات کافی و مناسب که نام بهتری پیشنهاد کند، بهکارگیری آن را ادامه دادهاند.
نشانههای این سندرم شبیه نشانههای اختلال اضطراب پس از حادثه (PTSD) است.
شاید بهتر باشد بگوییم برخی از زنان بهدلیل فشار ناشی از سقط جنین دچار نوعی اختلال اضطراب پس از حادثه میشوند. هرچند این اندازه از فشار و پریشانی بهندرت پس از سقط جنین رخ میدهد.
بیشتر کارشناسان این حوزه ازجمله انجمن روانشناسی آمریکا معتقدند احتمال بروز مشکل ذهنی و روانی پس از سقط جنین با احتمال بروز آن پس از تصمیم به ادامهی بارداری برابر است. کارشناسان زیادی معتقدند نتایج علمی قابلاتکایی برای تأیید وجود سندرم اضطراب پس از سقط جنین وجود ندارد.
پژوهشی با بررسی ۵۰۰ زن از تولد تا سیسالگی نشان داد شدت بیماری روانی پس از سقط جنین کمی بیشتر از شدت بیماری در دورهی بارداری است. البته تفاوت آثار آن ناچیز بود، بهطوری که منجر به اختلال ناشی از حادثه نمیشود.
درمان افسردگی
افسردگی یک بیماری روانی قابلدرمان است. ۳ گزینهی درمانی برای افسردگی وجود دارد:
- رفتار حمایتگر و پشتیبان؛
- جلسههای درمانی گفتوگومحور؛
- دارو.
رفتار حمایتگرانهی پزشک در قالب توصیه و نظارت بر درمان افسردگی خفیف مؤثر است. نشانهها بهتدریج برطرف میشوند و دیدار منظم با پزشک آن را تأیید میکند.
جلسات درمانی گفتوگومحور برای درمان افسردگی در همهی سطوح مؤثر است. این جلسات شامل گفتوگو با روانپزشک برای روان درمانی یا رفتار درمانی شناختی (CBT) است. CBT به فرد کمک میکند افکار و احساساتش را درک کند و راهی برای پاسخ به آنها بیابد.
همچنین دریافت مشاوره از کارشناسان غیرمتخصص یا گروههای حمایتگر هم سودمند است.
صحبت دربارهی سقط جنین و آنچه بر فرد میگذرد معمولا مفید است.
گزینههای دارویی برای درمان افسردگی فراوان است. برای درمان افسردگی میتوان به کمک پزشک از داروهای ضدافسردگی گوناگونی بهره گرفت. درمان دارویی معمولا برای افسردگی شدید و میانه توصیه میشود.
افسردگی ممکن است مسئلهای درازمدت باشد. رژیم غذایی مناسب و ورزش کردن به کنار آمدن با افسردگی و بهبودی از آن کمک میکند. ورزش نهتنها روحیهبخش است بلکه مزیتهای بسیاری برای سلامتی دارد. همچنین یکی از روشهای خوب برای برقراری ارتباط با دیگران و رهایی از نگرانی، افسردگی و افکار اضطرابآور است. روشهای دیگری مانند یوگا و مراقبه هم در کنار آمدن با افسردگی مؤثر هستند.