مقالهی امروز سایت «میدونی» به بیان تجربیات «برایان لی» اختصاص دارد. او که مدیر اجرایی و مربی انگیزشی است، افراد بسیاری را برای رسیدن به موفقیتهای شغلی و دستیابی به مهارتهای مختلف هدایت کرده است. تجربیات او حاصل مصاحبههای شغلی فراوان با افراد بسیاری است که با اتکا به رزومههای قوی خود در برابر او نشستهاند؛ اما به گفتهی برایان او بیشتر در پی شناخت شخصیتهایی بوده که در پس این رزومهها قرار گرفتهاند. شخصیت کسلکننده که عامل شکست در ارتباطات است، موضوع مقالهی پیش روست. برایان براساس دانش و تجربهی خود ویژگیهای این نوع شخصیت را برمیشمرد و راهکارهای سادهای برای آن ارائه میدهد.
من بارها با افراد مختلفی که برای تصدی مشاغل گوناگون مراجعه کردهاند، مصاحبه کردهام؛ با کسانی که بسیار مشتاق و علاقهمند بودند و رزومههای آنها گواه تواناییهایشان بوده است. اما صادقانه بگویم هنگام صحبت با برخی از آنها نمیتوانستم جلوی خمیازه کشیدنم را بگیرم. اینکه بدانم آنها چقدر در کار خود حرفهای هستند، برای من کافی نیست. من میخواهم دربارهی جوانب دیگر زندگی آنها بدانم؛ اینکه چگونه با مشکلات روبهرو میشوند و چگونه به موفقیت میرسند. اما آنها باید چه ویژگیای داشته باشند تا در ذهن من ماندگار شوند؟
برای جذابیت و کسلکننده نبودن لازم نیست رفتارهای ماجراجویانه داشته باشند
تجربهی مصاحبه با افراد مختلف این توانایی را به من داده تا بهمحض ورود فرد مصاحبهشونده به دفترم، بدانم آیا او برای شغل موردنظر مناسب است یا خیر. بیش از آن چیزی که فرد در رزومههای خود مینویسد، «شخصیت» او برای من اهمیت دارد. بیایید همین نکته را به زندگی روزمرهی خود تعمیم بدهیم. با فردی آشنا میشوید و او موفقیتهای متعددش را برای شما نام میبرد. آیا فقط شنیدن موفقیتهای او برای شما جذاب است یا اگر برای شما از فرازونشیبهایی که طی کرده و از روحیهاش در برابر شکستها و مشکلات بگوید، بهوجد میآیید؟ برای اینکه فردی جذاب بهنظر برسد، لازم نیست رفتار ماجراجویانه داشته باشد بلکه واکنش او در برابر چالشهای زندگی و نحوهی برخوردش با افراد و موقعیتهای جدید، بر میزان جذابیت او تأثیرگذار است.
افرادی که برای ازبین بردن موانع بهسختی تلاش میکنند جذابتر از کسانی هستند که از حاشیهی امن خود خارج نمیشوند.
ویژگیهای افراد کسلکننده
۱. آداب اجتماعی را رعایت کنیم
شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که وقتی با کسی گفتوگو میکنید، او مدام به ساعتش نگاه کند، در صندلیاش جابهجا شود و از آن بدتر خمیازه بکشد؛ اینها همان نشانههایی هستند که به شما میگویند مکالمهی شما خوب پیش نمیرود.
حتی افرادی که از جذابیت بسیاری برخوردار هستند، هرازگاهی در چنین موقعیتی قرار میگیرند. با توجه به واکنشهای طرف مقابل، گفتوگویتان را تنظیم کنید. سخن خود را کوتاه کنید یا به سراغ موضوعات جذابتر بروید.
در زمان دانشگاه فردی را میشناختم که همیشه با مکالمههای طولانی حوصلهی اطرافیان را سر میبرد و با اینکه انسان خوبی بود اما بهنظر اطرافیان شخصیت کسلکنندهای داشت.
۲. فرد مهرطلب و همیشه موافق با دیگران نباشیم
همهی ما تلاش میکنیم تصویری از خود در ذهن مخاطب برجای بگذاریم که نشاندهندهی اعتماد به نفس و شایستگی ماست. اما برخی از افراد با توجه بیشازحد به نظرات دیگران تبدیل به یک شخصیت مهرطلب میشوند. افراد مهرطلب تلاش میکنند با تبعیت از دیگران مانع رنجش آنها شوند و در نتیجه فرصتی برای ابزار وجود پیدا نمیکنند. شخصیت این افرادی فاقد جذابیت بوده و یک شخصیت کسلکننده است.
تصور کنید در تیم کاری خود با افراد مهرطلب همگروه هستید. هربار که در مورد ایدهای از آنها نظرخواهی میکنید با پاسخهایی نظیر «خیلی عالی است» یا «هرطور خودت صلاح میدانی» مواجه میشوید؛ طبیعتا در چنین شرایطی ایدههای شما پیشرفتی نخواهند کرد.
حال ببینیم افرادی که شخصیت بسیار جذابی دارند در چنین موقعیتی چه میکنند. این افراد حتی اگر نظر آنها با نظر تمام افراد پیرامونشان متفاوت باشد باز هم به راحتی آن را بیان میکنند. برای داشتن چنین شخصیتی باید خود را در معرض ناملایمات قرار دهید. فردی که تمایلی به تغییر شرایط ندارد معمولا مخالفت خود را با نظر دیگران ابراز نکرده و نظر خود را بیان نمیکند.
در یک گفتوگوی مؤثر، ایدهها بهچالش کشیده میشوند و پروژهها مسیر جذابی را طی میکنند. میتوانیم هم حرفهای رفتار کرده و هم با مهربانی مخالفت خود را با دیگران ابراز کنیم.
بیان ایده و نظر موجب رشد میشود اما ثمرهی مهرطلبی چیزی جز رکود نیست.
۳. منفینگر نباشیم
شکایت از شرایط نامطلوب، امری پذیرفتنی و معقول است اما نباید گرایش به احساسات منفی و غرغر کردن، تبدیل به ویژگی در فرد شود. افرادی که هنگام مواجهه با مشکل بهجای تلاش برای پیدا کردن راهحل، شروع به شکایت از شرایط میکنند، شخصیتی کسلکننده دارند. بهنظر میرسد آنها بهجای حل مشکل در پی ابراز احساسات خود هستند.
هنگام بروز مشکل، سادهترین کار نالیدن و شکایت از شرایط است، حال آنکه حل مشکل نیازمند اقدام، عمل و ایجاد تغییر است. افرادی که تمایلی برای بهبود شرایط ندارند از اقدام و تغییر هراساناند. این افراد با غرغر کردن، از شر احساسات بد خلاص میشوند و در حاشیهی امن خود احساس بهتری پیدا میکنند. مسلما شخصی که در تلهی منفینگری خود گرفتار شده است، کسلکننده بهنظر میرسد.
یکی از دوستانم چنین شخصیتی داشت. بارها تلاش کردم تا برای حل این مشکل به او کمک کنم اما او به خودش کمکی نمیکرد و واکنشش در برابر کمکهای من این بود که «فایدهای ندارد. من از پس این کار برنمیآیم». بیتمایلی او باعث شده که من هم از کمک کردن به او مأیوس شوم و ارتباطم را با او قطع کنم.
۴. خودشیفته نباشیم
بارها در مصاحبههای کاری با افراد خودشیفته مواجه شدهام. ۵۵ درصد از مدیران بخش استخدام معتقدند خودشیفتگی صفتی نامطلوب است و باعث رد شدن فرد در مصاحبهها میشود. افراد خودشیفته، اطرافیان خود را کسلکننده میدانند و تمایلی به برقراری ارتباط با آنها ندارند.
افرادی که بهخوبی میتوانند با دیگران ارتباط برقرار کنند و در گفتوگوها گوینده و شنوندهی خوبی باشند جذابترند و بیشتر در خاطرهها میمانند.
۵. اهل تغییر باشیم
برخی از افرادی دوست دارند در حباب خودساختهشان باقی بمانند. این افراد علاقهای به تغییر ندارند، از تجربیات جدید میترسند، دچار روزمرگی هستند و از ملاقات با افراد و شرایط جدید اجتناب میکنند. هنگام رویارویی با تجربههای جدید با گفتن جملاتی مانند «این کار از توان من خارج است»، «دوست ندارم این کار را انجام دهم»، «وضعیتی که در آن هستم برای من مناسبتر است»، بهانهتراشی میکنند. «نه گفتن» یک توانایی است اما افرادی که به هر فرصت بهدستآمدهای «نه» میگویند، در واقع نمیخواهند با ترس خود روبهرو شوند. این افراد فرصتی برای کسب تجربههای جدید ندارند؛ در نتیجه اطلاعات آنها در مورد مسائل گوناگون اندک است.
از حاشیهی امن خود خارج شوید و دیگران را با جذابیت خود مسحور کنید
همانطور که قبلا هم توضیح دادم، برای جذابیت لازم نیست خیلی جسور یا خیلی اجتماعی باشید اما آنچه را جهان در برابر شما قرار میدهد، با آغوش باز بپذیرید. اگر مجذوب چیزی نمیشوید یا در نظر شما همه کسلکننده هستند، شاید بهتر است نگاهی به آینه بیندازید و در عقاید خود بازنگری کنید.