عوامل زیادی به موفقیت ربط دارند. مثلا گرایش ذهنی شما نقش بزرگی در آن ایفا میکند. همچنین تقویت اراده، عزم و ثبات، نکاتی کلیدی هستند (چون قابل بهبود هستند). از سوی دیگر، دوستداشتنیتر بودن هم تاثیر بسیار زیادی میگذارد (و بله، میتوانید این صفت را هم توسعه دهید). در حالی که تمام این عوامل، در موفقیت تجارت یا حرفهی شما بسیار مهم و ضروری هستند و به خاطر آنها قدرت کسب میکنید، یک عامل دیگر هم وجود دارد که احتمالا آن را در نظر نگرفتهاید: ازدواج با نیمهی گمشدهتان!
ازدواج با شخصی مناسب
محققان دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس (St.Louis) فهمیدهاند کسانی که همسران قابلاعتماد و ملاحظهکاری دارند در محل کار عملکرد بهتری دارند، ترفیع و درآمدهای بیشتری به دست میآورند و در نهایت از کارشان راضیتر هستند.
این مسئله هم برای مردان و هم برای زنان صدق میکند. در تحقیقات انجام شده، احساس تعهد زناشویی عاملی بوده است که دستیابی به رضایت شغلی، درآمد دریافت ترفیع را محتملتر میکرده است، البته در این تحقیقات وجدانِ کاری هم درنظر گرفته شده است.
طبق گفتهی محققان، زوجهای متعهد، به کارهای خانه بیشتر میرسند و رفتارهای عملگرایانهی بیشتری را بروز میدهند که همسران آنها را بیشتر ترغیب میکند پا به پای آنها حرکت کنند و زندگی خانوادگی رضایتمندانهای را ایجاد میکند که همگی این عوامل باعث میشود همسران آنها بیشتر بتوانند بر روی کار خود تمرکز کنند.
همانطور که یکی از محققان میگوید: این نتایج نشان میدهد خصلتهای ذاتی فردی که شخص با او ازدواج میکند، بر جنبههای مهمی از زندگی حرفهای و کاری وی تاثیر میگذارد. (به عبارت دیگر، اگر نخواهیم علمی صحبت کنیم باید بگوییم یک زوج خوب هم میتواند سرمشق خوبی باشد و هم برای شما شرایطی را ایجاد کند که به آدم بهتری تبدیل شوید).
میدانم که این مسئله دست کم برای خودم واقعیت داشته است. همسر من، منظمترین آدمی است که میشناسم. او خانواده، چند کار متعدد و چند علاقهی مختلف را اداره میکند؛ او یک ماشینِ رسیدن به هدف است! قبلا وظیفهشناسی او اعصابم را خرد میکرد تا اینکه فهمیدم تنها دلیلی که من را اذیت میکرد، به خاطر سطح بالای تمرکز و توجه او در مقایسهی با تنبلی ذاتی خودم بود.
در نهایت متوجه شدم بهترین روش برای انجام کارهای بیشتر، انجام دادن کارهای بیشتر است و او قطعا در انجام این کارها به من کمک میکند.
من هم تلاش کردم همین کار را برای او بکنم. از آنجایی که بیشتر اوقات در خانه هستم؛ اکثر کارهای خانه را من انجام میدهم تا وقتی او به خانه میرسد بتواند استراحت کند. این کارها عبارتند از لباس شستن، خرید خانه، تمیزکاری (البته تمام تمیزکاری را من انجام نمیدهم ولی در کل مسئولیت تمیز بودن خانه با من است) و چیزهای دیگر.
خب، میبینید با اینکه هنوز او بسیار وظیفهشناستر و منظمتر از من است ولی تاثیر مثبتی بر روی من گذاشته است که البته با عقل جور در میآید. همانطور که جیم ران (Jim Rohn) میگوید ما میانگین ۵ آدمی هستیم که بیشترین زمان را با آنها صرف میکنیم و اینجا دقیقا جایی است که همسرانمان و عزیزترین اطرافیانمان اهمیت خود را نشان میدهند.
همه این را میدانیم که عادتهای بد و تمایلات نامطلوب به مرور زمان از بین میروند، اما عادتهای خوب و تمایلات خوب هم با گذر زمان از بین میروند.
به علاوه، اگر یک نفر بسیار منظم باشد و امور خانواده را سر وقت اداره کند، وقت بقیهی افراد را آزاد میکند تا بیشتر روی کارشان تمرکز کنند. (البته که در دنیایی ایدهآل، هر دو نفر وظایف ادارهی خانواده را به مقدار یکسانی تقسیم میکنند تا هر دو بتوانند بر کارشان تمرکز کنند؛ چه کار در خانه باشد یا در محیط بیرون از خانه).
این را به خاطر داشته باشید که من نمیگویم همسر خود را فقط از روی معیارهایی مثل تعهد، وظیفهشناسی و ملاحظهکاری انتخاب کنید (همانطور که محققان میگویند ازدواج با یک شریک وظیفهشناس در ابتدا میتواند مثل یک دستورالعمل برای روش زندگی، انعطافناپذیر و خستهکننده به نظر بیاید). همچنین من نمیگویم که اگر احساس میکنید شریکتان فاقد این شرایط است، به رابطه پایان دهید.
ولی اینطور که به نظر میرسد داشتن یک همسر وظیفهشناس و محتاط یکی از عناصر اصلی دستورالعملِ داشتنِ یک شغل بهتر و با پاداش بیشتر است.
پس به جای اینکه به فکر این باشید که همسرتان تغییر کند، به کارهایی فکر کنید که میتوانید برای پشتیبانی از همسرتان انجام دهید. شاید شما بتوانید مسئولیت مدیریت مالی را به عهده بگیرید یا کارهای روزمرهی خانه یا تعمیرات، نگهداری و برنامهریزی را انجام دهید. به هر حال بهترین راه برای جا انداختن یک رفتار این است که خودتان پیشقدم شوید.
در زمان مناسب، خودتان متوجه میشوید که شما و همسرتان یک تیم دو نفرهی حمایت و پشتیبانی بینظیر را تشکیل دادهاید؛ حالا هدفهای شخصی و مشترک هر چه میخواهند باشند.
برگرفته از: Inc