تحقیقات جدید نشان میدهند که اختلالات روحی و روانی نظیر اضطراب و افسردگی که به آنها بیماری قرن میگویند یکی از دلایل افزایش شیوعِ انواع آلرژی در میان مردم هستند. تعداد افرادی که در ایران از آلرژی رنج میبرند بالغ بر ۱۰ میلیون نفر اعلام میشود. آیا رابطهای بین آلرژی و اختلالات روانی وجود دارد؟ تحقیقاتی که برای نخستین بار در جهان انجام شده است، وجود این ارتباط را تأیید میکند. در این مقاله به بررسی ارتباط انواع آلرژیها با افسردگی و اضطراب خواهیم پرداخت.
محققان سوییسی و آلمانی اخیرا ارتباط احتمالیِ برخی مشکلات مرتبط با سلامت روان (مانند افسردگی و اضطراب) با وجود انواع مختلفی از آلرژیها را بررسی کردهاند. این محققان مدعیاند که نتایج تحقیقات، دانشمندان را به توجه بیشتر به ارتباط آلرژی با سلامت روان ملزم میکند.
بر اساس دادههای «مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها» در آمریکا، آلرژیها، ششمین علت بروزِ بیماریهای مزمن در این کشورند. هزینهٔ درمان این بیماریها سالانه بیش از ۱۸ میلیارد دلار است! این مرکز همچنین تعداد افراد مبتلا به آلرژی در این کشور را ۵۰ میلیون نفر اعلام کرده است. بر اساس آمارهای «مرکز آلرژی و ایمونولوژی کلینیکیِ اروپا»، حدود ۱۵۰ میلیون نفر از مردم اروپا به آلرژی مبتلا هستند. تعداد افرادی که در ایران به آلرژی دچارند نیز بالغ بر ۱۰ میلیون نفر است.
آیا ارتباطی میان سلامت روان و آلرژیها وجود دارد؟
نتایج برخی تحقیقات حاکی از آن است که بعضی از آلرژیها میتوانند بر سلامت روان افراد تأثیرگذار باشند. بهعنوان نمونه میتوان به تحقیقی اشاره کرد که سال گذشته در نشریه «Medical News Today» منتشر شد. یافتههای این تحقیق نشان میدهند که ابتلا به آسم، آلرژیِ رینیت (ورم غشاءِ مخاطیِ بینی) یا درماتیت آتوپیک (اگزما یا آماس پوستی) میتواند خطر بروز بیماریهای روان را افزایش دهد.
اینک پژوهشگرانی از دانشگاه فنی مونیخ (TUM) در همکاری با محققانی از دیگر مراکز تحقیقاتیِ آلمان و سوییس، تحقیقات مفصلتری در این خصوص انجام دادهاند. این تیم تحقیقاتی با بررسی سلامت ۱۷۸۲ فرد داوطلب، در پی یافتن ارتباطی میان مخاطرات سلامت روان (نظیر اضطراب و افسردگی) و انواع گوناگون آلرژی بود. سن مشارکت کنندگان در این تحقیقات بین ۳۹ تا ۸۸ سال با میانگین سنی ۶۱ سال بود و همگی ساکن منطقه آگزبورگ آلمان بودند.
نتایج این تحقیقات در نشریه «بایگانی بینالمللی آلرژی و ایمونولوژی» منتشر شد. در این پژوهش، محققان تنها موارد ابتلا به آلرژی نوع ۱ را (که خود داوطلبان اظهار کرده بودند) در نظر گرفتهاند. آلرژی نوع ۱ بلافاصله پس از تماس با مادهی آلرژیزا بروز میکند و علائمی با شدتهای متفاوت دارد. این علائم بازهای شامل اگزما و تب یونجه (زکام بهاره) که به آنها رینیتِ آلرژیک نیز میگویند تا آماس ملتحمه (ورم چشم) و آنافیلاکسی (حمله شدید آلرژیک) را در بر میگیرد.
آلرژیهای فصلی مرتبط با اضطراب
در این پژوهش، مشارکت کنندگان بر اساس نوع آلرژی (یا نداشتن آلرژی)، به ۴ گروه مجزا تقسیم شدند:
- بدون آلرژی؛
- مبتلا به آلرژی فصلی، مانند آلرژی های مرتبط با گردهٔ گلها؛
- مبتلا به آلرژی های دائمی (در تمام طول سال)، مانند آلرژی به موی حیوانات؛
- مبتلا به دیگر آلرژی ها، شامل آلرژی به برخی غذاها یا نیش حشرات.
از میان کل مشارکت کنندگان، ۲۷٫۴٪ از افراد اظهار کرده بودند که آلرژی دارند: ۷٫۷٪ مبتلا به آلرژی دائمی، ۶٫۱٪ مبتلا به آلرژی فصلی و ۱۳٫۶٪ مبتلا به دیگر آلرژیها.
از مشارکت کنندگان در خصوص سلامت روان آنها بهخصوص نشانههای افسردگی، اختلالات عمومی مرتبط با اضطراب و استرس سؤال شد. در نهایت محققان نتیجه گرفتند افراد مبتلا به اضطراب عمومی، به احتمال زیاد، به آلرژی فصلی نیز مبتلا هستند. این همبستگی میان اضطراب و آلرژی در افراد مبتلا به آلرژیهای دائمی وجود نداشت. در عوض، این پژوهش نشان میدهد که احتمال وجود افسردگی در افراد مبتلا به آلرژیهای دائمی به مراتب بیشتر است.
اینکه چرا اضطراب با آلرژیهای فصلی مرتبط است اما با آلرژیهای دائمی ارتباطی ندارد، روشن نیست. محققان همچنین از دلیل ارتباط بیشتر میان آلرژی دائمی و افسردگی اطلاعی ندارند. این پژوهشگران معتقدند دانشمندان باید در تحقیقات آتی دلیل وجود این ارتباطات و همچنین جهت این ارتباطات را پیدا کنند: آیا آلرژیهایی خاص خطر بروز مشکلات مرتبط با سلامت روان را افزایش میدهند یا برعکس؟
نتیجهٔ نهایی تحقیقات
این تحقیق برخی از عوامل تعدیلکننده نظیر سن، جنسیت، استعمال سیگار و استعداد ارثی برای واکنشهای آلرژیک را در نظر گرفته است. اما پژوهشگران معتقدند گروه مشارکت کنندگان نمایندهی مناسبی برای بازههای سنی گوناگون نیست. کاترینا هارتر، مؤلف اصلی پژوهش و شاغل در دانشگاه فنی مونیخ، میگوید: «میانگین سنی ۶۱ سال نسبتا بالاست. بنابراین گروه مشارکت کنندگان در تحقیق، احتمالا افراد جوانتر را نمایندگی نمیکنند. نتایج تحقیقات نیز بر مبنای خوداظهاریِ مشارکت کنندگان است و نه بر مبنای تشخیص دقیق و پژشکیِ آلرژی. البته ما از همهٔ مشارکت کنندگان نمونه خون گرفتهایم و قصد داریم صحت نتایج را به شکل علمی بررسی کنیم.»
بهرغم این محدودیتها، مؤلفانِ این پژوهش تأکید میکنند که نتایج تحقیقات نهایتا ارتباط میان آلرژیهای فصلی و اضطراب را تأیید میکند. لذا در صورتی که بیماران به اینگونه ارتباطات اشاره میکنند، پزشکان باید توجه بیشتری به خرج دهند.
کاترینا هارتر میگوید: «تحقیقاتی وجود دارد که بر عناصر فیزیولوژیک بیماریهای پوستی یا آسمِ آلرژیک متمرکزند. اکنون ما برای نخستین بار توانستهایم ارتباط میان مشکلات روانی و آلرژی فصلی را نشان دهیم.»