«چشمهایش»، شاخصترین اثر «بزرگ علوی» است. میتوان گفت این کتاب روایت یک عشق نافرجام است از سالهای مبارزه. رمانی عاشقانه که در زمان خود بسیار تاثیرگذار بود و نام «بزرگ علوی» را بر سر زبانها انداخت. موضوع داستان از این قرار است: استاد ماکان نقاش بزرگ که یک مبارز سیاسی علیه دیکتاتوری رضا شاه است در تبعید از دنیا میرود. یکی از آثار باقیمانده از او، پردهای است بهنام «چشمهایش»، چشمهای زنی که گویا رازی را در خود پنهان کرده است. راوی داستان که ناظم مدرسه و مسئول نمایشگاه آثار استاد ماکان است، سخت کنجکاو است راز این چشمها را دریابد. بنابراین سعی میکند زن در تصویر را بیابد و از ارتباط او با استاد ماکان بپرسد. پس از سالها ناظم زن مورد نظر را که نام او فرنگیس است، مییابد و در خانه او با هم گفتوگو میکنند. «بزرگ علوی» در این رمان روشی را بهکار برده که این شیوه بیشتر در ادبیات پلیسی معمول است. یعنی کنار هم نهادن قطعات منفصل یک ماجرای از دست رفته و ایجاد یک طرح کلی از آن ماجرا. بدین ترتیب یک واقعه گذشته به کمک بازماندههای آن نوسازی میشود. نثر منظم نویسنده در مقایسه با معاصرانش بسیار امروزی است. این کتاب از آثار معدود فارسی است که در مرکز آن یک زن با تمام عواطف و ارتعاشات روانی و ذهنی قرار گرفته است. کتاب حاضر را انتشارات «نگاه» منتشر کرده است.
نگارش این رمان براساس یادداشت نویسنده که در انتهای کتاب آمده، شش ماه به طول انجامیده است. از این رمان به عنوان سندی از تاریخ معاصر ایران و دورهی حکومت رضاخان در تاریخ ادبیات ایران یاد میشود. صاحبنظران معتقدند علوی در نگارش چشمهایش تحت تاثیر «صادق هدایت» و «بوف کور» بوده است. پرسشها، توهمها، جاذبهها و دافعهها، عشق و نفرت و فریبندگی، همه و همه با شیوهای مشابه با شیوهی «صادق هدایت» در این داستان توصیف شده است. از طرفی علوی تحت تاثیر ادبیات غرب به ویژه ادبیات روسی نیز بوده است و توصیفهایش به این ادبیات نیز شباهت دارد.
باید این کتاب را بخوانید تا بفهمید چرا از بزرگ علوی به عنوان یکی از برجستهترین نویسندگان ایران یاد میشود.
درباره بزرگ علوی
«مجتبی بزرگ علوی» نامی آشنا در ادبیات داستانی ایران دارد. او مشهورترین نویسندههای چپگرای ایرانی در قرن بیستم به حساب میآید. «بزرگ علوی» در ۱۲۸۲ در تهران متولد شد و سالها بعد دوست صمیمی «صادق هدایت» شد و این دو در کنار مسعود فرزاد و مجتبی مینوی، جمعی به وجود آوردند که “ربعه ” خوانده شد. در سال ۱۳۱۵ به علت فعالیت های سوسیالیستی به همراه ۵۲ نفر دیگر به زندان افتاد و در آنجا کتاب ” پنجاه و سه نفر” و داستان های کوتاه ” ورق پارههای زندان ” را نوشت. بزرگ علوی زندگی سیاسی پر فراز و نشیبی داشت و پس از کودتای ۲۸ مرداد به آلمان رفت، در برلین ساکن شد و سرانجام به علت سکتهی قلبی در برلین در گذشت.