استعارههای دوستداشتنی
همایون ارشادی اخلاق ویژهای دارد؛ او یکی از خوشقولترین بازیگران سینماست. از آنجا که همیشه با بدقولی روبهرو میشود، همیشه یک کتاب کوچک همراه خود دارد .این بازیگر پیشنهاد هیجانانگیزی برای خریدن و خواندن دارد .او توصیه میکند که اگر به نمایشگاه کتاب رفتید، حتما کتاب «جزء از کل» استیو تولتز ترجمهی پیمان خاکسار را بخرید.
ارشادی میگوید: «این کتاب جایزه پرفروشترین کتاب استرالیا را از آن خود کرده است و چه خوب که ما ترجمهی خوبی از آن در ایران موجود داریم. کتاب روایتگر ماجرایی است که بارها تکرار میشود؛ اما جزئیات آن را تغییر میدهد. در این تغییرات، تنوع سبک دیده میشود؛ اما به هیچ عنوان پیوستگی خود را از دست نمیدهد.» بازیگر فیلم «طعم گیلاس» یک پیشنهاد دیگر هم دارد: کتاب «تنهایی پرهیاهو» کتابی است که باید بخوانید. نه یک بار، دهها بار. این کتاب لذتی را برای شما مهیا میکند که با هیچ چیز دیگری امکانپذیر نیست. قصهی روان و شیرینی دارد و باید بگویم از آن دسته کتابهایی است که اگر قصد خواندنش را داشته باشید، محال است آن را زمین بگذارید. تنهایی پرهیاهو، قصهی عشقبازی با کتاب است .قصهی مردی که سالهاست به خمیرکردن کتاب در زیرزمینی مشغول است .تنهایی پرهیاهو، آنقدر مسلط و آشنا نگارش شده است که در عین پیچیدگی و بیان واقعیتهایی که بهسادگی از چشم پوشیده میشوند، در دل خواننده جایگاه خوبی پیدا میکند و اصولا ادبیات بلوک شرق اروپا و کشورهای کمونیستی سابق بهراحتی با مخاطب ایرانی ارتباط برقرار میکنند و شاید علت آن دغدغههای نزدیک فکری این جوامع باهم باشد.»
پیشنهاد اردیبهشتی
محمود حسینیزاد، نمایشنامهنویس، مترجم آثار آلمانی، داستاننویس و منتقد ادبی ایرانی که به همراه پترس مارکاریس، نویسندهی مطرح یونانی و نوین کیشور (مؤسس انتشاراتی سیگال در کلکته) بهعنوان برگزیدگان مدال گوته در سال ۲۰۱۳ میلادی معرفی شدهاند، برای روزهای اردیبهشتی نمایشگاه کتاب امسال، پیشنهاد شاعرانهای دارد .او عقیده دارد تمام آنهایی که کتابخوان هستند، باید گاهی برای تنفس و فرار از روزمرگی شهری سراغ «دیوان شمس» بروند. او میگوید: «من دیوان شمس را پیشنهاد میکنم .دیوان شمس برای من دیوان شعر نیست. ضربآهنگ است. ضربآهنگ لحظهبهلحظه. نثر درخشان و ویژهای است با زبان آهنگین و کلام بینظیر.»
زبان چالاک زنانه
مژده دقیقی را با ترجمهی ادبیات داستانی آمریکای شمالی میشناسیم .او به بهانهی این دوره از نمایشگاه کتاب، مجموعه داستان «گاردن پارتی» کاترین منسفیلد را پیشنهاد میکند .دقیقی میگوید: «برای این روزها حتما پیشنهاد میکنم کتاب «گاردن پارتی» را تهیه کنید. «گاردن پارتی» مجموعهی ۱۵ داستان از کاترین منسفیلد، نویسنده چیرهدست داستان کوتاه است .انتخابهای خوب، زبانِ چالاکِ عاری از خطا و سرشار از ظرافتها و پیچیدگیهای زبان زنانه، در کنار مقدمهی جامع مترجم، این مجموعه را به ضیافتی برای دوستداران داستان کوتاه تبدیل کرده است.» کاترین منسفیلد در سالهای آغازین سدهی بیستم، برخلاف دیگر نویسندگان بزرگ همعصرش، به نوشتن داستان کوتاه پرداخت و در تحول این نوع ادبی نقش بسزایی داشت .او شگردهای بدیعی در داستانهایش بهکار میبرد؛ مانند شروع بیمقدمه و ناگهانی و پایان باز، کمکردن اهمیت پیرنگ و پرداختن به جزئیات، تمرکز بر دنیای درونی شخصیتها و درآمیختن فضای داستان با احساسات. داستانهای او بازتاب حالوهوای امپرسیونیستی زمانهاش هستند .او در این داستانها فضا را با رنگهای لطیف بر کاغذ ترسیم میکند؛ آنگاه احساس را چون قطرههای رنگ بر آن میپاشد و به این ترتیب داستانی میآفریند که با ظرافت تمام از دل روزمرگیها بیرون کشیده شده، داستانی از بهشت گمشده به نام «زندگی». مجموعهداستان گاردن پارتی گزیدهای از بهترین داستانهای منسفیلد است.
ترجمههای درخشان
کاوه میرعباسی، مترجمی است که عاشق داستانهای پلیسی است .این را تمام کسانی که با او گفتوگو کردهاند میدانند. مترجم کتاب خاطرهی دلبرکان غمگین من، نوشتهی گابریل گارسیا مارکز، خیلی کم کتاب فارسی میخواند .اغلب مشغول خواندن قصههای انگلیسی است که گاهی آنها را برای ترجمه آماده میکند. او میگوید: «معمولا کتابها را به زبان انگلیسی میخوانم و اگر کتاب ترجمهشدهای بخوانم هم معمولا کتابهایی است که به زبان انگلیسی در دسترس نیستند؛ اما ترجمههای روان و جذابی دارند. در شش ماه اخیر هرکس که با من تماس گرفته و از من پیشنهاد کتاب خواسته، به آنها «مدت عشق» و «معرفت تلخ» اروهان پاموک را پیشنهاد دادهام. قصههای درخشانی دارند و داستان جذاب این دو کتاب، شما را محو و غرق لذت میکنند؛ اما پیشنهاد ویژهام خواندن «باغ همسایه» خوسه دونوسو، با ترجمهی استاد عبدالله کوثری است که سال گذشته آن را ترجمه کرده است. قصهاش در مورد نویسنده میانمایه شیلیایی که شاهد کودتای پینوشه بوده و چند روزی هم طعم زندان رژیم کودتا را چشیده، خود را به اسپانیا میرساند تا بنشیند و براساس آن تجربه، یکتا رمانی بنویسد که گوی سبقت از همه نویسندگان دوره شکوفایی برباید؛ اما شرایط زندگی، قصه تازهای را برای او در نظر گرفته است.»