تا به حال پیش آمده که هنگام عصبانیت، بهجای ابرازش، آن را به شکل غیرمستقیم نشان دهید؟ برای مثال عمدا کاری را به تأخیر بیندازید تا از فردی که شما را عصبانی کرده انتقام بگیرید؟! این گونه واکنشها هنگامی که عصبانی و خشمگین هستیم، پرخاشگری منفعل نامیده میشوند. این شکل از پرخاشگری هرچند نرمتر است اما میتواند به همان اندازه ابراز مستقیم خشم، آسیبزا باشد. در این مقاله از معرفی این شکل از پرخاشگری، نشانهها و علل تا روشهای مقابله با آن خواهیم گفت.
پرخاشگری منفعل چیست؟
وقتی بهجای صحبتکردن درباره خشم و عصبانیت، از روشهای غیرمستقیم برای نشاندادن این احساسات استفاده کنیم، دچار پرخاشگری منفعلانه شدهایم. در این وضعیت ما همچنان عصبانی هستیم اما بهجای توصیف و بیانش به طرف مقابل، آن را به گونهای دیگر تخلیه میکنیم. حتی ممکن است در ابتدا آثار خشم را در چهره و رفتار خود پنهان کرده و رفتاری کاملا برعکس نشان به طرف مقابل نشان دهیم.
روانشناسان اولین بار در جنگ جهانی دوم از عبارت پرخاشگری منفعل برای توصیف سربازانی که از دستور مافوق خود به شیوه غیرمستقیم سرپیچی میکردند، استفاده کردند. این عبارت در روانشناسی باقی ماند و تا به امروز برای توصیف شرایطی که گفتیم به کار میرود. گرچه این شکل از پرخاشگری یک بیماری روانی نیست، میتواند به روابط فردی و اجتماعی شما آسیب بزند.
نشانههای رفتاری پرخاشگر منفعل کداماند؟
پرخاشگری منفعل میتواند به شکلهای گوناگونی درآید. از جمله آنها به موارد زیر اشاره میکنیم:
- پرهیز از دیدار و دوری از شما؛
- بهظاهر تعریف و تمجید کردن، بیشتر بهقصد طعنهزدن به شما، برای مثال: «دیدم این بار ظرفها رو میشوری، تعجب کردم!»؛
- سکوت و خودداری از گفتوگو با شما؛
- رد غیرمستقیم درخواست شما یعنی بهانهجویی بهجای نهگفتن؛
- پرهیز از بیان آنچه در ذهن و قلبش میگذرد؛
- بهتعویقانداختن کارهایی که به او محول کردهاید؛
- استفاده از طعنه و کنایه در برابر درخواستهای شما.
پرخاشگر منفعل ممکن است در برابر درخواستها یا پرسشهای صریح شما درباره منشأ این رفتارها، ادعا کند که حالش خوب است و قصد و غرضی ندارد. او مدعی میشود که به هیچ وجه عصبانی یا دلگیر نیست و در نتیجه، راه هرگونه گفتوشنود با شما را سد میکند.
مثالهایی از پرخاشگری منفعل در روابط شخصی و کاری
در سطح شخصی، منفعل پرخاشگر مرتب بهانه میآورد تا از دیدار با کسی که از دستش عصبانی است، پرهیز کند. این روشی برای نشاندادن عصبانیت از اوست.
در روابط شخصی مانند ازدواج، برای مثال همسر از شوهرش میخواهد که ظرفها را بشوید اما شوهر یا این کار را انجام نمیدهد یا آن را تا دقیقه ۹۰ به تأخیر میاندازد. در کنار این رفتارهای غیرکلامی، ممکن است فرد با طعنه و کنایه پاسخ درخواستها را بدهد. برای مثال با لحنی طعنهآلود بگوید: «باشه حتما برای تو یا بهخاطر تو انجامش میدم!»
در روابط کاری نیز پرخاشگری منفعل با رفتارهایی مانند بهتأخیرانداختن کارها یا ناقص انجامدادن آنها مشاهده شود. یک مثال دیگر زمانی است که فرد عمدا بخشی از دادههای مربوط به کار را به اعضای تیم ارائه نمیکند تا در روند انجام کارها اخلال ایجاد کند.
آثار و پیامدهای پرخاشگری منفعل
همان طور که گفتیم، پرخاشگری منفعل بیماری نیست اما یک رفتار ناهنجار به شمار میرود که میتواند کیفیت روابط اجتماعی و بین فردی را کاهش دهد و مشکلات ثانویه ایجاد کند.
وقتی فردی به این شیوه رفتار کند، طرف مقابل نمیتواند منظور این کنشها یا واکنشها را بهدرستی درک کند؛ در نتیجه، ابهام و گیجشدن از اولین پیامدهای این گونه رفتارهاست.
با گذر زمان، این رفتارها میتواند رابطه شخصی فرد را تخریب کند و به خشم متقابل منجر شود. طرف مقابل ممکن است از بهتأخیرانداختن مکرر کارها خسته و عصبانی شود. خود این عصبانیت باعث تشدید رفتارهای پرخاشگری منفعل شده و چرخهای باطل ایجاد میکند. در نهایت، فرد منفعلـپرخاشگر بدون آنکه مسئله را حل کند، به رفتارهای نادرست خود ادامه میدهد و روابط خود را بیش از پیش تخریب میکند.
در حوزه کاری نیز این گونه افراد ممکن است در معرض جریمه و تنبیه شغلی قرار بگیرند که خسارتهای مادی و معنوی در پی دارد. دانشآموزی که چنین رفتار میکند نیز با غیبت و بیتوجهی به درس نمرات بدتری میگیرد و دچار افت تحصیلی میشود.
ریشه پرخاشگری منفعل؛ چرا برخی افراد این روش را برای نشاندادن خشم خود به کار میگیرند؟
با وجود پیامدها، این رفتارها اغلب شایعاند. چرا بسیاری از افراد برای کنار آمدن یا تخلیه خشم خود چنین روشی را در پیش میگیرند؟! در ادامه دلایل این مسئله را بررسی میکنیم:
۱. ریشههای تربیتی در خانواده
برخی محققان معتقدند که ریشه پرخاشگری منفعل را باید در تربیت خانوادگی جست. اگر فرزندان در محیط خانواده اجازه بروز عواطف و احساسات خود را نداشته باشند یا با بروزشان، واکنش شدید دریافت کنند، بهتدریج خودداری پیشه کرده و در آینده نیز هنگام مواجهه با خشم، آن را به شکل مستقیم و سالم بروز نمیدهند.
۲. وضعیت سلامت روان
تحقیقات نشان داده که بین افسردگی و پرخاشگری منفعل، رابطهای وجود دارد. سبک افسردگی فرد و اینکه چگونه به محرکهای مختلف واکنش نشان میدهد، در این زمینه نقش دارد. افراد افسرده به احتمال بیشتر، خشم خود را به شکل منفعل نشان میدهند.
۳. شرایط محیط
محیط نیز تأثیر بسزایی در این امر دارد. اگر نشاندادن خشم یک تابو و همراه با هزینههای سنگین باشد، فرد ترجیح میدهد تا آن را به شیوههای غیرمستقیم نشان دهد.
۴. ناخوشایند بودن بروز خشم
شفافبودن در ابراز احساسات و عواطف برای بسیاری از انسانها کار آسانی نیست. وقتی فرد حس میکند که ایستادگی در برابر یک موضوع یا عصبانیتش ترسناک است، ترجیح میدهد تا به سازوکارهای غیرمستقیم و پنهان روی بیاورد.
چگونه با پرخاشگر منفعل مقابله کنیم؟
۱. خودتان را مقصر ندانید
بسیاری از افراد هنگام مواجهه با پرخاشگری منفعل، خود را مقصر میدانند و گمان میکنند حتما کاری کردهاند که مستحق چنین واکنشیاند اما این درست نیست. فرد با مقصر دانستن خود، باعث ادامهیافتن این رفتارها شده و در مقابل، به عزتنفس خود خدشه وارد میکند. بنابراین اولین گام برای مواجهه با این رفتارها، حفظ کرامت خود و دانستن این واقعیت است که شما کاری نکردهاید که مستحق چنین رفتارهایی باشید.
۲. مرزبندی کنید
دومین قدم برای مقابله، تعیین حدوحدودها است. هر دو طرف درگیر در ماجرا، اغلب نمیتوانند شفاف و واضح آنچه رخ میدهد را توصیف کنند؛ در نتیجه، مرزبندیکردن میتواند باعث شفافشدن شرایط شود و جلوی رفتارهای ناهنجار از سوی هر دو طرف را بگیرد.
بهطور واضح نیازها و خواستههای خود در یک رابطه را بیان کنید. این بیان مستقیم هم باعث شفافیت میشود و هم فرد مقابل را در برابر اقدامهایش پاسخگو میکند.
۳. رفتارها را شناسایی و بازگو کنید
پرخاشگری منفعل با رفتارهای غیرمستقیم و دوپهلو درهم آمیخته شده است؛ بنابراین برای مقابله با آن باید این رفتارها را شناسایی و در صورت مشاهده مدام، به فرد پرخاشگر گوشزد کنید. با قاطعیت و آرامش نادرستی این گونه رفتارها را به فرد پرخاشگر توضیح دهید. هنگام مواجهه ممکن است فرد بخواهد طفره برود. نشان دهید که جدی هستید و این رفتارها را نمیپذیرید. بدین ترتیب فرد میفهمد که نمیتواند از این روش برای نشاندادن خشمش استفاده کند.
۴. واکنشهای خود را کنترل کنید
تمام گامهای گفتهشده را با آرامش انجام دهید. خیلی مهم است که آرام بمانید. اگر از کوره در بروید، فرد پرخاشگر کنترل بحث را به دست خواهد گرفت. شاید فرد پرخاشگر شروع به کوبیدن درها و شکستن وسایل کند؛ در این حالت نیز آرامش خود را حفظ کنید.
۵. مراقب عزتنفس خود باشید
پرخاشگر منفعل شاید با توهین به شما بهدنبال عصبانیکردنتان باشد. مراقب باشید و در دام این بازی نیفتید. در همه حال به آنچه درست میدانید پافشاری کنید، صرفنظر از اینکه طرف مقابل چه توهینهای عاطفیای به شما کند.
۶. همدلی کنید
گرچه همدلی کردن با فردی که دنبال عصبانیکردن شماست کار دشواری است، این کار میتواند تأثیر مهمی در بهبود مسئله داشته باشد. به یاد داشته باشید که بسیاری از رفتارهای پرخاشگرانه منفعل بهعمد رخ نمیدهند. فرد پرخاشگر عمیقا احساس درکنشدن دارد؛ پس با همدلی میتوان او را خلعسلاح کرد. برای مثال، گفتن جملهای مانند «به نظر میرسد که تو از یک موضوع بسیار ناراحتی» میتواند جملهای مناسب برای جلب اعتماد او و بازکردن مسیر گفتوگو باشد.
۷. درک کنید که گاهی نمیتوانید طرف مقابل را تغییر دهید
گرچه راهکارهای مقابله با پرخاشگری منفعل روشی مناسب برای حل مسئله است، تضمینی نیست که این رفتارها متوقف شوند و ادامه نیابند؛ بنابراین وقت خود را صرف تغییردادن دیگران نکنید. بهجای این کار، بر چیزهایی که در کنترل شماست تمرکز کنید.
چگونه پرخاشگری منفعل را در خود تشخیص دهیم؟
گاهی اوقات شناسایی پرخاشگری منفعل در دیگران، راحتتر از شناسایی این رفتارها در خودمان است. اگر حدس میزنید که دچار این رفتارها هستید، در خلوت خود به رفتارهایتان فکر کنید.
پرسشهای زیر را از خودتان بپرسید:
- آیا اغلب خود را هنگام مواجهه با فردی که از او عصبانی هستید، عبوس نشان میدهید؟
- آیا از دیدار با افرادی که از دست آنها ناراحتید، اجتناب میکنید؟
- آیا از صحبتکردن با افرادی که از دستشان عصبانی هستید، خودداری میکنید؟
- آیا از انجامندادن کارها بهعنوان روشی برای تنبیه دیگران استفاده میکنید؟
- آیا از طعنه و کنایه برای نیشزدن به دیگران بهجای گفتوشنود معنادار سر یک موضوع استفاده میکنید؟
چگونه پرخاشگری منفعل خودمان را حل کنیم؟
اگر پاسخ شما به اغلب پرسشهای بخش قبلی مثبت است، یعنی در رفتارهای خود به شکل منفعل پرخاشگری میکنید. برای مقابله با این رفتارها روشهای زیر را به کار ببرید:
۱. خودآگاهی خود را تقویت کنید
این شکل پرخاشگری هنگام عدم درک درست احساسات بروز میکند. پس در قدم اول، با خودآگاهی به احساسی که دارید توجه کرده و آن را شناسایی کنید.
۲. در اصلاح الگوهای رفتاری خود صبور باشید
شناسایی درست احساسات و رفتارها اولین گام برای اصلاح الگوهای رفتاری است اما این اصلاح زمان میبرد؛ پس انتظار نداشته باشید که یکشبه این رفتارها را کنار بگذارید.
۳. روشهای صحیح ابراز احساسات را بیاموزید
با صبر و حوصله، روشهای درست ابراز عواطف در موقعیتهای مختلف را بیاموزید و تمرین کنید. استفاده از منابع مکتوب و مشاوره از جمله راهها برای آموختن این روشها است.