همهی ما کموبیش با مشکلات زندگی دستوپنجه نرم میکنیم. دردهایی در سینه داریم که تصور میکنیم درمانی برایشان نیست. هر روز احساسات ناخوشایندی به سراغمان میآیند. نگران میشویم، امروزوفردا میکنیم، در مقابل شکستهای عاطفی بهراحتی از پا درمیآییم، برآشفته میشویم، احساس تنهایی و نیاز میکنیم، «ایکاش»های زیادی داریم و مدام فکر میکنیم با زندگی ایدهآل فاصلهی زیادی داریم. برای یکبار هم که شده، بدون فیلترهای ایدهآلگرایانهی ذهنتان به واقعیت های زندگی نگاه کنید. در این مقاله، بیست مورد از واقعیت های زندگی را به شما یادآوری میکنیم که طرز تفکرتان اجازه نمیدهد آنها را قبول کنید.
تکتک احساسات منفی ما ساختهوپرداختهی ذهن خودمان هستند. واقعی بودن آنها را انکار نمیکنیم، اما این خودِ ما هستیم که به آنها جان میدهیم و بیسبب ذهنمان را درگیرِ خیالات و تصورات خاصی از زندگی ایدهآل میکنیم.
زندگـــی زیبـاســـت چشمـی بـاز کـن، گردشـــی در کوچــهباغِ راز کن؛ هرکه عشقش در تماشا نقش بست، عینک بدبینی خود را شکسـت
بهراستی چرا نگران میشویم؟ چون میترسیم مبادا به چیزی که انتظارش را داریم نرسیم. چرا امروزوفردا میکنیم؟ چون از تلاش کردن و به نتیجه نرسیدن میترسیم. چرا در مقابل شکستهای عاطفی از پا درمیآییم؟ چون مدام میاندیشیم لیاقت ما این نبود که شد. چرا برآشفته میشویم؟ چون تصور میکنیم در زندگی هنوز به جایی که لیاقتش را داریم نرسیدهایم و به این ترتیب، تمام احساسات منفی را نزد خودمان توجیه میکنیم.
نفس عمیقی بکشید و سعی کنید افکار منفی را از مغزتان بیرون کنید. برای این کار روی چیزهایی تمرکز کنید که میتوانید وجودشان را در لحظه احساس کنید، به هوایی که استنشاق میکنید، به روشنایی روز، به صداها، به سلامتی بدنتان، به زمین زیر پایتان، به اشیای پیرامونتان و به انسانهایی که در اطراف شما در رفتوآمد هستند، توجه کنید. سعی کنید آنها را با ملاکهای ایدهآلگرایانهی خودتان قضاوت نکنید. اگر واقعیت های زندگی خود را آنگونه که هستند بپذیرید، آنگاه میتوانید برای بهبود آنها قدمی بردارید.
۱. در زندگی مسائل زیادی وجود دارند که ما توانایی کنترل کردن آنها را نداریم. شما نمیتوانید تمام اتفاقات زندگیتان را کنترل کنید، تنها کنترلِ «واکنش به این اتفاقات» در دست شماست. نوعِ واکنشی که به اتفاقات زندگی نشان میدهید، نشاندهندهی میزان قدرت شماست.
۲. دلشکستگیهای عمیق ما، معمولا ریشه در انتظارات بالای ما دارند. شادی یعنی زندگی کنونی را آنگونه که هست بپذیریم و قلباً قدردان آن باشیم.
۳. هیچکس کامل نیست و نخواهد بود. اگر قصد دارید صبر کنید تا «کامل» شوید و آنگاه داستانها، ایدهها، استعدادها و موهبتهایتان را با دیگران به اشتراک بگذارید، هرگز به این هدف غیرممکن نمیرسید.
۴. لحظهای را که با نگرانی گذراندهاید، هدررفته بدانید. نگران بودنِ شما، راهحل مشکلتان نیست. بهترین کار این است که در مواجهه با واقعیت های زندگی و موقعیتهای دشوار، بهجای نگرانی، به فکر درسهایی باشید که هریک از تجربیات زندگی به شما میآموزند. هدف شما باید این باشد که از درسهایی که خودتان بهای آموختنشان را پرداختهاید، بهترین استفاده را بکنید.
۵. بهترین درسها را از سختترین تجربهها میآموزید. گاهیاوقات باید روزهای سختی را پشتسر بگذاریم تا درسهای ارزشمندی بیاموزیم. پس برای رویارویی با درسهایی که بهایشان رنج و سختی است، محکم و استوار باقی بمانید.
۶. از پیروزیها مغرور و از شکستها ناامید نشوید. شخصیت انسانها در دو برههی پیروزی و شکست آشکار میشود. در اوج موفقیتهایتان فروتنی پیشه کنید، در اوج سختیهایتان استوار و با اراده باقی بمانید و در این بین، ایمانتان را از دست ندهید تا نه عمر شادیهایتان را کوتاه کنید و نه عمر غمهایتان را طولانی.
۷. مشغله داشتن نشانهی کارایی و بهرهوری نیست. کاری که با تمرکز و دقت انجام شود، ثمربخش خواهد بود. بنابراین انرژی و تمرکز خود را برای انجام کارهای بیهوده و بیارزش هدر ندهید. فقط به فکر تمام کردن یک کار نباشید و سعی کنید در کاری که انجام میدهید، بدرخشید.
۸. با مدیریت نادرست، پولِ بیشتر، مشکلات بیشتری را بهوجود میآورد. شکی نیست که همهی ما برای گذراندن زندگی به پول احتیاج داریم. باید کار کنیم، پول بهدست بیاوریم، پس انداز کنیم، سرمایه گذاری کنیم، اما دورِ خرج کردنِ بدون برنامه ریزی و هدف را خط بکشیم. نحوهی خرج کردن پول مهمتر از کسب درآمد است.
۹. ما با داراییهای مالی بیشتر، لزوما شادتر نمیشویم. اگر با وجود تمامِ امکانات رفاهی باز هم احساس کمبود میکنید، باید شادی را در سادگی جستوجو کنید. وقتی آشفتگیهای ذهنی و فیزیکیتان را سروسامان بدهید، از زندگی لذت بسیار بیشتری خواهید برد.
۱۰. وسایل تجملی و ابزار فناوری دستوپای ما را بستهاند و ما را بردهی خود کردهاند. ما باید بیاموزیم لبخند، نگاه، اعتماد و وقتمان را از هم دریغ نکنیم، باید بیاموزیم بهجایِ دنیای مجازی، در دنیای واقعی برای هم وقت بگذاریم و طنینِ صدا و گرمای نگاه یکدیگر را از نزدیک احساس کنیم و از حال هم جویا شویم.
۱۱. جامعهی امروز دلباختهی زیبایی ظاهر شده است. خودتان را آنگونه که هستید دوست بدارید و سعی کنید در رفتار و منش انسانها بهدنبال زیبایی بگردید.
اگر از زشتی ظاهرم نمیگفتند، هرگز زیباییهای درونم را جستوجو نمیکردم و اگر تلاش نمیکردند مرا از پا دربیاورند، هرگز نمیفهمیدم که شکستناپذیرم.
۱۲. بیشترِ جروبحثهای ما با هم بیمورد است. با دیگران آگاهانه وارد بحث و گفتوگو بشوید. بیشترِ مواقع آرامش داشتن، بهتر از پیروز شدن در گفتوگوست. شما مجبور نیستید در تمام بحثهایی که پیش میآیند، مشارکت کنید.
۱۳. ما دیگران را براساس رفتارهایشان و خودمان را با ایدهآلهایمان قضاوت میکنیم. با دیگران چنان رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار کنند. فردی باشید که گفتار، رفتار و ارزشهایش یکی هستند.
۱۴. همیشه از هر دست بدهیم، از همان دست نمیگیریم. اگر انتظار داشته باشید آنگونه که با دیگران رفتار میکنید، با شما رفتار کنند، ناامید خواهید شد. همهی افراد بهاندازهی شما بخشنده و مهربان نیستند.
۱۵. هیچکس لایق تحقیر ابدی نیست. قدرتی را که با دستان خودتان به دیگران دادهاید، از آنها پس بگیرید. خودتان را از قید سرزنشها و عیبجوییهای دیگران رها کنید. بهترین اتفاقات زندگیتان از روزی آغاز میشوند که تصمیم بگیرید اختیار زندگی خودتان را برای همیشه بهدست بگیرید و به هیچکس جز خودتان متکی نباشید.
۱۶. پذیرفتن شکست، آسانتر از شروع دوباره زندگی است. شروع دوباره، پذیرفتن این حقیقت است که شکست تنها بخشی از گذشتهی ماست، نه سرنوشت ما.
۱۷. برای موفقیت در هر کاری باید بهایش را بپردازیم. جزو آن دسته از افراد نباشید که انتظار دارند بدون اینکه بهایی بپردازند، به آرزوهایشان برسند. زندگی فرازونشیبهای بسیاری دارد. وقتی برای رسیدن به هدفی تلاش میکنید، از خودتان بپرسید: برای رسیدن به این هدف حاضرم از چه چیزهایی دست بکشم؟
۱۸. باوجود همهی پیشرفتهای بشر، «گامهای کوچک» همچنان قاعدهی رسیدن به موفقیت هستند. در دنیایی که پیشرفتهای فناوری، سرعت رسیدنِ به نتایج را بالا بردهاند، نباید شیرینیِ تلاش، صبر و استقامت را که میراث گذشتگان است، به دست فراموشی بسپاریم. برای رسیدن به برخی از اهداف، باید گامهای کوچک اما همیشگی برداشت.
۱۹. وقتی شانس به سراغمان میآید، همیشه آمادهی بهره بردن از آن نیستیم. بسیاری از عالیترین فرصتهای زندگی، ما را به لحاظ احساسی و عقلی، وادار به رشد و ترقی میکنند. این فرصتها کاری میکنند حریم آسایشمان را بهخطر بیندازیم. به همین دلیل، در مواجهه با فرصتهای کمنظیر زندگی، آمادگیِ استفاده از آنها را نداریم.
۲۰. ما طول عمرمان را به دست خودمان کوتاه میکنیم. همهی ما روزی مرگ را تجربه خواهیم کرد. با وجود این، بالا بردن کیفیت زندگی و درنتیجه داشتن عمر طولانی، غیرممکن نیست. همین امروز کیفیت زندگی شما چگونه بود؟ این سؤالی است که میتوانید هر روز از خودتان بپرسید. نحوهی سپری کردن روزها، گویای نحوهی سپری کردن عمرمان است.
نکتهی پایانی
واقعیت های زندگی را بپذیرید. مسائل بسیاری وجود دارند که شما توان تغییر یا کنترل آنها را ندارید. تنها راه این است که صبور باشید و سعی کنید از آنها درس بگیرید. اجازه ندهید تجربیات گذشته، توانایی شما را در مواجهه با تجربیات امروز تضعیف کنند. روی گامهای کوچکی تمرکز کنید که همین «امروز» میتوانید بردارید و یک قدم به اهدافتان نزدیکتر شوید. آینده بر هیچیک از ما روشن نیست، اما همین ابهام و بیخبری، هر لحظه از زندگی را به یک تجربهی جالب و هیجانانگیز تبدیل میکند. گذشته بخشی از زندگی ماست، آن را فراموش نکنید تا اشتباهات گذشته را تکرار نکنید، اما هرگز افسوس گذشته را نخورید و در آن غرق نشوید.
شما تاکنون با کدامیک از واقعیت های زندگی مواجه شدهاید؟ به کدامیک از آنها بهتجربه ایمان پیدا کردهاید؟ دیگر واقعیت های زندگی را از دیدگاه خودتان با ما به اشتراک بگذارید.
برگرفته از: Marcandangel