دردهای روان تنی یا اختلال سایکوسوماتیک نوعی وضعیت روانی است که منجر به علائم فیزیکی میشود، اما در بیشتر موارد علت پزشکی ندارد. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است بیش از حد نگران باشند و این مسئله میتواند زندگیشان را مختل کند. افراد مبتلا به دردهای روان تنی معمولا نمیگویند که دچار پریشانی روان شدهاند و بر این باورند که مشکلاتشان ناشی از نوعی بیماری است. آنها معمولا برای انجام آزمایشها و روشهای درمان به ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی مراجعه میکنند، اما بیشتر مواقع نتیجهای نمیگیرند و این مسئله منجر به ناامیدی و ناراحتی آنها میشود.
دردهای روان تنی چیست؟
دردهای روان تنی وضعیتی است که از استرس عاطفی ناشی یا توسط آن تشدید میشود و بهصورت درد فیزیکی و سایر علائم در بدن ظاهر میشود. افسردگی نیز میتواند دردهای روان تنی را تشدید کند، بهویژه وقتی سیستم ایمنی بدن در اثر استرس شدید یا مزمن ضعیف شده باشد.
یکی از تصورات غلط رایج این است که همه دردهای روانتنی ذهنی هستند. اما حقیقت این است که علائم جسمی روانتنی واقعی هستند و مانند هر بیماری دیگری نیاز به درمان دارند.
تفاوت خودبیمارانگاری و دردهای روانتنی چیست؟
اختلال خودبیمارانگاری هم مثل دردهای روانتنی نوعی اختلال اضطرابی است و شاید به همین خاطر آنها را یکی بدانید، اما این دو با یکدیگر متفاوت هستند. فرد مبتلا به اختلال خودبیمارانگاری دائم نگران است که مبادا دچار نوعی بیماری جدی باشد و به همین خاطر زمان زیادی را صرف انجام آزمایشهای پزشکی یا خواندن درباره نشانههای بیماریهای مختلف میکند. اما فرد مبتلا به دردهای روان تنی واقعا علائم فیزیکی دارد و تمام دردها را تجربه میکند.
دردهای روان تنی چگونه به وجود میآیند؟
انواع مختلفی از استرس وجود دارد که برخی از آنها میتوانند مثبت باشند. استرس مثبت (Eustress) زندگی را جالب میکند و همان احساسی است که باعث میشود بخواهید صبح از خواب بیدار شوید و انگیزه شما را حفظ میکند. همانطور که میتوانید اثرات نشاطآور استرس خوب را احساس کنید، اثرات منفی استرس بد نیز بر ذهن و بدن اثر میگذارند. هنوز علت این اختلال کامل مشخص نشده است، اما محققان معتقدند که ممکن است استرس و افسردگی نمود بیرونی داشته باشند و خود را بهشکل درد و بیماری فیزیکی نشان بدهند.
این فرایند پیچیده است، پس سعی میکنیم آن را با یک مثال برایتان توضیح بدهیم. بدن را مانند زودپز در نظر بگیرید. اگر به زودپز اجازه بدهید کمکم بخارش را تخلیه کند، همهچیز خوب پیش میرود اما اگر نتواند بخار را تخلیه کند، تا درش را برندارید فشارش زیاد و زیادتر میشود. وقتی ظرف دیگر نتواند فشار را تحمل کند، ناگهان از ضعیفترین نقطهاش میترکد.
کسی که استرس دارد و نمیتواند احساسات خود را تخلیه کند و همهچیز را در خودش میریزد، در نهایت به نقطه شکست عاطفی میرسد که در قالب علائم فیزیکی بروز میکند.
علائم دردهای روان تنی چیست؟
علاوه بر خود علامت جسمی (مثل درد یا ناراحتی معده)، فرد مبتلا به اختلال روان تنی دچار چنین علائمی میشود:
- عصبانیت یا تحریکپذیری (زیرا معتقد است نیازهای پزشکیاش برآورده نمیشوند)؛
- افسردگی یا اضطراب؛
- مراجعه مکرر به ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی؛
- عوضکردن مکرر پزشک معالج؛
- مشکلاتی در محیط کار، مدرسه یا اجتماع.
دردهای روان تنی چگونه روی بدن اثر میگذارند؟
متخصصان هنوز علت قطعی بروز این اختلال را تشخیص ندادهاند، اما برخی معتقدند که استرس مواد شیمیایی و هورمونهایی را در بدن ترشح میکند که باعث آسیب یا اختلال در عملکرد میشوند. اختلال سایکوسوماتیک میتواند هر قسمت از بدن را تحتتأثیر قرار دهد. نمونههای رایج عبارتاند از:
- خستگی؛
- بیخوابی؛
- دردهایی مانند درد عضلانی یا کمردرد؛
- فشارخون بالا؛
- تنگی نفس؛
- سوءهاضمه (ناراحتی معده)؛
- سردرد و میگرن؛
- اختلال نعوظ (ناتوانی جنسی)؛
- بثورات پوستی (درماتیت)؛
- زخم معده.
تشخیص دردهای روان تنی
هنگامی که با علائم فیزیکی به پزشک مراجعه میکنید، معمولا ابتدا دنبال توضیح فیزیکی برای درد شما خواهد بود. اگر هیچ دلیل فیزیکی واضحی وجود نداشته باشد که او بتواند بهراحتی آن را آزمایش کند، تشخیص و طرح درمان ممکن است مشکل باشد. وقتی پزشک نتواند دلیل فیزیکی واضحی (مانند آسیب یا عفونت) برای درد شما بیابد، ممکن است از شما درباره احساسات درونی بپرسد.
ارائهدهنده مراقبتهای بهداشتی میتواند تشخیص اختلال روان تنی را بر اساس موارد زیر آغاز کند:
- سابقه پزشکی فرد؛
- معاینه بدنی؛
- بعضی نتایج منفی در آزمایشها.
برای تشخیص اختلال سایکوسوماتیک، فرد باید موارد زیر را داشته باشد:
- یک یا چند علامت آزاردهنده یا مختلکننده زندگی روزمره؛
- سابقه این علائم حداقل بهمدت ۶ ماه؛
- نگرانی یا اضطراب دائم درباره علائم.
درمان دردهای روان تنی چیست؟
شاید پزشک از شما بخواهد با متخصص سلامت روان صحبت کنید، اما این بدان معنا نیست که علائم جسمی شما فقط نیاز به درمان روانشناختی دارد. یادگیری مدیریت مؤثر استرس مهم است، اما اغلب طول میکشد. تا آن زمان باید درد جسمی و سایر علائم نیز درمان شوند، مثلا اگر فرد در ناحیه گردن احساس درد میکند، بیشک یادگیری مقابله با محرکهای استرسزا میتواند از وقوع آن جلوگیری کند، اما درد فقط در ذهن او نیست و باید درد جسمی هم درمان شود. استرس میتواند باعث تولید موادی شیمیایی در بدن شود که مثلا عضلات گردن را ملتهب میکنند. ممکن است فرد به داروهای ضدالتهابی یا نوع دیگری از درمان مانند ماساژ و فیزیوتراپی برای مهار درد نیاز داشته باشد.
چندین روش درمانی برای افراد مبتلا به دردهای روانتنی مفید خواهند بود، مثل:
- درمان شناختی رفتاری؛
- داروهایی مانند داروهای ضدافسردگی؛
- درمان مبتنی بر ذهنآگاهی؛
- ارجاع به متخصص سلامت روان (مثلا روانپزشک یا روانشناس).
پیشگیری از دردهای روان تنی
راهبردهای کاهش و مدیریت استرس ممکن است به فرد کمک کنند از این مشکل پیشگیری کند یا از علائم جسمانیاش بکاهد، مثل:
- ورزش منظم؛
- خواب کافی؛
- حفظ رژیم غذایی و وزن سالم؛
- تمرین مدیتیشن؛
- واقعبینبودن درباره مسائل مختلف؛
- محدودکردن نوشیدن الکل و خودداری از سیگارکشیدن؛
- تعیین محدودیتهایی برای کاهش فشار و تنش.
سؤالات رایج درباره دردهای روان تنی
– چگونه بفهمم که علائم فیزیکیام همان دردهای روانتنی است؟
نشانههای رایج دردهای روان تنی عبارتاند از:
- بیحسی؛
- سرگیجه؛
- درد قفسه سینه؛
- کاهش وزن؛
- سرفه مداوم؛
- تنگینفس؛
- بیخوابی.
چند مورد از این علائم را دارید؟ اگر حداقل ۶ ماه این علائم را داشته باشید، میتوانید بگویید به این اختلال مبتلا هستید.
– چه کسانی بیشتر در معرض دردهای روان تنی هستند؟
هر فردی در هر سنی ممکن است به این اختلال مبتلا شود. مطالعات نشان دادهاند که برخی چیزها ممکن است افراد را بیشتر در معرض آن قرار دهند، مثلا:
- سبک زندگی بینظم؛
- مشکل در تشخیص و بیان احساسات؛
- سابقه سوءاستفاده جنسی؛
- شرایط روانی مانند افسردگی یا اختلالات شخصیتی؛
- سوءمصرف مواد (مانند اعتیاد به الکل)؛
- بیکاری.
– آیا دردهای روان تنی قابلدرمان است؟
هر فردی بهدلیل استرس، دچار بیماریهای جسمی مختلفی میشود. بیماریهای جسمی ناشی از عوامل روانی را میتوان بهروشهای مختلف درمان کرد. البته فقط زمانی میتوان این بیماری را کامل درمان کرد که علت ایجاد استرس مشخص شود.
– اختلال دردهای روان تنی چقدر شایع است؟
این اختلال در حدود ۵ تا ۷درصد از افراد به دلایل نامشخص رخ میدهد و زنان حدود ۱۰ برابر بیشتر از مردان در معرض ابتلا به آن هستند.
سخن پایانی
وقتی بدانید چه زمانی استرس دارید و منابع استرس را در زندگی خود شناسایی کنید، قدم بعدی یادگیری مکانیزمهای مقابله با استرس است. یکی از اولین و مهمترین نکات این است که از سرکوبکردن احساسات خود اجتناب کنید. استرسی که در بدن شما نهفته است مانند بخار زودپز به هر طریقی خارج میشود. بهترین اقدام این است که به استرس اجازه ندهید نقطهضعفی پیدا کند و منفجر شود و روشی کنترلشده برای تخلیه آن پیدا کنید.