سریال فرار از زندان به زودی با فصل جدید خود باز خواهد گشت. با بخش سریال میدونی و نگاهی بر اطلاعات این سریال همراه باشید.
اگر نه بهترین، حداقل یکی از بهترین خبرهای سال گذشتهی میلادی، اعلام ساخت فصل پنجم «فرار از زندان»، سریال محبوب شبکهی فاکس بود. فرار از زندان از آن سریالهایی است که نه تنها در کشور محل ساختش، بلکه در اکثر نقاط دنیا، به خصوص ایران طرفداران سرسختی دارد. با اینکه در رابطه با این سریال با یکی از باپرستیژترین و عمیقترین درامهای تلویزیون سروکار نداریم، اما کمتر سریالی را میتوان پیدا کرد که بتواند چنین حجم از تعلیقِ بیوقفهای را برای چهار فصل متوالی حفظ کند و این همه شخصیتهای جذاب و بهیادماندنی تحویلمان بدهد و با پرداخت منابع سینمایی الهامش، به نهایتِ اثری در زیرژانر «فرار از زندان» تبدیل شود. اما خبر بازگشت «فرار از زندان» از این جهت بهترین بود که هیچوقت فکرش را نمیکردیم که چنین اتفاقی قابلوقوع است. حتی ونتوورث میلر، بازیگر نقش مایکل اسکافیلد هم در مصاحبهای در سال ۲۰۱۰ گفت که برنامهای برای بازگشت سریال که کمتر از یک سال از پایان آن در سال ۲۰۰۹ گذشته بود، وجود ندارد و اینکه آنها داستانی که باید میگفتند را به سرانجام رساندهاند. تازه حتی اگر میلر آب پاکی را روی دست طرفداران نمیریخت، خودِ سریال در حالی تمام شد که مایکل توسط برق فشار قوی نابود شد و لینکلن و سارا و دیگران هم خرمایش را بالای قبرش خوردند! چه مدرکی قویتر از مرگِ شخصیت اصلی برای به پایان رسیدن داستان وجود دارد؟
اما حتی ناامیدترین طرفداران هم ته دلشان به یک چیزهایی امید داشتند. بالاخره ما در طول چهار فصل سریال متوجه شدیم که مایکل یکی از آبزیرکاهترین و باهوشترین آدمهای روی زمین است و اگر بخواهد میتواند از مرگ هم برگردد و حالا چنین اتفاقی افتاده است. پنج سال بعد از «فرار از زندان»، میلر و دامینیک پرسل، بازیگر نقش لینکلن باروز دوباره در نقشهای هیتویو و کاپیتان کولد در سریال «فلش» همبازی شدند و دیدار دوبارهی آنها جرقهی علاقه به ساخت فصل پنجم را زد. بله، ما به خاطر بازگشت سریال باید قبل از شبکه، از این دو تشکر کنیم. چون همانطور که پرسل در ماه آوریل ۲۰۱۶ توضیح داد، این او و میلر بودهاند که ایدهی ساخت ادامهی سریال را نزد سران فاکس میبرند و متوجه میشوند که آنها همزمان در حال فکر کردن روی چیزی در همان شکل و شمایل بودهاند. اگر تاکنون آنها هیچ قدمی برای این کار برنمیداشتند نیز همه تقصیر میلر است که برای مدت زیادی خودش را به صورت موقت از بازی کردن بازنشسته کرده بود. از آنجایی که با سریالی طرفیم که سطح هایپش به سقف چسبیده است، فاکس به محض «اوکی»شدن ماجرا، وقت تلف نکرد و بهطور رسمی خبر ساخت ۱۰ اپیزود جدید را اعلام کرد که بعدا به ۹ اپیزود کاهش پیدا کرد.
برای شروع پاول شیورینگ، خالق سریال اصلی به عنوان نویسندهی اصلی اپیزود اول فصل پنجم بازگشت و در کنار این کار، نقشهی کلی ادامهی فصل را هم طراحی کرد. سارا وین کالیز (بازیگر سارا تانکردی) اگرچه در مصاحبهای گفته بود که شیورینگ تمام ۹ اپیزود را خواهد نوشت، اما در حقیقت معلوم شد که وان ویلموت، خالق سریال «قلمرو» (Dominion) و مایک هوروویتس، یکی از نویسندگان و تهیهکنندگان سریال «مهره سوخته» (Burn Notice) در این کار به او پیوستهاند. اما شاید بزرگترین سوالی که داریم این است که سریال چه زمانی روی آنتن میرود؟ خب، فیلمبرداری فصل پنجم بعد از اتمام کار فصل اول «اسطورههای فردا» (The Legends of Tomorrow)، اسپینآف «فلش» که میلر و پرسل از شخصیتهای اصلیاش هستند، در بهار ۲۰۱۶ شروع شد و سریال هم در روز سهشنبه چهارم آوریل ۲۰۱۷ (۱۵ فروردین ۱۳۹۶) پخش خواهد شد.
میلر و پرسل به عنوان این برادران همیشه فراری، اولین کسانی بودند که بهطور صددرصد برای بازگشت در فصل پنجم تایید شدند. در ماه می ۲۰۱۶، پرسل سر صحنهی فیلمبرداری دچار یک جراحت جدی شد و در نتیجهی آن چندتا خراش و کوفتگی قابلتوجه بر روی صورتش به جا ماند و نویسندگان سریع دست به کار شدند و با اضافه کردن این جراحات به داستان، کاری کردند تا برنامهی فیلمبرداری بدون توقف ادامه پیدا کند و ما هرچه سریعتر و بدون تاخیر به سریالمان برسیم! بازگشت سارا وین کالیز اما به همین سادگی نبود. اگرچه حضور او تایید شد، اما از آنجایی که دکتر فاکسریور و معشوقهی مایکل هماکنون درگیر سریال علمی-تخیلی «کلونی» (Colony) است، برای اینکه حضورش حتمی شود، مدیر برنامهی او و مسئولان شبکههای یو.اس.ای و فاکس باید مدتها با هم مذاکره میکردند تا این اتفاق را عملی کنند. در نهایت بعد از گمانهزنیهای زیاد، او بهطور رسمی در مارس ۲۰۱۶ قراردادش را امضا کرد و لحظهشماری ما برای دیدار دوبارهی مایکل و سارا در فصل پنجم را کلید زد. بازگشت آمائوری نولاسکو، بازیگر نقش فرناندو سوکره، رفیق و همسلولی خوشقلبِ مایکل و یکی از کاراکترهای موردعلاقهی طرفداران زمانی مشخص شد که پرسل تصویری از همبازی قدیمیاش بر روی اینستاگرامش همراه با هشتگ «به زودی» منتشر کرد. بالاخره نولاسکو هم با پست خودش تایید کرد که او در کنار راکموند دانبار (بازیگر نقش سینوت) برای اپیزودهای جدید به دار و دستهی سریال ملحق خواهد شد.
و البته که «فرار از زندان» بدون تئودور بگول، «فرار از زندان» نخواهد بود. در نتیجه چندان تعجبآور هم نبود که بازگشت رابرت نپر به عنوان تیبگ، این کاراکتر شرور اما دوستداشتنی خیلی زود تایید شد. باید دید آیا به حضور یک اپیزودی تیبگ در «پادشاهان فرار»، اسپینآفِ فراموششدهی «فرار از زندان» اشاره خواهد شد یا نه. اما خود نپر در مصاحبهای گفته است که تلاش او در صحبت با شیورینگ این بوده که زاویهی تازهای از شخصیتِ تیبگ را بررسی کنند و به سوالاتی مثل این بپردازنند که در طول ۶ سالی که تیبگ در زندان بوده، چه اتفاقی برای آن تدی نازنین افتاده است؟ آیا خدای نکرده باید با آدم ملایمتری طرف باشیم، یا او هنوز وحشیگری و دیوانگیاش را با قدرت حفظ کرده است؟ آیا او تغییر کرده و آیا اصلا میتواند تغییر کند؟ شما را نمیدانم، اما من که همان تیبگی را میخواهم که شاگرد اول کلاس درس جوکر بود! بماند که با توجه به جدیدترین تریلری که از سریال پخش شده، تیبگ از این به بعد یک دست مکانیکی خواهد داشت و اگر از من بپرسید فکر نمیکنم با دستِ جدیدش قرار است به پیرزنها کمک کند! راستی حالا که حرف از کاراکترهای دوجانبه است، بگذارید بگویم که پاول آدلستین، در نقش کلرمن، یکی از آنتاگونیستهای بیرحم و بهیادماندنی سریال که بعدا به قهرمانان پیوست، در مارس ۲۰۱۶ قراردادش را امضا کرده است. فقط تنها سوالی که میماند این است که او ایندفعه طرف چه کسانی را خواهد گرفت؟
قبل از اینکه به جواب این سوال فکر کنید بگذارید یک خبر بد بهتان بدهم: میدانید چه کسی در فصل پنجم حضور نخواهد داشت؟ الکس ماهون (ویلیام فیتچر)، مامور معتاد افبیآی. بله، همان کسی که در کل سریال به اندازهی مایکل اسکافیلد باهوش بود. رابرت نپر در حاشیهی کامیککان ۲۰۱۶ گفت که اگرچه همهی ما ویلیام فیتچر را دوست داریم، اما در حال حاضر پاول شیورینگ باور دارد که نمیتوان هیچ کاری با این کاراکتر کرد و آنها نمیخواهند همهی کاراکترها را صرفا برای برگرداندن همهی کاراکترها و شگفتزده کردن تماشاگران به زور در سریال بچپانند. اما با این حال طرفداران اعتقاد دارند که هنوز احتمال اینکه او در فصلهای احتمالی بعدی برگردد وجود دارد. بالاخره یادمان نرود که «بهتره با ساول تماس بگیری»، اسپینآف «برکینگ بد» هم در حالی آغاز شد که خبری از کاراکترهای معروف سریال اصلی نبود. اما فصل سوم سریال در حالی قرار است شروع شود که چندتا از آنها در سریال حضور پیدا کردهاند. پس، ما هنوز امیدمان را از دست ندادهایم.
حالا که روی دور خبر بد افتادهایم باید از حضور چندتا شخصیت جدید برای فصل جدید هم بگویم. اولی انتخاب مارک فیورستین در نقش کسی است که حسابی طرفداران عشق ناشکستنی مایکل و سارا را ناراحت خواهد کرد. بله، درست حدس زدید. از قضا اسکات نس، کاراکتر او با دکتر تانکردی ازدواج کرده است. بنابراین میبینید که حتی سارا هم بعد از پایان فصل چهارم آنقدر به مرگ مایکل باور داشته است که دور از چشم او، دوباره ازدواج کرده است. پس، حتی اگر مایکل از مرگ بازگشته باشد، ظاهرا دورهی عشق او و سارا به سر رسیده است. البته مگر اینکه مایکل تابوت خالیاش را با یک جنازهی دیگر پر کند! هرچند شاید ما برای فکر کردن به چنین نقشههای شرورانهای اینقدر پستفطرت باشیم، اما متاسفانه مایکل نیست! حیف! خبر بد بعدی نه برای ما، بلکه برای شخصیت این بازیگر، انتخاب اینبار لاوی در نقش شیبا، معشوقهی جدید لینکلن است که در کنار ورونیکا داناوان و سوفیا لوگو، سومین معشوقهی شناختهشدهی لینکلن است که میتوان تصور کرد کارش به جاهای باریکی کشیده خواهد شد. پس خدا به داد شیبا خانم برسد! از دیگر کاراکترهای جدید هم میتوان به یک سارق نابغهی هویت اشاره کرد که ظاهرا قرار است به دار و دستهی لینکلن برای وارد شدن به کشور جنگزدهای مثل یمن کمک کند یا هویت جدیدی را برای بازگرداندنِ مایکل به دنیای زندگان ردیف کند.
بعد از تمام اینها، مهمترین معمایی که این روزها مغز طرفداران را به کار گرفته، این است که ایندفعه مایکل و دار و دستهاش باید به مصاف با چه چیزی بروند؟ آنها از روی دیوارهای زندان فاکسریور عبور کردهاند، از دست کنهای به اسم الکس ماهون قسر در رفتهاند، دوباره از زندان بیقانون دیگری در پاناما که فاکسریور در مقایسه با آن مهدکودک بود فرار کردهاند و بعد هم یک سازمان اطلاعاتی کلهگنده را پیچاندهاند. داستان این فصل روی چه قفل دیگری برای شکستن و فرار تمرکز میکند؟ اصلا آیا بهتر نبود بیخیال زنده کردن مایکل میشدند؟ کسی که جلوی چشمانمان مُرد را چگونه میخواهید برگردانید؟ اول از همه دانا والدن، یکی از مدیرعاملهای گروه تلویزیونی فاکس گفته است ایدهای که او برای احیای شخصیت مایکل خوانده است کاملا هوشمندانه است. اینکه سریال توضیح منطقی و قابلباوری برای زنده بودن این کاراکتر رو خواهد کرد.
اولین خلاصهی داستانی سریال در مارس ۲۰۱۶ منتشر شد که توضیح میداد: «وقتی سارا با استفاده از سرنخهایی متوجه میشود که مایکل زنده است، با لینکلن گروهی را برای اجرای بزرگترین فراری که تاکنون دیدهایم تشکیل میدهد». اما در اولین تریلری که از سریال منتشر شد چیز جدیدی کشف میکنیم: این در واقع تیبگ است که این اطلاعات شوکهکننده را برای لینکن میآورد و احتمال زنده ماندن مایکل را پیش میکشد. نکتهی بعدی این است که اسکافیلد مثل همیشه در یک زندان خارجی تاریک و ترسناک دیگر محبوس شده و البته که در حال کشیدن نقشهای برای فرار، پیدا کردن رفقای به درد بخور از بین دیگر محبوسان و فرستادن اطلاعاتِ مهمی به لینکلن و سینوت برای آماده کردن مقدمات بیرون از زندان برای تکمیل فرار است.
اما سوال این است که او چگونه سر از پشت میلههای زندان در آورده است؟ جدا از این حقیقت که اسکافیلد استادِ فرار از زندان است و بیرون از زندان هوش و قابلیتهایش بیاستفاده میماند، دامینیک پرسل در ماه ژوئن ۲۰۱۶ در این باره گفت: «روشنه که مایکل در پایان سریال اصلی به نظر مُرده بود، اما اون نمرده، بلکه کارش به کار کردن برای یه سازمان کشیده». اولین چیزی که با شنیدن اسم «سازمان» به ذهنمان میرسد، یک سازمان جاسوسی/اطلاعاتی مثل همان چیزی است که داستان حول و حوش آن در فصل چهارم میچرخید. اما اگر تریلرهای سریال را با دقت تماشا کرده باشید، حتما میتوانید حدس بزنید که منظور از این سازمان، یک گروه تروریستی است و بله، این گروه تروریستی، گروهی نیست جز داعش خودمان. اگر در دورانی که سریال اصلی پخش شد، فعالیتهای مخفیانهی سازمانهای اطلاعاتی به خاطر حوادث یازده سپتامبر داغ بود، این روزها کارهای داعش روی بورس است.
حالا به همان چیزی میرسیم که من را بهشخصه بیشتر از هرچیزی برای فصل پنجم هیجانزده کرده است و آن هم این است که مایکل نه در داخل زندانی معمولی، بلکه در داخل کشوری که تحت کنترل یک سری متعصب خشنِ روانی است، زندانی شده است. این یعنی لینکلن و دار و دستهاش برای کمک به مایکل، خود اول باید وارد زندان شوند. این یعنی مثل قبل اگر در حین فرار دستگیر شوند، به زندان برنمیگردند و چند سال به مدت حبسشان اضافه نمیشود، بلکه یکراست کارشان به جاهای باریکی میکشد که فکر کنم همهی ما خوب با آنها آشنا هستیم. مسئلهی بعدی این است که برخلاف گذشته که مایکل از هوشش برای فراری دادن برادرش از زندانی که به ناحق رفته بود یا فروپاشی یک سازمان شرور استفاده میکرد، حالا ظاهرا شهرت او به گوش داعشیها رسیده است و آنها او را برای انجام کارهای خودشان زندانی کردهاند. در شروع فصل پنجم با مایکلی طرف میشویم که به مدت ۷ سال مجبور شده هوش و تواناییهایش را به داعشیها قرض بدهد و چه کارهای بدی که آنها با مغز مایکل نکردهاند! بنابراین در شروع دوبارهی سریال مایکل در وضعیت روانی دربوداغانی به سر میبرد و به نظر میرسد انگیزهی اصلیاش برای فرار بیشتر از اینکه برگشتن به آغوش همسر و بچه و برادرش باشد، فراری دادن نبوغش از دست داعشیهاست.
با اینکه هنوز چند روز به آغاز پخش فصل پنجم باقی مانده است، اما طرفداران از همین حالا بحثهای مربوط به فصل ششم و حتی بیشتر را پیش کشیدهاند. چون خودمانیم ۹ قسمت اصلا کیف نمیدهد! در جولای ۲۰۱۶ شیورینگ در جواب به این سوال که آیا سریال بعد از فصل پنجم ادامه پیدا خواهد داشت گفت که «فرار از زندان» بعد از ماجراهای این مینیسریال برنخواهد گشت. بعد از پایان فصل چهارم خیلیها باور داشتند که سریال میتوانست خیلی بهتر تمام شود. بنابراین نقش فصل پنجم بیشتر از هرچیزی، تهیهی یک جمعبندی فوقالعاده برای مایکل و دار و دستهاش است. حق با شیورینگ است. بهشخصه ۹ اپیزود از یک مینیسریالِ باکیفیت را به ۵ فصل سریالی که محبوبیت و شهرت افسانهای «فرار از زندان» را زیر سوال ببرد ترجیح میدهم. با این حال، خودِ میلر در مصاحبهای در این باره گفته است که ساخت فصلهای بیشتر غیرممکن نیست. که همیشه فضا برای انجام کار بیشتر وجود دارد. به شرطی که داستانی که قرار است تعریف کنیم ارزشش را داشته باشد و به شرطی که همهچیز موجه و جذاب و قوی باقی بماند.
بازگشت دوبارهی سریال اما بیشتر از هرچیزی به کیفیت فصل پنجم و مقدار استقبال تماشاگران بستگی دارد. با اینکه در روزهای ابتدایی احیای سریالهای پرطرفدار قدیمی هستیم، اما نتایج امیدارکننده بوده است. مثلا مینیسریال «یک روز دیگر زندگی کن»، اسپینآف «۲۴» در سال ۲۰۱۴ روی آنتن رفت و خیلی خوب ظاهر شد. چیزی که به ساخت یک مینیسریال جدید به اسم «میراث» ختم شد که اواخر ۲۰۱۷ پخش خواهد شد. همین شبکهی فاکس سریال کاراگاهی/ماوراطبیعهاش یعنی «پروندههای ایکس» را سال پیش برگرداند که با نقدهای ضد و نقیضی روبهرو شد و طبق گفتههای مدیر شبکه نشانهها از بازگشت دوبارهی آن خبر میدهند. از دیگر احیاهای جدید میتوان به سریالهایی مثل «پسران با دنیا آشنا میشوند» (Boy Meets World)، «دالاس» (Dallas)، «فول هوس» (Full House) و «دختران گیلمور» (The Gilmore Girls) اشاره کرد که تمامیشان مورد استقبال قرار گرفتند. البته نباید شکستهایی مثل مینیسریال «قهرمانان» را فراموش کنیم که همیشه احتمال پیوستن «فرار از زندان» به جمع آنها وجود دارد. پس «فرار از زندان» فقط در صورتی برای فصل ششم برخواهد گشت که فصل پنجم از لحاظ تعداد بینندگان و استقبال منتقدان آتشبازی راه بیاندازد. و این دقیقا آخرین معمای ماست که باید تا زمان پخش سریال برای پیدا کردن جوابش صبر کنیم: آیا مایکل اسکافیلد و دار و دستهاش میترکانند یا... بهتر است آن را به زبان نیاورم!
[بروزرسانی ۹۶/۱/۱۴] نظرات منتقدان:
فقط کمتر از یک روز به پخش فصل پنجم «فرار از زندان» باقی مانده است و به نظر میرسد حالا کم و بیش میتوانیم جوابی برای سوال پایانی پاراگراف بالا داشته باشیم. بگذارید رک و راست بگویم که با نگاهی به برخی از نقدهایی که از فصل جدید منتشر شده، با تحسین و ستایش همهجانبه طرف نیستیم. پس باید انتظار هرچیزی را داشت؛ شکستی ناراحتکننده بعد از این همه انتظار یا بازگشتی باشکوه به گذشته. یکی از کسانی که آغازِ فصل جدید را دوست داشته منتقد سایت فوربس است که در نقدش میآورد: «همانطور که تریلرهای اپیزودهای جدید روشن کردند، مایکل در حالی که در زندانی در خاورمیانه حبس شده پیدا میشود. کسانی که انتظار دارند اپیزودهای جدید حالوهوای فصل اول سریال را داشته باشد، سخت در اشتباهند. فصل جدید نسخهی تازهای از فصل سوم است. جایی که همه در زندانی در پاناما محبوس شده بودند که توسط مجرمان اداره میشد. پس، تنظیمات اولیهی داستان یادآور آن زمان است. این در حالی است که سریال با قدرت به ریشههای داستانهای توطئهمحورش وفادار است. تیبگ اسباببازیهای جدیدی به دست میآورد، لینکلن با فرانکلین راهی یمن میشود، سارا صحبتهایی با مامور فدرال آشنایی انجام میدهد و خلاصه همهچیز بوی توطئه میدهد. با توجه به چیزی که از سریال اصلی به یاد داریم، سوال اصلی این است که آیا فصل جدید هنوز هم مفرح است؟ جواب بله است. اگر بیخیال رویاهایتان برای بازگشت بهترین روزهای سریال از فصل اول شوید، "فرار از زندان" جدید تمام چیزهایی را ارائه میدهد که طرفداران میخواهند. بالاخره "فرار از زندان" همیشه سریالی دیوانهوار بوده است و اینجا هم همه دیوانه هستند».
نویسندهی سایت We Got this Covered هم که اپیزود افتتاحیهی سریال راضی است میآورد: «از همان ابتدا مشخص است که این فصل برای طرفداران کهنهکار در نظر گرفته شده است، پس اگر تازهوارد هستید، ممکن است در فهمیدن دقیق همهچیز به مشکل بر بخورید. با این حال، فصل جدید "فرار از زندان" کماکان تلویزیونِ هیجانانگیزی سرشار از اکشنهای عالی و پیچ و تابهای مفرح است که کسانی که فصلهای قبلی را ندیدهاند را هم درگیر میکند. این در حالی است که هنرنمایی کل بازیگران هم قوی است و آنها باری دیگر علاقهمند شدن به کاراکترها را آسانتر میکنند. با اینکه اپیزود آغازینِ فصل پنجم چیز بسیار زیادی برای درگیر شدن به تماشاگران ارائه نمیدهد، اما در کنار اینکه آغازگر هیجانانگیزی است، آنقدر محتوا نیز دارد که از علاقهمند شدن طرفداران به این دنیا مطمئن شود. با این حال بزرگترین چالش "فرار از زندان" حفظ این جنبش و تغذیه کردن کل فصل با داستان، بدون اینکه غیرمتقاعدکننده احساس شود است».
منتقد سایت Den of the Geek در یادداشت دربارهی قسمت اول میآورد: «اگر شما هم مثل بسیاری دیگر دور و اطراف فصل دوم و سوم بیخیال "فرار از زندان" شدید نگران نباشید؛ چرا که فصل جدید کماکان قابلفهم است. در ابتدا یک آنچه گذشت سریع وجود دارد که چیزهایی را که باید بدانید مرور میکند. طرفداران قدیمی مجموعه هم نگران نباشند. سریال اتفاقاتی را که در سالهای نه چندان موفقش افتاده فراموش نکرده است، بلکه فقط آنها را به حاشیه رانده است. اپیزود افتتاحیهی سریال خیلی برای ادامهی فصل جدید امیدوارکننده است. شاید در ابتدا سرعت پایینی داشته باشید، اما باور کنید ارزش صبر کردن را دارد. در پایان به نقطهای میرسید که آرزو میکردید کاش میتوانستید کل آن را روی نتفلیکس بهطور رگباری تماشا کنید. فصل جدید شامل تمام عناصری است که "فرار از زندان" را به یک هیت تبدیل کرد و بالاخره بدون اینکه تکراری به نظر برسد، سریال را به ریشههایش برمیگرداند».
این در حالی است که نویسندهی سایت فرست نوت که از دو قسمت اول کاملا راضی نیست مینویسد: «اول خبر خوب: تماشای بازگشت دار و دستهی اسکافیلد و فرو رفتن سریع آنها در کالبد کاراکترهایی که میشناسیم و دوستشان داریم لذتبخش است... اما خبر بد: شما میتوانید غافلگیریهای داستان را از یک کیلومتر دورتر حدس بزنید و این موضوع برای سریالی که به شکل گستردهای روی غافلگیریهای داستانیاش تکیه کرده خوب نیست. در فصل اول سریال، نویسندگان از وقت زیادی بهره میبردند و میتوانستند دست به حرکات استادانه و زمینهچینیهای هوشمندانه بزنند. اما متاسفانه فصل پنجم با ۹ اپیزود زمان محدودی دارد، در نتیجه آنها دیگر از ویژگی زمان بهره نمیبرند و نمیتوانند تخمها را کاشته و برای مدت بیشتری منتظر جوانه زدن آنها بمانند، در نتیجه همهچیز شتابزده احساس میشود».