اگر شک داشتید تام هالند بتواند اسپایدر من بعدی سینما باشد، فیلم Spider-Man Homecoming تمام شک و شبهاتتان را به طور کامل رفع میکند.
سهگانه سم ریمی با شدت کمتری، همان ارزش سهگانهی نولان را بین طرفداران مرد عنکبوتی دارد و تام هالند که هیچ، اندرو گارفیلد هم نتوانست جای توبی مگوایر را برای دوستداران اسپایدر من بگیرد. بعد از قراردادی که میان سونی و مارول امضا شد، تصور حضور اسپایدر من کنار اونجرز هر طرفدار کمیک بوکی را ذوقزده کرد اما پس از اینکه اعلام شد با یک پیتر پارکر ۱۵-۱۶ ساله طرفیم که تام هالند نقشش را بازی میکند، خیلیها نگاه بدبینانهای به جدیدترین اسپایدر من سینما داشتند. خوشبختانه حضور کوتاه او در کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی (Captain America: Civil War) کمی از فضای منفی اطراف او کاست و حالا میتوانم این اطمینان را به شما بدهم که مرد عنکبوتی با فیلم Spider-Man Homecoming، به دوران اوج خودش بازگشته است. فیلم نه تنها به خاطر اینکه در دنیای سینمای مارول جریان دارد از جذابیت بالایی برخوردار است، بلکه مهمتر از همه میتوانیم پیتر پارکر جدید را به راحتی قبول کنیم و به او فرصت دهیم تا در دلمان جا باز کند. فیلم نه تنها یک موفقیت پررنگ در سالهای پایانی فاز سوم دنیای مارول است، بلکه پایههای اسپایدر من جدید را هم محکم میکند و این شاید بزرگترین دستاوردش باشد.
Spider-Man Homecoming همان روشی را در پیش گرفته که اکشنهای فیلم Wonder Woman را مثالزدنی کرده بود و آن را به کل فیلم تعمیم داده است: از ابتدا تا انتهای فیلم اقتباسی وفادار از کمیکهای مرد عنکبوتی است. اما اقتباس نه صرفا از لحاظ داستان، بلکه جان واتس کارگردان فیلم توانسته اسپایدر منی را به تصویر بکشد که از کمیکها سراغ داریم؛ جوان، پرانرژی، سرخوش و البته انساندوست و باانگیزه. جو و حال و هوای فیلم هم همان روند خوشحال فیلمهای سابق مارول را پی گرفته که اتفاقا به خوبی روی کاراکتر اسپایدر من مینشیند و جواب میدهد. فیلم با سکانسی آغاز میشود که مسیر را ترسیم میکند و به تماشاگران میگوید انتظار چه چیزی را داشته باشد. طنز و کمدی فیلم کاملا بهجا و اندازهگیری شده است و حتی در کمال تعجب، تمام شوخیهای آن کار میکند و چه بین گروهی از دوستان و چه در جو سالن سینما، لذت وافری خواهید برد.
فیلم حتی به رابرت داونی جونیور هم نیاز نداشت و شخصیت اسپایدر من به اندازهی کافی جذابیت داشت تا روی پای خودش بایستد، اما همین عدم ریسک مارول و گنجاندن محبوبترین کاراکتر دنیای سینمایی خود پای طرفداران بدبینتر را به سینماها گشود و راه را برای قسمتهای بعدی هموار کرد. اما حضور آیرن من آنقدرها هم نیست که فیلم را مال خود کند و صرفا ابزاری باشد برای جلب مخاطب بیشتر، (گرچه بعضی صحنههای تریلر فیلم که شامل پرواز آیرن من و اسپایدر من در سطح شهر بودند در فیلم وجود ندارد) بلکه او جدا از تاثیر داستانی خود، کاملا حسابشده بین سکانسهای فیلم رفت و آمد میکند و فرصت را به پیتر پارکر میدهد تا خودی نشان دهد و خودش را حتی بدون لباس چندین میلیوندلاریاش ثابت کند. باقی شخصیتهای فرعی فیلم نیز حضوری بهاندازه دارند و با اینکه عمه می تقریبا هیچ نقشی در این فیلم نداشت، اما با توجه به سکانس پایانی فیلم میتوانیم انتظار داشته باشیم در قسمتهای بعدی نقش او نیز پررنگتر خواهد شد.
یکی از مشکلاتی که دنیای سینمایی مارول از آن رنج میبرد، نبود یک آنتاگونیست پر و پیمان است. در تمام فیلمهایی که در این سالها دیدیم، به اندازهی کمتر از تعداد انگشتان یک دست شخصیت منفی بهیادماندنی معرفی شده است و فیلم مرد عنکبوتی جدید هم تقریبا رویهای مشابه را در پیش گرفته است. شخصیت کرکس یا Vulture با بازی مایکل کیتون یکی از معدود ویلنهایی است که قدرت ماورایی ندارد و با دسترنج خودش قصد براندازی امپراطوری استارک را دارد. ولچر از این لحاظ بیشتر به دل مینشیند اما همچنان از عمق کافی برای ماندگار شدن کافی نیست. اگر قرار باشد در قسمتهای بعدی بازگردد، باید همان آنتاگونیستی شود که اسپایدر من لیاقتش را دارد.
اما سه سکانس اکشن برتر فیلم اصلا مهلتی برای فکر کردن به پرداخت کم شخصیتهای فیلم نمیدهند. Spider-Man Homecoming مثل نسخهای از آنچارتد (ترجیحا آنچارتد ۲) شما را از اکشنی به اکشن دیگری میبرد و این سکانسها آنقدر خوب ساخته و پرداخته شدهاند که تقریبا تمامشان از نقاط قوت فیلم هستند و هیچکدامشان را نمیتوانید بعد از تماشای فیلم فراموش کنید. همچنین اگر میخواهید تجربهی تماشای فیلم را به حد اعلا برسانید، صدای فیلم را با یک سیستم صوتی فراگیر پخش کنید چرا که بالاخص در سکانسهای اکشن، صداگذاری و موسیقی تأثیر بهسزایی روی تجربهی کلی فیلم میگذارد و Spider-Man Homecoming هم از این لحاظ و صد البته جلوههای ویژه، در سطح بالایی قرار دارد.
اگر برای دیدن فیلم باید چند ماهی صبر کنید، مطمئن باشید صبرتان بیجواب نخواهد ماند. بعد از دیدن Spider-Man Homecoming بود که فهمیدم فیلم Guardians of the Galaxy 2، دستپخت قبلی مارول و یکی از آخرین قطعات پازل برای رسیدن به Avengers: Infinite War چقدر پیش پا افتاده به نظر میرسد. شک و شبهاتتان را کنار بگذارید و از اسپایدر من جدید سینما لذت ببرید: تام هالند پیتر پارکر است و این نسخه از اسپایدر من، همسایهی دوستانهای که باید باشد.