نگاه اختصاصی میدونی به فیلم It

نگاه اختصاصی میدونی به فیلم It

فیلم It با ترسناک‌ترین فیلمی که دیده‌اید فاصله‌ی زیادی دارد اما هدفش نه صرفا ترساندن، بلکه چیزی بیشتر است.

سال گذشته که فیلم The Conjuring 2 را در سینماهای آیمکس دیدم، برای همیشه دیدگاهم راجع به فیلم‌های ترسناک تغییر کرد. علاوه بر اینکه با چشم‌های نیمه‌بسته فیلم را دنبال می‌کردم، گاهی سعی می‌کردم گوش‌هایم را هم بپوشانم چرا که صدا‌ی فراگیر سالن سینما بیش از هر المان تصویری ترسناک بود. صداهای که از پشت یا بالای سر شنیده می‌شد، تجربه‌ی دیدن یک فیلم ترسناک را چندبرابر کرده بود. امسال باز هم این شانس را داشتم که فیلم پر سر و صدای این روزهای (یا به عبارت دقیق‌تر، چند هفته پیش) هالیوود را روی پرده‌های سینما ببینم که خب، تجربه‌ی کاملا متفاوتی نسبت به Conjuring سرد و تاریکی بود که هم ضربان قبلتان را بالا می‌برد و هم با جامپ‌اسکرهایش خونتان را منجمد می‌کند.

فیلم It، اقتباس رمان بیش از هزارصفحه‌ای استیون کینگ در دو جمله طرفدار حرفه‌ای سینمای ترس و وحشت را یک جورایی راضی می‌کند اما اگر با آثاری چون Paranormal Acivity و Conjuring طرفدار این سبک شدید، احتمالا دستاورد خاصی برایتان نخواهد داشت. حتی می‌خواهم تا جایی پیش برم که بگویم اگر همین تک و توک جامپ اسکرهایی هم که می‌بینیم وجود نداشتند و کارگردان اثر جدی‌تری از لحاظ مضمون در نظر داشت، خیلی راحت می‌توانستیم It را در رده‌ی ترسناک‌هایی تقسیم‌بندی کنیم که روح ترس در آن‌ها جریان دارد، نه خود ترس به صورت برهنه و با درجه‌بندی سنی R. شاید فیلم بعدی که به بزرگ‌سالی این بچه‌ها می‌پردازد و در دهه‌ی ۲۰۱۰ می‌گذرد همچون فیلمی باشد، اما فعلا چیزی که رکوردهای باکس‌آفیس را جابه‌جا کرده یک فیلم ترسناک خوش‌ساخت است که از منبع الهامی غنی بهره می‌برد و راه میانه را انتخاب کرده: رعایت کلیشه‌های سینمای ترسناک تا حدی که بترساند و در عین حال پرداخت کاراکترها و زمینه‌ی داستان به حدی که صرفا با بچه‌هایی نادان طرف نباشیم که بدون هیچ دلیل وارد خانه‌ای متروکه می‌شوند و با ترس‌هایشان می‌جنگند.

It بیشتر از آنکه راجع به پنی‌وایز و زندگی زیرزمینی‌اش باشد، درباره‌ی بچه‌هایی است که هرکدام با ترس‌های خودشان رو به رو می‌شوند. برای اینکه بیشتر با این گروه هفت نفره آشنا شویم، فیلم مجبور است تقریبا نیمی از زمانش را به معرفی تک تک آن‌ها اختصاص دهد و همین گسستگی روایت داستان، باعث می‌شود نیمه‌ی اول «آن» به یکپارچگی نیمه‌ی دومش نباشد. بعد از سکانس آغازین و صد البته نمادین گم شدن جورجی، بیشتر وقت فیلم به پر و بال دادن به شخصیت‌ها صرف می‌شود که در مقابله‌ی نهایی آن‌ها با «آن»، ترس‌های هرکدامشان را شناخته باشیم و بتوانیم حداقل با یکی دو تایشان ارتباط برقرار کنیم و شاهد گروهی از بچه‌های بی‌هدف و صرفا کنجکاو نباشیم. این روش در نهایت باعث روان شدن روند روایت فیلم می‌شود و صحنه‌های ترسناک و معدود جامپ‌اسکرها به خوبی کار می‌کنند، اما همین به قیمت نیمه‌ی اولی آشفته تمام شده است. البته که همین نیمه‌ی اول آشفته دارای سکانس‌های بسیار باکیفیتی است که به خودی خود می‌توانند دلیل محکمی برای مرور فیلم بعد از دیدن آن برای بار اول باشند اما وقتی کنار یکدیگر قرار می‌گیرند، رابطه‌ی محکمی با هم ندارند.

در فیلم‌های ترسناک رایج معمولا شخصیت‌های چند لایه و پیچیده‌ای را شاهد نیستیم. It هم تقریبا روند مشابهی پیش گرفته و صرفا با «تیپ»هایی طرفیم که هر کدامشان از چیز به خصوص می‌ترسند و در مواجهه با پنی‌وایز، او را به شکل ترس خود مجسم می‌کنند. در رمان It پنی‌وایز همیشه به شکل یک دلقک نیست و شمایل متفاوتی به خود می‌گیرد اما در اقتباس سینمایی آن فقط شاهد همین دلقک هستیم که به لطف بازی ظریف بیل اسکارسگارد در نقش پنی‌وایز و ظاهر به‌روز شده‌ی آن نسبت به فیلم ۳۷ سال پیش، «آن» به اندازه‌ی کافی ترسناک شده و حتی صحبت کردن عادی او در سکانس آغازین و دیگر سکانس‌هایی که خبری از حرکات ناگهانی نیست، ترس و اضطراب را قطره قطره در خونتان تزریق می‌کند. پنی‌وایز در طول فیلم موجودی مرموز و ناشناخته باقی نمی‌ماند و کاملا در انتها با اهداف شومش آشنا می‌شویم که خب، این هم خوب است و هم بد. خوب است چرا که می‌توانیم او را به عنوان یک شخصیت مجزا بشناسیم، از اهدافش سر در بیاوریم و با ترس‌های خود او آشنا شویم. پنی‌وایز حضور محسوسی در فیلم دارد و مانند برخی دیگر از پرفروش‌های ترسناک، صرفا یک «موجود خیالی در تاریکی» نیست که شاخص‌ترین ویژگی‌اش مرموزی او باشد. اما هرچه بیشتر به اواخر فیلم نزدیک می‌شویم و حضور او پررنگ‌تر می‌شود، از قدرتش به عنوان مهم‌ترین المان ترسناک فیلم کاسته می‌شود. پنی‌وایز آن وحشت ابتدایی را ندارد و هرچه بیشتر او را می‌بینم، کمتر ترسناک می‌شود.

اما با همه‌ی این اوصاف It موفق می‌شود هم ترس را منتقل کند هم پیامش را در محصولی شکیل به گوش مخاطب بزرگ‌سالش برساند. It قطعا در زمره‌ی اقتباس‌های خوب آثار استیون کینگ قرار می‌گیرد. گروه بچه‌های فیلم که باید مدتی به آن‌ها وقت دهید تا خودشان را از شباهت‌هایشان به Stranger Things برهانند، عملکرد خوبی داشتند و البته شخصا بیشتر منتظر دنباله‌ی فیلم و حضور نسخه‌ی بزرگ‌سال آن‌ها در فیلم بعدی هستم. یکی از نکات مثبت این گروه که ارزش اشاره‌ی چندباره را دارد این بود که با گروهی احمق طرف نیستیم. حتما هنگام دیدن فیلم‌های ترسناک تجربه‌اش را داشته‌اید که اعصابتان حسابی از نادانی شخصیت‌ها خرد شده و لذت فیلم را گرفته است. اما یکی از دستاوردهای قابل اشاره‌ی It، همین هدف‌دار بودن کاراکترهایش است، حتی اگر روش معرفی آن‌ها چندان روان و روی قلتک نبوده باشد. It شاید آنطوری که انتظار دارید شما را نترساند، اما بعد از دیدنش احساس پشیمانی نخواهید کرد و راضی (و البته با ضربان قلبی نرمال) از سالن سینما بیرون می‌روید.

فراموش نکنید که هنگام در دسترس قرار گرفتن It به شکل دیجیتال پس از پایان دوره‌ی اکرانش، می‌توانید نقد کامل و مفصل این فیلم ترسناک را در میدونی مطالعه کنید.

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
1 + 1 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.