نگاهی به قسمت چهارم فصل دوم سریال The Affair

نگاهی به قسمت چهارم فصل دوم سریال The Affair

قسمت چهارم فصل دوم سریال «رابطه» روی یک موضوع تمرکز کرده: نمایش زندگی و روان به‌هم‌ریخته‌ی نوآ و هلن در آستانه‌ی طلاق. میدونی در این مطلب نگاهی به روند این قسمت انداخته است. همراه میدونی باشید.

«رابطه» عادت ندارد اپیزودهایش را نام‌گذاری کند. اما اگر قرار بود برای اپیزود چهارم فصل دومش یک اسم انتخاب کنیم به نظرتان کدامیک احساس افسردگی و آشفته‌‌ای که در این قسمت جریان را داشت هرچه بهتر منتقل می‌‌کرد: «نقطه‌ی فروپاشی»، «کمربندت را ببند!» یا شاید «سخت‌تر از آن چیزی که فکرش را می‌کردی»! اولین چیزی که بعد از اتمام این اپیزود در ذهنم مانده بود، تمرکز فراموش‌ناشدنی این قسمت روی یک موضوع مشخص بود: «زجر و عذاب هلن و نوآ». البته به این معنی نیست که بقیه‌ی قسمت‌‌های سریال که درباره‌ی چندین چیز صحبت می‌کند، کار اشتباهی می‌کند. 

منظورم این است که تا آنجایی که یادم می‌آید «رابطه» سابقه نداشته در یک داستان فقط روی یک مسئله زوم کند و کل زمانش را به رفتن به درون آن اختصاص دهد. در اپیزود افتتاحیه‌ی این فصل وقتی اکثر زمان داستان نوآ در تنهایی و سر و کله زدن با وکیل و مقدمات طلاق و ناشرش گذشت، این ایده دستمان آمد که زندگی با الیسون به این راحتی‌ها هم نخواهد بود. در راستای این مسئله، اپیزود چهارم تمام تلاشش را می‌کند تا به نوآ ثابت کند که قیچی کردن زندگی و خانواده‌ی قبلی‌اش سخت‌تر از آن چیزی است که برنامه‌ریزی‌اش کرده بود. 

شاید بزرگ‌ترین اشتباه نوآ، مثل بسیاری از مردان در جایگاه او، این است که فکر می‌کند زیر و رو کردن زندگی‌اش مثل چیزهایی که تصور کرده بود، خیلی زود صورت می‌گیرد. او بعد از جدی شدن رابطه‌اش با الیسون، فکر می‌کرد حالا همه باید به انتخاب او احترام بگذارند و از جلوی راهش کنار بروند. بله، همیشه می‌توان انتظار کمی مقاومت و ناراحتی را کشید. اما فکر می‌کنم نوآ اصلا فکر نمی‌کرد قضیه تا این حد دردسرساز و اعصاب‌خردکن شود. می‌خواهد خودش قبول داشته باشد یا نه. او تکه‌ی مهمی از زنجیره‌ی زندگی‌اش با هلن و بچه‌هایشان بوده است. 

اگرچه او به هر دلیلی از وظیفه‌اش سر باز زده، اما باقی‌مانده‌ی این زنجیر به‌طرز اتوماتیک‌واری تکه‌ی فراری را به سمت خودشان جذب می‌کنند. از همین رو، حالا نوآ دارد به چشم می‌بیند تصمیمش در رابطه با الیسون، زندگی هلن و بچه‌هایش را به چه بلبشویی تبدیل کرده است. فقط سوالی که باقی می‌ماند این است که آیا این مسئله چیزی را عوض می‌کند و او را سر عقل می‌آورد یا عشقش به الیسون خیلی قوی‌تر است؟ 

در پایان این اپیزود متوجه می‌شویم که خودش هم فعلا خبر ندارد. با این حال، اگرچه در پایان یک روز سخت، همراهی با الیسون، آرامش‌بخش‌اش است، اما در لحظات دیگر می‌توان یک‌جور تردید و پشیمانی را زیر پوستش حس کرد. آیا روزی این پشیمانی نمودی تصویری‌تر به خود می‌گیرد؟

هدف کلی این اپیزود روی دو موضوع می‌چرخید: 

(۱) اینکه نشان دهد هلن چگونه در جریان طلاقش رسما به سیم آخر زده و . . .

(۲) اینکه نوآ چقدر در برابر ضربه‌ای که تصمیمش با الیسون به خانواده‌اش زده، بی‌خیال است. 

اول با روز فاجعه‌بار هلن شروع می‌کنیم که زاویه‌ی دیدش با دادگاهی استرس‌زا استارت می‌خورد و از آنجا بلافاصله به انفجار متوالی بدبیاری و ناراحتی تبدیل می‌شود. قبل از هرچیز او مجبور است وکیلش را که الیسون را به‌طرز بی‌وقفه‌ای «معشوقه‌»‌ی نوآ خطاب می‌کند، تحمل کند. 

کمی بعد، مکس را پس می‌زند و باعث می‌شود تا او تمام ترس‌ها و ناتوانی‌ها و غم‌هایش را توی صورتش بکوباند و حالش را بدتر کند. همین به مست کردن، فراموش کردن برداشتنِ بچه‌هایش از مدرسه و اتفاقات دنباله‌داری می‌انجامد که به تصادف و دستگیری توسط پلیس ختم می‌شود. یکی از آن داستان‌های ترسناکی که به‌طرز فزاینده‌ای ثانیه به ثانیه‌ درب و داغان‌تر می‌شود و سریال خیلی خوب توانسته ذهن متلاشی‌شده‌ی هلن را در ظاهر شلخته و نحوه‌ی حرف زدنش منتقل کند. 

بعد از دیدن هلن در این وضعیت این سوال مطرح می‌شود که آیا بعد از هجوم غم و رسیدن هلن به نقطه‌ی فروپاشی، آیا او این اتفاق غیرمنتظره‌ی بدی که در زندگی‌اش افتاده را قبول می‌کند و از آن طرف با حالی بهتر بیرون می‌آید، یا نه قضیه پیچیده‌تر از این حرف‌هاست و در واقع این شروع روزهای تاریک‌تر و دردناک‌تری برای اوست؟

با روز فاجعه‌بار هلن شروع می‌کنیم که زاویه‌ی دیدش با دادگاهی استرس‌زا استارت می‌خورد و از آنجا بلافاصله به انفجار متوالی بدبیاری و ناراحتی تبدیل می‌شود

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
10 + 6 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.