نکات جذاب بچه رئیس | از سریال تا انیمیشن جدید باس بیبی ۲

نکات جذاب بچه رئیس | از سریال تا انیمیشن جدید باس بیبی ۲

اگر از طرفداران مجموعه باس بیبی (Boss Baby) یا همان بچه رئیس هستید، در این مقاله می‌توانید از هر چیزی را که درباره این مجموعه نمی‌دانید، به‌صورت کامل مطلع شوید.

باس بیبی یا همان Boss Baby که در فارسی با نام بچه رئیس هم شناخته می‌شود، انیمیشنی بود که برای اولین‌بار در سال ۲۰۱۷ به روی پرده سینماها رفت. این انیمیشن توانست موفقیت خیلی زیادی را برای استودیوی انیمیشن‌سازی دریم ورکس و همچنین فاکس قرن بیستم کسب کند. این انیمیشن که توسط تام مک‌گراث کارگردانی شده بود، حول محور یک پسر بچه هفت ساله به نام تیم تمپلتون می‌چرخید که تخیل بیش از حد فعالی داشت. او در طی این هفت سال تا حد فوق‌العاده زیادی از طرف والدین دلسوز خود، عشق و علاقه دریافت می‌کرد و حسابی عزیزدردانه آن‌ها شده بود. اما بعد از ورود باس بیبی (یک برادر جدید و غیرمنتظره که یک کت و شلوار مشکی، کروات و کیف دستی داشت)، تیم دیگر در مرکز توجه نبود؛ زیرا به مرور زمان این برادر قدرتمند، در حال تصاحب کل خانه بود و ذره ذره همه مراقبت‌ها و توجه‌ها را به سمت خود جذب می‌کرد. ابتدا در این ویدیو به‌طور خلاصه نکات جذاب این مجموعه را تماشا کنید و سپس مقاله مفصل را ادامه دهید.

این انیمیشن زمانی‌که روی پرده سینماها به اکران درآمد، نظرات متنوعی را از منتقدان دریافت کرد. آن‌ها معتقد بودند که انیمیشن و صداپیشگی هنرمندان آن (خصوصا الک بالدوین) خیلی خوب انجام شده است و حسابی آن را مورد تحسین قرار دادند. اما این در حالی بود که طنز آن و همچنین پیچیده بودن ایده اولیه آن را مورد انتقاد قرار دادند و اعتقاد داشتند که طرح اولیه‌اش کمی گیج کننده است. با وجود عملکرد ضعیفی که در دنیای منتقدان داشت، این انیمیشن توانست چیزی حدود ۵۲۸ میلیون دلار را در باکس آفیس بین‌المللی کسب کند که دربرابر ۱۲۵ میلیون دلار بودجه آن، درآمد خیلی زیادی بود. علاوه‌بر این، این اثر نوآورانه موفق شد نامزد جایزه اسکار، مراسم انی و گلدن گلوب در بخش بهترین انیمیشن بلند سال شود.

به‌دنبال این موفقیت بزرگ، یک دنباله هم برای آن معرفی شد که قرار است با نام The Boss Baby: Family Business (بچه رئیس: کسب‌وکار خانوادگی) در تاریخ ۱۷ سپتامبر ۲۰۲۱ (۲۶ شهریور ۱۴۰۰) روی پرده سینماها برود. همچنین یک انیمیشن سریالی هم حول محور آن ساخته شد که با نام The Boss Baby: Back in Business از سال ۲۰۱۸ تاکنون در سرویس استریم نتفلیکس پخش می‌شود. حالا ما در این مقاله قصد داریم تا تمام چیزهایی را که شما لازم است درباره این مجموعه محبوب و دوست‌داشتنی بدانید، توضیح دهیم؛ تمام نکاتی را که تا به امروز درباره آن گفته نشده بود و لازم است که طرفداران این مجموعه، از آن‌ها خبر داشته باشند؛ از ابتدای ماجرا، تا قسمت دومی که قرار است در طی سال جاری میلادی به روی پرده سینماها برود.

ایده اصلی بچه رئیس 

شاید تصور کنید که ایده اصلی این انیمیشن در همان حدودهای سال ۲۰۱۴ که مراحل ابتدایی ساخت آن آغاز شده بود، به ذهن نویسنده فیلمنامه یعنی مایکل مک‌کالرز رسیده است. اما اصلا اینطور نیست؛ زیرا ریشه اصلی این داستان به سال ۲۰۰۷ باز می‌گردد که کتاب مصور The Boss Baby توسط مارلا فارزی طراحی، نوشته و منتشر شد. این کتاب خیلی زود بعد از انتشار مورد استقبال منتقدان صنعت مخصوص به خود قرار گرفت و عناوین مختلف خوبی هم دریافت کرد. مک‌گراث بعد از اینکه این کتاب را خواند، ارتباطی را با آن احساس کرد؛ زیرا خودش هم یک برادر بزرگتر داشت و حس می‌کرد که «بچه رئیس خانواده» بوده است.

این کارگردان در طی گفتگویی که با گزارشگر سایت خبری Den of Geek داشت، عنوان کرده بود که هدف اصلی او از ساخت این اثر، این بود که آن را به همراه برادر بزرگتر خودش تماشا کند و تاثیر آن را روی او ببیند. جالب است بدانید که تا مدت‌ها پیش هم خیلی‌ها تصور می‌کردند که این فیلم با الهام از نامزدی دونالد ترامپ برای ریاست جمهوری ساخته شده است. اما کارگردان آن در طی گفتگوهای خود عنوان کرد که هیچ ارتباطی بین این دو موضوع وجود ندارد و کاملا تصادفی است. یکی از دلایلی که باعث شد این تفکر در ذهن مردم ایجاد شود، این بود که پیش از انتخابات و حتی بعد از آن، الک بالدوین در برنامه SNL، نقش ترامپ را به‌صورت طنز اجرا کرده بود.

دلایل محبوبیت زیاد بچه رئیس

این انیمیشن به‌صورت مستقیم از آن کتاب اقتباس نشده است و تنها الهام‌گرفته از آن اثر است. این کتاب آنقدر محبوب شد و مورد استقبال قرار گرفت که منجر به انتشار قسمت دوم آن یعنی The Bossier Baby شد. کتاب اول فارزی تنها به این موضوع اشاره داشت که بچه جدید خانواده، تبدیل به رئیس آن‌ها شده است و به‌نوعی برای همه رئیس‌بازی در می‌آورد. اما هدف انیمیشن این بود که با استفاده از این المان، داستان را گسترش دهد و ماموریتی را هم برای این بچه جدید در نظر بگیرد. این انیمیشن علاوه‌بر اینکه یک داستان کمدی با پیچش مخصوص به خودش را نشان می‌دهد، داستان عمومی‌ای هم دارد که ممکن است خیلی از خواهر و برادرها با آن ارتباط برقرار کنند؛ آن هم چیزی نیست جز رقابتی که بین آن‌ها وجود دارد.

به‌عنوان مثال، والدین تیم، اصلا حرف‌های او را مبنی بر اینکه فرزند جدیدشان یک هویت پنهان دارد، باور نمی‌کنند. زیرا آن را به حساب رقابت برادرانه می‌گذارند. البته می‌توان از زاویه دیگری هم به آن نگاه کرد که شاید این رقابت، صرفا با یک فرزند جدید نباشد. می‌تواند علت‌های دیگری برای از بین رفتن توجه سابق والدین، به فرزند خود وجود داشته باشد. به‌عنوان مثال، با بزرگتر شدن فرزند یا فرزندان خانواده، والدین مجبور هستند بیشتر از قبل کار کنند تا بتوانند نیازهای مختلف فرزند را برآورده کنند. همین کار کردن بیشتر نسبت به قبل، منجر به این می‌شود که والدین دیگر به اندازه قبل فرصت کافی را برای گذراندن با فرزند خود نداشته باشند.

بنابراین این بچه رئیس هم می‌تواند یک فرزند جدید برای خانواده باشد یا هر علت دیگری که توجه و علاقه را از فرزند بزرگتر خانواده می‌گیرد. درهرصورت، رقابتی بین فرزند/فرزندان بزرگتر و فرزند جدید/علل متفاوت پیش می‌آید و هر کدام در تلاش هستند تا توجه و وقت بیشتری از والدین را به خود اختصاص دهند. علاوه‌بر این رقابت، موضوع دیگری هم که انیمیشن باس بیبی به آن اشاره داره، اهمیت و علاقه روزافزون خانواده‌ها به حیوانات خانگی است؛ اینکه اکثر زوج‌ها، حیوانات خانگی را به بچه‌ها ترجیح می‌دهند؛ خصوصا سگ‌های بامزه که به قول تئودور، روزبه‌روز دارد به نژاد و شکل‌های آن‌ها اضافه می‌شود.

شرکت پاپی و شرکت بیبی هر کدام اشاره مستقیمی به دنیای واقعی دارند؛ اینکه برخی‌ها از خرید و فروش حیوانات زبان‌بسته تجارت بزرگی راه انداختند و به هیچ حیوانی رحم نمی‌کنند؛ از طرف دیگر هم به افرادی اشاره دارد که بچه‌ای را به سرپرستی می‌گیرند، تنها برای اینکه بتوانند پول مخصوص آن کودک را از دولت دریافت کنند، در صورتی که اصلا نه رفتار درستی با آن کودک بیچاره دارند و نه علاقه‌ای به او پیدا می‌کنند (البته این اتفاق خارج از ایران اتفاق می‌افتد).

به همین ترتیب هم افراد خیلی زیادی با مضامینی که در انیمیشن باس بیبی مورد بررسی قرار می‌گیرد، ارتباط برقرار می‌کنند. از دلایل دیگر محبوبیت این مجموعه می‌توان این موضوع را عنوان کرد که انیمیشن باس بیبی قصد داشت مسائل خیلی ساده را که کودکان خیلی زیادی آن‌ها را تجربه یا به آن فکر می‌کنند، در عین سادگی، با خلاقیت خیلی زیادی به تصویر بکشد. خیلی از کودکان به نحوه متولد شدن بچه‌ها فکر می‌کنند، در زندگی عادی بازی‌های مختلفی را انجام می‌دهند، درگیری‌هایی با برادر یا خواهر کوچک‌تر از خودشان دارند و خیلی چیزهای دیگر. انیمیشن باس بیبی هم تلاش کرد تا همین المان‌ها را بگیرد، خلاقیت خیلی زیادی را با آن‌ها ترکیب کند و چنین نتیجه‌ای را به مخاطبان خود تحویل دهد؛ یک ماجراجویی فوق‌العاده خلاقانه و هیجان‌انگیز با مضامین ساده و قابل‌لمس، برای کودکان و همچنین بزرگسالان.

مثلا اکثر فرزندان، تقریبا ۹۹ درصد آن‌ها، چه کوچک و چه بزرگ، معتقد هستند که توسط پدر و مادر خود درک نمی‌شوند؛ چه حرف‌هایی که می‌زنند و چه کارهایی که می‌کنند. این هم یکی دیگر از مسائلی بود که انیمیشن باس بیبی گرفت و با پیچش مخصوص به خودش، با جذابیت بیشتری آن را نمایش داد تا تمام افرادی هم که چنین تصوری دارند، بعد از دیدن صحنه‌های متعدد، از جا بپرند و بگویند «دقیقا!». حتی می‌توانیم از این زاویه هم به ماجرا نگاه کنیم که خیلی از کودکان، دوست دارند یک خواهر یا برادر داشته باشند اما به هر دلیلی تنها بزرگ می‌شوند و نمی‌توانند چنین لذتی را تجربه کنند. درست همانند زمانی‌که تیم برای تئودور کتاب هانسل و گرتل را می‌خواند؛ در عین حال که پیش از آن کلی با هم درگیری داشتند و به دوست داشتن هم تظاهر می‌کردند، اما در آخر هم حرف‌های عمیقی با هم می‌زنند و بعد درکنار هم می‌خوابند؛ دقیقا مثل دو برادر واقعی (همان ضرب‌المثل معروف که گوشت هم را بخورند، استخوان یکدیگر را دور نمی‌اندازند).

زوایای پنهان تولید انیمیشن بچه رئیس 

ظاهر این فیلم با الهام از تکنیک‌های خاصی طراحی شده که در دهه ۱۹۶۰ خیلی رایج بودند؛ همچنین فیلم‌های انیمیشنی که در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ ساخته می‌شدند. این کار به این خاطر انجام شده بود که مک‌گراث باور داشت، فیلم‌های انیمیشنی معاصر تا حد زیادی روی رئالیسم تمرکز دارند. به همین ترتیب هم مک‌گراث برای اینکه بتواند به کارمندان و افراد جدید کمک کرده باشد، صحنه ابتدایی انیمیشن Lady and the Tramp (بانو و ولگرد) را برای آن‌ها پخش می‌کرد. او بیشتر از هر چیزی روی این نکته تمرکز داشت که فیلم «باید خیلی راحت و آرام روی ذهن بنشیند و واقعا ذهن مخاطب را به سمت چیزی که داخل تصویر اهمیت بیشتری دارد، هدایت کند».

جالب است بدانید که مایلز بکشی، صداپیشه تیمِ هفت ساله، در حقیقت پسر تهیه‌کننده استودیوی انیمیشن‌سازی دریم ورکس یعنی جینا شی و همچنین نوه رالف بکشی محسوب می‌شود؛ کسی که انیمیشن Fritz the Cat (فریتز گربه) را در سال ۱۹۷۲ کارگردانی کرده بود. او در ابتدا قرار بود که به‌صورت موقت صداپیشگی تیم را انجام دهد؛ زیرا مک‌گراث قصد داشت به این طریق ببیند که آیا این شخصیت در داستان جایگاه خوبی دارد یا نه. تهیه‌کنندگان این اثر به صدای ۳۰ تا ۴۰ کودک گوش کردند تا یک صدای خراشیده را از میان آن‌ها پیدا کنند. کارگردان پروژه توضیح داد که صدای هیچکدام از متقاضیان، به اندازه صدای مایلز اصیل به نظر نمی‌رسید.

خیلی از بازیگران کودک، عالی عمل کردند اما صدای آن‌ها بزرگتر از سنی که داشتند به گوش می‌رسید. اما صدای مایلز خیلی طبیعی و جذاب بود. در آن زمان تفاوتی در صدای او احساس می‌شد که خیلی آن را دوست‌داشتنی می‌کرد. سه سال بعد از اینکه از او تست گرفته شد، به او گفتیم که این نقش را گرفته است. زمانی‌که بکشی ضبط صدای خود را آغاز کرد، ۱۰ ساله بود. اما هرچه به اکران فیلم و مراحل نهایی آن نزدیک می‌شدند، صدای او تغییر می‌کرد و کمی سختی در آن احساس می‌شد. در همین بحث صداپیشگی، در ابتدا تصمیم بر این شده بود که کوین اسپیسی صدای فرانسیس ای. فرانسیس را اجرا کند اما سرانجام توسط استیو بوشمی جایگزین شد. از طرف دیگر هم قرار بود پتن اسوالت صداپیشگی نقش بزرگی‌های تیم را انجام دهد اما سازندگان تصمیم گرفتند که توبی مگوایر را به‌جای او بیاورند.

نکات خاص پنهان در تصاویر باس بیبی 

یکی از چیزهای خیلی جالبی که در این انیمیشن به کار رفته، این است که شما با دقت به المان‌های مختلف نمایش داده شده، می‌توانید به نکات متنوعی پی ببرید. به‌عنوان مثال، در ابتدای فیلم اسباب‌بازی‌های مختلفی وجود دارد که هر کدام از آن‌ها نکات پنهانی را درباره داستان فاش می‌کنند و تا حدودی نشان می‌دهند که چه اتفاقاتی برای شخصیت‌های اصلی رخ می‌دهد. در صحنه دیگری، زمانی‌که تیم برای اولین‌بار متوجه می‌شود که باس بیبی یا همان تئودور در حال صحبت کردن با شرکت خود است، در پس‌زمینه یک اسباب‌بازی خاصی وجود دارد؛ در آن ما شاهد پایین رفتن کودکان و بالا آمدن سگ‌های کوچک هستیم؛ چیزی که به مأموریت پنهان بچه اصلی اشاره دارد.

در همان ابتدای فیلم، زمانی‌که باس بیبی از تاکسی پیاده می‌شود، تیم لباسی بر تن دارد که عدد ۱ روی آن چاپ شده است. اما زمانی‌که تیم به طبقه پایین می‌آید و باس بیبی هم وارد خانه می‌شود، عدد ۲ را روی لباس تیم می‌بینیم؛ همین نشان می‌دهد که او در خانواده، به جایگاه دوم نزول کرده است. یکی از ایستر اگ‌های خیلی محبوبی که در این اثر استفاده شده، عبارت «Cookies are for closers» است که به اثر دیگر الک بالدوین یعنی Glengarry Glen Ross (گلن‌گری گلن راس) اشاره دارد که در آن عبارت «Coffee is for closers» به کار رفته بود. در داستان یک شخصیت جادوگر به نام ویزی هم وجود داشت.

این کاراکتر از عبارات معروف گندالف از فیلم The Lord of the Rings: The Fellowship of the Ring (ارباب حلقه‌ها: یاران حلقه) یعنی «He shall not pass!» و «Fly you fools!» استفاده کرده بود. در یک صحنه بسیار جالب، زمانی‌که باس بیبی و تیم به‌دنبال پرونده سگ جدید می‌گردند، تئودور لباس مبدل خود را درون سطل آشغال می‌اندازد. شکلی که این لباس هاپویی روی سطل آشغال فرود می‌آید، اشاره مستقیمی به داستان اسپایدرمن یعنی Spider-Man no More دارد. یکی از فیلم‌های توبی مگوایر هم یعنی Spider-Man 2 که در آن نقش پیتر پارکر/اسپایدرمن را ایفا کرده بود، اشاره‌ای به این صحنه بسیار معروف دارد.

یکی دیگر از ایستر اگ‌ها هم مربوط‌به صحنه‌ای است که پدر تیم، تماسی را از طرف شرکت پاپی پاسخ می‌دهد و می‌گوید که در راه هستند. تیم هم سر یک مجسمه را باز می‌کند، دکمه‌ای را می‌فشارد و شومینه کنار می‌رود تا والدینش از دو میله مخصوص پایین بروند. این صحنه اشاره و ادای احترامی به مجموعه تلویزیونی Batman دارد که در آن بتمن و رابین از دو میله سر می‌خوردند تا به بت کیو برسند. در این بین، اشاره مستقیمی هم به شخصیت مری پاپینز شده بود؛ زمانی‌که یوجین، لباسی کاملا شبیه به مری پاپینز را برتن کرد و همین صحنه هم اعتراض‌هایی را به وجود آورده بود. احتمالا این صحنه را هم به یاد دارید که در آن تیم و باس بیبی تلاش کردند فایلی را از شرکت پاپی بدزدند و فایل دیگری را جایگزین آن کنند.

این صحنه یک نوع پارودی از سکانس ابتدایی و مشهور فیلم Indiana Jones and the Raiders of the Lost Ark (ایندیانا جونز و مهاجمان صندوق گمشده) است؛ صحنه‌ای که در آن ایندیانا جونز تلاش کرد تا یک بت را از درون یک معبد بدزدد. زمانی هم که باس بیبی و تیموتی از شرکت بیبی بازدید کردند، تئودور به شکلی در آن‌جا ظاهر شد که شباهت زیادی به آیرون من داشت؛ یک مرد تاجر و موفق دیگر که زندگی پنهانی داشت. علاوه‌بر تمام مواردی که عنوان شد، در سرتاسر انیمیشن، موسیقی‌ها و صداهایی هم به کار برده شده است که به آثار مشهور دیگری اشاره دارد. علاوه‌بر این، تمام صداهایی هم که در سرتاسر فیلم از بچه‌ها به گوش می‌رسد، همگی صداهای آرشیوی هستند که بعد از آن هم در آثار انیمیشنی دیگری استفاده شدند. در آخر هم ساعت ویزی به بینندگان یادآوری کرد که وقت رفتن است و فیلم به پایان رسیده است.

اشتباهات پیش آمده در بچه رئیس:

در این انیمیشن هم درست همانند خیلی آثار دیگر، اشتباهاتی وجود دارد که تنها با دقت خیلی زیاد می‌تواند متوجه آن‌ها شد. اما در این بخش برخی از جالب‌ترین آن‌ها را عنوان می‌کنیم تا شما هم به آن‌ها پی ببرید:

  • باردار بودن مادر تیم تنها در یک صحنه خاص نشان داده شد؛ در صورتی که پیش از آن چنین چیزی نشان داده نشده بود.
  • در اولین صحنه شام خوردن باس بیبی با تیم، کیف سامسونت او مدام ناپدید و ظاهر می‌شود.
  • در یک صحنه، زمانی‌که پدر تیم درباره «سه هفته» تنبیه شدن تیم حرف می‌زد، عدد ۴ را نشان داد.
  • زمانی‌که تیم در باغ بود و به سمت در آن می‌دوید، تقریبا یک متر فاصله داشت اما زمانی‌که توسط باس بیبی و گروه او متوقف شد، این فاصله بیشتر به نظر می‌رسید.
  • جیمبو زمانی‌که از رئیس دربرابر تیرهای تیم محافظت کرد، آن‌ها به پشت او برخورد کردند. اما زمانی‌که تیم از کنار آن‌ها رد شد، اینطور نشان داده شد که کل بدن او با تیر پوشیده شده است.
  • اغلب اوقات اینطور نشان داده می‌شود که باس بیبی هیچ دندانی ندارد. اما برخی مواقع، یک دندان در دهان او ظاهر می‌شود؛ پیش از اینکه دوباره ناپدید شود.
  • با وجود اینکه باس بیبی بی‌دندان است، اما هیچ مشکلی در زمینه صحبت کردن ندارد. قطعا یک سری حروف و کلمات وجود دارد که بدون داشتن دندان، اصلا نمی‌توان آن‌ها تلفظ کرد.
  • در همان دقایق ابتدایی فیلم، قطار اسباب‌بازی تیم، با برق کار می‌کند اما این در حالی است که بخار هم از آن بیرون می‌آید؛ در حقیقت بخار از جریان برق تولید نمی‌شود.

در آخر هم انیمیشن باس بیبی به ما یاد داد که تا چیزی را نداشته باشیم، نه می‌توانیم لذت آن را احساس کنیم و نه دلتنگ آن می‌شویم. در مورد تیموتی و تئودور به وضوح آن را دیدیم؛ تیموتی برادر نداشت و اصلا لذت آن را درک نمی‌کرد، اما زمانی‌که برای اولین‌بار آن را تجربه کرد، متوجه آن شد؛ از طرف دیگر هم تئودور را دیدیم که به دنیا نیامده بود بلکه «استخدام شد» و به همین دلیل لذت خانواده داشتن را تجربه نکرد. در ادامه، انیمیشن باس بیبی به ما یادآوری کرد که تا چیزی را از دست ندهیم، قدر آن را نمی‌دانیم.

سریال The Boss Baby: Back in Business:

همان‌طور که در ابتدای متن هم به آن اشاره شد، بعد از موفقیت خیلی زیاد انیمیشن بچه رئیس در سال ۲۰۱۷، استودیو انیمیشن‌سازی دریم ورکس تصمیم گرفت که یک نسخه تلویزیونی هم از آن تولید کند. سریال The Boss Baby: Back in Business که در سرویس استریم نتفلیکس پخش می‌شد، از سال ۲۰۱۸ کار خود را آغاز کرد. برخلاف انتظار مخاطبان، تغییراتی در حال و هوای این مجموعه ایجاد شد که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به عوض شدن صداپیشگان اشاره کرد. این سریال چهار فصل ادامه پیدا کرد و آخرین فصل آن هم در ماه نوامبر سال ۲۰۲۰ برای مشترکان سرویس نتفلیکس پخش شد. در کل ۴۹ قسمت از این سریال به روی آنتن رفت که پیش از پخش فصل چهارم، یک قسمت ویژه تعاملی هم برای مشترکان نتفلیکس نمایش داده شد. این مجموعه با وجود محبوبیت خیلی زیادی که داشت، نتوانست موفقیت خیلی زیادی را برای سازندگان خود کسب کند یا جایزه بزرگی را به‌دست بیاورد.

خط داستانی سریال بچه رئیس

در طی این چهار فصل، اتفاقات مختلف زیادی رخ داد. در فصل ابتدایی، باس بیبی و تیم در سرتاسر دنیا می‌چرخیدند و کارهای مختلفی برای شرکت بیبی انجام می‌دادند. آن‌ها در تلاش بودند که دشمن جدید این شرکت یعنی بوتسی کالیکو را متوقف کنند؛ کسی که حالا کنترل بچه گربه‌ها را در اختیار داشت و طبیعتا مسائل وحشتناکی را برای شرکت بیبی ایجاد کرده بود. اما این تنها مشکل باس بیبی نبود؛ زیرا او همزمان با رئیس خود هم یعنی بچه فوق‌العاده چاق که مدیرعامل شرکت محسوب می‌شد، درگیر بود. رئیس باس بیبی قصد داشت که او را به هر طریقی که شده از شرکت اخراج کند. در پایان همه این ماجراها کالیکو شکست می‌خورد و مگا فت یا بچه فوق‌العاده چاق هم بعد از تنظیم معامله‌ای با او، اخراج می‌شود.

در فصل دوم این مجموعه، باس بیبی دوباره مقابل یک دشمن جدید به نام فردریک استس و کنسرسیوم باستانی‌ها قرار می‌گیرد. در این دوران، رئیس جدید تئودور یعنی ترتلنک سوپراستار سی‌ای‌او بیبی، او را موظف می‌کند که از محصول جدید شرکت بیبی محافظت کند. این محصول جدید که Stinkless Serum نام دارد، می‌تواند بوی بد را برای همیشه از بین ببرد. در پایان این فصل هم طبق معمول همیشه باس بیبی در شکست دادن استس پیروز می‌شود. ترتلنک سوپراستار هم در پایان این فصل، کنار زده می‌شود؛ زیرا خودش را به‌عنوان یک زن پیر نشان می‌دهد. در فصل سوم همه چیز تغییر خیلی زیادی می‌کند و باس بیبی از شرکت خود اخراج می‌شود.

در این فصل هیئت مدیره اینطور نتیجه‌گیری می‌کنند که باس بیبی علت اصلی این است که این شرکت تا این اندازه دشمن و بدخواه دارد. به همین ترتیب هم باس بیبی تصمیم می‌گیرد که با دیگر بچه‌ها کار کند تا بلکه به این طریق بتواند شغل خود را پس بگیرد؛ از جمله همان مگا فت (در فصل اول ظاهر شد) که حالا اصلاح شده بود. احتمالا باید استیسی و جیمو را که دوستان و همکاران باس بیبی بودند، از انیمیشن بچه رئیس به یاد داشته باشید. آن‌ها در این مجموعه هم حضور دارند و مجبور هستند که با چندین مدیرعامل مختلف که مدام استخدام و اخراج می‌شوند، سر و کله بزنند. بعد از گذشت مدتی، باس بیبی به این نتیجه رسید که شرکت Bubbezee را تعطیل کند.

شرکت Bubbezee جایی بود که محصولات خاصی برای ایمن نگه داشتن و محافظت از کودکان تولید می‌کرد. اما از طرف دیگر هم باعث ناراحتی آن‌ها می‌شد و والدین اصلا نمی‌دانستند که علت این نارضایتی چیست. بعد از این ماجراها باس بیبی متوجه شد که مدیرعامل شرکت Bubbezee، هپی سدنگری است؛ یک فرد تاجر که شغل خود را به‌عنوان یک ارتباط‌گیرنده با کودکان، جعل کرده بود. در پایان این فصل هم باس بیبی باری دیگر تبدیل به قهرمان قصه شد و سدنگری را شکست داد. همین اتفاقات منجر به این شد که هیئت مدیره شرکت بیبی تصمیم گرفتند که او را دوباره استخدام کنند و جایگاه مدیرعامل را به او بدهند.

در فصل چهارم که باس بیبی دوباره به شرکت مورد علاقه خود بازگشت و حالا چنین جایگاه مهمی را کسب کرده بود، تصمیم گرفت که نقشه‌ای برای به‌دست آوردن عشق همه مردم جهان به‌دست بیاورد. اما در همین برهه زمانی بود که چالش‌های جدیدی به وجود آمدند و او باید با آن‌ها مقاله می‌کرد. در این فصل ما شاهد نسخه جدیدی از شرکت پاپی بودیم که حالا توسط یک سگ اداره می‌شد؛ کسی که بخشی از دفتر شرکت بیبی را اجاره کرد و در همین حین هم در تلاش بود تا اقداماتی را علیه باس بیبی انجام دهد. در این ماجرا دو حیوان به ظاهر دوست‌داشتنی تلویزیونی به نام پیگ و تَم هم حضور داشتند.

آن‌ها در تلاش بودند تا کاری کنند که شرکت بیبی به آن‌ها اجازه دهد تا دفتر مرکزی این شرکت را بخرند و آن را به یک استودیو تبدیل کنند. علاوه‌بر تمام این مشکلات، فرد دیگری هم به نام OCB حضور داشت که با عنوان بچه مشاور شناخته می‌شد و شغل باس بیبی را می‌خواست. تمام این اتفاقات در حالی رخ می‌داد که تیم هم مجبور بود با رفتن بهترین دوست خود یعنی دنی پتروسکی کنار بیاید. دنی مجبور بود که به خاطر پدر پارانوئیدی‌اش، از آن منطقه برود؛ زیرا پدرش اعتقاد دارد که دولت، او را پیدا کرده است. در پایان این فصل هم باس بیبی تمام دشمنان جدید خود را شکست می‌دهد، خودش را بازنشسته می‌کند و استیسی را به‌عنوان مدیرعامل شرکت اعلام می‌کند.

پروسه تولید بچه رئیس:

یکی از دلایلی که باعث شد انیمیشن بچه رئیس تا این اندازه محبوب شود، صداپیشگی فوق‌العاده جذاب هنرمندان تیم بود. زمانی‌که مشخص شد که تعداد زیادی از صداپیشگان در نسخه تلویزیونی تغییر می‌کنند، خیلی از طرفداران این مجموعه شوکه و ناراحت شدند. می‌توان گفت که تقریبا تمام صداپیشگان انیمیشن، با افراد جدید جایگزین شدند. در این پروژه، جی پی کارلیاک در نقش باس بیبی، پیرس گاگنن در نقش تیم، دیوید دبلیو کالینز در نقش پدر تیم، هوپ لوی در نقش مادر تیم و غیره حضور پیدا کرده بودند. علاوه‌بر این، طراحی کاراکترها هم تا حد زیادی با نسخه سینمایی تفاوت داشت.

با اینکه داستان این مجموعه مربوط‌به بعد از ماجراهای انیمیشن بچه رئیس است، اما انگار کاراکترها بچه‌تر و کوچک‌تر از قبل شده‌اند. البته درست است که نمی‌توان میزان بودجه نسخه تلویزیونی و سینمایی را یکی کرد اما این دلیل بر این نیست که شخصیت‌ها کوچک‌تر از قبل شوند؛ انتظار می‌رفت که حداقل روی دو شخصیت اصلی تیم و تئودور، وقت بیشتری گذاشته شود. در حال حاضر هنوز مشخص نیست که فصل پنجمی هم در کار است یا خیر. زیرا سرویس استریم نتفلیکس نه پخش آن را تایید و نه رد کرده است؛ بنابراین می‌توان امیدوار بود که باس بیبی برای فصل پنجم باز هم بازگردد. با اینکه هنوز تاریخ پخشی برای فصل پنجم این مجموعه اعلام نشده است، اما انتظار می‌رود که در اواخر سال ۲۰۲۱ پخش شود.

پیش‌بینی فصل بعدی:

همان‌طور که بالاتر هم گفتیم، باس بیبی در پایان فصل چهار از این همه ماجراجویی خسته شد و ترجیح داد که خودش را بازنشسته کند. به همین ترتیب هم دوست و همکار شفیق خود یعنی استیسی را جایگزین خود کرد. براساس اتفاقاتی که در چهار فصل قبلی رخ داد، اینطور انتظار می‌رود که باز هم دشمن جدیدی برای شرکت بیبی قد علم کند؛ خصوصا حالا که دیگر باس بیبی هم نیست که برای شرکت محبوب خود دل بسوزاند. به همین دلیل هم احتمالا دشمنان تصور می‌کنند که جبهه مقابل خالی و کاملا برای حمله مناسب است. بازنشستگی باس بیبی کاملا غافلگیرکننده بود برای همین نمی‌توان این انتظار را داشت که این عدم فعالیت مدت زیادی طول بکشد.

احتمالا تئودور برای مدتی درکنار خانواده تمپلتون خوشگذرانی می‌کند و نفس راحتی می‌کشد، تا اینکه سر و کله یک یا چند شرور جدید پیدا می‌شود. به همین ترتیب هم او باید از منطقه امن و راحت خود خارج شود تا بلکه بتواند شرکت محبوبش را نجات دهد. اگر فصل پنجم، فصل آخر باشد، می‌توان انتظار داشت که یک ماجرای اساسی در داستان پیش بیاید و همه را درگیر خودش بکند؛ در آخر مسیر هم همه چیز یک پایان حماسی را رقم می‌زند.

انیمیشن  The Boss Baby: Family Business (2021):

انیمیشن بچه رئیس ۲ که با نام بچه رئیس: کسب‌و‌کار خانوادگی هم شناخته می‌شود، دنباله انیمیشن بچه رئیس به حساب می‌آید. این اثر هم درست مانند قسمت اول ژانری کمدی دارد و الهام‌گرفته از کتار مصور مارلا فارزی است که توسط استودیو انیمیشن‌سازی دریم ورکس تولید و توسط شرکت یونیورسال پیکچرز هم عرضه می‌شود. انیمیشن بچه رئیس ۲ هم درست همانند قسمت اول مجموعه توسط تام مک‌گراث کارگردانی شده بود. براساس برنامه‌ریزی‌ها، این اثر قرار است در تاریخ ۲ ژوئیه (۱۱ تیر) منتشر شود.

داستان بچه رئیس 2

براساس خلاصه داستانی‌ای که خود استودیو دریم ورکس منتشر کرده، اینطور به نظر می‌رسد که چندین سال از ماجراهای قسمت اول گذشته است. در این خط داستانی تیم و برادر کوچک‌تر بچه رئیس او یعنی تد، حالا دیگر بزرگسال شده‌اند و مسیر متفاوتی را نسبت به یکدیگر انتخاب کردند. همان‌طور که در پایان قسمت اول هم دیده بودیم، در این دوران تیم ازدواج کرده است و فرزندی هم دارد. از طرف دیگر هم تئودور، مدیرعامل یک صندوق پوشش ریسک شده است. اما خب ماجرا فقط به همین‌جا ختم نمی‌شود و هیچ چیزی نمی‌تواند برای مدت طولانی این دو برادر را از هم دور نگه دارد. در خط داستانی انیمیشن بچه رئیس ۲، یک باس بیبی جدید ظاهر می‌شود.

این شخصیت جدید رویکردی بسیار پیشرفته دارد و با هر چالشی روبه‌رو می‌شود؛ کسی که قرار است در این قسمت این دو برادر را دوباره کنار هم بیاورد... همچنین الهام‌بخش راه‌اندازی یک کسب‌و‌کار خانوادگی جدید باشد. تیم به همراه همسر خود کارول که یک مادر فوق‌العاده هم است، در حومه شهر زندگی می‌کند؛ آن‌ها دو دختر هم دارند که یکی از آن‌ها تابیتا ۷ ساله‌ی فوق‌العاده باهوش است و دیگری هم نوزادی بسیار بامزه و تازه متولد شده به نام تینا. تابیتا که در کلاس خود (در مرکز معتبر ایکورن برای کودکان پیشرفته) شاگرد ممتاز است، تا حد زیادی عمو تد خود را تحسین می‌کند و دوست دارد تبدیل به فردی شبیه به او شود.

اما تیم همه چیز را از دور می‌بیند و حسابی نگران دختر کوچکش است. او مدام به این فکر می‌کند که دخترش در مسائل درسی بیش از حد سخت کار و تلاش می‌کند و اینگونه دوران کودکی خود را از دست می‌دهد؛ بدون اینکه مانند کودکان دیگر ذره‌ای از این دوران لذت ببرد. مدت زیادی طول نمی‌کشد که مشخص می‌شود (در عین ناباوری) تینای کوچک هم در حقیقت یک مامور فوق سری برای شرکت بیبی است. او مأموریت دارد تا اسرار تاریک و پنهان مدرسه تابیتا و همچنین بنیانگذار مرموز آن یعنی دکتر اروین آرمسترانگ را افشا کند. همین اتفاق باعث می‌شود که برادران تمپلتون به روش‌های غیرمنتظره‌ای به یکدیگر بپیوندند.

تینا توضیح می‌دهد که شرکت بیبی یک فرمول جدید تولید کرده که می‌تواند افراد بزرگسال را برای مدت ۴۸ ساعت به شکل کودکانه خود بازگرداند. به همین ترتیب هم ما دوباره می‌توانیم شاهد ماجراجویی‌های بامزه تیم و تئودور در سنین کودکی باشیم. خیلی از این ماجراجویی‌ها، اشاره مستقیمی به اتفاقات انیمیشن بچه رئیس ۱ دارد؛ به‌عنوان نمونه می‌توان به همان لباس ملوانی مشترک این دو برادر اشاره کرد. آن‌ها احتمالا قرار است با هوش و ویژگی‌های بزرگسالانه، خودشان را در میان کودکان جا بزنند و وارد آن مرکز مورد نظر شوند و جاسوسی‌هایی را انجام دهند.

این انیمیشن با داستان خود در تلاش است تا باری دیگر معنی خانواده را در معرض نمایش قرار دهد و آنچه را که واقعا مهم است، کشف کند. خیلی جالب می‌شود اگر بتوانیم در این قسمت شاهد یک داستان شخصی و خصوصی از تئودور باشیم؛ مثلا همان شکل‌گیری ارتباطش با دختر کوچک تیم یا حتی آغاز یک ارتباط احساسی بین او و یک باس بیبی دیگر. از طرف دیگر هم تابیتا که تمام تلاشش را می‌کند که در بزرگسالی تبدیل به فردی شبیه به عمویش شود، وقتی حقیقت را درباره او می‌فهمد، قصه دیدنی‌ای خواهد داشت. احتمالا تمام تصوراتش درباره عموی خود از بین می‌رود . اتفاقات مختلفی برایش رخ می‌دهد.

پروسه تولید باس بیبی ۲

تیم صداپیشگان با یک سری تغییرات جزئی، از همان انیمیشن بچه رئیس ۱ به این اثر هم آمدند. به این ترتیب که الک بالدوین دوباره نقش تئودور یا همان باس بیبی را ایفا می‌کند، جیمز مارسدن جایگزین توبی مگوایر شده است و صداپیشگی بزرگسالی‌های تیموتی را انجام می‌دهد، ایمی سداریس نقش تینا تمپلتون/باس بیبی جدید را برعهده دارد؛ علاوه‌بر این هم آریانا گرین بلت در نقش تابیتا تمپلتون، ایوا لانگوریا در نقش کارول تمپلتون (همسر تیم)، جیمی کیمل در نقش پدر تیم، لیسا کودرو در نقش مادر تیم و جف گلدبلوم در نقش دکتر اروین آرمسترانگ ظاهر می‌شود.

از آنجایی که احتمال ساخت این دنباله از همان سال ۲۰۱۷ قطعی شده بود، مراحل تولید آن کم کم انجام شد. شانسی که انیمیشن بچه رئیس ۲ آورد، این بود که بخش‌هایی از فرایند تولید آن به‌صورت دورکاری در طی دوران پاندمی انجام شد و چیزی جلوی آن را نگرفت. در ابتدا قرار بر این بود که این انیمیشن در تاریخ ۲۶ مارس ۲۰۲۱ اکران شود اما تاخیری که به وجود آمد، باعث شد تا همان ماه سپتامبر برای نمایش آن در نظر گرفته شود.


افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
4 + 14 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.